بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 226 و 227 سوره بقره):
لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (226)
ترجمه :
براى كسانى كه (به قصد آزار همسر،) سوگند مى خورند كه با زنان خویش نیامیزند، چهار ماه مهلت است. پس اگر (از سوگند خود دست برداشته و به آشتى) برگشتند، (چیزى بر آنها نیست و) خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَإِنْ عَزَمُواْ الطَّلاَقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (227)
ترجمه :
و اگر تصمیم به طلاق گرفتند (آن هم با شرائطش، مانعى ندارد.) همانا خداوند شنوا و داناست.
نکته ها :
كلمه ى «ایلاء» به معناى سوگند خوردن براى ترك آمیزش جنسى است. این كار را بعضى از مردان در زمان جاهلیّت براى در تنگنا قرار دادن همسران مى كردند و بدینوسیله آنان را در فشار روحى و غریزى قرار مى دادند. نه خود همسرِ مفیدى بودند و نه آنان را با طلاق دادن آزاد مى كردند. این آیه به مردان چهار ماه فرصت مى دهد كه تكلیف همسران خود را روشن كنند، یا از سوگند خود برگشته و با همسر خویش زندگى كنند و یا رسماً او را طلاق دهند. البتّه این مدّت چهار ماه، نه به خاطر احترام به سوگند نارواست، بلكه به جهت آن است كه هر مردى در شرایط عادّى نیز تا چهار ماه بیشتر حقّ عدم آمیزش را ندارد.
این آیه ى كوتاه، در عین اینكه طلاق را بلامانع مى داند، ولى در مفهوم آن، این هشدار و تهدید نیز وجود دارد كه اگر مردان تصمیم بر طلاق گرفتند، دیگر وعده ى مغفرت و رحمت در كار نیست و خداوند نسبت به كردار آنان شنوا و آگاه است و مى داند كه آیا هواپرستى، شوهر را وادار كرده تا از قانون طلاق سوء استفاده كند و یا اینكه براستى وضعیّت خانوادگى چنان اقتضا مى كرد كه از همدیگر جدا شوند؟
پیام ها :
- اسلام، حامى مظلومان است. زنان، در طول تاریخ مورد ظلم وتضییع حقوق قرار گرفته اند وقرآن بارها از آنها چت نموده است. «للذین یؤلون من نسائهم»
- مبارزه با بساط سنّت هاى خرافى و جاهلى، از اصول وظایف انبیا است. «للذین یؤلون»
- انسان براى بدترین كارها، گاهى مقدّس ترین نام ها را دستاویز قرار مى دهد. «یؤلون»
- توجّه به حقوق ونیازهاى روحى و غریزى زن، یك اصل است. «تربّص اربعة اشهر»
- براى بازگشت افراد و اتخاذ تصمیم عاقلانه، فرصتى لازم است. «اربعة اشهر»
- به جاى دعوت به طلاق، باید مردم را به ادامه زندگى تشویق كرد. مرد و زن بدانند بازگشت به زندگى، رمز دریافت مغفرت و رحمت خداوندى است. «فان فاءُو فانّ اللّه عفور رحیم»
- اسلام، طلاق را با همه تلخى ها و زشتى هایش مى پذیرد، ولى بلا تكلیف گذاشتن همسر را نمى پذیرد. «و ان عزموا الطلاق»
- تصمیم طلاق با مرد است. «عزموا»
- در طلاق، قصد جدّى لازم است. «عزموا»
- از هواپرستى وتصمیمى كه زندگى زن را تباه مى كند پرهیز نمایید. «فانّ اللّه سمیع علیم»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 228 سوره بقره):
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ (228)
ترجمه :
زنان طلاق داده شده، خودشان را تا سه پاكى در انتظار قرار دهند. (یكى پاكى كه طلاق در آن واقع شده و دو پاكى كامل دیگر وهمین كه حیض سوم را دید، عده او تمام مى شود.) و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، براى آنها روا نیست كه آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است، كتمان كنند. و شوهرانشان اگر سر آشتى دارند، به بازآوردن آنها در این مدّت، (از دیگران) سزاوارترند و همانند وظائفى كه زنان بر عهده دارند، به نفع آنان حقوقى شایسته است و مردان را بر زنان مرتبتى است. وخداوند توانا وحكیم است.
نکته ها :
«قُرء» به معناى پاك شدن و به معناى عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولى اگر به صورت «قُروء» جمع بسته شود به معناى پاك شدن است و اگر به صورت «اَقراء» جمع بسته شود به معناى عادت ماهانه است.
مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتى براى فكر و بازگشتن به زندگى اوّلیه پیدا مى شود و هیجان ها فروكش مى كند، و هم مشخّص مى گردد كه زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگرى دارد، نسل مرد بعدى با شوهر قبلى اشتباه نگردد.
امام صادق علیه السلام فرمود: در مسئله حیض، پاك شدن و باردارى، گواهى خود زن كافى است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگرى لازم نیست. امّا بر زنان حرام است كه خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بى پرده بگویند كه اگر كتمان كنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند.
رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّى نیست، برخلاف طلاق كه شرایط و تشریفات زیادى را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهى از زنان است، ولى طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانى كه آمیزش جنسى با آنان صورت نگرفته، احكام خاصّى دارد كه خواهد آمد.
پیام ها :
- زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگرى را ندارد. «و المطلقات یتربّصن»
- در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. «ما خلق اللّه فى ارحامهنّ»
- بهترین ضامن اجراى قوانین، ایمان به خداوند است. «لا یحلّ لهنّ... ان كُنّ یؤمنّ»
- اولویّت در ادامه زندگى، با شوهر اوّل است. «بعولتهنّ احقّ بردّهنّ»
- حسن نیّت در رجوع، یك اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر مسائل جنسى رجوع كند و دوباره بى تفاوت گردد. «ان ارادوا اصلاحاً»
- مسئولیّت، حقّ آور است. هركسى وظیفه اى بردوش گرفت، حقّى نیز پیدا مى كند. مثلاً والدین در مورد فرزند وظیفه اى دارند و لذا حقّى هم بر فرزند دارند. «ولهنّ مثل الّذى علیهنّ»
- در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. «و لهنّ مثل الّذى علیهنّ»
- در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعى بود كه اسلام آن ضررها را جبران كرد. «لهنّ مثل الذى علیهنّ» «علیهن» دلالت بر ضرر مى كند.
- تبعیض، در شرائط یكسان ممنوع است، ولى تفاوت به جهت اختلاف در انجام تكالیف یا استعدادها یا نیازها مانعى ندارد. «وللرّجال علیهنّ درجة»
- مردان حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده كنند كه قدرت اصلى از آن خداوند است. «عزیز حكیم»
- عدّه نگه داشتن، از برنامه هاى حكیمانه ى الهى است. «واللّه عزیز حكیم»
هدایت شده از امام رضایی ها
22.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑نماهنگ «هارداسان!؟»
بانوای مهدی رسولی🥺
🔹به مناسبت سالگرد شهید خدمت، آیت الله سید ابراهیم رئیسی
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 229 سوره بقره):
الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (229)
ترجمه :
طلاق (رجعى كه امكان رجوع وبازگشت دارد، حداكثر) دو مرتبه است. پس (در هر مرتبه) یا باید به طور شایسته همسر خود را نگهدارد و (آشتى نماید،) یا با نیكى او را رها كند (و از او جدا شود.) و براى شما مردان روا نیست كه چیزى از آنچه به همسرانتان داده اید، پس بگیرید مگر اینكه دو همسر بترسند كه حدود الهى را بر پا ندارند. پس اگر بترسید كه آنان حدود الهى را رعایت نكنند، مانعى ندارد كه زن فدیه و عوض دهد. (و طلاق خُلع بگیرد.) اینها حدود و مرزهاى الهى است، پس از آن تجاوز نكنید. و هر كس از حدود الهى تجاوز كند پس آنان ستمگرانند.
نکته ها :
در جاهلیّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، امرى عادّى و بدون محدودیّت بود.امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جایز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. [تفسیر مجمع البیان]
در اسلام، طلاق امرى منفور و بدترین حلال نام گذارى شده است، ولى گاهى عدم توافق تا جایى است كه امكان ادامه زندگى براى دو طرف نیست.
در این آیه علاوه بر طلاق رجعى كه از سوى مرد است، طرح طلاق خُلع كه پیشنهاد طلاق از سوى زن است نیز ارائه شده است. به این معنا كه زن، مهریه خود یا چیز دیگرى را فداى آزاد سازى خود قرار دهد و طلاق بگیرد.
