#یا_حسین..
✴️قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.
گفت : "حاجی خواب دیدم . قاصد امام حسین (ع) بود . بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند : به زودی به دیدارت خواهم آمد . یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود:
« چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی...؟»
💠همینجور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود.
چند شب بعد شهید شد...
#روحمان_بایادش_شاد
#شهید_محمد_باقر_مومنی_راد
مولایم
از عاشورا
تا زمان آمدنتان
هر روز
روزهای مصیبت است ...
اسارت
رأسهای خونینِ بر نیزه
پاهای زخمی و آبله خورده
دلتنگیِ یتیمانِ بی پدر
دستهایِ بسته و پاهایِ در زنجیر
آوارگی و دربدری
و شادیِ هلهله بی امانِ حرامیان !!
مولای من حق دارید
که بجای اشک خون گریه کنید ...
▪️خدایا به یتیمی آل محمد
▫️به یتیمی ما خاتم عنایت فرما
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
پیکر تخریبچی شهید عباس کریم آبادی رو آوردیم پدرش پرسید : عباس سر به تن داره؟ گفتیم نه پرسید : دوت
شهید عباسعلی کریم آبادی»، بیستم مرداد 1344، در روستای کریم آباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش «قاسم»، کشاورز بود و مادرش «صدیقه»، نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی 1361، با سمت تخریب چی در پادگان ابوذر سرپل ذهاب بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده عبداله شهرستان زادگاهش قرار داد.