🔶 در ایران، حمله اسرائیل هرگونه اعتماد به غرب را از میان برد — حتی در میان کسانی که با جمهوری اسلامی میانهای ندارند
🖌 حسین حمدیه
دارای دکترای مشترک جغرافیا و انسانشناسی از دانشگاه هومبولت برلین و کینگز کالج لندن و پژوهشگر اجتماعی
پس از آتشبسی لرزان که موقتا صدای انفجارها را در تهران متوقف کرد، مردم این شهر ۱۲ روز پشت سر هم شاهد حملات گسترده اسرائیل بودند. این حملات منجر به کشتهشدن همسایگان، تخریب ساختمانها و ایجاد اضطرابی عمیق و پایدار در چهره مردم شد. پیش از این، جنگ برای نسل من چیزی از گذشته به نظر میرسید؛ اما تابستان امسال همه چیز تغییر کرد. ایرانیان دیدگاههای متفاوتی درباره جنگ دارند. اما بسیاری از ایرانیان، حتی مخالفان، با مداخله خارجی مخالفت کردند.
با گذشت زمان و افزایش تلفات غیرنظامی و خشونتهای بیهدف، نگرشها تغییر کرد و مفهوم «وطن» و میهنپرستی بار دیگر جایگاه ویژهای یافت. در این دوران، شاهد همبستگیهای متعددی بودیم؛ از لغو اجارهبها توسط مالکین تا پذیرش آوارگان توسط مردم مناطق خارج از تهران. رفتار مردم نشان داد که بحرانها میتوانند مردم را در شرایط سخت کنار هم قرار دهند.
نقش کشورهای اروپایی در این تغییر نگرش قابل توجه است. بسیاری از دولتهای اروپایی و گروه سهگانه E3، با حمایت از اسرائیل و توجیه حملات به ایران، باعث شدند اعتماد به غرب بیش از پیش از بین برود. بهانههایی چون برنامه هستهای ایران یا حمایت آن از تروریسم بارها تکرار شد، مردم خاورمیانه اما از این حرفها آگاهند و شاهد ویرانیهای پیدرپی در منطقه از لیبی تا سوریه، عراق و افغانستان هستند که هیچ کدام نتیجهای جز ادامه درگیریها نداشتند.
انتظار میرفت که غرب همانطور که روسیه را برای حمله به اوکراین محکوم کرد، حملات اسرائیل را نیز بهشدت محکوم کند تا منطقه بار دیگر درگیر جنگ نشود. اما سکوت یا واکنش ضعیف غرب باعث شد مردم ایران حس کنند که جان آنها کمارزشتر از دیگران است. این تبعیض آشکار، خشم بسیاری از ایرانیان را برانگیخت و موجب شده است که حتی ایده ساخت سلاح هستهای که پیشتر در حاشیه سیاست مطرح بود، اکنون در میان مردم عادی نیز مورد توجه قرار گیرد.
اعتماد به اسرائیل برای پایبندی به آتشبس سخت است، زیرا این کشور سابقه نقض توافقها را دارد. حتی پس از کاهش صدای انفجارها، سایه تهدید بر تهران باقی است. فقدان میانجی قابل اعتماد برای پایان دادن به جنگ، وضعیت را بغرنجتر کرده است. بسیاری از ایرانیان به غرب، بهخصوص اروپا، که یا سکوت کرده یا از اسرائیل حمایت کرده، دیگر اعتماد ندارند. این مسئله اعتبار اخلاقی اروپا را به شدت زیر سؤال برده و تصویری از تبعیض و دورویی ارائه داده است.