تعدّد طلاق، براساس تعدّد رجوع و بقاى ازدواج است. كسى كه در یك جلسه مى گوید: «من سه بار طلاق دادم»، در واقع یك طلاق صورت گرفته است. چون یك ازدواج را بیشتر قطع نكرده است. لذا بر اساس فقه اهل بیت علیهم السلام، چند طلاق باید در چند مرحله باشد و یكجا واقع نمى شود. زیرا به مصلحت نیست كه زندگى خانوادگى در یك جلسه و با یك تصمیم براى همیشه از هم بپاشد. [با عنایت به همین موضوع بود كه شیخ محمود شلتوت، مفتى اعظم مصر و رئیس دانشگاه الازهر گفت: من در مسئله طلاق، فقه شیعه را ترجیح مى دهم]
پیام ها :
- در قطع رابطه با دیگران، نباید آخرین تصمیم را یك مرتبه گرفت، بلكه باید میدان را براى فكر و بازگشت باز گذاشت. «الطلاق مرّتان»
- آزار و ضرر رسانى به همسر، ممنوع است. مرد نباید به قصد كام گرفتن یا ضربه روحى زدن به زن، به او رجوع نموده و سپس او را رها كند. «فامساك بمعروف»
- در همسر دارى باید از سلیقه هاى شخصى و ناشناخته دورى كرد و به زندگى عادّى و عرفى تن در داد. «امساك بمعروف»
- تلخى جدایى را با شیرینى هدیه و احسان جبران كنید. «او تسریح باحسان»
- طلاق، نباید عامل كینه، خشونت و انتقام باشد، بلكه در صورت ضرورتِ طلاق، نیكى و احسان شرط اساسى است. «أو تسریح باحسان»
- اصل در زندگى، نگهدارى همسر است، نه رها كردن او. كلمه «امساك» همه جا قبل از كلمه «تسریح» آمده است. «فامساك بمعروف او تسریح باحسان»
- حقوق و احكام در اسلام، از اخلاق و عاطفه جدا نیست. كلمات «احسان» و «معروف» نشانه ى همین موضوع است. «فامساك بمعروف او تسریح باحسان»
- مراعات حقوق، لازم است. مرد، حقّ ندارد از مهریه زن كه حقّ قطعى اوست چیزى را پس بگیرد. «لا یَحلّ لكم أن تأخذوا ممّا آتَیتموهنّ شیئاً»
- خواسته هاى مرد و زن باید در چارچوب حدود الهى باشد. «الاّ ان یخافا اَلاّ یقیما حدود اللّه»
- تنها نظر زن و شوهر در مورد طلاق كافى نیست، بلكه باید دیگران نیز به ادامه زندگى آنان امیدى نداشته باشند. «یخافا... فان خفتم» گاهى زن و شوهر مى گویند: با هم توافق اخلاقى نداریم، امّا این حرف برخاسته از هیجان آنهاست. لذا قرآن در كنار خوف زن وشوهر «یخافا» پاى مردم را به میان كشیده كه آنان نیز این ناسازگارى را درك كنند. «خفتم»
- در تصمیم گیرى ها باید محور اصلى، اقامه ى حدود الهى و انجام وظایف باشد. اگر حدود الهى مراعات مى شود ازدواج باقى بماند وگرنه طلاق مطرح شود. «فان خفتم ألاّ یقیما حدود اللّه»
- طرحِ «طلاق خُلع» براى آن است كه زن بتواند خود را از بن بست خارج سازد. «افتدت به»
- اسلام با ادامه زندگى به صورت تحمیلى و با اجبار و اكراه، موافق نیست. در صورتى كه زن به اندازه اى در فشار است كه حاضر است مهریه ى خود را ببخشید تا رها شود، اسلام راه را براى وى باز گذاشته است. البتّه مرد ملزم به پذیرش طلاق خلع نیست. «فلا جناح علیهما فیما افتدت به»
- شكستن قانون الهى، ظلم است. «و من یتعد حدوداللّه فاولئك هم الظّالمون»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 230 سوره بقره):
فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (230)
ترجمه :
پس اگر (بعد از دو طلاق و دو رجوع، براى بار سوم) او را طلاق داد، دیگر آن زن بر او حلال نخواهد بود، مگر آنكه به نكاح مرد دیگرى درآید (و با او آمیزش نماید.) پس اگر (همسر دوّم) او را طلاق داد، مانعى ندارد كه به یكدیگر بازگشت كنند (و زن با همسر اوّل خود مجدّداً ازدواج نماید.) البتّه در صورتى كه امید داشته باشند حدود الهى را برپا دارند. و اینها حدود الهى است كه خداوند آن را براى افرادى كه آگاهند بیان مى كند.
