#زندگی_با_آیهها
تأملات سیاسی در محضر قرآن
شناخت خیر و شر و شناخت خیرالشرین
🖊 محمدعلی رنجبر
قرآن کریم در ابتدای سوره بقره، در توصیف منافقانی که یا ضعف ایمان دارند و یا اساساً از ایمان بیبهرهاند، چنین میفرماید که این افراد گمان میکنند بهتر از خدا و مؤمنان، خیر و شر را تشخیص میدهند. تا جایی که حتی تصور میکنند قادر به فریب خدا و مؤمنان هستند. اما حقیقت این است که تنها خود را فریب میدهند و از این واقعیت آگاه نیستند.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ (۸)يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (۹)فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ (۱۰)وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲)وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳)وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴)
اما قرآن کریم در کنار این گروه، به دستهای دیگر نیز اشاره میکند: افرادی که در زمره خوباناند اما قدرت تشخیص "خیرالشرین" را ندارند. این گروه همان ملائکهاند.
ملائکه نمیتوانستند درک کنند که عدم خلقت بشر، نسبت به خلقت او با امکان فساد و خونریزی، شر بیشتری برای نظام کائنات دارد. ازاینرو، هنگامی که خداوند فرمود "من در زمین خلیفهای قرار خواهم داد"، با تعجب پرسیدند: "آیا کسی را میآفرینی که در آن فساد کند و خون بریزد؟"
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (۳۰)
نکته سیاسی:
به عنوان پژوهشگر علوم سیاسی عرض میکنم، مهمترین نقد به اصلاحطلبان (چپهای سابق) این است که دستگاه محاسباتی و قدرت تحلیل برخی از آنها در تشخیص خوب از بد دچار اختلال است. این امر ناشی از زاویه دید کاملاً زمینی آنان است که فاقد کلاننگری و معادباوری است. در نتیجه، توانایی شناخت خیر و شر واقعی را از دست دادهاند.
اما اصولگرایان (راستهای سابق)، که بسیاری از آنان از این مرحله عبور کردهاند و قادر به تشخیص خیر از شر هستند، مشکلشان در مرتبه بعدی عقلانیت است؛ یعنی شناخت "خیرالشرین". آنان در مواردی نمیتوانند درک کنند که کدام شر، کمهزینهتر است و انتخاب آن به مصلحت جامعه نزدیکتر است.
نتیجه:
باید بکوشیم نه جزو منافقانی باشیم که دچار بیماری قلبیاند و توان تشخیص خیر از شر را ندارند و نه در زمره خوبانی که قدرت تشخیص "خیرالشرین" را ندارند. انسان شاخص از منظر قرآن و اهلبیت، کسی است که توانایی شناخت "خیرالشرین" را دارد؛ چنین فردی، حتی از ملائکه نیز برتر خواهد بود. اما اگر انسان از این قدرت بهره نبرد، به دلیل کفران نعمت عقل، گامبهگام به مرتبه "أنعام، بل هم أضل" (چهارپایان، بلکه پستتر از آنها) نزدیک خواهد شد.
@binesh_rahbordi
#زندگی_با_آیهها
🔺تأملات سیاسی در محضر قرآن
🖊 محمدعلی رنجبر
ژئوپلتیک در قرآن؛ امت وسط و مرکزیت جهانی
🔹 موقعیت استراتژیک امت اسلامی در نگاه قرآن
آغاز جزء دوم قرآن کریم، با دو آیهی کلیدی همراه است که مفاهیم ژرفی در بُعد سیاسی، تمدنی و ژئوپلتیکی در خود جای دادهاند:
"سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ" (بقره، ۱۴۲)
"وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا..." (بقره، ۱۴۳)
در این آیات، خداوند تأکید میکند که شرق و غرب عالم متعلق به اوست و امت اسلامی را به عنوان "امت وسط" برگزیده است. اما این "وسط بودن" تنها یک مفهوم معنوی و اخلاقی نیست؛ بلکه جایگاهی تمدنی، استراتژیک و ژئوپلتیکی نیز دارد. همانطور که کعبه در مرکز زمین قرار گرفته، امت اسلامی نیز در موقعیتی قرار گرفته است که قلب تحولات جهانی محسوب میشود.
عناصر چهارگانهی ژئوپلتیک امت اسلامی
در علم ژئوپلتیک، چهار عنصر اساسی جایگاه یک منطقه را تعیین میکنند:
موقعیت جغرافیایی:
امت اسلامی در بهترین موقعیت جغرافیایی جهان قرار گرفته است. خاورمیانه و ایران، حلقه اتصال شرق و غرب هستند؛ سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا در این محدوده به هم پیوند میخورند و مسیرهای تجاری و ترانزیتی کلیدی از آن عبور میکنند.
عوامل انسانی و تمدنی:
تمدنهای بزرگ تاریخ بشری در این منطقه شکل گرفتهاند. از بینالنهرین و مصر باستان تا ایران و تمدن اسلامی، همگی در همین جغرافیا قرار دارند. نیروی انسانی مؤثر و تمدنساز این منطقه، همواره نقش کلیدی در تحولات تاریخی ایفا کرده است.
منابع زیرزمینی و طبیعی:
بیشترین منابع انرژی جهان در این منطقه متمرکز شده است. از نفت و گاز گرفته تا ذخایر معدنی و منابع طبیعی، همگی بستری برای قدرت اقتصادی و ژئوپلتیکی امت اسلامی ایجاد کردهاند.
