eitaa logo
جبهه طلاب انقلابی
412 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
31 فایل
💠﷽💠 📺 كانال رسمي جبهه طلاب انقلابي 📆 تأسیس کانال: اربعین ۱۳۹۸ 🎙 ارتباط با مدیر و ارسال مطلب: 💻 @Eita_Admin محل تجمع خواص انقلابی رسانه جبهه انقلابی در سراسر کشور 🌍 eitaa.com/JebheTolab ایتا 🌍 ble.im/JebheTolab بله 🌍 sapp.ir/JebheTolab سروش
مشاهده در ایتا
دانلود
پاییز می رود و ما با دنیایی از سپیدی رو به رو می شویم دنیایی که در آن به امید بهاری سبز و زیبا جوانه خواهیم زد🌱 سلام و عرض تبریک فرا رسیدن شب یلدا و آرزوی لحظات بسیار خوش برای شما بزرگواران🍃 📍شب یلدا را گرامی می‌داریم، چون یقین داریم شب و تاریکی ابدی نیست و از پس شب، خورشیدی طلوع خواهد کرد. گرامی‌داشت یلدا، گرامی‌داشت انتظار خورشید است. شب اگرچه طولانی، سرد و تاریک، با گرما و درخشش جان‌هایی که به دیدار هم رفته‌اند و به هم پیوسته‌اند، سپری خواهد شد. اجتماع جان‌ها در شب، نه فقط برای تحمل‌پذیر کردن شب، که همانا رفتن شب است. اتصال جان‌ها، همان طلوع خورشید است نه مقدمه‌ی ظهور خورشید. انتظار ظهور فقط با اتصال جان‌ها میسّر می‌شود
هدایت شده از سید حسین جعفری نسب
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ (65) ترجمه : قطعاً شما از (سرنوشت) كسانى از خودتان كه در روز شنبه، نافرمانى كردند (و به جاى تعطیل كردن كار در این روز، دنبال كار رفتند) آگاهید، ما (به خاطر این نافرمانى) به آنان گفتیم: به شكل بوزینه هاى مطرود در آیید. نکته ها : یكى از احكام تورات، وجوب تعطیل كردن شنبه بود كه حرص و آز، گروهى از بنى اسرائیل را به كار واداشت و با حیله اى كه بعداً خواهیم گفت، روزهاى شنبه، كار مى كردند. لذا خداوند، افراد حیله گر را به صورت بوزینه در آورد تا درس عبرتى براى دیگران باشد. این ماجرا علاوه بر این آیه در سوره اعراف [اعراف، 163 تا 166]نیز آمده است. و اصولاً مسخ چهره، یكى از عذاب هاى الهى و تحقّق قهر خداوندى است. گروهى از نصارى نیز بعد از نزول مائده آسمانى، كفر ورزیدند كه به شكل بوزینه و خوك در آمدند. «وجعل منهم القردة و الخنازیر» [مائده، 60] كلمه ى «سَبت» به معناى قطع و دست كشیدن از كار است. چنانكه در آیه اى دیگر، درباره ى نقش خواب فرموده است: «وجعلنا نومكم سباتاً» [نبأ، 9] و لذا شنبه، روز تعطیلى یهود، «یوم السبّت» نامیده شده است. «خاسئین» از ماده «خسأ» به معنى «طرد نمودن» است. این واژه ابتدا براى طرد سگ بكار رفته، ولى سپس به طور عام استعمال شده است. در آیه بجاى «قردة خاسئة»، «خاسئین» فرموده كه صفت براى جمع مذكّر عاقل است، شاید این استعمال براى آن است كه جسم آنان تبدیل به بوزینه شده، نه روح و عقل انسانى آنان. زیرا در این صورت، عذابِ بیشترى مى كشند. هر چند كه برخى، همانند مراغى در تفسیر خود، مراد از بوزینه شدن را یك تشبیه دانسته و گفته اند: این آیه نیز نظیر آیه ى «كمثل الحمار» و یا «كالاَنعام» است. یعنى مسخ معنوى آنان منظور است، نه مسخ صورى و ظاهرى. ولى در تفسیر اطیب البیان روایتى از پیامبر صلى الله علیه وآله نقل شده است كه فرمودند: خداوند هفتصد امّت را در تاریخ به خاطر كفرشان، تغییر چهره داده و به سیزده نوع حیوان، تبدیل شده اند. [بحار، ج 14، ص 787] همانگونه كه در روایات مى خوانیم دامنه مسخ در قیامت با توجّه به خصوصیّات روحى افراد، گسترده تر خواهد بود. در قیامت مردم ده گونه محشور مى شوند: 1- شایعه سازان، به صورت میمون. 2- حرام خواران، به صورت خوك. 3- رباخواران، واژگونه. 4- قاضى ناحقّ، كور. 5 - خودخواهان مغرور، كر و لال. 6- عالم بى عمل، در حال جویدن زبان خود. 7- همسایه آزار، دست و پا بریده. 8 - خبرچین، آویخته به شاخه هاى آتش. 9- عیّاشان، بد بوتر از مردار. 10- مستكبران، در پوششى از آتش. [تفسیر مجمع البیان و نورالثقلین و صافى، ذیل آیه 18 سوره نبأ] پیام ها : - از دانستنى هاى تاریخ، عبرت بگیرید. «ولقد علمتم» - كسى كه حكم خدا را نسخ كند، خود را مسخ كرده است. تغییر وتحریف چهره دین، تغییر چهره انسانیّت را بدنبال دارد. «اعتدّوا... كونوا قِردة» - استراحت و عبادت، باید جزء برنامه هاى رسمى باشد و هركس زمان تعطیل و تفریح و عبادت را به كار مشغول شود، متجاوز است. «اعتدّوا فى السبت» - هر كس راه خدا را كنار بگذارد، بوزینه صفت، مقلّد دیگران خواهد شد. «كونوا قِردة خاسئین» - در جهان طبیعت، تبدیل موجودى به موجود دیگر ممكن است. «كونواقِردة» - حیوانات، از رحمتِ خداوند دور نیستند، ولى حیوان شدن انسان، نشانه ى قهر و طرد الهى است. «كونوا قِردة خاسئین»
هدایت شده از امام رضایی ها
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میلاد با سعادت فخر دو عالم ❤️ سرور زنان بهشت ❤️ ام ابیها ❤️ حضـــــرت فاطمه زهرا (س)❤️ بر تمام عاشقانش ❤️ خصوصا مادران و همسران محترم عضو کانال مون مبارکــــــــ باد 🎉 🎊 🎉
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ (66) ترجمه : ما این عقوبت را عبرتى براى حاضران معاصر و نسل هاى بعدشان و پندى براى پرهیزكاران قرار دادیم. نکته ها : «نكال» عذابى است كه اثر آن باقى وظاهر باشد تا دیگران ببینند و عبرت بگیرند. امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «لما بین یدیها»، مردم زمان نزول بلا هستند و مراد از «ماخلفها»، امّت هاى بعد از نزولند كه شامل ما مسلمانان نیز مى شود. پیام ها : - شكست ها و پیروزى ها باید براى آیندگان درس باشد. «نكالاً... لما خلفها» - عبرت گرفتن و پندپذیرى، نیازمند داشتن روحیّه ى تقواست. «موعظةً للمتّقین»
هدایت شده از سید حسین جعفری نسب
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُواً قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ (67) ترجمه : و (بخاطر بیاورید) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان مى دهد (براى یافتن قاتل) ماده گاوى را ذبح كنید، گفتند: آیا ما را به تمسخر مى گیرى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مى برم از اینكه از جاهلان باشم. نکته ها : این سوره را به جهت این داستان، سوره بقره نامیده اند. فرمان ذبح گاو، در تورات به [تورات، سِفر تثنیه، فصل 21] عنوان یك قانون قضایى مطرح شده است و خلاصه ى ماجرا از این قرار بوده كه مقتولى در بین بنى اسرائیل پیدا شد كه قاتل آن معلوم نبود. در میان قوم نزاع و درگیرى شروع شد و هر قبیله، قتل را به طایفه و قبیله اى دیگر نسبت مى داد و خود را تبرئه مى كرد. آنها براى داورى و حل مشكل، نزد حضرت موسى رفتند. موسى( علیه السلام) به آنها فرمود: خداوند دستور داده گاوى را ذبح كنید و قطعه اى از بدن آنرا به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرّفى كند. آنها با شنیدن این جواب به موسى (علیه السلام )گفتند: آیا ما را مسخره مى كنى؟ موسى گفت: مسخره كردن كار جاهلان است و من به خدا پناه مى برم كه از جاهلان باشم. در فرهنگ قرآن و روایات، جهل به معناى بى خردى است، نه نادانى. لذا كلمه ى «جهل» در برابر «عقل» بكار مى رود، نه در برابر علم. وچون مسخره كردن دیگران، نشانه ى بى خردى است، حضرت موسى از آن به خدا پناه مى برد. پیام ها : - اگر فرمان خداوند، با ذهن و سلیقه ى ما مطابق نیامد و راز آن را نفهمیدیم، نباید آنرا انكار كنیم. «انّ اللّه یأمركم... أتتّخذنا هزواً» - موسى (علیه السلام) دستور ذبح گاو را از سوى خدا معرّفى مى كند تا بلكه رعایت ادب نموده وتسلیم شوند، ولى آنها باز بهانه گیرى مى كنند. «انّ اللّه یأمركم» - خداوند اگر اراده نماید، از به هم خوردن دو مرده، مرده اى زنده مى شود. «تذبحوا بقرة» - در كشتن گاو، تقدّس گاو كوبیده مى شود. همانند بت شكنى ابراهیم(علیه السلام) و آتش زدن گوساله ى طلایى سامرى. «تذبحوا بقرةً» - درجه ى ایمان مردم به پیامبرشان، از برخورد آنها در مقابل دستورات وى فهمیده مى شود. «اتتّخذنا هزوا» - استعاذه و پناه بردن به خدا، یكى از راه هاى بیمه شدن است. عصمت انبیا در سایه ى استعاذه و امثال آن است. «اعوذ...» - مسخره كردن، كار افراد جاهل و بى خرد است. «اكون من الجاهلین» - جهل، خطرى است كه اولیاى خدا، از آن به خدا پناه مى برند. «اعوذ باللَّه ان اكون من الجاهلین» - خداوند در یك ماجرا، توحید؛ قدرت نمایى خود، نبوّت؛ معجزه موسى، و معاد؛ زنده شدن مرده را به اثبات مى رساند.
هدایت شده از سید حسین جعفری نسب
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِـعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ (69) ترجمه : (آنان به موسى) گفتند: از پروردگارت براى ما بخواه تا بر ما روشن سازد كه رنگش چگونه باشد؟ (موسى) گفت: همانا خداوند مى گوید: آن ماده گاوى باشد زرد یك دست، كه رنگ آن بینندگان را شاد و مسرور سازد! نکته ها : با اینكه فرمان ذبح، دوبار صادر شد، امّا گویا برخى از آنها قاتل را مى شناختند و نمى خواستند معرّفى شود. لذا از روى لجاجت و بهانه تراشى، سؤالهاى متعدّدى را مطرح مى كردند، تا بالاخره از رنگ گاو سؤال كردند. خداوند در جواب آنها فرمود: رنگ گاو، زرد شدید و پر رنگ و خالص باشد. رنگى كه بینندگان را شادمان كند. یعنى از خوش اندامى، سلامتى، رنگ و زیبایى خاصى برخوردار باشد. اى بسا اگر وسیله ى وزن كردن داشتند، از وزن گاو نیز سؤال مى كردند! از سؤالات نابجا نهى شده ایم. در سوره ى مائده مى خوانیم: «لا تسألوا عن اشیاء ان تُبدَلكم تَسؤكم» [مائده، 101] از چیزهایى كه اگر به آنها پاسخ داده شود براى شما مشكل به وجود مى آید، سؤال نكنید. روزى پیامبر صلى الله علیه وآله درباره لزوم و اهمّیت حج، خطبه اى ایراد مى فرمودند. در بین خطبه، شخصى سؤال كرد: آیا حج، هر سال واجب است؟ پیامبر صلى الله علیه وآله جواب نفرمود. آن شخص دوباره سؤال خود را تكرار نمود. حضرت ناراحت شده فرمودند: چرا اصرار مى كنى؟ اگر بگویم بله، كار شما مشكل مى شود، همین كه دیدید من ساكت شدم، اصرار نكنید. سپس پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: یكى از عوامل هلاكت اقوام گذشته، سؤالات نابجاى آنها بود. [تفسیر نمونه، ج 5، ص 96] حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه مى فرماید: «و سَكت لكم عن اشیاء ولم یدعها نسیاناً فلا تتكلّفوها» [شرح ابن ابى الحدید، ج 18، ص 102] خداوند حكم برخى اشیا را مسكوت گذاشته است، این سكوت از سر فراموشى نیست، بلكه براى آن است كه شما در عمل، در وسعت باشید. و لذا با سؤالات نابجا، موشكافى نكنید. ----- پیام ها : - رنگ زرد، چنانكه در روایات نیز آمده، مورد سفارش دین است. «فاقع لونها» - رنگ ها، در روحیّه ى انسان تأثیر دارند. «لونها تسر النّاظرین»
هدایت شده از سید حسین جعفری نسب
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (73) ترجمه : پس گفتیم: قسمتى از گاو ذبح شده را به مقتول بزنید (تا زنده شود و قاتل را معرّفى كند.) خداوند اینگونه مردگان را زنده مى كند و آیات خود را به شما نشان مى دهد، شاید تعقّل كنید. نکته ها : در میان بنی اسرائیل قتلی اتفاق افتاد شخصی به سبب اختلاف مالی یا موضوع ازدواج با پسر عموی خود اختلاف پیدا کرد و بالاخره او را به طور مرموزی به قتل رساند و عده‌ای را به قتل او متهم کرد. مردم برای حل این اختلاف به حضرت موسی(علیه السلام) مراجعه کردند. آن حضرت از جانب خدا دستور یافت و آنها گاوی ذبح کردند و دم گاو را بر جسد میت زدند و او به اذن الله زنده شد و گفت: یا رسول الله! مرا پسر عمویم کشته است نه کسانی که متهم به قتل من شده‌اند. لذا فرمود: آنگاه که کسی را کشتید و یکدیگر را در آن متهم نمودید؛ و خداوند فاش کننده چیزی است که آن را کتمان می‌کردید. پس گفتیم عضوی از گاو را به این میت بزنید «آنها زدند و زنده شد» آری، این چنین خدا مردگان را زنده می‌کند. حکایت این است که گاوی ذبح شده و عضو این مرده بی‌جان بر جسد مرده دیگری زده شده و از این برخورد، حیات پدید آمده است. میان این دو بی جان چگونه زندگی شکل می‌گیرد، حال آنکه سنخیتی با یکدیگر ندارند‍؟ خداوند برای آنکه نشان دهد فقط اراده او حیات می‌بخشد و باز می‌ستاند، این نمایش را تدارک دیده تا معجزه بودن این کار کاملاً مشخص گردد؛ به خصوص در زمان موسی(علیه السلام) تهمت سِحر و جادوگری زمینه فراوانی داشت. برخی از نویسندگان مذهبی می‌خواهند معجزات یا زنده شدن دوباره مردگان را در روز قیامت، از طریق بحث‌های زیست شناسی و علوم طبیعی به اثبات برسانند، اما این تلاش بی‌ثمر است و تنها تفسیر و دلیل احیای مردگان، همان «کن فیکون» الهی است. پیام ها : - اطمینان و اعتماد مردم را جلب كنید. حضرت موسى، شخصاً به زدن قسمتى از بدن گاو به مقتول اقدام نكرد، بلكه به مردم فرمود: خودتان این كار را بكنید. «اضربوه» - این آیه، نمونه اى از قدرت خداوند بر زنده كردن مردگان در دنیا به عنوان رجعت و در قیامت براى پاداش است. «كذلك یحیى اللّه الموتى» - دیدن نشانه هاى قدرت الهى، براى تعقّل دائمى انسان هاست، نه تعجّب لحظه اى. «لعلكم تعقلون» - اگر روح و فكر انسان آلوده باشد، دیدن آیات الهى نیز تعقّل را در او برنینگیزد. (تعقّل با واژه «لعّل» بكار رفته است.) «لعلّكم تعقلون»
هدایت شده از امام رضایی ها
✅ پروژه ۹۷۷ یه خانواده داریم که خیلی دوست داشتند برن کربلا و اربعین امسال توفیق نصیبشون شد و یه کالسکه از همسایه شون امانت گرفتند که دختر کوچولوشون تو مسیر اذیت نشه منتها کالسکه کمی آسیب دید و صاحبش میگه فقط در صورتی که پول کالسکه رو بهشون بدن راضی میشه لذا مبلغ 3 میلیون تومان برای رفع بدهکاری این خانواده لازم داریم که ان شاء الله به کمک شما عزیزان فراهم بشه و در ثواب زیارتشون شریک باشید. 🔺 بانک ملی - مهرداد صدقیانی 💳 6037997247751499 📲 ارسال رسید به 09138684783 ✓ مبالغ دریافتی مازاد بر مبلغ اعلامی صرف هزینه های جاری خواهد شد.
هدایت شده از سید حسین جعفری نسب
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (74) ترجمه : سپس دلهاى شما بعد از این جریان سخت شد، همچون سنگ یا سخت تر! چرا كه از پاره اى سنگ ها، نهرها شكافته (وجارى) مى شود وپاره اى از آنها، شكاف برمى دارد و آب از آن تراوش مى كند، و بعضى از سنگ ها از خوف خدا (از فراز كوه) به زیر مى افتد. (امّا دلهاى شما هیچ متأثّر نمى شود) و خداوند از اعمال شما غافل نیست. نکته ها : آیات قبل، بسیارى از الطاف الهى درباره بنى اسرائیل، از قبیل: رهایى از شرّ فرعون، شكافته شدن دریا، قبول توبه آنان از گوساله پرستى، نزول بهترین غذاها، سایه بان قرار دادن ابرها و رهبرى معصوم را یادآور شد و در نهایت، ماجراى قتل نفس وچگونگى كشف قاتل با یك روش اعجازآمیز را بازگو كرد. خداوند در این آیه مى فرماید: به جهت بى توجّهى شما به این همه نشانه و آیه كه از روى لجاجت وكینه بود، دلهاى شما را قساوت فراگرفت وسنگدل شدید و اى بسا كه دلهایتان از سنگ نیز سخت تر شد. سنگ ها، مراحل مختلفى دارند: الف: خرد مى شوند، از آنها نهرها جارى شده وانسان ها را سیراب مى كنند. «یتفجّر منه الانهار» ب: انفجار ندارند، ولى حدّاقل خود و اطراف خود را تر مى كنند. «یخرج منه الماء» ج: از خشیت الهى، سقوط و سجود دارند. «یهبط من خشیة اللَّه» پیام ها : - قساوت و سنگدلى، بدترین نوع مرض روحى است كه به جهت لجاجت هاى پى درپى، براى انسان پیدا مى شود. «ثم قست قلوبكم من بعد ذلك» - مشاهده ى آیات و الطاف الهى، در افراد لجوج به جاى تقویت ایمان، موجب قساوت قلب مى گردد. [همچنان كه قرآن، براى مؤمنان مایه ى شفا ورحمت و براى ظالمان، موجب زیان و خسارت است. اسراء، 82. (باران كه در لطافت طبعش، خلاف نیست، در باغ، لاله روید و در شوره زار، خَس)] «قست قلوبكم من بعد ذلك» - كارى نكنیم كه نسل ما، شرمنده رفتار ما شود. نیاكان سنگدل شدند، ولى خداوند به نسل آنان مى گوید: «قست قلوبكم» - علم، به تنهایى نورانیّت نمى آورد. بعد از دیدن آن همه معجزه، باز سنگدل شدند. «قست قلوبكم من بعد ذلك» - قساوت، مراحلى دارد. «كالحجارة او اشدّ قسوة» - با ساده ترین تشبیه، عمیق ترین معارف را مى توان بیان كرد. «كالحجارة» - انتقادات باید مستند باشد. قرآن كه مى فرماید: دلهاى بعضى از سنگ سفت تر است، دلیل آن را كه جارى شدن آب از كنار سنگ است، بیان مى دارد. «و انّ من الحجارة لما یتفجّر...» - جمادات، مرحله اى از شعور را دارا هستند. زیرا خوف و خشیت دارند. «وانّ منها لما یهبط من خشیة اللّه» [با توجّه به اینكه خشیت، تنها برخاسته از علم است، نه چیز دیگر: »انّما یخشى اللَّه من عباده العلماء« فاطر، 28. و مولوى نیز مى گوید: (جمله ى ذرّات پیدا و نهان، با تو مى گویند، روزان و شبان، ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم، با شما نامحرمان، ما خامُشیم، نطق آب و نطق خاك و نطق گل، هست محسوس حواس اهل دل)] - داروى قساوت، توجّه به علم خداوند است. «كالحجارة... و مااللَّه بغافل» - سنگدلى، در رفتار ما مؤثّر است. «قست قلوبكم ... عمّا تعملون» - خداوند به همه ى كارهاى ما آگاه است. «وما اللَّه بغافل عمّا تعلمون»
هدایت شده از سید حسین جعفری نسب
بسم الله الرحمن الرحیم آیه: أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (75) ترجمه : (پس اى مؤمنان!) آیا انتظار دارید (كه یهودیان سرسخت،) به (دین) شما ایمان بیاورند؟ در حالى كه عده اى از آنان، سخنان خدا را مى شنیدند و پس از فهمیدنش، آنرا تحریف مى كردند با آنكه (حقّ را) مى دانستند. نکته ها : قرآن پس از بیان این معارف درباره بنی اسرائیل به مسلمانان خطاب می‌کند: آیا دل بسته‌اید به اینکه یهودیان با این کارنامه سیاه، آیین روشن شما را تصدیق کنند؟! در حالی که بدتر از این‌ها گروه از آنان - که همان عالمان یهودی‌اند - کلام خدا را درباره حقانیت قرآن و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌شنیدند و از سرِ علم و عمد تحریفش می‌کردند. پس مبادا از انکار و تحریف آنان دلواپس شوید و تردیدی در باورهای خود راه دهید. آری، بدانید که بسیاری از طرف داران ادیان، حقانیت دین شما را می‌شناسند و مشکلی در «دانستن» ندارند بلکه مشکل واقعی آنها در «نخواستن» است. شاهد آن هم این است که چون آنان با مؤمنان دیدار کنند از سرِ ناچاری می‌گویند ما باور داریم که آنچه در تورات در وصف آخرین پیامبر آمده، همان صفات حضرت محمد(صلی علیه و آله) است؛ اما چون با یکدیگر خلوت کنند از سرِ خشم و غضب یکدیگر را به محاکمه می‌کشند. پیام ها : - انتظارِ ایمان آوردن مردم نیز نیكوست، ولى همه این توفیق را ندارند، شما هم انتظار آن را نداشته باشید. «أفتطمعون أن یؤمنوا» - با وجود دانشمندان لجوج و خطرناك، امیدى به اصلاح جامعه نیست. «أفتطمعون ان یؤمنوا لكم و قد كان...» - در انتقاد، انصاف را مراعات كنیم. همه یهودیان اهل تحریف نبودند. «فریقٌ منهم... یحرّفونه» - به اصلاح عوام فاسد امیدى هست، ولى به اصلاح دانشمند منحرف لجوج، امیدى نیست. «بعد ما عقلوه» - شناخت حقّ، غیر از قبول حقّ است. افرادى حقّ را مى شناسند، ولى حاضر نیستند به آن اقرار كنند. «یحرّفونه من بعد ما عقلوه» - تحریفاتى خطرناك تر است كه كارشناسانه وآگاهانه باشد. «یحرّفونه من بعد ماعقلوه» - جاهلِ مقصّر، مورد تهدید است نه جاهل بى خبر. «من بعد ما عقلوه» - تحریف، گناه علما و دانشمندان است. «یحرّفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون» - چه بسا اگر عالمان کتمان و لجاجت نکنند، مردم هدایت شوند. پس گناه آنان که چنین می‌کنند کم نیست.« یحرّفونه من بعد ما عقلوه»