نکته ها :
در اسلام بعضى از مقرّرات، جهت جلوگیرى از تصمیمات عجولانه به چشم مى خورد. مثلاً:
الف: هر كسى بنا دارد زن خود را طلاق دهد، باید زن در حال پاكى بوده و طلاق در برابر دو شاهد عادل باشد. باید تا مدّتى هزینه زن را بپردازد و زن در این مدّت مى تواند با آرایش كردن، خود را به مرد عرضه كند. هر یك از این شرائط مى تواند از طلاق هاى عجولانه جلوگیرى كند.
ب: مردم براى گفتگوهاى خصوصى با پیامبر بسیار هجوم مى كردند، خداوند دستور داد هر كس با پیامبر سخن خصوصى دارد، مقدارى صدقه بدهد و بعد گفتگو كند. این قانون براى جلوگیرى از طرح سؤالات غیر ضرورى بود. [مجادله، 12]
به هر حال شرط ازدواج با شوهر دیگر و طلاق دادن او، براى همسرِ شوهر اوّل شدن، یكى دیگر از نمونه هاى قوانین سرعت گیر در اسلام است.
پیام ها :
- مردان نباید از اختیارات خود سوء استفاده كنند و باید بدانند كه اختیار آنها براى طلاق، محدود است. از امام رضا علیه السلام روایت شده است كه فرمود: طلاق را سبك نگیرید و به زنان ضرر نرسانید. [من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 502] «فلا تحلّ له»
- امید به زندگى براساس احكام الهى، شرط ازدواج است. «ان ظنّا ان یقیما حدود اللّه»
- مسلمانان بدانند كه حدود الهى، تنها در نماز، زكاة، حج و جهاد نیست، مراعات مسائل خانوادگى نیز از حدود الهى است. «تلك حدود اللّه»
- هر كسى اسرار و حكمت مقرّرات الهى را نمى داند. مردم عادّى، ظاهر دستورات و آگاهان، روح و عمق آن را مى بینند. «لقوم یعلمون»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 231 سوره بقره):
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَاراً لَّتَعْتَدُواْ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاَ تَتَّخِذُوَاْ آيَاتِ اللّهِ هُزُواً وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (231)
ترجمه :
و هنگامى كه زنان را طلاق دادید و به پایان مهلت (عدّه) رسیدند، پس یا به طرز شایسته آنها را نگاه دارید (و آشتى كنید) و یا آنها را به طرز پسندیده اى رها سازید. و براى آزار رسانیدن، آنان را نگاه ندارید تا (به حقوقشان) تعدّى كنید و كسى كه چنین كند، به خویشتن ظلم كرده ومبادا آیات خدا را به مسخره بگیرید. ونعمتى ر ا كه خداوند به شما داده و كتاب آسمانى و حكمتى را كه بر شما نازل كرده و شما را با آن پند مى دهد، یاد كنید و از خدا پروا داشته و بدانید خداوند به هر چیزى آگاه است.
نکته ها :
هر كجا زمینه ى انحراف و ظلم و خطر بیشتر است، هشدارها و سفارش ها نیز باید بیشتر باشد. با آنكه در دو آیه ى قبل فرمود: «فامساك بمعروف او تسریح باحسان» بار دیگر در این آیه مى فرماید: «فامسكوهنّ بمعروف او سرّحوهنّ بمعروف» زیرا شرایط روحى زن و مرد در موقع جدایى، عادّى نیست و زمینه ى انتقام و آزار رسانى بسیار وسیع و خطر ظلم و تعدّى فراوان است.
در ظلم و تعدى به حقوق زن، خود مرد نیز زجر مى كشد. زن و مرد در نظام آفرینش جزء یك پیكرند وظلم به عضوى، ظلم به تمام اعضا است. كسى كه به زن ظلم كند به استقبال كیفر الهى رفته و لذا به خودش نیز ظلم كرده است.
