هدایت شده از امام رضایی ها
✅ پروژه ۱۱۱۲ #امام_رضایی_ها
قصد داریم برای تکمیل بخشی از سرپناه خانواده ای با دو فرزند که چند سال پیش پدر در یک تصادف رانندگی، به کما رفت و وقتی به هوش آمد توانایی های جسمی و ذهنی اش به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و دیگر قادر به فعالیت های روزمره و کسب درآمد برای خانواده اش نیست و طی چند سال با کمک خانواده ها و خیرین و... سرپناهی برایشان ساخته و تا مرحله ای که در تصویر میبینید پیش رفته، مبلغ 12 میلیون تومان جمع آوری کنیم که ان شاء الله مثل همیشه با همت شما عزیزان هرچه زودتر به سرانجام برسه
🔹 بانک ملی #امام_رضایی_ها
💳 6037997750002355
🔸 بانک ملی مهرداد صدقیانی
💳 6037997247751499
📲 ارسال رسید به 09138684783
❌ مبالغ دریافتی مازاد بر نیاز پروژه صرف هزینه های جاری مجموعه می شود.
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 56، 57 و 58 سوره آل عمران):
فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ (56) وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (57) ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ (58)
ترجمه :
و امّا گروهى كه كافر شدند، در دنیا و آخرت به عذابى سخت عذابشان مى كنم و براى آنها هیچ یاورانى نیست. و امّا كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده اند، پاداش هاى آنها را (خدا) بطور كامل خواهد داد و خداوند ستمگران را دوست نمى دارد.
اى پیامبر!) آنچه بر تو مى خوانیم، آیه ها و اندرز حكمت آمیز است.
نکته ها :
در تفسیر اطیب البیان، نمونه اى از عذاب هاى دنیوى بنى اسرائیل، این گونه آمده است: 37 سال پس از حضرت مسیح، شخصى به نام طیطوس كه از قیصرهاى روم بود، بر یهود مسلّط شد ومیلیون ها نفر از آنان را كشته وهزاران نفر را به اسارت گرفت. او دستور داد اموال آنان را به آتش كشیده و یا غارت كنند و اسیران آنها را طعمه ى درندگان كند.
در كنار تهدید كفّار، تشویق اهل ایمان لازم است، چنانكه در كنار ایمان، انجام كارهاى نیك لازم است.
پیام ها :
- سروكار كفّار با خودِ خداست. «فاعذبّهم»
- هرچه اتمام حجّت بیشتر باشد، قهر خدا بر انكار كنندگان بیشتر خواهد بود. كسانى كه زنده كردن مرده را از عیسى مى بینند، ولى ایمان نمى آورند، مستحق هر نوع عذابى هستند. «فاعذبهم عذاباً الیماً»
- گاهى خداوند در این دنیا نیز مجازات مى دهد. «فى الدنیا و الاخرة»
- در برابر قهر خدا، هیچ قدرتى نمى تواند مانع باشد. «و ما لهم من ناصرین»
- براى رهبرى صحیح و قاطع، نشانه هاى الهى و بیان محكم و مستدل لازم است. «الایات والذكر الحكیم»
🌴🌼🌱🌸🌿
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 59 و 60 سوره آل عمران):
إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (59) الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُن مِّن الْمُمْتَرِينَ (60)
ترجمه :
همانا مَثلِ (آفرینش) عیسى نزد خداوند، همچون مَثلِ (آفرینش) آدم است كه او را از خاك آفرید و سپس به او فرمود: باش، پس موجود شد.
حق، همان است كه از جانب پروردگار توست، پس از تردید كنندگان مباش.
نکته ها :
گروهى از نصارى وارد مدینه شده و به حضور پیامبر صلى الله علیه وآله رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلى الله علیه وآله ولادت عیسى علیه السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل الوهیّت او عنوان كردند. این آیه نازل شد وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم كه مهم تر است، چون نه پدر داشت و نه مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمى دانید؟!
