فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم پخش شده توسط تلویزیون عراق 👆👆
🎞 پیکر بر جای مانده شهدا در منطقۀ در اشغال دشمن — تصاویری از غربت شهیدانِ بر خاک افتاده
➕ انتقال اسرا و مجروحین ایرانی به عقبه توسط نظامیان بعثی
✊ فریاد غرورآفرین "مرگ بر صدام، ضد اسلام" توسط آزاده جسور و غیرتمند کرمانی، محمد شهسواری
🟢 او با دستان بسته در حالی که در چنگال مزدوران صدامی اسیر است، اینچنین دشمن زبون را تحقیر می کند !!
┅┅❅🇮🇷❀کانال دفاع مقدس❀🇮🇷❅┅┅
🌱 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🌿 ۲۲ اسفند ۶۳ - سالروز شهادت رزمنده دلاور و عارف گردان میثم، شهید محمدرضا پند
🌷شهید عملیات بدر - گردان میثم - لشکر 27 محمد رسول الله (ص)
📄 از آخرین دستنوشته های شهید:
✍️ خدایا قلبم می تپد و چهره ای گرفته دارم چون انسانی که گناهکار باشد همیشه سر به زیر و ترسان است.
خدایا رحمی کن تو خدای رحیمی هستی تو کسی هستی که هر وقت از همه ناامید می شوم رو به سوی تو می نمایم این از بدبختی من است که تو را نشناخته ام...
آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند والسلام
۶۳/۱۱/۱۶
🌴مزار شهید: گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران - قطعه ۲۶، ردیف ۶۸، شماره ۵۰
۲۲ اسفند ۶۳ #سالروز_شهادت #سالگرد_شهادت
#شهید #محمدرضاپند #شهید_محمدرضا_پند #عارف #گردان_میثم #لشگر27 #لشگر_محمد_رسول_الله (ص) #دستنوشته_شهید #آنکس_که_تو_را_شناخت_جان_را_چه_کند
┅┅❅🇮🇷❀کانال دفاع مقدس❀🇮🇷❅┅┅
۲۲ اسفند ۱۳۶۳ -- سالروز شهادت محمد طاهری
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
اگر ما العماره و بصره را هم آزاد کنیم
ولی اسیر هوای نفس خود باشیم
ما پیروز نشده ایم . . . .
👆 کلام حکیمانه سردار حاج محمد طاهری،🌷شهید شاخص کاشمر
🌿 جانشین فرماندهی #تیپ_امام_صادق (ع) - لشکر نصر خراسان
💕 همرزم و دوست صمیمی #شهید_عبدالحسین_برونسی
🌱 متولد: ۱۳۳۴/۰۳/۱۱ - روستای مهدی آباد از توابع کاشمر
🕊شهادت: جزیره محنون - ۱۳۶۳/۱۲/۲۲
▫️نحوه شهادت: اصابت گلوله به سر در #عملیات_بدر
💠 مزار شهید: گلزار شهدای کاشمر
👇👇
🌷سردار شهید محمد طاهری
▫️ جانشین فرماندهی تیپ امام صادق (ع)-همرزم شهید #برونسی
دوران #دفاع_مقدس
🌱 او در روستای مهدی آباد از توابع خلیل آباد کاشمر در خراسان رضوی به دنیا آمد . در روزگاری که هر نوجوان را به صفتی صدا می کردند که با او تناسب داشته باشد ، محمد ما را « شيخ محمد » صدا می کردند . او تحت تأثیر خانواده ساده و روستایی خودش و علمای آن دیار بود . محمد از چهار سالگی در مکتب خانه ابوتراب در روستا قرآن آموخت و سپس به دبستان رفت و تا ششم ابتدایی درس خواند . بعد از آن مشغول دامداری و کشاورزی شد ، چرا که در روستا امکان ادامه تحصیل نبود .
ذهن خلاق و استعداد عجیبی داشت . عاشق نقاشی بود و در مدت کوتاهی توانست فنون نقشه کشی و طرح قالی را یاد بگیرد . طراحی قالی کار هر کسی نبود . یک هوش سرشار و توانایی خاصی احتیاج داشت . او از دامداری و طراحی ، در آمد خوبی کسب می کرد . به طوری که برخی ، حسرت شرایط مالی محمد را می خوردند . شیخ محمد در اوایل دهه پنجاه راهی سربازی شد و در سال ۱۳۵۵ با دختر دایی اش ازدواج کرد . ازدواج آنها بسیار ساده و شاد ، اما بدون گناه بود . او برای مراسم خودش شعری سرود و مجلس را با شادی و بدون گناه برگزار کرد.
