eitaa logo
جبهه طلاب انقلابی
412 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
31 فایل
💠﷽💠 📺 كانال رسمي جبهه طلاب انقلابي 📆 تأسیس کانال: اربعین ۱۳۹۸ 🎙 ارتباط با مدیر و ارسال مطلب: 💻 @Eita_Admin محل تجمع خواص انقلابی رسانه جبهه انقلابی در سراسر کشور 🌍 eitaa.com/JebheTolab ایتا 🌍 ble.im/JebheTolab بله 🌍 sapp.ir/JebheTolab سروش
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طلبه پاسخگو
انواع گیره روسری هر عدد ۴ هزار و پانصد بسته صدتایی
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 219 سوره بقره): يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ (219) ترجمه : از تو درباره شراب و قمار مى پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و منافعى (مادّى) نیز براى مردم دارند. (ولى) گناه آن دو از سود آنها بزرگ تر است. (همچنین) از تو مى پرسند كه چه انفاق كنند؟ بگو: افزون (بر نیاز خود را)، خداوند اینچنین آیات را براى شما روشن مى سازد تا شاید اندیشه كنید. نکته ها : كلمه «اثم»، به كارى گویند كه انسان را در انجام كارهاى خیر كُند و سست كند. كلمه «خمر» به معناى پوشش است و لذا به پارچه اى كه زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب را می کردند، «خمار» مى گویند. از آنجا كه شراب، قدرت تشخیص را از عقل گرفته و در واقع آن را مى پوشاند، به آن «خمر» مى گویند. كلمه ى «مَیسر» از «یسر» به معناى آسان است. گویا در قمار، طرفین مى خواهند مال همدیگر را به آسانى بربایند. این آیه مى فرماید: شرابخوارى و قماربازى، گناهان بزرگى هستند، گرچه ممكن است منافعى داشته باشند. چنانكه عده اى از راه كشت انگور یا شراب فروشى و گروه هایى با دایر كردن قمارخانه، ثروتى بدست مى آورند. - كوتاه شدن عمر. - عوارض منفى در كودكان. مخصوصاً اگر آمیزشى در حال مستى صورت گیرد. - گسترش فساد اخلاقى و بالا رفتن آمار جنایات از قبیل: سرقت، ضرب و جرح، جرائم جنسى و افزایش خطرات و حوادث رانندگى. از یكى از دانشمندان نقل شده است كه اگر دولت ها نیمى از شراب فروشى ها را ببندند، ما نیمى از بیمارستان ها و تیمارستان ها را مى بندیم. قمار نیز از جمله عوامل هیجان، بیمارى هاى عصبى، سكته هاى مغزى و قلبى، بالا رفتن ضربان قلب، بى اشتهایى، و رنگ پریدگى و ... است. همچنان كه بررسى كنندگان، سى درصد آمار جنایات را مرتبط با قمار دانسته اند. در ضمن قمار، در شكوفایى اقتصادى نقش تخریبى داشته و نشاط كار مفید را از بین مى برد. در بعضى از كشورهاى غیر اسلامى نیز در سال هایى قمار را ممنوع و غیر قانونى اعلام كرده اند. مثلاً انگلستان در سال 1853، شوروى در سال 1854 و آلمان در سال 1873 قمار را ممنوع اعلام كردند. سؤال دوّمِ مردم درباره ى انفاق است كه مى پرسند چه چیزى را انفاق كنند؟ آیه در جواب مى فرماید: «عفو» را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معناى حدّ وسط، مقدار اضافى، و بهترین قسمت مال آمده است و هر یك از این معانى نیز با آیه سازگار است و ممكن است مراد از عفو، همه ى این معانى باشد. یعنى اگر خواستید انفاق كنید، هم مراعات اعتدال را نموده و همه ى اموالتان را یكجا انفاق نكنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق، از بهترین اموال خود بدهید. چنانكه قرآن در جاى دیگر مى فرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیكى نمى رسید [آل عمران، 92] مگر از آنچه دوست دارید انفاق كنید. تحریم شراب به صورت تدریجى بوده است. زیرا اعراب، گرفتار شراب بودند و لذا آیات، به تدریج آنها را آماده پذیرش تحریم نمود. ابتدا این آیه نازل شد: «تتّخذون منه سكراً و رزقاً حسناً»[نحل، 67] از انگور، هم نوشابه ى مست كننده و هم رزق نیكو بدست مى آید. یعنى شراب، رزق حسن نیست. بعد این آیه نازل شد: «فیهما اِثم كبیر و منافع للناس و اِثمهما اكبر» ضرر شراب و قمار براى مردم، بیشتر از منفعت آنهاست. و سپس این آیه نازل شد: «لاتقربوا الصلوة و انتم