كلمه ى «مُمتَرین» از «مِرْیة» به معناى شك و تردید است. عین این آیه در سوره ى بقره آیه 147 نیز آمده است. با این آیه روشن مى شود كه سخن حقّ و پایدار تنها از جانب خدایى است كه خود حقّ و ثابت است وگرنه از انسان هایى كه در طوفان هوسها و غرایز ثباتى ندارند، قانون و سخن پایدار را نمى توان انتظار داشت.
پیام ها :
- مخالفان را از همان راهى كه پذیرفته اند، به حقّ دعوت كنیم. مسیحیان پذیرفته اند كه آدم مخلوق خداست، با اینكه پدر و مادر نداشت. «مَثَل عیسى... كمَثل آدم»
- استناد به تاریخ و تجربه هاى گذشته و ارائه نمونه هاى عینى بهترین راه دعوت است. «انّ مَثَل عیسى عنداللّه كمَثل آدم»
- قدرت خداوند در خلقت، محدود نیست. «كن فیكون»
- بیان حق، رمز ربوبیّت وتربیت است. «الحقّ من ربّك»
- ثبات و حقّانیت، جز در راه خدا، كلام خدا و قانون خداوند، وجود ندارد. «الحقّ من ربّك»
- تعداد زیاد مخالفان، تلاش و فعّالیت آنان، و ثروت و تبلیغاتشان، نباید در حقّانیّت راه و عقاید ما تأثیر گذارد. «فلا تكن مِّن الْمُمْتَرِينَ»
🌴🌼🌱🌸🌿
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 61 سوره آل عمران):
فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (61)
ترجمه :
پس هر كه با تو، بعد از علم و دانشى كه به تو رسیده است، درباره او (عیسى) به ستیز و محاجّه برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالى كند) بگو: بیائید پسرانمان وپسرانتان وزنانمان وزنانتان وخودمان را (كسى كه به منزله خودمان است) وخودتان را بخوانیم، سپس (به درگاه خدا) مباهله و زارى كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
نکته ها :
واژه ى «نَبتَهل» از ریشه ى «اِبتهال» به معناى بازكردن دست ها و آرنج ها براى دعا، به سوى آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیه ى مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنى توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یكدیگر، به درگاه خدا و تقاضاى لعنت و هلاكت براى طرف مقابل كه از نظر او اهل باطل است.
در تفاسیر شیعه و سنى و برخى كتب حدیث و تاریخ مى خوانیم كه در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا صلى الله علیه وآله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتى را به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایى كه میان آنان و پیامبر صلى الله علیه وآله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه جویى كرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مى كردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به كسانى كه با تو محاجّه و جدال كرده، و از قبول حقّ شانه خالى مى كنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین كنیم و هر نفرینى كه دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم مى شود كه راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
هنگامى كه نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اكرم صلى الله علیه وآله شنیدند، به یكدیگر نگاه كرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فكر و اندیشه و مشورت كنند. بزرگِ نصارى به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید كه پیامبر با سر وصدا و جمعیّتى انبوه براى نفرین مى آید، نگران نباشید و بدانید كه خبرى نیست، ولى اگر با افراد معدودى به میدان آمد، از انجام مباهله صرف نظر و با او مصالحه كنید.
روز مباهله، آنها دیدند كه پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله همراه با دو كودك و یك جوان و یك زن بیرون آمدند. آن دو كودك، حسن و حسین علیهما السلام و آن جوان، علىّ بن ابى طالب علیهما السلام و آن زن فاطمه ى زهراعلیها السلام دختر پیامبر صلى الله علیه وآله بودند.
اُسقف مسیحیان گفت: من چهره هایى را مى بینم كه اگر از خداوند بخواهند كوه از جا كنده شود، كنده مى شود. اگر این افراد نفرین كنند، یك نفر مسیحى روى زمین باقى نمى ماند. لذا از مباهله اعلام انصراف كرده و حاضر به مصالحه شدند.
این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است.
روز مباهله، بیست وچهارم یا بیست و پنجم ماه ذى الحجّه بوده و محل آن در روزگار پیامبر صلى الله علیه وآله در بیرون شهر مدینه بوده كه اكنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصله ى این مسجد تا مسجدالنّبى تقریباً دو كیلومتر است. «الّلهم ارزقنا زیارته و شفاعته»
بر اساس روایتى در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصارى نبوده و پیامبر صلى الله علیه وآله از یهودیان نیز براى مباهله دعوت كردند.
مباهله، خاصّ زمان پیامبرصلى الله علیه وآله نبوده است، بلكه براساس برخى از روایات، دیگر مؤمنان نیز مى توانند مباهله كنند. امام صادق علیه السلام در این باره دستوراتى داده اند.
سؤال: در این ماجرا تنها فاطمه زهراعلیها السلام حضور داشت، پس چرا قرآن كلمه ى جمع «نسائنا» را بكار برده است؟
پاسخ: در قرآن مواردى است كه خداوند از یك نفر به صورت «جمع» یاد مى كند، مانند آیه 181 سوره آل عمران كه یك نفر از روى توهین گفت: خدا فقیر است، ولى آیه به صورت جمع مى فرماید: «الّذین قالوا انّ اللّه فقیر» چنانكه قرآن درباره حضرت ابراهیم علیه السلام مى فرماید: ابراهیم یك امّت است، با آنكه یك نفر بیشتر نبود.
گرچه پیامبر مى توانست خود شخصاً نفرین كند وكارى به علىّ، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نداشته باشد، ولى خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند كه این افراد، یاران و شریكان رسول خدا در دعوت به حقّ و هدف او هستند و همراه او آماده ى استقبال از خطر بوده و تداوم گر حركت او مى باشند.
پیام ها :
- اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیك ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «من بعد ما جائك من العلم»
- آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فقل تعالوا ندع»
- فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است. «ابنائنا» بنابراین امام حسن وامام حسین علیهما السلام فرزندان پیامبرند.
- زن و مرد در صحنه هاى مختلف دینى، در كنار همدیگر مطرحند. «نسائنا»
- در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله كننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»
- علىّ بن ابى طالب علیهما السلام، جان رسول اللَّه صلى الله علیه وآله است. «انفسنا»
- در مجالس دعا، كودكان را نیز با خود ببریم. «ابنائنا»
- اهل بیت پیامبرعلیهم السلام مستجاب الدعوة هستند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»
- استمداد از غیب، پس از بكارگیرى توانایى هاى عادّى است. «نبتهل»
- كسى كه منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حقّ تسلیم نمى كند، باید با او مباهله كرد. «تعالوا... نبتهل»
- اگر مؤمنان محكم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینى مى كند. «ندع... نبتهل»
- استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت باید سركوب شود. «لعنة اللّه على الكاذبین»
🌴🌼🌱🌸🌿
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 62 و 63 سوره آل عمران):
إِنَّ هَـذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَـهٍ إِلاَّ اللّهُ وَإِنَّ اللّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (62) فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ (63)
ترجمه :
به راستى، داستانِ درستِ (زندگى مسیح) همین است و هیچ معبودى جز خداوند نیست وهمانا خداست مقتدر حكیم. پس اگر از حقّ روى گردان شدند، همانا خداوند به (كار و حال) مفسدین آگاه است.
نکته ها :
داستان هایى كه بر سر زبان هاست، بر سه نوعند:
- رمان ها، افسانه ها و اساطیرى كه بر پایه خیال بوده وغیر واقعى هستند.
- داستان هاى تاریخى كه گاهى راست ومستند وگاهى آمیخته با دروغ وامور نادرست هستند.
- رویدادهایى كه از زبان وحى به ما رسیده اند، براساس حقّ هستند. داستان هاى قرآنى، همه از این نوع هستند ودر آنها وهم، خیال، دروغ و نادرستى راه ندارد.
پیام ها :
- اگر قرآن نبود، چهره ى واقعى حضرت مسیح، آلوده با خرافات و مشوّه باقى مى ماند. «انّ هذا لهو القصص الحق»
- تكرار شعار توحید و پایدارى در برابر خرافات، لازم است. «ما من اله الاّ اللَّه»
- هر داستانى درباره پیامبران، كه با توحید منافات داشته باشد، ساختگى و باطل است. «لهو القصص الحق و ما من اله الا اللّه»
- روى گردانى انسان از كلام حق، نشانه ى اختیار اوست. «فان تولّوا»
- اعراض از حق، نمونه اى از فساد است، و اعراض كننده مفسد مى باشد. «تولّوا... مفسدین»
- علم خداوند به كارهاى مفسدان، بزرگ ترین هشدار است. «علیم بالمفسدین»
🌴🌼🌱🌸🌿
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 64 سوره آل عمران):
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (64)
ترجمه :
بگو: اى اهل كتاب! به سوى سخنى بیایید كه میان ما و شما مشترك است. جز آنكه خداوند را نپرستیم وچیزى را شریك او قرار ندهیم و بعضى از ما بعضى دیگر را بجاى خدا ارباب نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) سرباز زدند، بگویید: گواه باشید كه ما مسلمان و تسلیم خدائیم.
نکته ها :
دعوت به سوى توحید وحقّ، لازم است. خواه با استدلال، خواه با مباهله و خواه از طریق دعوت به مشتركات.
در تفسیر مراغى آمده است: عدىّ بن حاتم بعد از اسلام آوردن، به پیامبر صلى الله علیه وآله عرض كرد: ما زمانى كه مسیحى بودیم، هرگز یكدیگر را «ربّ» خود قرار نمى دادیم، پس مراد از جمله ى «لایتّخذ بَعضُنا بَعضاً ارباباً» چیست؟ پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: آیا علماى شما احكام خدا را تغییر نمى دادند؟ گفت: چرا! فرمودند: پیروى از عالمى كه قانون خدا را تغییر دهد، یك نوع بندگى وبردگى اوست.
پیام ها :
- مسلمانان باید بر سر مشتركات، با اهل كتاب به توافق برسند. «قل یا اهل الكتاب تعالوا الى كلمة...»
- باید در دعوت به وحدت، پیش قدم بود. «قل یا اهل الكتاب»
- اگر به تمام اهدافِ حقّ خود دست نیافتید، از تلاش براى رسیدن به بعضى از آن خوددارى نكنید. «تعالوا الى كلمة...»
- یكى از مراحل تبلیغ، دعوت به مشتركات است. «كلمة سواء بیننا و بینكم» قرآن مى تواند محور مشترك خوبى براى دعوت باشد، زیرا هم تاریخ انبیا را دارد و هم از تحریف به دور بوده است.
- در تبلیغ و دعوت دیگران، باید به عقاید حقّه و مقدّسات طرف مقابل، احترام گذارد. «كلمة سواء بیننا و بینكم»
- یگانه پرستى و بیزارى از شرك، از مشتركات تمام ادیان آسمانى است. «كلمة سواء... الاّ نعبد الاّ اللّه»
- توحید، سبب تعالى انسان است. «تعالوا» در جایى بكار مى رود كه دعوت به رشد و بالا آمدن باشد. «تعالوا... الاّ نعبد الاّ اللّه»
- اطاعت بى چون و چرا از دیگر انسان ها، نشانه ى پذیرش نوعى ربوبیّت براى آنها ویك نوع عبودیّت براى ماست. در حالى كه همه ى انسان ها با یكدیگر مساوى هستند. «لایتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً»
- اندیشه ى آزاد و شخصیّت مستقل، شعار قرآن است. «لایتخذ بعضنا بعضاً ارباباً»
- اعراض و سرپیچى مخالفان نباید در اراده و ایمان ما اثر بگذارد. «فان تولّوا فقولوا اشهدوا بانّا مسلمون»
- هر مبلّغى باید سرپیچى و اعراض مردم را پیش بینى كند تا مأیوس نشود. «فان تولّوا فقولوا اشهدوا...»
- پس از استدلال و برهان، جَدل را قطع كنید. «فان تولّوا فقولوا...»
- بندگى خدا، نفى شرك و طرد حاكمیّت غیر خداوند، از ویژگى هاى یك مسلمان واقعى است. «اشهدوا بانّا مسلمون»
🌴🌼🌱🌸🌿
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 65 و 66 سوره آل عمران):
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّورَاةُ وَالإنجِيلُ إِلاَّ مِن بَعْدِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ (65) هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (66)
ترجمه :
اى اهل كتاب! چرا درباره ى ابراهیم گفتگو و نزاع مى كنید؟ (و هر كدام او را پیرو آیین خود مى دانید،) در حالى كه تورات وانجیل، پس از او نازل شده است، چرا تعقّل نمى كنید؟
هان (اى اهل كتاب!) شما همانان هستید كه درباره (حضرت عیسى و) آنچه بدان علم داشتید محاجّه و نزاع كردید، پس چرا درباره (ابراهیم و) آنچه بدان علم ندارید نزاع مى كنید؟ در حالى كه خداوند مى داند و شما نمى دانید.
نکته ها :
هر یك از یهود و نصارى، ابراهیم علیه السلام را از خود مى دانستند و به قدرى بازار این ادّعا داغ بود كه قرآن در دو آیه ى بعد مى فرماید: «ما كان ابراهیم یهودیّا ولا نصرانیّا» این آیه براى پوچى ادّعاى آنها مى گوید: چگونه شما ابراهیم را كه قبل از تورات و انجیل بوده، تابع آن دو كتاب مى دانید؟ كتابى كه هنوز نازل نشده است، پیرو ندارد. آیا حاضر نیستید این مقدار هم فكر كنید كه لااقل حرف شما با تاریخ منطبق باشد.
این آیه تذكّر و هشدارى است به اهل كتاب، كه شما در مورد آنچه بدان علم و آگاهى دارید، اشكال تراشى و سؤالات بى جا مى كنید. با آنكه شما زندگى طبیعى حضرت عیسى ونیاز او به غذا ومسكن ولباس را دیده اید، ولى باز هم در مورد او به گفتگو نشسته اید. گروهى او را دروغگو وگروهى فرزند خدا مى پندارید.[تفاسیر المیزان، فى ظلال، مراغى و المنار] و یا در شناخت محمّدصلى الله علیه وآله كه نشانه هایش در تورات وانجیل آمده وبراى شما شناخته شده است، به بحث وگفتگو مى پردازید.[تفاسیر مجمع البیان و قرطبى] شما كه درباره معلومات، اهل جدال و بحث هستید و به نقطه ى توافقى نمى رسید، دیگر چه كار به مسأله اى دارید كه در مورد آن علم ندارید؟ مثل اینكه مذهب حضرت ابراهیم چه بوده است؟
پیام ها :
- هنگام موعظه، از القاب متین وعناوین فرهنگى مخاطبین استفاده شود. «یا اهل الكتاب»
- علم و كتاب، از چنان ارزشى برخوردارند كه منسوبین به آن نیز محترمند. اهل كتاب، اهل قلم، اهل علم. «یا اهل الكتاب»
- سعى نكنید با انتساب شخصیّت ها به خود، حقّانیت خود را اثبات كنید. «لِمَ تحاجّون فى ابراهیم» به جاى نزاع در انتساب شخصیّت هاى والا، از فكر آنان پیروى كنید.
- ادّعاهاى خود را مستند و هماهنگ با منطق و فطرت و تاریخ قرار دهید. «و ما اُنزلت التورات»
- افراد مغرور و لجوج را تحقیر كنید. «هاانتم هؤلاء»
- افراد لجوج، حتّى در امور روشن به نزاع مى نشینند. «حاججتم فیمالكم به علم»
- اگر سرچشمه ى مباحثات، تحقیق باشد ارزش دارد، ولى اگر براى طفره رفتن باشد، مورد انتقاد است. «حاججتم فیما لكم به علم»
📹 رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت شریف ایران. ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
📣 رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران:
✏️ خواست آمریکا مذاکره نیست
👈 تحمیل و زورگویی است
👈 هیچ ملت باشرفی و هیچ سیاستمدار خردمندی این را نمیپذیرد.