پیام ها :
- اسلام، زندگىِ همراه با صفا و محبّت را مى خواهد، نگاهدارى همسر به قصد آزار او حرام است. «ولاتمسكوهنّ ضراراً لتعتدوا»
- كسانى كه با همسر خود بدرفتارى مى كنند، متجاوزند. [آنان كه متجاوز به حدود و حقوق دیگران باشند، مورد مهر و محبّت خداوند قرار نمى گیرند. «انّ اللّه لایحّب المعتدین»بقره، 190]
«لتعتدوا»
- ظلم به زن، ظلم به خویشتن است. «فقد ظلم نفسه»
- ازدواج، یكى از آیات بزرگ الهى است [و من ایاته ان خلق لكم من أنفسكم أزواجاً لتسكنوا الیها و جعل بینكم مودّة و رحمةً« از آیات الهى آن است كه براى شما از خودتان،همسرانى آفرید تا وسیله آرامش شما باشند و بین شما و آنان موّدت و رحمت قرار داد. روم، 21] و نباید با طلاق هاى بى مورد یا نگاهدارى همسر به قصد آزار او، این قانون مقدّس استهزا شود. «ولا تتخذوا آیات اللّه هزواً»
- به جاى كینه ها و ضعف ها وتلخى ها از نعمت ها یاد كنید. مشكلات اندك خانوادگى را در كنار میلیون ها نعمت الهى چیزى نشمارید. «واذكروا نعمت اللّه علیكم»
- براى بهبود روابط زناشویى، توجّه به احكام و مواعظ كتاب آسمانى وتقوا لازم است. «واذكروا... ما انزل علیكم من الكتاب و الحكمة یعظكم به واتقوا اللّه»
- كسى كه خود را در محضر خدا بداند، از گناه پرهیز مى كند. «واتقوا اللّه واعلموا ان اللّه بكل شى ء علیم»
- اگر هدفتان از طلاق، ظلم به همسر و سوء استفاده باشد، باید بدانید كه خداوند آگاه است. «انّ اللّه بكل شى ء علیم»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 232 سوره بقره):
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (232)
ترجمه :
و هنگامى كه زنان را طلاق دادید و مهلت (عدّه) خود را بپایان رساندند، مانع آنها نشوید كه با همسران (سابق) خویش ازدواج كنند، البتّه در صورتى كه میان آنها به طرز پسندیده اى، توافق برقرار گردد. هر كس از شما كه ایمان به خدا و روز قیامت دارد، به این دستورات پند داده مى شود. (مراعات) این امر مایه ى پیرایش و پاكى بیشتر شما است و خداوند مى داند و شما نمى دانید.
نکته ها :
اگر زنان مطلّقه، با همان شوهران سابق خود توافق كرده و ازدواج كنند، در پاكى و تزكیه فرد و جامعه، تأثیر بسیار دارد. «ذلكم ازكى لكم واطهر» زیرا در این نوع ازدواج، اسرار یكدیگر مخفى مانده و فرزندان به آغوش والدین و سرپرست واقعى خود برمى گردند و چون زن و شوهر طعم تلخ طلاق را چشیده اند، از جدائى مجددّ نگرانند.
پیام ها :
- رأى زن مطلقه، در انتخاب شوهر محترم است و در ازدواج مجدّد، اجازه از دیگرى لازم نیست. «فلاتعضلوهنّ»
- با یك طلاق، براى همیشه بدبین نباشید. چه بسا بعد از طلاق، دو طرف پشیمان شده و آماده زندگى مجدّد به نحو شایسته اى باشند. «ینكحهنّ ازواجهنّ»
- شرط اصلى ازدواج، رضایت طرفین است. «تراضوا بینهم»
- توافق بر ازدواج، باید بر اساسى عقلایى وعادلانه باشد. «تراضوا بینهم بالمعروف»
- كسانى كه در راه ازدواجِ مشروع دیگران، كارشكنى ومشكل آفرینى مى كنند، باید در ایمان خود نسبت به خدا و قیامت شكّ كنند. «لا تعضلوهنّ... ذلك یوعظ به من كان منكم یؤمن باللّه والیوم الاخر»
- از جاذبه هاى طبیعى و مشروع، جلوگیرى نكنید. چه بسا زن و مردى كه میان آنها طلاق جدایى افكنده، از یكدیگر خاطرات شیرینى نیز داشته باشند و گاه و بیگاه آن خاطرات را یاد بیاورند كه اگر به طور طبیعى و مشروع به هم نرسند، خطر انحراف وجود دارد. «ینكحهنّ ازواجهنّ... ذلكم ازكى لكم و اطهر»
- براى حفظ سلامتى جامعه، زنان مطلقه نباید بى همسر بمانند. «ینكحن... ذلكم ازكى لكم و اطهر»
- بركات ازدواج مجدّد و بازگشت به همسر اوّل و همچنین مفاسد طلاق و بى همسرى، فوق درك بشر است. «واللّه یعلم و انتم لا تعلمون»
- احکام خداوند برخواسته از علم بی پایان اوست.«واللّه یعلم و انتم لا تعلمون»
💠امام خمینی (ره): خرمشهر را خدا آزاد کرد.