این بحران، دوران سختی را برای مردم ایران رقم زده و آینده سیاسی و اجتماعی کشور نامعلوم است. اما چیزی که قطعی است این است که خاطره این روزهای تلخ، در ذهن ایرانیان باقی خواهد ماند و هر حکومتی که در آینده ایران را اداره کند، نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNzاینستاگرام#
🔍 تحلیل راهبردی از روابط اسرائیل و دروزیها؛ از سویدا تا تلآویو
✍️دکتر محمدرضا صادقی
پژوهشگر و عضو هیات موسس اندیشکده اسرائیل شناسی
در شرایطی که تحولات جنوب سوریه، بهویژه استان سویدا، وارد مرحلهای جدید شده، مداخلات نظامی و بشردوستانه اسرائیل با ادعای حمایت از دروزیها افزایش یافته است. اما آیا این حمایت صرفاً انسانی است یا بخشی از یک راهبرد پیچیده ژئوپلیتیکی؟
🧠 یادداشت جدید ما با نگاهی عمیق به ریشههای تاریخی، جایگاه استراتژیک و دگردیسی هویتی جامعه دروزی، نشان میدهد که اسرائیل چگونه تلاش میکند از نقش «محافظ اقلیتها» برای تقویت امنیت مرزی، مدیریت شکافهای داخلی و حفظ مشروعیت خود بهرهبرداری کند.
⚖️ در شرایطی که سیاستهای داخلی اسرائیل مانند «قانون دولت-ملت» به شکاف در مدل «اقلیت وفادار» دامن زده، حمایت از دروزیهای سوریه میتواند تلاشی برای احیای همان روایت قدیمی در میان نسل جوان دروزی باشد که امروز بیش از گذشته خود را فلسطینی میدانند.
📌 بخوانید: چرا دروزیها برای اسرائیل مهماند؟ از نقش در ارتش تا نماد بحران در هویت
📥 لینک یادداشت کامل در کانال👇
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNzاینستاگرام#
نظم نوین منطقه و پرونده های روی میز:
نویسنده: دکتر مجتبی قنبر دوست تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی
منطقه غرب آسیا با توجه به جایگاه ژئواستراتژیک خود، همواره محل رقابت جریانهای قدرت شامل ایران (جریان مقاومت)، ترکیه (جریان ترکی) و عربستان (جریان عربی) بوده است. در این میان، رژیم صهیونیستی بهرغم فقدان اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی با کشورهای منطقه، با حمایت بیقید و شرط آمریکا بهدنبال تثبیت نفوذ خود از طریق تطمیع، تهدید و تجزیه کشورهای منطقه بهویژه سوریه است. سقوط دولت بشار اسد و تشکیل دولت احمد الشرع، آغاز پروژهای صهیونی – آمریکایی برای تقسیم سوریه به سه منطقه حائل (شمال برای کردها، مرکز برای تحریرالشام و جنوب برای دروزیها) با هدف تضعیف جریان مقاومت و ساخت کریدور داوود بوده است. در کنار آن، پروژههایی مانند خلع سلاح حزبالله و حشدالشعبی، بیثباتسازی کشورهای مقاومت و عادیسازی روابط با اعراب در دستور کار نظام سلطه قرار دارد. در این شرایط، ایران میتواند با ایفای نقش هوشمندانه، از منافع مشترک با جریانهای عربی و ترکی در حفظ یکپارچگی سوریه بهرهبرداری کند و وحدت منطقهای علیه رژیم صهیونیستی را در قالب جریان مقاومت تقویت نماید.
برای مشاهده کامل متن این مقاله به سایت موسسه به آدرس زیر مراجعه نمایید.
نظم جدید وقدرت های منطقه ای
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNz اینستاگرام#
آیا اسرائیل پس از ایران، پاکستان را هدف قرار خواهد ؟
نویسنده:فیصل حنیف
میدل ایست ای ، تاریخ انتشار: ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵
فیصل حنیف تحلیلگر رسانه در مرکز نظارت بر رسانهها است و پیش از این به عنوان خبرنگار و محقق خبری در تایمز و بیبیسی فعالیت داشته است.
این مقاله نگاهی انتقادی به سیاستهای غرب، بهویژه اسرائیل، در قبال کشورهای مسلمان دارای قدرت هستهای دارد و هشدار میدهد که پس از ایران، پاکستان ممکن است هدف بعدی باشد. نویسنده با اشاره به هشدار خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، تأکید میکند که تلاش برای مهار کشورهای مسلمان به بهانه "امنیت جهانی" الگویی تکراری است که حالا در قالب جنگهای اطلاعاتی، رسانهای و اقتصادی ادامه دارد.