شرایط استراتژیک و راهبردی:
این منطقه، پنج تنگهی مهم جهانی را در اختیار دارد، از جمله تنگه هرمز، بابالمندب، تنگه بسفر، تنگه داردانل و کانال سوئز که مسیرهای حیاتی تجارت و انرژی دنیا را کنترل میکنند. این جایگاه باعث شده که هر تحول سیاسی و اقتصادی در این منطقه، بر کل جهان اثرگذار باشد.
نتیجهگیری: امت وسط، مرکز تحولات جهانی
بر اساس این آیات و تحلیل ژئوپلتیکی، امت اسلامی نهتنها از نظر اعتقادی و معنوی در جایگاه "وسط" قرار دارد، بلکه از نظر جغرافیایی، تمدنی، اقتصادی و استراتژیک نیز در مرکز ثقل تحولات جهانی است. این موقعیت، مسئولیت بزرگی بر دوش امت اسلامی میگذارد تا به عنوان یک قدرت تمدنی، فکری و سیاسی نقشآفرینی کند و از ظرفیتهای بینظیر خود برای هدایت بشریت به سمت صراط مستقیم بهره ببرد.
اگر آمریکا و قبل از آن بریتانیا به آقایی جهان رسیدند چون این منطقه را اشغال کردند و باید به اشغالگری اینها پایان داد و آقایی را به جهان اسلام بازگرداند.
🔹 شرق و غرب عالم از آن خداست، اما امت اسلامی، مرکز هدایت آن است.
@Binesh_Rahbordi
#زندگی_با_آیهها
🔺 تأملات سیاسی در محضر قرآن
🖊 محمدعلی رنجبر
مکر در نگاه قرآن؛ راهبردی الهی در مواجهه با دشمن
در اسلام، «مکر» به معنای تدبیر و نیرنگ هوشمندانه است؛ اما برخلاف برداشت رایج در زبان فارسی، این مفهوم صرفاً به معنای فریبکاری یا خیانت نیست. قرآن کریم واژه «مکر» را بارها به کار برده است و آن را به عنوان ابزاری بیطرف معرفی میکند که بسته به نیت صاحب آن، میتواند در راستای خیر یا شر به کار رود. به عنوان مثال، استفاده از تدبیر برای هدایت دشمن به مسیری که خود به دام مکر خویش بیفتد، نمونهای از بهکارگیری حکمتآمیز این ابزار در جهت خیر است.
آیات قرآن نیز به این موضوع تصریح دارند؛ در آیه «وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»، خداوند مکر را به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف خیر معرفی میکند. این آیه نشان میدهد که خداوند در برابر نقشههای دشمنان، با تدبیری الهی، مسیر را به گونهای رقم میزند که در نهایت، حق پیروز و باطل نابود شود.
🔹 تفاوت خدعه، مکر و غدر در اسلام
📌 آنچه در اسلام ممنوع است، "غدر" یعنی امان دادن و سپس خیانت به آن امان است. خیانت به عهد و پیمان، حتی با دشمن، در اسلام حرام است و از اصول اخلاقی فاصله دارد. اما "مکر" و "خدعه" نهتنها اشکالی ندارد، بلکه در برابر دشمن ضرورت دارد.
🔸 مکر یعنی طراحی هوشمندانه برای خنثیسازی توطئههای دشمن و ضربه زدن به او در زمان و شرایط مناسب.
🔸 خدعه به معنای ایجاد زمینهای است که دشمن تصور کند در موقعیت برتری قرار دارد، درحالیکه نقشهاش بر ضد خودش رقم میخورد. پیامبر اکرم (ص) نیز در جنگها از خدعه و مکر برای مقابله با دشمنان اسلام بهره میگرفت، اما هرگز به "غدر" یعنی پیمانشکنی و خیانت به اماندادگان متوسل نشد.
🔹 مکر الهی از طریق مؤمنین اجرایی میشود
مکر الهی بهگونهای رقم میخورد که مؤمنین ابزار اجرای آن باشند. مؤمنان موظفند با تقیه و نرمش قهرمانانه، دشمن را دور بزنند و با شیوهای هوشمندانه و کمهزینه، ضربه نهایی را به او وارد کنند. سیاست الهی بر پایهی تدبیر، صبر و اتخاذ روشهای هوشمندانه برای پیروزی حق است.
🔹 نتیجهگیری
📌 در برابر دشمن، مکر و حیله نهتنها مجاز، بلکه لازم است؛ و این یعنی همان سیاستی که اسلام برای حفظ حق و عدالت تجویز میکند.
📌 مکر برای دستیابی به قدرت و حفظ و توسعه آن در برابر دشمن، هیچ اشکالی ندارد. بلکه هنگامی که در مسیر تحقق قدرت الهی و تقویت جایگاه مؤمنان به کار رود، نهتنها ممدوح بلکه امری ضروری است.
📌 تاریخ اسلام پر از نمونههایی است که پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) از تدابیر هوشمندانه و سیاستگذاریهای دقیق برای مقابله با دشمنان استفاده کردند. این همان مکر مشروع و الهی است که به پیروزی حق بر باطل منجر شد.
✅ در میدان مبارزه، تدبیر و مکر الهی برای حفظ اسلام و امت اسلامی یک ضرورت است و پرهیز از آن، سادهاندیشی و غفلت از سنتهای الهی در تقابل با دشمنان محسوب میشود.
@Binesh_Rahbordi