🌹سوم خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر در عملیات بیت المقدس و روز مقاومت، ایثار و پیروزی گرامی باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 233 سوره بقره):
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (233)
ترجمه :
مادرانى كه مى خواهند دوران شیردهى را كامل سازند، دو سال تمام فرزندانشان را شیر دهند. و خوراك وپوشاك این مادران، به وجهى نیكو بر عهده (پدر و) صاحب فرزند است. هیچ كس جز به قدر توانش مكلف نمى شود. هیچ مادرى به خاطر فرزندش ونیز هیچ پدرى به خاطر فرزندش نباید دچار ضرر شود. و (اگر پدر نباشد، هزینه خوراك و پوشاك مادر) بر عهده وارث اوست. و اگر پدر و مادر با توافق و مشورت یكدیگر بخواهند كودك را (زودتر از دو سال) از شیر بازگیرند، گناهى بر آنها نیست. واگر (به جهت عدم توانایى یا عدم موافقت مادر) خواستید دایه اى براى فرزندانتان بگیرید، گناهى بر شما نیست، به شرط اینكه آنچه را به وجهى پسندیده قرار گذاشته اید بپردازید. و از خدا پروا داشته و بدانید خدا به آنچه انجام مى دهید بیناست.
نکته ها :
در مورد پدر و مادر و فرزند، در این آیه كلمات «أب» و «اُمّ» نیامده، بلكه «والد» و «والده» آمده است. زیرا كلمات «أب» و«امّ» شامل عمو، معلّم و پدر زن مى شود. همانگونه كه زنان پیامبر صلى الله علیه وآله امّهات مؤمنین هستند، نه والدات آنها.
چون آیات قبل مربوط به طلاق و جدایى زن و شوهر از یكدیگر بود، لازم است تكلیف كودكان و نوزادان نیز روشن شود، تا آنان فداى اختلافات پدر و مادر نشوند. توجّه به عواطف مادر، اهمیّت شیر مادر، مقدار نیاز طبیعى نوزاد به شیر و مدّت آن، در این آیه مطرح شده است.
پیام ها :
- اسلام، دینى جامع است. حتّى براى تغذیه مناسب نوزاد با شیر مادر، برنامه دارد. «والوالدات یرضعن»
- حتّى مادرِ طلاق داده شده، در شیر دادن نوزادش بر سایرین اولویّت دارد. «والوالدات یرضعن»
- مدّت شیر دادن كامل دو سال است. «حولین كاملین»
- باید حقوق مالى و مادّى مادر و دآیه در برابر شیر دادن فرزند پرداخت شود.«وعلى المولود له رزقهن و كسوتهن... اذا سلّمتم ما آتیتم»
- مقدار خرجى باید بر اساس عرفِ شناخته شده و به قدر توانایى باشد. «بالمعروف لا تكلّف نفس الاّ وسعها»
- تكلیف، براساس قدرت وبه اندازه ى توانایى انسان است. «لا تكلّف نفس الاّ وسعها»
- فرزند نباید اسباب ضرر به والدین شود. «لا تضارّ والدة بولدها»
- باید زندگى مادر در دوران شیردهى تأمین شود، هرچند پدر فرزند از دنیا رفته باشد. «وعلى الوارث مثل ذلك»
- از شیر گرفتن كودك، نیاز به مشورت وتوافق والدین دارد. «و ان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور»
- زن و شوهر درباره امور نوزاد باید مشورت كنند. «تشاور»
- در شیر دادن، اوّل مادر بعد دایه. «والوالدات یرضعن... ان اردتم أن تسترضعوا اولادكم»
- رعایت تقوا در تغذیه كودكان، بر عهده والدین است. «...واتقوا اللّه»
💠 روز دزفول، روز مقاومت و پایداری گرامی باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 234 سوره بقره):
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (234)
ترجمه :
و كسانى از شما كه مى میرند و همسرانى باقى مى گذارند، آن زنان باید چهار ماه و ده روز خویشتن را در انتظار نگاه دارند و چون به پایان مهلت (عدّه)شان رسیدند، گناهى بر شما نیست در آنچه (مى خواهند) درباره ى خودشان به طور شایسته انجام دهند. (و با مرد دلخواه خود ازدواج كنند.) و خداوند به آنچه عمل مى كنید آگاه است.
