الحقنی بالصالحین«یرتجی»
همیشه لبخند داشتی، حتی وقتی شهید شدی و در قبر گذاشتند تورا
🔴#مطلب_خواندنى
بخشی از دستنوشتههای شهيد مدافع حرم نويد صفرى در مورد «مراقبت و محاسبه نفس»
شرايط «#مراقبه» سخت است. اينكه مراقب باشيم #دروغ نگوييم، #غيبت نكنيم، #ناسزا نگوييم، خلاصه فعل بد و #حرام انجام ندهيم، درست است، همه اينها صحيح است و بايد ترك آنها گفت. اما چه مىشود كه گاهى حالى #خوش و گاهى حالى #ناخوش داريم يا حالات عالى پس از #زيارات يا جلسات #موعظه كمكم و به مرور زمان از بين مىرود، حتى با اينكه به خود #قول مىدهيم كه «مراقبه» داشته باشيم و همين كار را مىكنيم اما پس از مدتى مىبينيم كه همان انسان #سابق هستيم. به نظر من اين موضوع برمىگردد كه ما «#مراقبه» انجام مىدهيم اما «#محاسبه» نه. يعنى وقتى #ناخودآگاه اشتباهى از ما سر مىزند يا غيبتى را مىشنويم، #بىتفاوت از او مىگذريم و «#استغفار» نمىكنيم و حساب نمىكنيم كه بابت اين #اشتباه بايد چه كنيم. مثلاً اگر فكرمان جايى رفت كه نبايد برود به خودمان قول بدهيم بابت بابت هر #پرواز بىموردِ مرغ دل، شب هنگام موقع #خواب، در اوج مستى خواب ١٠٠ #صلوات بفرستيم تا «#جبران» مافات شود، انشاءالله
گويند پادشاهی نیمه شب
#خواب دیدکه زندانیاش
بی گناه است. پس آزادش
کرد و گفت حاجتی بخواه
زندانی گفت وقتی خدایی
دارم که نیمه ی شب تو را
#بیدار می کند تا مرا آزاد
کنی، نامردیست از دیگری
حاجت بخواهم
وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ
حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ. و
هرکس بر خدا #توکل کند
خـدا برایـــش کافی است
📸
۳۵سال بیخوابی جانباز دفاع مقدس..
آقایان مسئولین! ببینید با فداکاری چه کسانی روی صندلی ها نشستید.. والله اگر لحظه ای از این ولی نعمتان خود غفلت کنید، در دنیا و آخرت، عذاب خواهید شد..
#جانباز #دفاع_مقدس #جنگ #خواب #بیخوابی #جبهه #دولت #روحانی #اصلاحات #دلار #مجلس #رهبر #رییسی #قالیباف #جانبازان #فداکار #قهرمان #انسانیت #ایران #تهران #لاکچری #سلامتی #کرونا #عشق #انقلاب #اسلام #خون_دلها
🔹سوم اردیبهشت ماه 1366 گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی #محمدرضا_تورجی_زاده وارد عملیات شدند. رمز عملیات #یا_زهرا(سلام الله علیها) بود.
🔸محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که #رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم #فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...
🔹صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای #انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در #پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.
🔸یکی از دوستانش(آیت الله #میردامادی استاد شهید) از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در #خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم #سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.
🔹از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از حضرت زهراخواندی، چیشد آخرش؟
🔸محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید، گفت: همینکه تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دادم برایم کافیست.
#شهیدمحمدرضاتورجےزاده🌷
شادی روحش #صلوات
✅ ماجرای #خواب علامه طباطبایی و سوال از امام حسین (علیهالسلام)
همسر شهید مطهری:
حدود يک هفته به شهادت ايشان، مرحوم علامه طباطبايي يک روز صبح ساعت 9، به منزل ما زنگ زدند و خود استاد گوشي را برداشتند. علامه فرموده بودند که ديشب #امام_حسين(ع) را در خواب ديدم و از حضرت سؤال کردم که حال آقاي مطهري چطور است؟ ايشان تبسمي کردند و فرمودند: آقاي مطهري از دوستان ماست. (ما علامه را به نام حاج آقا صدا ميکرديم.) پس از اتمام مکالمه، من از ايشان سؤال کردم که حاج آقا چه فرمودند؟ پس از اصرار زياد من، خواب علامه را براي ما تعريف کردند. با اينکه شهيد مطهري هنوز در قيد حيات بودند، علامه در خواب حال ايشان را از امام حسين(ع) سؤال کرده بودند و ما بعدها فهميديم که اين بشارتي براي شهادت ايشان بوده است .
📚 روزنامه کیهان، 25 اردیبهشت 1381
🔴اگر رفتی گلزار شهدا دقتـــــ ڪن به این مطلبـــــ....