سُكارى» [نساء، 43] به هنگام نماز نباید مست باشید. و در خاتمه حرمت دائمى و علنى بیان شد؛ «انّما الخمر و المیسر... رجس من عمل الشیطان» [مائده، 90] شراب و قمار... نجس و از اعمال شیطان هستند. پیام ها : - شراب و قمار، هر دو عامل فساد جسم و روح و مایه ى غفلت هستند. لذا در قرآن در كنار هم مطرح شده اند. «الخمر والمیسر» - از اندیشه و امنیّت، پاسدارى كنید. با تحریم شراب، از عقل و فكر، و با تحریم قمار، از آرامش و سلامتى روحى و اقتصادى پاسدارى شده است. «فیهما اثم كبیر... و اثمهما اكبر» - در برخوردها، انصاف داشته باشید. بدى هاى دیگران را در كنار خوبى هاى آنها ببینید. آیه از منافع شراب وقمار چشم نمى پوشد وموضوع را به نحوى مطرح مى كند كه قدرت تعقّل و تفكّر در انسان زنده شود. «فیهما اثم كبیر ومنافع للناس واثمهما اكبر» - در محرّمات گاهى ممكن است منافعى باشد. «منافع للناس» - در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ ومهمّ توجّه كرد. «منافع للناس و اثمهما اكبر» - احكام الهى بر اساس مصالح و مفاسد است. «اثمهما اكبر» - آشنایى با فلسفه احكام، گامى به سوى پذیرش آن است. «اثمهما اكبر» - گناهان، كبیره و صغیره دارند. «اثمهما اكبر»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 220 سوره بقره): «فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاء اللّهُ لأعْنَتَكُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (220) ترجمه : (تا اندیشه كنید) در دنیا و آخرت. و از تو درباره یتیمان مى پرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بیامیزید (مانعى ندارد،) آنها برادران (دینى) شما هستند. خداوند، مفسد را از مصلح باز مى شناسد و اگر خدا مى خواست شما را به زحمت مى انداخت، (و دستور مى داد در عین سرپرستى یتیمان، زندگى و اموال آنها را بكلّى از اموال خود جدا سازید، ولى خداوند چنین نمى كند.) همانا او عزیز و حكیم است. نکته ها : جمله «فى الدنیا والاخرة»، یا مربوط به مسئله انفاق است كه در آیه قبل آمده است، یعنى انفاق شما براى آسایش دنیا و آخرت باشد، نه همه مال را خرج كنید كه باعث زحمت شما در دنیا شود، و نه بخل ورزید كه مایه محرومیّت شما از ثواب آخرت باشد، [ترجمه مرحوم الهى قمشه اى] و یا اینكه مربوط به تفكّر باشد كه در پایان آیه قبل اشاره شد. یعنى انسان باید در مسائل دنیا و آخرت فكر كند و براى آخرت خود از همین دنیا چیزى را كسب كند و در مبدأ و معاد و اسرار هستى و آفریده ها و قوانین حاكم فكر كند و تا آنجا كه مى تواند، مسائل را با تعقّل و اندیشه قبول كند هر چند شرط پذیرش مكتب، آگاهى بر همه اسرار نیست. [تفسیرالمیزان، ذیل آیه] در تفاسیر آمده است: وقتى آیه دهم سوره نساء نازل شد، كه خوردن مال یتیم، خوردن آتش است، افرادى كه در منزل یتیمى داشتند به اضطراب افتادند. برخى یتیمان را از خانه بیرون كردند وبعضى ظرف وغذاى یتیم را جدا نمودند به طورى كه براى یتیم و صاحب خانه مشكلاتى بوجود آمد. آنان به حضور پیامبر صلى الله علیه وآله رسیده و از رفتار با یتیمان سؤال نمودند، پیامبر جواب داد: اصلاح امور یتیمان، از رها كردن آنهابهتر است، نباید به خاطر آمیخته شدن اموال آنان با اموال خودتان، ایتام را رها كرده و از مسئولیّت اداره آنها شانه خالى كنید، آنان برادران دینى شما هستند و مخلوط شدن اموال آنان با زندگى شما، در صورتى كه هدف، حیف و میل اموال آنها نباشد مانعى ندارد و بدانید خداوند مفسد را از مصلح باز مى شناسد. پیام ها : - دنیا وآخرت را سطحى ننگرید و در آن فكر كنید. «یتفكّرون فى الدنیا و الاخرة» - رها كردن كار یتیمان، مصلحت نیست، بلكه به نیّت خیر و با چشم برادرى معاشرت نمودن با آنان مصلحت است. «قل اصلاح لهم خیر» - هرگونه اصلاح در وضعیّت یتیمان، ارزش است. كلمه «اصلاح» به صورت مطلق آمده تا شامل همه ى اصلاحات اعمّ از اصلاح مالى، علمى، عملى، تربیتى و دینى بشود. «اصلاح لهم خیر» - یتیمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلكه برادر كوچك ما و جزء خود ما هستند. «فاخوانكم» - نه افراط و نه تفریط، نه به نام اصلاح، اموال ایتام را بخورید و نه از ترس فساد، آنان را رها كنید كه خداوند مصلح و مفسد را مى شناسد. «واللّه یعلم المفسد من المصلح» - اگر بدانیم خداوند افكار ونیات ما را مى داند، فساد و خلاف نمى كنیم. «واللّه یعلم المفسد» - تكلیفِ فوق طاقت در اسلام نیست. «لو شاء اللّه لاعنتكم» - آسان گیرى دستورات، كارى حكیمانه است. «لو شاء اللّه لاعنتكم انّ اللّه عزیز حكیم»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 221 سوره بقره): وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَـئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (221) ترجمه : وبا زنان مشرك، ازدواج نكنید تا ایمان آورند وقطعاً كنیز با ایمان از زن (آزاد) مشرك بهتر است، اگرچه (زیبایى یا ثروت یا موقعیّت او) شما را به شگفتى درآورد. و به مردان مشرك، زن ندهید تا ایمان آورند وقطعاً برده با ایمان از مرد (آزاد) مشرك بهتر است، هر چند (زیبایى و موقعیّت و ثروت او) شما را به شگفتى وادارد. آن مشركان (شما را) به سوى آتش دعوت مى كنند، در حالى كه خداوند با فرمان و دستورات خود، شما را به بهشت وآمرزش فرا مى خواند و آیات خویش را براى مردم روشن مى كند تا شاید متذكّر شوند. نکته ها : ازدواج با همسران غیر مؤمن، مى تواند تأثیر منفى بر تربیت فرزندان و نسل آینده انسان بگذارد، چنانكه ممكن است آنها عامل جاسوسى براى بیگانه باشند. گرچه آیه درباره ى ازدواج با غیر مسلمانان است، ولى هر نوع معاشرتى كه ایمان انسان را در معرض خطر قرار دهد ممنوع است. پیام ها : - مسلمانان، حقّ پیوند خانوادگى با كفّار را ندارند. «ولا تنكحوا» - دفع خطر، مهم تر از كسب منفعت است. در ازدواج با مشرك دو احتمال در پیش است: یكى آنكه مشرك ایمان آورد. دیگر آنكه مؤمن مشرك شود. از آنجایى كه خطر مشرك شدن مؤمن مهم تر است، لذا اسلام ازدواج قبل از ایمان را نهى نموده است. «لا تنكحوا المشركات حتّى یؤمنّ» - در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد و ازدواج با كفّار ممنوع است. «و لأمة مؤمنة خیر» - در ازدواج، فریب جمال، ثروت و موقعیّت دیگران را نخورید. «و لو اعجبتكم... و لو اعجبكم» - مقام و مال و جمال، جاى ایمان را پر نمى كند. «ولواعجبكم» - به ضعیفان و محرومان با ایمان بهاداده و با آنان ازدواج كنید. «لامة مؤمنة... لعبد مؤمن خیر» - ازدواج مى تواند وسیله اى براى دعوت به مكتب باشد. «حتى یؤمنوا» - غرائز باید در مسیر مكتب كنترل شود. «حتى یؤمنّ... حتّى یؤمنوا» - ایمان مایه ى ارزش است، گرچه در بنده و كنیز باشد وشرك رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لامة مؤمنة خیر من مشركة» - پدر، حقّ ولایت بر ازدواج دخترش دارد. در مسئله داماد گرفتن، به پدر خطاب مى كند كه دختر خود را به مشركان ندهید. «لا تنكحوا» - اوّل ایمان، بعد ازدواج. فكر نكنید شاید بعد از ازدواج ایمان بیاورند. «حتى یؤمنّ... حتّى یؤمنوا» - از نفوذ عوامل مشرك در تاروپود زندگى مسلمانان، جلوگیرى كنید و توجّه به خطرات مختلف این نوع ازدواج ها داشته باشید. «اولئك یدعون الى النار» - همسر بد، زمینه ساز جهنّم است. «یدعون الى النار» - عمل به دستورات الهى، راه رسیدن به بهشت است. «واللّه یدعو الى الجنّة» - مغفرت، با توفیق و اذن الهى است. بر خلاف مسیحیّت كه آمرزش را بدست بزرگان خود مى دانند. «و المغفرة باذنه» - انسان، واقعیات را به طور فطرى در مى یابد. بیان احكام فقط براى یادآورى است. «لعلّهم یتذكّرون»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 222 سوره بقره): وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ (222) ترجمه : و از تو درباره حیض (ایام عادت ماهانه زنان) سؤال مى كنند، بگو: آن مایه ى رنج و آزار است، پس در حالت قاعدگى از (آمیزش با) زنان كناره گیرى كنید، و با آنها نزدیكى ننمایید تا پاك شوند. پس هنگامى كه پاك شدند (یا با