نویسنده بنیامین نتانیاهو را کسی میداند که به صراحت با گسترش قابلیتهای هستهای در کشورهای اسلامی مخالف است. تجربه عراق، لیبی و اکنون ایران نمونههایی از این رویکرد هستند. پاکستان بهعنوان یک جمهوری اسلامی، قدرت هستهای و متحد چین، از نظر غرب و اسرائیل تهدیدی راهبردی تلقی میشود، حتی اگر رفتار تهاجمی نداشته باشد.
رسانههای غربی و اندیشکدهها، پاکستان را کشوری بیثبات و مستعد افراطگرایی جلوه میدهند. در حالی که در تاریخ پاکستان هیچ حزب مذهبی هرگز به قدرت نرسیده، در مقابل، هند بارها به حزب حاکم فعلی رأی داده است که متهم به رهبری یا چشمپوشی از کشتار مسلمانان است. با این وجود، رسانههای غربی هند را دموکراتیک و منطقی معرفی میکنند، در حالی که پاکستان را تهدیدی وجودی میدانند.
نویسنده تأکید میکند که این عدمتوازن، تنها بیعدالتی رسانهای نیست بلکه به بیثباتی منطقهای دامن میزند. روابط عمیق پاکستان با چین، بهویژه از طریق کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)، و موقعیت ژئوپولیتیک آن، جایگاه این کشور را از یک بازیگر منطقهای به یک محور جهانی ارتقا داده است، که این نیز حساسیتهای غرب را برمیانگیزد.
نویسنده با یادآوری دیدار فرمانده ارتش پاکستان با دونالد ترامپ، موقعیت دوگانه و متزلزل پاکستان در نظم جهانی را برجسته میکند: کشوری که همزمان مورد نیاز و بیاعتماد است. در نهایت، هشدار میدهد که مشکل غرب با پاکستان نه به دلیل عملکردش، بلکه به دلیل هویتش بهعنوان یک جمهوری اسلامی، یک قدرت هستهای و یک متحد چین است—سه ویژگی که در نظم جهانی غربمحور غیرقابل پذیرش تلقی میشوند.
.
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNzاینستاگرام#
«زنگزور؛ خط قرمز مشترک ایران و ارمنستان در برابر اتحاد آشکار اسرائیل–جمهوری آذربایجان»
نویسنده: #دکتر_هیراد_مخیری، دکتری روابط بین الملل، پژوهشگر حوزه اوراسیا و قفقاز
در خاورمیانه و قفقاز جنوبی، نقشهها روی کاغذ ثابت میمانند اما مرزها همیشه در میدان سیاست و قدرت جابهجا میشوند. ارمنستان، کشوری کوچک و محصور در خشکی، در این میان شبیه یک جزیره تنهاست که بدون دریا، بدون مسیر امن و بدون متحدی بزرگ، باید برای بقا بجنگد.
اما یک چیز هست که ایروان را هنوز سر پا نگه داشته: یک مرز باریک با ایران که میتواند سد راه برنامههای بازیگرانی باشد که رؤیای محاصره کامل این کشور را در سر دارند.
اتحاد آشکار باکو–تلآویو؛ واقعیت عیان:
شاید در دهههای قبل همکاری امنیتی اسرائیل و جمهوری آذربایجان موضوعی در سایه بود؛ اما امروز دیگر نیازی به پردهپوشی ندارد. این اتحاد کاملاً علنی است: باکو خریدار بزرگ پهپادها، سامانههای جاسوسی و فناوری نظامی اسرائیل است. نقش این تسلیحات در پیروزی آذربایجان در جنگ دوم قرهباغ انکارناپذیر است.
این همکاری فقط نظامی نیست؛ یک شبکه اطلاعاتی–امنیتی فعال، درست در شمال ایران، با حمایت مستقیم تلآویو شکل گرفته است. برای ارمنستان، این یعنی یک همسایه پرقدرت که از یک شریک امنیتی قدرتمند بهره میبرد — شریکی که دشمن اصلی تهران است.