ملاغلامرضا ( دایی محمد ) از قاریان و ملاهای باسواد آن منطقه ، بود . خداوند به شیخ محمد صدای خوبی عنایت کرد ، او هم مداح و قاری مسلط قرآن شد . مدتی بعد زمزمه های انقلاب را شنید . او به جمع انقلابیون پیوست و با خان و خان بازی در منطقه خود مخالفت کرد . انقلاب پیروز شد. راهی کاشمر شد تا بتواند بهتر به خط امام و انقلاب کمک کند . او در سپاه کاشمر عضو شد که آن هم حکایت جالبی دارد . با شروع جنگ راهی جبهه شد . مسئول دسته ، مسئول گروهان جانشین گردان ، فرمانده گردان و سپس جانشین فرماندهی تیپ امام صادق (ع) را بر عهده داشت . از او دعوت شد تا در رسته های مدیریتی کلان ، در سپاه تهران مشغول شود اما قبول نکرد. او در بیست و دوم اسفند سال ۱۳۶۳ و در ۲۹ سالگی مهمان پروردگار شد و با دوست صمیمی اش ، حاج عبدالحسین برونسی به بهشت پروردگار رفتند.
-------------------------------------------
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
👇👇
فرازی از سخنرانی شهید طاهری.mp3
984K
شهید محمد طاهری در جبههها نیز علاوه بر بحث فرماندهی و حضور نظامی، به فعالیت دینی و قرآنی ادامه میداد و سخنرانیها و مناجاتخوانیهایی با درونمایه معارف قرآن و عترت برای رزمندگان ارائه میکرد.
همیشه بر قدرت سلاح اخلاص و عرفان تأکید داشت.
بخشی👆 از سخنرانیهای شهید طاهری در جمع رزمندگان جهت معرفتافزایی و روحیه به جهادگران جبهههای نبرد را بشنوید.
🤲 دعای روز دوازدهم ماه رمضان
🌴 اللّهُمَّ زَینِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکفَافِ وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِک یا عِصْمَةَ الْخَائِفِینَ
🔸خدایا من را در این روز با پوشش و پاكدامنى زینت ده
🔸و من را جامه قناعت و خوددارى بپوشان
🔸و بر عدل و انصاف وا دارم نما
🔸و از هر چیز كه می ترسم، آسوده ام دار
🔸 به نگاهدارى خودت اى نگه دار هراسندگان
🔰پیامهای دعا
1- زینت پیدا کردن به ستر و عفاف
2- پوشیدن لباس قناعت و کفاف
3- برخورداری از عدل
4- امنیت از آنچه میترسیم
🔰پیام منتخب
✍️پردهپوشی از صفتهای نیکوی خداست و او ما را نيز به عيبپوشی، دعوت کرده است.
علی(ع) میفرمايد: «طُوبَی لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاس؛ خوشا به حال بندهای که به عیب خود میپردازد و به عیوب دیگران کاری ندارد!»
📚نوری، حسین مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۱۱۶
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای ماندگار؛
💠 روایت شهید برونسی از عملیات فتحالمبین و یاری امام زمان(عج)
🎙 سخنرانی شهید عبدالحسین برونسی که برای اولین بار منتشر می شود
۲۳ اسفند ۱۳۶۳ -- سالرور شهادت عارف، رزمنده و فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه(ع)، عبدالحسین برونسی
🌴 #عملیات_بدر - شرق دجله
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
💠 #خاطره شهید عبدالحسین برونسی
🔹همسر شهید برونسی می گوید:
▫️يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🔺بعد از #شهادتش، همان رفيقش میگفت:
▫️آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
—📚منبع: کتاب #خاکهای_نرم_کوشک
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
👇👇
خاکهای_نرم_کوشک_زندگینامه_شهید.pdf
2.07M
📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: " #خاکهای_نرم_کوشک "
🌷بر اساس زندگینامه و خاطرات شهید عبدالحسین برونسی، استاد بنّایی که در دوران #دفاع_مقدس بدون گذراندن دوره های نظامی به فرماندهی تیپ رسید - به فرموده رهبر انقلاب: شهید برونسی جزء عجایب انقلاب ماست
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🌷سردار فاطمی #شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
فرمانده تیپ ۱۸ #جوادالائمه
شهادت : ۶۳/۱۲/۲۳ - شرق دجله ، #عملیات_بدر
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
کلیپ_صوتی_درباره_شهید_اوستا_عبدالحسین.mp3
3.93M
📢 کلیپ صوتی شامل بخشی از کلام شهید و سخن رحیمپورازغدی راجع به شهید عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع)