هدایت شده از مهرداد صدقیانی
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻 #احکام شرعی ماه مبارک #رمضان
❓❗️ در چه صورتی میتوان زکات عید فطر رو برای فقری در شهری دیگری منتقل کرد و کارت به کارت کنیم؟
🎙 به بیان حجت الاسلام #صدقیانی
#شیخ_مهرداد #صدقیانی 👇
eitaa.com/Sedghyani
هدایت شده از مهرداد صدقیانی
2.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻 #احکام شرعی ماه مبارک #رمضان
❓❗️ کسی که سید نیست میتواند زکات عید فطر خودش رو به سادات پرداخت کنه؟ و اگر زکات رو به شخصی پرداخت کنیم که بعدا مشخص شود فقیر نبوده تکلیف چیست؟
🎙 به بیان حجت الاسلام #صدقیانی
#شیخ_مهرداد #صدقیانی 👇
eitaa.com/Sedghyani
61.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 فیلم کامل خطبه های نماز عید سعید فطر به امامت امام خامنه ای. ۱۴۰۴/۱/۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 180 سوره بقره):
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ (180)
ترجمه :
بر شما مقرّر شده كه چون یكى از شما را (نشانه هاى) مرگ فرا رسد، اگر مالى از خود به جاى گذارده، براى پدر ومادر ونزدیكان به طور شایسته وصیّت كند، این كار حقّ و شایسته پرهیزكاران است.
نکته ها :
بعضى ها فكر مى كنند وصیّت كردن، زمینه ى زود مردن است، در حالى كه یك نوع دوراندیشى است واینكه مى فرماید: هنگام مرگ وصیّت كنید. چون آن لحظه، آخرین فرصت است وگرنه مى تواند سالها قبل از فرا رسیدن مرگ، وصیّت كند.
بعضى وصیّت كردن را واجب دانسته اند، امّا از جمله ى «حقّاً على المتّقین» استفاده مى شود كه این عمل مستحبّ است وگرنه مى فرمود: «حقّاً على المؤمنین»
در آیه ى شریفه به جاى كلمه «مال» از كلمه «خیر» استفاده شده تا روشن شود كه مال و ثروت، مایه ى خیر و نیكى است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته، مال حرام یا علاقه ى زیاد به مال یا ترجیح دادن مال بر كمالات فردى و نیازهاى اجتماعى و یا استثمار مردم براى تحصیل آن است.
وصیّت باید بر اساس «معروف» یعنى عقل پسند باشد، نه از روى كینه و انتقام و یا مهرورزى هاى بى جا و بى رویه. چون از ارث، تنها بعضى از بستگان بهره مند مى شوند آن هم به مقدار معیّن، لذا اسلام سفارش مى كند اگر در میان فامیل كسانى هستند كه از ارث محرومند و یا سهم ارث آنان اندك است با وصیّت، در مورد توسعه ى سهمیّه آنان اقدام نماید، ولى اگر كسى در این وصیّت رعایت عدالت نكند و یا ظلمى را روا دارد، گناه كبیره انجام داده است. [سفینةالبحار، واژه «وصى»]
در لابلاى متون روائى آمده است: شخصى با داشتن كودكانى صغیر، تمام اموال خود را در راه خدا بخشید. چون پیامبر صلى الله علیه وآله متوجّه شدند، پرسیدند با این مرده چه كردید؟ گفتند: او را دفن كردیم. فرمود: اگر قبلاً به من خبر داده بودید، اجازه نمى دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن كنید، چرا كه او با داشتن این همه فرزند، براى آنان هیچ مالى نگذاشته و همه را در راه خدا داده است. [سفینةالبحار، واژه «وصى»]
وصیّت، كار دقیقى است كه اگر خداى ناكرده با بى توجّهى انجام شود و بعداً عامل فتنه و ناراحتى هایى گردد، تمام كارهاى خیر محو مى شود. از پیامبر صلى الله علیه وآله روایت شده است كه فرمودند: گاهى انسان شصت سال عبادت مى كند، ولى چون وصیّت نامه ى خود را عادلانه تنظیم نمى كند، به دوزخ مى رود. [نهج الفصاحة، جمله 626]
وصیّت، نشانه ى آن است كه مالكیّت انسان حتّى بعد از مرگ در مورد قسمتى از دارایى هایش ادامه دارد.
مقدار وصیّت، یك سوم مال است و اگر شخصى در مورد بیش از این مقدار وصیّت كند، اجازه ى وارثان شرط است. براى اینكه یاد بگیریم چگونه وصیّت كنیم، بهتر است وصیّت نامه هاى اولیاى خدا، شهدا و علما را بخوانیم.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: هركس ابتدا به عهده بگیرد كه وصیّت شخصى را انجام دهد، ولى سپس بدون عذر آنرا رها كند، هیچ عملى از او قبول نمى شود وتمام فرشتگانِ میان آسمان و زمین او را لعنت مى كنند و دائماً در غضب خداوند است ودر برابر هر كلمه ى »یا ربّ« كه مى گوید، یك لعنت بر او نثار مى شود و پاداش تمام كارهاى قبلى او به پاى وصیّت كننده ثبت مى گردد. [تفسیر اطیب البیان]
آثار و بركات وصیّت
- وصیّت، نشانه ى دقّت و اهل حساب بودن است.
- وصیّت، نشانه ى احترام به حقوق دیگران است.
- وصیّت، انجام امور خیرى است كه از آن غفلت شده و تداوم عمل صالح، پس از مرگ است.
- وصیّت، راهى براى پركردن خلأهاى اقتصادى و تعدیل ثروت است.
رسول اكرم صلى الله علیه وآله فرموده اند: هركس با وصیّت از دنیا برود، گویا شهید مرده است [وسائل، ج 13، ص 352]
وصیّت براى والدین وبستگان، عامل تجدید محبّت ویك نوع قدرشناسى است. لذا در آغاز آیه وصیّت، والدین مطرح شده اند تا علاوه بر سهم ارث، وصیّت به نوعى تنظیم شود كه نفعش به آنان نیز برسد كه این خود از مصادیق احسان است.
اقسام وصیّت
- واجب: مثل وصیّت به حقّ اللّه، حقّ الناس، قضاى نماز و عبادات دیگر، پرداخت حقوق واجبه مانند خمس، زكات، دیون، بدهكارى هاى مردم.
- مستحبّ: مثل وصیّت به امور خیریّه.
- مباح: مثل وصیّت فرزندان به نوع شغل، حرفه، لباس، طعام.
- مكروه: مثل وصیّت به مقبره سازى.
- حرام: مثل وصیّت به ایجاد مراكز فساد، انتشار كتب ضالّه.
💥۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی؛ تبلور ارادهی ملت در تأسیس نظام اسلامی، گرامی باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 183 سوره بقره):
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (183)
ترجمه :
اى كسانى كه ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرّر گردید، همانگونه كه بر كسانى كه پیش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد كه پرهیزگار شوید.
نکته ها :
تقوى، به معناى خویشتن دارى از گناه است. بیشتر گناهان، از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مى گیرند. و روزه، جلوى تندى هاى این دو غریزه را مى گیرد و لذا سبب كاهش فساد و افزایش تقواست. [كافى، ج 2، ص 18]
به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنى، آیاتى كه با خطاب «یا ایّها الّذین آمنوا» شروع شده اند، در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنى مى باشند. فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زكات در سال دوّم هجرى صادر گردیده است.
آثار و بركات روزه
تقوى و خداترسى، در ظاهر و باطن، مهم ترین اثر روزه است.
روزه، یگانه عبادت مخفى است. نماز، حج، جهاد، زكات و خمس را مردم مى بینند، امّا روزه دیدنى نیست.
روزه، اراده انسان را تقویت مى كند. كسى كه یك ماه نان وآب وهمسر خود را كنار گذاشت، مى تواند نسبت به مال وناموس دیگران خود را كنترل كند.
روزه، باعث تقویت عاطفه است. كسى كه یك ماه مزه ى گرسنگى را چشید، درد آشنا مى شود ورنج گرسنگان را احساس ودرك مى كند.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: روزه، نصف صبر است. [تفسیر المنار، ذیل آیه]
روزه ى مردمان عادّى، همان خوددارى از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزه ى خاصّ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان، خالى بودن دل از غیر خداست. [تفسیر روح البیان]
روزه، انسان را شبیه فرشتگان مى كند، فرشتگانى كه از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. [صاحب جواهر، نقل از آیةاللَّه جوادى]
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: هركس ماه رمضان را براى خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده مى شود. [تفسیر مراغى، ج 2، ص 69] چنانكه در حدیث قدسى نیز آمده است كه خداوند مى فرماید: «الصوم لى و اَنَا اَجزى به» روزه براى من است و من آن را پاداش مى دهم. [همان]
اهمیّت روزه به قدرى است كه در روایات پاداش بسیارى از عبادات را همچون پاداش روزه دانسته اند. [كافى، ج 2، ص 100] هرچند كه روزه بر امّت هاى پیشین نیز واجب بوده، ولى روزه ى ماه رمضان، مخصوص انبیا بوده است و در امّت اسلامى، روزه رمضان بر همه واجب شده است. [تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 136] از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده است كه فرمود: براى هر چیز زكاتى است و زكات بدنها، روزه است. [بحار، ج 69، ص 380 ]
پیام ها :
- خطابِ زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است. «یا ایّها الّذین آمنوا»
در حدیثى از تفسیر مجمع البیان مى خوانیم: لذّت خطاب «یا ایّها الّذین آمنوا» سختى روزه را آسان مى كند. اگر والدین بخواهند كه فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید آنان را زیبا صدا زنند.
- از شیوه هاى تبلیغ آن است كه دستورات مشكل، آسان جلوه داده شود. این آیه مى فرماید: فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امّت هاى پیشین نیز این قانون بوده است. و عمل به دستورى كه براى همه امّت ها بوده، آسان تر از دستورى است كه تنها براى یك گروه باشد. «كما كُتب على الّذین من قبلكم»
- قرآن، فلسفه بعضى احكام همچون روزه را بیان داشته است. زیرا اگر مردم نتیجه ى كارى را بدانند، در انجام آن نشاط بیشترى از خود نشان مى دهند. «لعلّكم تتّقون»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 184 سوره بقره):
أَيَّاماً مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (184)
ترجمه :
چند روزى معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولى هر كس از شما بیمار یا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهاى دیگر (را روزه بگیرد) و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان)، لازم است كفّاره اى بدهند، مسكینى را اطعام كنند. و هر كس به میل خود بیشتر نیكى كند (وبیش از مقدار واجب، طعام بدهد)، براى او بهتر است، ولى اگر (آثار روزه را) بدانید، (مى فهمید كه) روزه گرفتن، برایتان بهتر است. (و هرگز به روزه خوارى معذوران، غبطه نمى خوردید.)
نکته ها :
یكى از معانى باب اِفعال در زبان عربى، سلب است. مثلاً كلمه «عُجْمه» به معناى گنگى است، وقتى به باب افعال مى رود و «اِعجام» مى شود، به معناى از بین بردن گنگى است. در این آیه نیز كلمه «یطیقونه» به معناى سلب طاقت و توان است.
تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، باید روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، باید روزه را شكست.
در مجمع البیان آمده است: گروهى از اصحاب پیامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند كه روزه خود را بشكنند. رسول اكرم صلى الله علیه وآله آنان را گناهكار خواندند. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر كسى در سفر روزه بگیرد، من بر جنازه ى او نماز نمى گزارم.
در تفسیر قرطبى نیز آمده است كه رسول اكرم( صلى الله علیه وآله) در سفر از مدینه به مكّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند.
به هر حال اگر مسافر یا مریضى روزه گرفت، روزه اش باطل و باید قضاى آنرا به جا آورد. [تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 164] امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حتّى اگر مادرى نسبت به شیر كودك یا جنین نگرانى داشت، باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه ى رأفت خداوند است. [تفسیر برهان، ج 1، ص 182]
پیام ها :
- اسلام براى هر فرد در هر شرایطى، قانون مناسب دارد. در این آیه، حكم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. «فمن كان منكم مریضاً او على سفر»
- شرایط نباید فلسفه كلّى حكم و آثار و منافع آنرا تماماً از بین ببرد. اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطى نمى تواند روزه بگیرد، باید در ایام دیگرى قضا كند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فعدة من ایّام اُخر»
- قصد سفر، به تنهایى مانع روزه نیست، در سفر بودن لازم است. «على سفر»
- قضاى روزه، زمان خاصّى ندارد. «فعدة من ایام اُخر»
- توانایى، شرط تكلیف است. «على الّذین یطیقونه»
- تغذیه ى فقرا، در متن احكام جاسازى شده است. «طعام مسكین»
- عباداتى سبب رشد و قرب است كه با علاقه و رغبت باشد. «فمن تطوّع»
- دستورات الهى بگونه اى است كه حداقل را بر همه واجب كرده است و بیش از آن را به اختیار انسان مى گذارد. در این آیه سیر كردن یك گرسنه واجب، ولى بیش از آن به عنوان عمل مستحبّى در اختیار خود انسان است. «فمن تطوع خیراً فهم خیر له»
- انجام دستورات خداوند، آثار خوبى دارد كه به خود انسان باز مى گردد نه خدا. «ان تصوموا خیر لكم»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 185 سوره بقره):
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (185)
ترجمه :
(روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدایت و وسیله تشخیص حقّ از باطل است، پس هر كس از شما كه این ماه را دریابد، باید روزه بگیرد. و آنكس كه بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به همان تعداد روزه بگیرد. خداوند براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمى خواهد (این قضاى روزه) براى آن است كه شماره مقرّر روزها را تكمیل كنید وخدارا بر اینكه شما را هدایت كرده، به بزرگى یاد كنید، باشد كه شكرگزار گردید.
نکته ها :
«رمضان» از ماده «رَمض» به معناى سوزاندن است. البتّه سوزاندنى كه دود و خاكستر به همراه نداشته باشد. وجه تسمیه این ماه از آن روست كه در ماه رمضان، گناهان انسان سوزانده مى شود.
ماه رمضان، ماه نزول قرآن مى باشد و تنها ماهى است كه نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است. در تفسیر برهان از پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) نقل شده است كه فرمودند: تمام كتاب هاى آسمانى، در ماه رمضان نازل شده اند. ماه رمضان، بهترین ماه خدا است. آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان، خطبه مفصلى در عظمت ماه رمضان ایراد كرده اند كه در بعضى از تفاسیر وكتب روایى آمده است. [بحار، ج 96، ص 356] همچنین در صحیفه سجادیه، امام سجاد( علیه السلام) در وداع ماه رمضان مناجات جان سوزى دارند.
اسلام دین آسان و بناى آن بر سهولت و عدم سخت گیرى است. هر كس مریض یا مسافر بود روزه نگیرد و قضاى آن را انجام دهد. اگر وضو گرفتن مشكل است، تیمّم را جایگزین مى كند. اگر ایستادن در نماز مشكل است، اجازه ى نشسته نماز خواندن را مى دهد. كه این قانون به نام «قاعده لاحرج» در فقه مشهور است.
رمضان ماه مهمانى خدا
در رمضان، مؤمنان با كارت «یا ایّها الّذین آمنوا كُتب علیكم الصّیام» به میهمانى خداوند دعوت شده اند، و این میهمانى ویژگى هایى دارد:
- میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت كرده است.
- وسیله پذیرایى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است.
- زمان پذیرایى، ماه رمضان است كه به گفته ى روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.
- چگونگى پذیرایى، شب قدر به گونه اى است كه در آن نیاز یك سال میهمانان تأمین مى شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن مى گردد.
- غذاى این ماه، غذاى روح است كه براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى این مهمانى، آیات قرآن است كه تلاوت یك آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه هاى دیگر است.
این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانى هاى دنیوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل، میزبان انسان هاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل مى شود و مى گوید: من دعایتان را مستجاب مى كنم و براى هر نفسى كه در ماه رمضان مى كشید، پاداش تسبیحى عطا مى كنم. [خطبه ى پیامبر( صلى الله علیه وآله) در جمعه آخر ماه شعبان]
آداب مهمانى
در وسائل الشیعه [وسائل، ج 7، ص 119] براى اخلاق روزه دار در ضمن روایت مفصلى مى خوانیم: روزه دار، از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حقّ، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردم آزارى، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخن چینى و حرام خوارى، دورى كند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و یاد قیامت توجّه خاصّ داشته باشد.
شرط حضور در این مهمانى، فقط تحمّل گرسنگى نیست. در حدیث آمده است: آن كس كه از اطاعت رهبران آسمانى، سرباز زند ویا در مسائل خانوادگى و شخصى با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد ویا از تأمین خواسته هاى مشروع او خوددارى كند و یا والدین از او ناراضى باشند، روزه او قبول نیست وشرایط این ضیافت را به جاى نیاورده است.
روزه گرچه فوائد ومنافع طبّى از قبیل دفع وبرطرف شدن مواد زاید بدن در اثر گرسنگى را دارد، امّا سحرخیزى ولطافت روح واستجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگرى است ومحروم واقعى كسى است كه از این همه خیر وبركت محروم باشد.
پیام ها :
- ارزش رمضان، به نزول قرآن است. ارزش انسان ها نیز مى تواند به مقدارى باشد كه قرآن در آنها نفوذ كرده باشد. «الّذى اُنزل فیه القرآن»
- هدایت، داراى مراحلى است: یك مرحله ى عمومى است؛ «هدى للناس» و یك مرحله ى خاصّ است. «وبیّنات من الهدى»
- وجوب روزه، بعد از یقین به حلول ماه رمضان است. «فمن شهد منكم فلیصمه»
- قضاى روزه بر مریض و مسافر واجب است. «فعدة من ایام اُخر»
- روزه ى قضا، مشروط به زمان خاصّى نیست. «ایّام اُخر»
- احكام خداوند بر اساس آسانى و مطابق طاقت انسان است. «یرید بكم الیسر»
- عسر وحرج، واجبات را از دوش انسان برمى دارد. «لایرید بكم العسر»
- روزه ى قضا باید به تعداد روزهایى باشد كه عذر داشته است. «لتكملوا العدة»
- هدایت و توفیق انجام عبادات، از طرف خداست. تكبیر، نشان بزرگداشت خدا و عدم توجّه به خود و دیگران است. «لتكبّروا اللَّه على ما هداكم»
- روزه، زمینه ساز هدایت انسان و سپاسگزارى اوست. «لتكبّروا اللَّه على ما هداكم و لعلّكم تشكرون»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 186 سوره بقره):
«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (186)
ترجمه :
و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزدیكم؛ دعاى نیایشگر را آنگاه كه مرا مى خواند پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد كه به رشد رسند.
نکته ها :
برخى افراد از رسول خدا صلى الله علیه وآله مى پرسیدند: خدا را چگونه بخوانیم؟ آیا خدا به ما نزدیك است كه او را آهسته بخوانیم و یا اینكه دور است كه با فریاد بخوانیم؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد.
دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در این آیه، هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى كنم، پس به خودم ایمان بیاورند ودعوت خودم را اجابت كنند. این ارتباط محبّت آمیز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند.
دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آیات قرآن، تمام هستى در تسبیح و قنوت هستند؛ «كلّ له قانتون» [552] و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند؛ «یَسئله مَن فى السموات والارض» [بقره، 116] پس ما نیز از او درخواست كنیم تا وصله ى ناهمگون هستى نباشیم.
قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله:
- دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فادعوا اللّه مخلصین له الدین» [غافر، 14]
- با ترس و امید همراه باشد. «وادعوه خوفاً وطمعاً» [اعراف، 56]
- با عشق و رغبت و ترس توأم باشد. «یدعوننا رغباً و رهباً» [انبیاء، 90 ]
- با تضرّع و در پنهانى صورت بگیرد. «ادعوا ربكم تضرعاً و خفیة» [اعراف، 55 ]
- با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. «اذ نادى ربّه نداء خفیاً» [مریم، 3 ]
در اصول كافى، صدها حدیث در اهمیّت، نقش وآداب دعا، توجّه واصرار وذكر حاجت ها هنگام دعا ودعاى دسته جمعى وایمان به استجابت آن آمده است.
سؤال [كافى، ج 2، كتاب الدعا] : چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمى شود؟
پاسخ: عدم استجابت دعاى ما به خاطر شرك یا جهل ماست. در تفسیر المیزان مى خوانیم كه خداوند در این آیه مى فرماید: «اجیب دعوة الداع اذا دعان» خودم اجابت مى كنم دعا كننده اى را كه فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام، از من طلب خیر كند. پس اگر دعا مستجاب نشد، یا به جهت آن است كه ما از خداوند خیر نخواسته ایم، و در واقع براى ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نكرده ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است. و یا اینكه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد كه به فرموده روایات، در این صورت به جاى آن بلایى از ما دور مى شود ویا براى آینده ما یا نسل ما ذخیره مى شود ویا در آخرت جبران مى گردد.
در اصول كافى مى خوانیم: كسى كه غذاى حرام بخورد، یا امر به معروف ونهى از منكر نكند ویا از سر غفلت وبى اعتنایى دعا كند، دعایش مستجاب نمى گردد.
معناى دعا، ترك كسب وكار نیست، بلكه توكّل به خداوند همراه با تلاش است. لذا در حدیث مى خوانیم: دعاى بیكار مستجاب نمى شود.
شاید قرار گرفتن آیه ى دعا در میان آیات روزه به خاطر تناسب بیشترى است كه ماه خدا با دعا دارد.
سؤال: با اینكه كارهاى خداوند قانون مند و براساس عوامل و سنّت هاى ثابت است، پس دعا چه نقشى دارد؟
پاسخ: همانگونه كه انسان در سفر، حكم نماز و روزه اش غیر از انسان در وطن است، انسان دعا كننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلى است، نه دوّمى. آرى، دعا و گفتگو با خداوند، ظرفیّت انسان را براى دریافت الطاف الهى بیشتر مى كند. همانگونه كه توسل و زیارت اولیاى خدا، شرایط انسان را عوض مى كند. چنانكه اگر كودكى همراه پدر به مهمانى رود، دریافت محبّتش بیش از آن خواهد بود كه تنها برود. بنابراین دعا، زیارت و توسل، سبب تغییر شرایط است، نه برهم زدن سنّت هاى قطعى الهى.
درباره نزدیكى خدا به انسان، فیض كاشانى قدس سره مى گوید:
گفتم كه روى خوبت، از ما چرا نهان است گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عیان است
گفتم فراق تا كى، گفتا كه تا تو هستى گفتم نفس همین است، گفتا سخن همان است
پیام ها :
- خداوند به ما نزدیك است، ولى ما چطور؟ اگر گاهى قهر او دامن ما رامى گیرد، به خاطر دورى ما از خداوند است كه در اثر گناهان مى باشد. «فانّى قریب»
- استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. «اُجیب» نشانه ى دوام است.