نکته ها :
در تفسیر المیزان، گزارشى از عقاید اقوام و ملل مختلف، در مورد زنانى كه شوهران خود را از دست مى دهند، آمده است. در آنجا مى خوانیم: برخى اقوام معتقد بودند كه باید بعد از مرگ شوهر، زن را زنده بسوزانند. و برخى دیگر مى گفتند كه او را به همراه شوهر، زنده در زیر خاك دفن كنند. بعضى از اقوام براى همیشه ازدواج مجدّد همسر را ممنوع مى دانستند. و برخى زودتر از یك سال ویا نه ماه را مجاز نمى دانستند.
در میان بعضى از اقوام رایج بود كه اگر مرد وصیّت كند، باید تا آن مدّت كه وصیّت كرده همسرش ازدواج نكند و برخى نیز از همان لحظه مرگ، ازدواج مجدّد را مجاز مى دانستند. در میان این عقاید انحرافى كه افراط و تفریط در آنها نمایان است، اسلام نظریه خود را مبنى بر نگاه داشتن عدّه وسپس اجازه ازدواج با مرد دلخواه را در چارچوب شایستگى و معروف بودن، ارائه داده است.
در مدّت چهار ماه و ده روز عدّه ى وفات، روشن مى شود كه آیا زن باردار است یا نه. به علاوه اگر زن بعد از فوت شوهر بلافاصله با مرد دیگرى ازدواج كند، احساسات و عواطف بستگان شوهرِ قبل جریحه دار مى شود.
البته این مدّت در مورد زنانِ غیر باردار است و زنان باردار باید تا وقت وضع حمل عدّه نگهدارند.
قرآن در بیشتر موارد مربوط به ازدواج، كلمه ى «معروف» را بكار برده است. این نشان دهنده ى آن است كه اساس هرگونه تصمیم باید عاقلانه و شرع پسند باشد.
پیام ها :
- مرگ، نابودى نیست، بلكه بازپس گرفتن كامل روح از جسم است. كلمه «توفّى» به معناى گرفتن كامل است. «یتوفّون منكم»
- زن، به محض فوت شوهرش، حقّ ازدواج با دیگرى را ندارد. «یتربّصن بانفسهنّ»
- بستگان شوهر، حقّ دخالت در تصمیمات زنان بیوه را ندارند. «لا جناح علیكم فیما فعلن»
- ایمان به اینكه همه ى كارها وتصمیمات ما زیر نظر خداوند است، بهترین پشتوانه تقواست. «واللّه بما تعملون خبیر»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 235 سوره بقره):
وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَـكِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً وَلاَ تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىَ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (235)
ترجمه :
و گناهى بر شما نیست كه به طور كنایه (از زنانى كه در عدّه وفات و یا در عدّه طلاقِ غیر رجعى هستند،) خواستگارى كنید، یا (تصمیم خود را) در دل نهان دارید. خداوند مى داند كه شما آنها را یاد خواهید كرد، ولى با آنها وعده پنهانى (براى ازدواج مخفیانه) نداشته باشید، مگر آنكه (به كنایه) سخن پسندیده بگویید، ولى (در هر حال) اقدام به عقد ازدواج ننمایید تا مدّت مقرّر به سرآید، و بدانید كه خداوند آنچه را كه در دل دارید مى داند، پس از (مخالفت با) او بپرهیزید و بدانید خداوند آمرزنده و بردبار است.
نکته ها :
«عرّضتم» به معناى سخن همراه با تعریض و كنایه و «خطبة» به معناى خواستگارى است. در این آیه اظهار تمایل به ازدواج در مدّت عدّه، بلامانع شمرده شده است، مشروط به اینكه صریح نبوده و با كنایه باشد. «قول معروف» در این موارد آن است كه نحوه اظهار تمایل به خواستگارى، با ادب اجتماعى و با فراقى كه زن داغدیده دارد، مناسبت داشته باشد، مثل اینكه بگوید: خداوند رحمت كند شوهرت را و به شما صبر عطا نماید، ولى دیگرانى كه مانند شوهر سابق، شما را دوست بدارند پیدا مى شوند.