غسل كردن طاهر شدند)، آنگونه كه خداوند به شما فرمان داده با آنها آمیزش كنید. همانا خداوند توبه كنندگان را دوست دارد و پاكان را نیز دوست دارد. نکته ها : درباره برخورد با زنان در ایام حیض، یهود بسیار سخت گیر و نصارى بى تفاوتند. در تورات مى خوانیم: هركس زن را در حال حیض لمس كند، تا شام نجس است. رختخواب آن زن نجس و هر كجا بنشیند نجس است. هركس بستر او را لمس كند باید لباس خود را بشوید. و هركس چیزى را كه او بر آن نشسته لمس كند باید خود را بشوید و تا شام نجس است. و اگر مرد با او هم بستر شود تا هفت روز نجس است. و اگر روزهاى بیشتر از قاعده خون ببیند، نجس است. [تورات، سفر لاویان، از جمله نوزدهم تا بیست و نهم] در مقابل این حكمِ سخت تورات، نصارى حتّى آمیزش جنسى را در ایّام حیض جایز مى دانند. امّا اسلام، راه میانه و اعتدال را برگزیده و در ایّام حیض، تنها آمیزش جنسى را ممنوع دانسته است، و هرگونه معاشرت و نشست و برخاست با زنان هیچگونه مانعى ندارد. اسلام، دین جامعى است و براى هر یك از سؤال هاى مورد طرح در زندگى بشرى پاسخى دارد. در آیات قبل بارها با جمله ى «یسئلونك» سؤالات مردم از رسول اكرم صلى الله علیه وآله را نقل و پاسخ هاى آنرا بیان نمود. گاهى سؤال از جنگ است و گاهى از قمار و شراب، و گاهى از انفاق. و در این آیه نیز سؤال از مسائل زنان. این نشانه ى جامعیّت یك مكتب است كه حتّى در مورد آمیزش جنسى، احكام دارد و مى فرماید: «من حیث امركم اللّه» یعنى خداوند در تمام مسائل جزئى و كلّى، مادّى و معنوى فرمان دارد. زن در ایام حیض به لحاظ جسمى، آمادگى آمیزش جنسى ندارد و كسالت و اختلال مزاج كه براى زن پیش مى آید، او را نسبت به آمیزش بى نشاط مى سازد. همچنین در این ایام كه رحم زن در حال تخلیه خون است، آمادگى پذیرش نطفه را ندارد و طبق اظهار نظر دانشمندان، ممكن است انتقال آلودگى هاى خون از مجراى مرد، او را براى همیشه عقیم سازد. در روایات نیز آمده است: اگر فرزندى در این ایام نطفه اش منعقد شود، به لحاظ جسمى و روحى مشكلاتى خوهد داشت. [وسائل، ج 2، ص 568. تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 178 ] پیام ها : 1- انبیا، مرجع و پاسخ گوى سؤالات مردم هستند. «یسئلونك عن المحیض» - در سؤال كردن، حیا بى معنا است. «یسئلونك عن المحیض» - بیان دلیل و فلسفه احكام، در پذیرش آن مؤثر است. در این آیه ابتدا دلیل حرمت مقاربت را بیان فرموده و سپس دستور به عدم نزدیكى مى دهد. «هو اذىً فاعتزلوا النساء» - احكام الهى بر اساس حفظ مصالح ودفع مفاسد مى باشد. «هو اذًى فاعتزلوا النساء فى المحیض» - قاعدگى، دوره اى سخت براى زن است. «هو اذىً» - كسب لذّت از همسر هم حدّ ومرزى دارد. «فاعتزلوا النساء فى المحیض» - همسر باید مراعات همسر را بكند. اكنون كه او در ناراحتى است، شما كام گیرى نكنید. «فاعتزلوا النساء فى المحیض» - آمیزش جنسى باید همراه با رعایت بهداشت باشد. «حتى یطهرن» - در آمیزش با همسر، باید احكام الهى مراعات شود. «فاذا تطهّرن فاتوهنّ من حیث امركم اللّه» - اگر مقاربتى انجام گرفت وتوبه كردید، خداوند شما را مى بخشد. «انّ اللّه یحبّ التّوابین» - توبه و برگشت از لغزش، راه محبوبیّت نزد خداوند است. «یحبّ التوّابین» - علاقه و محبّت خود را نسبت به نادمان و توبه كنندگان اظهار كنیم. «انّ اللّه یحبّ التوابین»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 223 سوره بقره): «نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (223) ترجمه : زنان شما كشتزار شمایند، هرجا وهرگاه كه بخواهید، به كشتزار خود درآیید (وبا آنان آمیزش نمائید) و (در انجام كار نیك) براى خود، پیش بگیرید واز خدا پروا كنید وبدانید كه او را ملاقات خواهید كرد، وبه مؤمنان بشارت ده. نکته ها : در این آیه، زنان به مزرعه و كشتزارى تشبیه شده اند كه بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از 9 ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقدیم مى كنند. همچنان كه انسان، بدون كشت و مزرعه از بین مى رود، جامعه بشرى نیز بدون وجود زن نابود مى گردد. زنان وسیله ى هوسبازى نیستند، بلكه رمز بقاى نسل بشر هستند. پس لازم است در آمیزش جنسى، هدف انسان تولید یك نسل پاك كه ذخیره قیامت است باشد و در چنین لحظات و حالاتى نیز هدف مقدّسى دنبال شود. جمله ى «واتّقوا اللّه» هشدار مى دهد كه از راههاى غیر مجاز، بهره جنسى نبرید و به نحوى حركت كنید كه در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلى را تحویل دهید كه مجسمه ى عمل صالح و خیرات آن روز باشند. پیام ها : - همسر مناسب همچون مزرعه ى مناسب است و سلامت بذر، شرط تولید بهتر است. «نسائكم حرث لكم» - بذر و زمین، هر دو در تولید نقش مهمّى دارند. زن و مرد نیز در بقاى نسل آینده نقش اساسى دارند. «حرث لكم» - در كنار ممنوعیّت هاى موسمى، بهره گیرى هاى دراز مدّت است. در آیه قبل فرمود: «فاعتزلوا» در این آیه مى فرماید: «فأتواحرثكم» - در آمیزش، مرد باید به سراغ زن برود. «فاتوا حرثكم» - غرائز نیز باید جهت خدایى بگیرند. اگر هدف از آمیزش، فرزندانى پاك و ذخیره قیامت باشد، آن نیز رنگ الهى مى گیرد. «قدّموا لانفسكم» در صحیح بخارى آمده است: اولیاى خدا در آمیزش قصد مى كنند كه صاحب فرزندانى جهادگر شوند. - اگر نسل پاك تحویل دهید، خودتان بهره مند خواهید شد. «قدّموا لانفسكم» - زن، نه كالاست و نه منشأ تاریكى، بلكه او بنیان گذار آبادى ها و سرمایه گذار تاریخ و فرستنده هدایاى اخروى است. «نساؤكم حرث لكم، قدّموا لانفسكم» - زاد و ولد، هدف اصلى ازدواج است. «قدّموا لانفسكم» - در مسائل جنسى، تقوا را مراعات كنید. «فاتوا حرثكم... واتقوا اللّه» - خواسته هاى نفسانى باید با تقوا كنترل شود. «أنّى شئتم... واتقوا اللّه» - ایمان به آخرت، بهترین وسیله ى رسیدن به تقوا مى باشد. «اتّقوا اللَّه واعلموا انّكم ملاقوه»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 224 سوره بقره): وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَيْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (224) ترجمه : براى نیكى كردن و پروا داشتن واصلاح بین مردم، خدا را دستاویز سوگندهاى خود قرار ندهید. همانا خداوند شنوا و دانا است. نکته ها : در تفاسیر متعدّد از جمله مجمع البیان و روح البیان در شأن نزول این آیه آمده است كه میان داماد و دخترِ یكى از یاران پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) به نام عبداللّه بن رواحه اختلافى پیش آمد، او سوگند یاد كرد كه براى اصلاح كار آنها هیچ دخالتى نكند. آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع ساخت. كلمه «أیمان» جمع «یمین» به معناى سوگند. و كلمه ى «عُرضة» به معناى «در معرض قرار دادن» است. سوگند را وسیله اى براى توجیه وفرار از مسئولیّت خود قرار ندهید وبه هر مناسبتى از خداوند ونام مقدّس او خرج نكنید، این كار خود نوعى جرأت و بى ادبى است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لاتحلفوا باللّه صادقین و لا كاذبین» [بحار، ج 76، ص 47] نه راست و نه دروغ، به خدا سوگند یاد نكنید. پیام ها : - احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ شود. «ولا تجعلوا اللّه عرضة لایمانكم» - سوگند، نباید مانع انجام كار نیك واصلاح میان مردم قرار گیرد. «لاتجعلوا اللّه عُرضة لایمانكم» - ارزشهاى والا و كارهاى خیر، نباید با بهانه هاى بى جا ترك شوند. «أن تبرّوا» - به هوش باشید كه خداوند گفتارها را مى شنود و ناگفته ها را نیز مى داند. براى هر سخن و فكرى، حسابى باز كنید. «سمیع علیم»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 225 سوره بقره): لاَّ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِيَ أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ (225) ترجمه : خداوند، شما را به خاطر سوگندهاى لغو (كه بدون قصد یاد كرده اید،) مؤاخذه نمى كند، امّا به آنچه دلهاى شما (از روى اراده و آگاهى واختیار) كسب كرده، مؤاخذه مى كند وخداوند آمرزنده وحلیم (بردبار) است. نکته ها : سوگندهایى كه از روى بى توجّهى و یا در حال عصبانیّت و بدون فكر و اراده و یا پر حرفى وعجله و سبق لسان از انسان سرمى زند، ارزش حقوقى ندارد. مسئولیّت، تنها در برابر سوگندهایى است كه با توجّه و در حال عادّى، به نام مقدّس خداوند براى انجام كار مفید یاد شود. این قبیل سوگندها شرعاً واجب الاجرا مى باشد و شكستن آن حرام مى باشد و كفّاره آن عبارت است از: اطعام ده فقیر، یا اعطاى لباس به آنها، و یا آزاد كردن یك برده و در صورت عدم امكان هیچ یك از اینها، سه روز روزه گرفتن. [مائده، 89] پیام ها : - مسئولیّت انسان، وابسته به اراده و انتخاب اوست. خداوند لغزش هایى را كه در شرائط غیر عادّى از انسان صادر شود، مى بخشد. «لا یؤاخذكم اللّه باللغو» - انگیزه و نیّت، ملاك ثواب وعقاب است. «كسبت قلوبكم» - یكى از جلوه هاى حِلم ومغفرت الهى، گذشت از خطاهاى غیر عمدى انسان است. «لا یؤاخذكم اللّه... غفور رحیم»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 226 و 227 سوره بقره): لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (226) ترجمه : براى كسانى كه (به قصد آزار همسر،) سوگند مى خورند كه با زنان خویش نیامیزند، چهار ماه مهلت است. پس اگر (از سوگند خود دست برداشته و به آشتى) برگشتند، (چیزى بر آنها نیست و) خداوند آمرزنده و مهربان است. وَإِنْ عَزَمُواْ الطَّلاَقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (227) ترجمه : و اگر تصمیم به طلاق گرفتند (آن هم با شرائطش، مانعى ندارد.) همانا خداوند شنوا و داناست. نکته ها : كلمه ى «ایلاء» به معناى سوگند خوردن براى ترك آمیزش جنسى است. این كار را بعضى از مردان در زمان جاهلیّت براى در تنگنا قرار دادن همسران مى كردند و بدینوسیله آنان را در فشار روحى و غریزى قرار مى دادند. نه خود همسرِ مفیدى بودند و نه آنان را با طلاق دادن آزاد مى كردند. این آیه به مردان چهار ماه فرصت مى دهد كه تكلیف همسران خود را روشن كنند، یا از سوگند خود برگشته و با همسر خویش زندگى كنند و یا رسماً او را طلاق دهند. البتّه این مدّت چهار ماه، نه به خاطر احترام به سوگند نارواست، بلكه به جهت آن است كه هر مردى در شرایط عادّى نیز تا چهار ماه بیشتر حقّ عدم آمیزش را ندارد. این آیه ى كوتاه، در عین اینكه طلاق را بلامانع مى داند، ولى در مفهوم آن، این هشدار و تهدید نیز وجود دارد كه اگر مردان تصمیم بر طلاق گرفتند، دیگر وعده ى مغفرت و رحمت در كار نیست و خداوند نسبت به كردار آنان شنوا و آگاه است و مى داند كه آیا هواپرستى، شوهر را وادار كرده تا از قانون طلاق سوء استفاده كند و یا اینكه براستى وضعیّت خانوادگى چنان اقتضا مى كرد كه از همدیگر جدا شوند؟ پیام ها : - اسلام، حامى مظلومان است. زنان، در طول تاریخ مورد ظلم وتضییع حقوق قرار گرفته اند وقرآن بارها از آنها چت نموده است. «للذین یؤلون من نسائهم» - مبارزه با بساط سنّت هاى خرافى و جاهلى، از اصول وظایف انبیا است. «للذین یؤلون» - انسان براى بدترین كارها، گاهى مقدّس ترین نام ها را دستاویز قرار مى دهد. «یؤلون» - توجّه به حقوق ونیازهاى روحى و غریزى زن، یك اصل است. «تربّص اربعة اشهر» - براى بازگشت افراد و اتخاذ تصمیم عاقلانه، فرصتى لازم است. «اربعة اشهر» - به جاى دعوت به طلاق، باید مردم را به ادامه زندگى تشویق كرد. مرد و زن بدانند بازگشت به زندگى، رمز دریافت مغفرت و رحمت خداوندى است. «فان فاءُو فانّ اللّه عفور رحیم» - اسلام، طلاق را با همه تلخى ها و زشتى هایش مى پذیرد، ولى بلا تكلیف گذاشتن همسر را نمى پذیرد. «و ان عزموا الطلاق» - تصمیم طلاق با مرد است. «عزموا» - در طلاق، قصد جدّى لازم است. «عزموا» - از هواپرستى وتصمیمى كه زندگى زن را تباه مى كند پرهیز نمایید. «فانّ اللّه سمیع علیم»