رفتم سر مزار #رفقای_شهيدم
فاتحه خوندم ،اومدم خونه
شبـــــ تو #خواب رفقای شهيدم رو ديدم... رفقام بهم گفتند :
فلانی، خيلی دلمون براتـــــ #سوختـــــ
گفتم: چرا
گفتند: وقتی اومدی سر #مزار ما فاتحه خوندی
ما شـــــهدا آماده بوديم ...
هر چی از خـــــدا میخوای براتـــــ #واسطه بشيم
💔 ولی تو هيچی #طلب_نڪردی و رفتی
خيلی دلمون برات سوختـــــ
سر مزار شـــــهدا حاجاتتون را بخواهید
برآورده میشه. 😢
یادتون باشـــــه همه رو دعا ڪنید💔🙏🏻📿
🥀 پنجشنبه به یاد شـــــهدا و امواتـــــ #صلواتــــــــــ
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
💠امام خامنهای: این حدیث تنم را لرزاند که امام صادق علیه السلام فرمود: اگر یک نماز صبحت #قضا شود، کل دنیا طلا شود و در راه خدا بدهی جبران نمیشود❌
در یکی از مجالس علما حضور داشتم. بعد از پایان جلسه، یکی از آقایان روحانی جلو آمد و سلام کرد. بنده را شناخته بود و گفت: در مورد #شهید_هادی باید مطلبی را بگویم. من سالها قبل کتاب سلام بر ابراهیم📚 را خواندم و به دوستانم توصیه به مطالعه می کردم.
یکبار #خواب عجیبی از این شهید عزیز دیدم.
ایشان ادامه داد: در عالم رویا دیدم که این مرد الهی آنقدر عظمت و بزرگی پیدا کرده بود که بر شهر تهران مشرف شده بود.
یعنی #تهران بزرگ در مقابل شهید ابراهیم هادی مثل یک نقشه کوچک بود!
اما من احساس می کردم که ابراهیم از چیزی ناراحت است😢 دنبال علت ناراحتی این شهید عزیز بودم.
✅آن لحظات موقع طلوع آفتاب🌥 در تهران بود. ابراهیم اینطور به من فهماند که چرا مردم به #نماز_صبح شان اهمیت نمی دهند؟!
📙برگرفته از کتاب #یاران_ابراهیم
🔹سوم اردیبهشت ماه 1366 گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی #محمدرضا_تورجی_زاده وارد عملیات شدند. رمز عملیات #یا_زهرا(سلام الله علیها) بود.
🔸محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که #رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم #فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...
🔹صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای #انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در #پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.
🔸یکی از دوستانش(آیت الله #میردامادی استاد شهید) از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در #خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم #سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.
🔹از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از حضرت زهراخواندی، چیشد آخرش؟
🔸محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید، گفت: همینکه تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دادم برایم کافیست.
#شهیدمحمدرضاتورجےزاده
🔻 نتیجـه ڪــار جهــــادی
🌷چند ساعت بعد از اینکه #زلزله_بم رخ داد، شهید احمد #کاظمی با من تماس گرفت و گفت می خواهیم با #سردار_قاسم_سلیمانی برای کمک رسانی به بم برویم.
🌷از من خواست تا به سرلشکر #صفوی اطلاع دهم . آن زمان من رئیس دفتر سرلشکر صفوی بودم.
صبح موضوع را به سرلشکر صفوی اطلاع دادم و ایشان هم به سرعت به بم رفت.
🌷وقتی رسید دید #شهیدکاظمی یک سر #برانکاردی را گرفته و سر دیگرش در دست حاج قاسم است و در حال جا به جا کردن مجروحین هستند .
🌷در اربعین شهادت شهید کاظمی او را در #خواب دیدم و احوالش را پرسیدم ؛
گفت خوبم و ادامه داد که ماجرای #بم را به خاطر داری؟ کاری که آنجا انجام دادیم اینجا #نتیجه داد ... »
🌷این حرف را شهید کاظمی ای زد که در عرصه نبرد هشت ساله و در فتح #خرمشهر و در عرصه های نظامی اثرگذار بود، با این وجود حرفی از آن نمی زند و به #خدمت_جهادی اشاره می کند ... 🕊
#سردار_شهید_حاج_احمد_کاظمی
به نقل از سردار نصرالله فتحیان
🔹سوم اردیبهشت ماه 1366 گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی #محمدرضا_تورجی_زاده وارد عملیات شدند. رمز عملیات #یا_زهرا(سلام الله علیها) بود.
🔸محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که #رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم #فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...
🔹صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای #انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در #پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.
🔸یکی از دوستانش(آیت الله #میردامادی استاد شهید) از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در #خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم #سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.
🔹از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از حضرت زهراخواندی، چیشد آخرش؟
🔸محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید، گفت: همینکه تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دادم برایم کافیست.
#شهیدمحمدرضاتورجےزاده