پیام ها :
- اسلام، دین فطرى است و انسان فطرتاً متمایل به ازدواج است. لذا اسلام اجازه مى دهد این خواسته حتّى در زمان عدّه، به نحو كنایه كه عواطف بستگان جریحه دار نگردد، طرح شود. «لا جناح علیكم فیما عرّضتم»
- به غرائز و هیجان هاى نفسانى توجّه داشته باشید و به جاى سركوب غرائز، جوانان را راهنمایى كرده و هشدار بدهید. «علم اللّه انّكم ستذكرونهنّ ولكن لاتواعدوهنّ سرّاً»
- توجّه به زمان و حالات، در طرح پیشنهادات، یك اصل است. خواستگارى زن داغدار در ایام عده و با صراحت، بى ادبى یا بى سلیقگى ونوعى گستاخى است. «عرّضتم... تقولوا قولا معروفا»
- كسى كه بداند خداوند از درون او آگاه است، تقوا پیشه مى كند. «یعلم ما فى انفسكم فاحذروه»
- سفارش به تقوا در هر حال، مخصوصاً در مسائل زناشوئى مورد نظر است. «فاحذروه»
- خداوند با حلم خود، كم صبرى شما را جبران مى كند. شما به قدرى عجله دارید كه به سراغ زن داغدیده آن هم در ایام عدّه مى روید، ولى خداوند با حلم خود این كار را بر شما منع نكرده است. «انّ اللّه غفور حلیم»
- به دنبال هشدار، زمینه ى بازگشت را نیز فراهم كنید. «فاحذروه... غفور حلیم»
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سالروز شهادت حضرت امام جواد الائمه(علیه السلام) تسلیت باد. 🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 236 سوره بقره):
لاَّ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِينَ (236)
ترجمه :
اگر زنان را قبل از آمیزش جنسى و یا تعیین مهر طلاق دهید، گناهى بر شما نیست، ولى آنها را (با هدیه اى مناسب) بهره مند سازید. آن كس كه توانایى دارد، به اندازه توانش و آن كس كه تنگدست است به اندازه ى وسعش، هدیه اى شایسته (كه مناسب حالِ دهنده و گیرنده باشد.) این كار براى نیكوكاران سزاوار است.
نکته ها :
برخى گمان مى كردند، طلاق قبل از عمل زناشویى و یا قبل از تعیین مهریه، صحیح نیست. این آیه ضمن اصلاح این تفكّر، مورد هدیه را نیز یادآورى مى كند.
پیام ها :
- حتّى طلاق دادن باید در فضاى خیرخواهى و نیكى باشد. «ان طلّقتم... متعوهنّ... بالمعروف حقّاً على المحسنین»
- عفت كلام، یك ارزش است. به جاى تصریح به مسائل زناشویى، خداوند مى فرماید: «ما لم تمسّوهنّ»
- تعیین و پرداخت مهریه، بر مرد واجب است. «تفرضوا لهنّ فریضة»
- تلخى طلاق را با هدیه اى مناسب جبران نمائید. هرچند آمیزش جنسى صورت نگرفته است، ولى طلاق یك نوع فشار روحى براى زن محسوب مى شود كه با احسان و هدیه اى شایسته باید جبران شود. «متّعوهنّ»
- عقد ازدواج، قداست و احترام دارد. با اینكه آمیزشى صورت نگرفته است، لكن اجراى صیغه ى عقد، به زن حقّ مى دهد تا به هنگام جدایى هدیه اى مناسب دریافت نماید. «متّعوهنّ»
- حفظ انصاف و عدالت از سوى مرد و زن، مورد نظر است. همانگونه كه سرشكستگى زن باید با هدیه اى مناسب جبران شود، مرد نیز نباید به خاطر هدیه، تحت فشار قرار گیرد و هر كس باید به مقدار توانایى اش اقدام كند. «على الموسع قدره و على المقتر قدره»
- تكلیف مرد در برابر خانواده، به قدر توان او مى باشد. «على الموسع قدره و على المقتر قدره»
- احترام به شئون اجتماعى همسر، لازم است. كلمه «معروف» یعنى در هدیه دادن باید مسائل عرفى و اجتماعى را مراعات نمود. «متاعا بالمعروف»
- از افراط و تفریط در امور زندگى دورى كنید. «بالمعروف»
- هدیه به همسر، از نشانه هاى نیكوكاران است. «متاعا بالمعروف حقّا على المحسنین»
- هدیه ى جنسى، بهتر از پول نقد است. كلمه «متاع» به جاى درهم و دینار، نشانه ى آن است كه هدیه جنس باشد. «متاعا بالمعروف»
- هدیه اى كه شوهر به همسر مى دهد، تحمیل بار و باج و صدقه نپندارد، یك نوع حقّ زن بر مرد است. «حقّاً على المحسنین»
- اخلاق، پشتوانه احكام الهى است. «حقّاً على المحسنین»