مرز کوتاه اما حیاتی با ایران:
در تمام این معادلات، ارمنستان تنها یک پنجره تنفسی دارد: مرزی حدود ۴۰ کیلومتر با ایران. اگر این گذرگاه بسته شود، ایروان نه دسترسی به جنوب خواهد داشت، نه جای مانوری برای فرار از محاصره ژئوپلیتیکی ترکیه و آذربایجان.
همین مرز کوتاه است که تهران را هم به ارمنستان پیوند میزند. ایران نمیخواهد اسرائیل در چند کیلومتری شمالش پایگاه اطلاعاتی دائم داشته باشد — و ارمنستان میداند بدون ایران، عملاً خفه میشود.
پروژه زنگزور؛ حلقه محاصره تازه:
کریدور زنگزور، راهرویی است که باکو و آنکارا آن را «پیوند ترکهای جهان» میخوانند. هدف ساده است: نخجوان را از طریق خاک جنوب ارمنستان به خاک اصلی آذربایجان متصل کنند.
اما در دل این پروژه، یک بازیگر دیگر هم ذینفع است: اسرائیل. چرا؟ چون با تکمیل این کریدور، خط ترانزیت انرژی خزر به ترکیه و مدیترانه کوتاهتر میشود. این یعنی نفت و گاز دریای خزر بدون عبور از خاک ایران یا ارمنستان، بهطور مستقیم به ترکیه و بعد به اسرائیل میرسد — سریعتر، امنتر و با نظارت مستقیم باکو–تلآویو.
انرژی؛ بازی پنهان اما واقعی:
خیلیها فکر میکنند نقش اسرائیل در قفقاز فقط امنیتی است؛ اما انرژی، داستان را پیچیدهتر میکند. تلآویو یکی از مصرفکنندگان مهم نفت خزر است. هر مسیری که دسترسی انرژی را از مسیر ایران و ارمنستان دور کند، برای اسرائیل یک مزیت امنیتی و اقتصادی است.
این یعنی حمایت اسرائیل از کریدور زنگزور، حتی اگر آشکارا اعلام نشود، در سطح لابیگری و همکاری با باکو کاملاً واقعی است.
چرا ارمنستان به ایران نیاز دارد؟
حالا ارمنستان در برابر یک نقشه دوگانه ایستاده است: اتحاد آشکار باکو–اسرائیل از شمال و غرب، فشار ترکیه برای اتصال ترکزبانان، و پروژهای که اگر اجرایی شود، تنها مرز حیاتیاش با ایران را بیاثر میکند.
در این وضعیت، تهران تنها کشوری است که هنوز میتواند «موازنهگر» باشد. این یک اتحاد رسمی نیست؛ بلکه شراکتی مبتنی برخ یک واقعیت ساده است:
ارمنستان بدون ایران محصور و خفه میشود.
ایران بدون ارمنستان، با اسرائیل در مرز شمالیاش روبهرو میشود.
جمعبندی؛ مرزی باریک، خط قرمزی بزرگ:
از قرهباغ تا زنگزور، معادله قفقاز برای ایران و ارمنستان ساده ولی حساس است: یک مرز باریک، یک خط قرمز استراتژیک.
هم ارمنستان به ایران نیاز دارد — برای بقا در محاصره — و هم ایران به ارمنستان نیاز دارد — برای سد کردن نفوذ آشکار اسرائیل.
در این بازی، شطرنج قفقاز جنوبی هر روز پیچیدهتر میشود؛ اما در نهایت، این مرز کوتاه ایران و ارمنستان است که میتواند مسیر پیروزی یا شکست پروژههای بزرگتر را تعیین کند.
#مرکز_مطالعات_اسرائیل_شناسی
👇👇👇👇👇
https://t.me/CISR_IR #تلگرام
https://eitaa.com/CISR_IR #ایتا
https://www.instagram.com/cisr_ir?igsh=YTdoMzVuNzBpenNzاینستاگرام#