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 228 سوره بقره): وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ (228) ترجمه : زنان طلاق داده شده، خودشان را تا سه پاكى در انتظار قرار دهند. (یكى پاكى كه طلاق در آن واقع شده و دو پاكى كامل دیگر وهمین كه حیض سوم را دید، عده او تمام مى شود.) و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، براى آنها روا نیست كه آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است، كتمان كنند. و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند، به بازآوردن آنها در این مدّت، (از دیگران) سزاوارترند و همانند وظائفى كه زنان بر عهده دارند، به نفع آنان حقوقى شایسته است و مردان را بر زنان مرتبتى است. وخداوند توانا وحكیم است. نکته ها : «قُرء» به معناى پاك شدن و به معناى عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولى اگر به صورت «قُروء» جمع بسته شود به معناى پاك شدن است و اگر به صورت «اَقراء» جمع بسته شود به معناى عادت ماهانه است. مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتى براى فكر و بازگشتن به زندگى اوّلیه پیدا مى شود و هیجان ها فروكش مى كند، و هم مشخّص مى گردد كه زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگرى دارد، نسل مرد بعدى با شوهر قبلى اشتباه نگردد. امام صادق علیه السلام فرمود: در مسئله حیض، پاك شدن و باردارى، گواهى خود زن كافى است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگرى لازم نیست. امّا بر زنان حرام است كه خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بى پرده بگویند كه اگر كتمان كنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند. رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّى نیست، برخلاف طلاق كه شرایط و تشریفات زیادى را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهى از زنان است، ولى طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانى كه آمیزش جنسى با آنان صورت نگرفته، احكام خاصّى دارد كه خواهد آمد. پیام ها : - زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگرى را ندارد. «و المطلقات یتربّصن» - در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. «ما خلق اللّه فى ارحامهنّ» - بهترین ضامن اجراى قوانین، ایمان به خداوند است. «لا یحلّ لهنّ... ان كُنّ یؤمنّ» - اولویّت در ادامه زندگى، با شوهر اوّل است. «بعولتهنّ احقّ بردّهنّ» - حسن نیّت در رجوع، یك اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر مسائل جنسى رجوع كند و دوباره بى تفاوت گردد. «ان ارادوا اصلاحاً» - مسئولیّت، حقّ آور است. هركسى وظیفه اى بردوش گرفت، حقّى نیز پیدا مى كند. مثلاً والدین در مورد فرزند وظیفه اى دارند و لذا حقّى هم بر فرزند دارند. «ولهنّ مثل الّذى علیهنّ» - در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. «و لهنّ مثل الّذى علیهنّ» - در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعى بود كه اسلام آن ضررها را جبران كرد. «لهنّ مثل الذى علیهنّ» «علیهن» دلالت بر ضرر مى كند. - تبعیض، در شرائط یكسان ممنوع است، ولى تفاوت به جهت اختلاف در انجام تكالیف یا استعدادها یا نیازها مانعى ندارد. «وللرّجال علیهنّ درجة» - مردان حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده كنند كه قدرت اصلى از آن خداوند است. «عزیز حكیم» - عدّه نگه داشتن، از برنامه هاى حكیمانه ى الهى است. «واللّه عزیز حكیم»
هدایت شده از امام رضایی ها
22.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑نماهنگ «هارداسان!؟» بانوای مهدی رسولی🥺 🔹به مناسبت سالگرد شهید خدمت، آیت‌ الله سید ابراهیم رئیسی
