eitaa logo
حاضرجواب
1.3هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.8هزار ویدیو
13 فایل
آنجا که حق باشد 🔻در شبکه‌های اجتماعی همراه ما باشید🔻 @Haazer_javab1 ارسال توییت: @pesare_khak
مشاهده در ایتا
دانلود
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا! من میتونم یکم به خانم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلاً توقع چنین حرفی رو نداشت و حسابی جا خورده بود،مثل آتشفشان از جا پرید و میان بازار و جمعیت، یقۀ جوان رو گرفت و عصبانی،طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد: ‏مردیکۀ عوضی، مگه خودت ناموس نداری؟ خجالت نمیکشی؟ ‏اما جوان،خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی بشه و واکنشی نشون بده، همان طور مودبانه و متین ادامه داد. ‏خیلی عذر میخوام؛فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین!دیدم همۀ بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم، که نامردی نکرده باشم…! ‏حالا هم یقه مو ول کنین! از خیرش گذشتم!! ‏مرد خشکش زد… همانطور که یقۀ جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد… 🇮🇷Galan Gedan🇮🇷 🔻تلگرام و اینستاگرام حاضر جواب🔻 @Haazer_javab1 Eitaa: @haazer_javaab