💥 مذاکره با آمریکا هیچ سودی برای ما ندارد ضرر هم دارد
👈 مذاکره برای ما بنبست محض است و سودش برای آمریکاست
💊 تنها راه پشرفت کشور ، مقابله با آمریکا و قوی شدن در بعد نظامی ، علمی ، دولتی و سازمانی و......است
🌴🌼🌱🌸🌿
🌴🌼🌱🌸🌿
🌼
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 67 و 68 سوره آل عمران):
مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيّاً وَلاَ نَصْرَانِيّاً وَلَكِن كَانَ حَنِيفاً مُّسْلِماً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (67) إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَـذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ (68)
ترجمه :
(برخلاف ادّعاى یهودیان و مسیحیان،) ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى، بلكه او فردى حق گرا و تسلیم خدا بود و هرگز از مشركان نبود. همانا سزاوارترین افراد به ابراهیم، كسانى هستند كه از او پیروى كردند و (نیز) این پیامبر و كسانى كه (به او) ایمان آورده اند، و خداوند سرور و سرپرست مؤمنان است.
نکته ها :
«حَنَف»، به معناى گرایش به حقّ است و در مقابل آن واژه ى «جَنَف»، معنى گرایش و تمایل به باطل را مى دهد. بنابراین «حَنیف» به كسى گفته مى شود كه در مسیر باشد، ولى بت پرستان آن را در مورد خود بكار مى بردند و مشركان نیز «حُنفاء» خوانده مى شدند.
این آیه، با آوردن كلمه ى «مسلماً» در كنار كلمه ى «حنیفاً»، هم دامن ابراهیم را از لوث شرك پاك كرده است و هم دامن این كلمه ى مقدّس را از لوث مشركان.[حضرت على(علیه السلام) فرمودند: دین ابراهیم همان دین محمّد(صلى الله علیه وآله) بود. (بحار، ج 12، ص 11)]
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر عبارت «حنیفاً مسلماً» فرمودند: «خالصاً مخلصاً لیس فیه شى ء من عبادة الاوثان» یعنى ابراهیم شخصى خالص و برگزیده بود كه در او ذره اى از پرستش بت ها نبود.[تفسیر نورالثقلین ؛ كافى، ج 2، ص 15]
از این آیه معلوم مى شود كه نسبت ایمانى، فراتر و محكم تر از نسبت خویشاوندى است و افرادى كه همفكر و هم خط و هم هدف باشند، به همدیگر نزدیك تر از كسانى هستند كه در ظاهر قوم و خویشند، ولى به لحاظ فكرى و اعتقادى از همدیگر جدایند. امام صادق علیه السلام به یكى از یاران با وفایش فرمود: «انتم واللّه من آل محمّد» به خدا سوگند كه شما از آل محمّد صلى الله علیه وآله هستید. و سپس آیه فوق را تلاوت فرمود.[تفسیر مجمع البیان] رسول اكرم صلى الله علیه وآله نیز در مورد سلمان فارسى فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت»[بحار، ج 10، ص 123]
با اینكه آیه فرمود: نزدیك ترین مردم به ابراهیم، پیروان او هستند، لكن نام پیامبر اسلام و مسلمانان را جداگانه برد، تا بهترین نمونه ى پیروى را در وجود حضرت محمّد (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان، به دنیا نشان دهد.
در روایتى آمده است: «انّ ولىّ محمّد مَن اطاع اللّه و انْ بَعُدتْ لَحمَته، و انّ عدوّ محمّد مَن عَصى اللّه و انْ قَرُبتْ قَرابته»[تفسیر مجمع البیان] دوست و طرفدار محمّدصلى الله علیه وآله كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند به لحاظ فامیلى از او دور باشد و دشمن پیامبر كسى است كه خدا را نافرمانى كند، هرچند با پیامبر نسبت و نزدیكى داشته باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «الذّین آمنوا» در آیه، امامان و پیروان آنها هستند.[كافى، ج 1، ص 416]
پیام ها :
- پیوند مردم با رهبر، پیوند مكتبى است، نه پیوند قبیله اى، زبانى، منطقه اى و نژادى. «انّ أولَى النّاس بابراهیم لَلّذین اتّبعوه»
- ملاك قُرب به انبیا، اطاعت از آنان است. «أولَى النّاس بابراهیم لَلّذین اتّبعوه»
- پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و مسلمانان، در خط ابراهیم و هم مرام و هم هدف با او هستند. «أولَى النّاس بابراهیم... وهذا
🌴🌼🌱🌸🌿