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر نور(آیه 229 سوره بقره): الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (229) ترجمه : طلاق (رجعى كه امكان رجوع وبازگشت دارد، حداكثر) دو مرتبه است. پس (در هر مرتبه) یا باید به طور شایسته همسر خود را نگهدارد و (آشتى نماید،) یا با نیكى او را رها كند (و از او جدا شود.) و براى شما مردان روا نیست كه چیزى از آنچه به همسرانتان داده اید، پس بگیرید مگر اینكه دو همسر بترسند كه حدود الهى را بر پا ندارند. پس اگر بترسید كه آنان حدود الهى را رعایت نكنند، مانعى ندارد كه زن فدیه و عوض دهد. (و طلاق خُلع بگیرد.) اینها حدود و مرزهاى الهى است، پس از آن تجاوز نكنید. و هر كس از حدود الهى تجاوز كند پس آنان ستمگرانند. نکته ها : در جاهلیّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، امرى عادّى و بدون محدودیّت بود.امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جایز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. [تفسیر مجمع البیان] در اسلام، طلاق امرى منفور و بدترین حلال نام گذارى شده است، ولى گاهى عدم توافق تا جایى است كه امكان ادامه زندگى براى دو طرف نیست. در این آیه علاوه بر طلاق رجعى كه از سوى مرد است، طرح طلاق خُلع كه پیشنهاد طلاق از سوى زن است نیز ارائه شده است. به این معنا كه زن، مهریه خود یا چیز دیگرى را فداى آزاد سازى خود قرار دهد و طلاق بگیرد. تعدّد طلاق، براساس تعدّد رجوع و بقاى ازدواج است. كسى كه در یك جلسه مى گوید: «من سه بار طلاق دادم»، در واقع یك طلاق صورت گرفته است. چون یك ازدواج را بیشتر قطع نكرده است. لذا بر اساس فقه اهل بیت علیهم السلام، چند طلاق باید در چند مرحله باشد و یكجا واقع نمى شود. زیرا به مصلحت نیست كه زندگى خانوادگى در یك جلسه و با یك تصمیم براى همیشه از هم بپاشد. [با عنایت به همین موضوع بود كه شیخ محمود شلتوت، مفتى اعظم مصر و رئیس دانشگاه الازهر گفت: من در مسئله طلاق، فقه شیعه را ترجیح مى دهم] پیام ها : - در قطع رابطه با دیگران، نباید آخرین تصمیم را یك مرتبه گرفت، بلكه باید میدان را براى فكر و بازگشت باز گذاشت. «الطلاق مرّتان» - آزار و ضرر رسانى به همسر، ممنوع است. مرد نباید به قصد كام گرفتن یا ضربه روحى زدن به زن، به او رجوع نموده و سپس او را رها كند. «فامساك بمعروف» - در همسر دارى باید از سلیقه هاى شخصى و ناشناخته دورى كرد و به زندگى عادّى و عرفى تن در داد. «امساك بمعروف» - تلخى جدایى را با شیرینى هدیه و احسان جبران كنید. «او تسریح باحسان» - طلاق، نباید عامل كینه، خشونت و انتقام باشد، بلكه در صورت ضرورتِ طلاق، نیكى و احسان شرط اساسى است. «أو تسریح باحسان» - اصل در زندگى، نگهدارى همسر است، نه رها كردن او. كلمه «امساك» همه جا قبل از كلمه «تسریح» آمده است. «فامساك بمعروف او تسریح باحسان» - حقوق و احكام در اسلام، از اخلاق و عاطفه جدا نیست. كلمات «احسان» و «معروف» نشانه ى همین موضوع است. «فامساك بمعروف او تسریح باحسان» - مراعات حقوق، لازم است. مرد، حقّ ندارد از مهریه زن كه حقّ قطعى اوست چیزى را پس بگیرد. «لا یَحلّ لكم أن تأخذوا ممّا آتَیتموهنّ شیئاً» - خواسته هاى مرد و زن باید در چارچوب حدود الهى باشد. «الاّ ان یخافا اَلاّ یقیما حدود اللّه» - تنها نظر زن و شوهر در مورد طلاق كافى نیست، بلكه باید دیگران نیز به ادامه زندگى آنان امیدى نداشته باشند. «یخافا... فان خفتم» گاهى زن و شوهر مى گویند: با هم توافق اخلاقى نداریم، امّا این حرف برخاسته از هیجان آنهاست. لذا قرآن در كنار خوف زن وشوهر «یخافا» پاى مردم را به میان كشیده كه آنان نیز این ناسازگارى را درك كنند. «خفتم» - در تصمیم گیرى ها باید محور اصلى، اقامه ى حدود الهى و انجام وظایف باشد. اگر حدود الهى مراعات مى شود ازدواج باقى بماند وگرنه طلاق مطرح شود. «فان خفتم ألاّ یقیما حدود اللّه» - طرحِ «طلاق خُلع» براى آن است كه زن بتواند خود را از بن بست خارج سازد. «افتدت به» - اسلام با ادامه زندگى به صورت تحمیلى و با اجبار و اكراه، موافق نیست. در صورتى كه زن به اندازه اى در فشار است كه حاضر است مهریه ى خود را ببخشید تا رها شود، اسلام راه را براى وى باز گذاشته است. البتّه مرد ملزم به پذیرش طلاق خلع نیست. «فلا جناح علیهما فیما افتدت به» - شكستن قانون الهى، ظلم است. «و من یتعد حدوداللّه فاولئك هم الظّالمون»