- با آنكه خدا همه چیز را مى داند،امّا دعا كردن وظیفه ى ماست. «فلیستجیبوا لى»
- دعا آنگاه به اجابت مى رسد كه همراه با ایمان باشد. «فلیؤمنوا بى»
- دعا، وسیله ى رشد و هدایت است. «لعلّهم یرشدون»
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر نور(آیه 187 سوره بقره):
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى الَّليْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (187)
ترجمه :
در شب هاى روزه (ماه رمضان)، آمیزش با همسرانتان براى شما حلال شد، آنها براى شما (همچون) لباسند و شما براى آنها (همچون) لباس. خداوند مى دانست كه شما به خود خیانت مى كردید (وآمیزش را كه ممنوع بود، بعضاً انجام مى دادید) پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت. اكنون (مى توانید) با آنها هم بستر شوید و آنچه را خداوند بر شما مقرّر فرموده، طلب كنید. و بخورید و بیاشامید تا رشته سفید از رشته سیاه (شب) براى شما آشكار گردد. سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید. و در حالى كه معتكف در مساجد هستید، با زنان آمیزش نكنید. این حدود واحكام الهى است پس (به قصد تجاوز وگناه) به آن نزدیك نشوید. خداوند این چنین آیات خود را براى مردم، روشن مى سازد، باشد كه پرهیزگار گردند.
نکته ها :
در تشبیه همسر به لباس، نكات و لطایف بسیارى نهفته است:
* لباس باید در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد، همسر نیز باید كفو انسان و متناسب با فكر و فرهنگ و شخصیّت انسان باشد.
* لباس مایه ى زینت و آرامش است، همسر وفرزند نیز مایه ى زینت و آرامش خانواده اند.
* لباس عیوب انسان را مى پوشاند، هریك از زن و مرد نیز باید عیوب و نارسایى هاى یكدیگر را بپوشانند.
* لباس انسان را از سرما و گرما حفظ مى كند، وجود همسر نیز كانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مى رهاند.
* دورى از لباس، مایه ى رسوایى است، دورى از ازدواج و همسر نیز سبب انحراف و رسوایى انسان مى گردد.
* در هواى سرد لباس ضخیم و در هواى گرم لباس نازك استفاده مى شود، هر یك از دو همسر نیز باید اخلاق و رفتار خود را متناسب با نیاز روحى طرف مقابل تنظیم كند؛ اگر مرد عصبانى است، زن با لطافت با او برخورد كند و اگر زن خسته است، مرد با او مدارا كند.
* انسان باید لباس خود را از آلودگى حفظ كند، هر یك از دو همسر نیز باید دیگرى را از آلوده شدن به گناه حفظ نماید.
پیام ها :
- تخفیف وآسان گیرى در احكام، از ویژگى هاى دین اسلام است. «اُحلّ لكم»
- رعایت ادب در سخن، از ویژگى هاى قرآن است. «رفث» به معناى سخن گفتن پیرامون مسائل زناشویى است كه در آیه به كنایه از آمیزش آمده است.
- هر كجا خواستید راهى را ببندید، یك راه مشروع را باز بگذارید. چون خداوند در روز رمضان، آمیزش را ممنوع مى كند، لذا در شب آنرا مجاز مى شمرد. [561] «اُحلّ لكم لیلة الصیام الرفث»
- عبادتِ روز و لذّت مشروع شب، نشانه ى جامعیّت دین است. در یك آیه هم احكام روزه وهم مسائل زناشویى آمده است. «احلّ لكم لیلة الصیام الرفث الى نسائكم»
- اسلام به نیازهاى طبیعى توجّه كامل دارد. «الرفث الى نسائكم»
- نیاز زن و مرد به یكدیگر، دو طرفه است و هریك براى پوشش نیازهاى طبیعى خود به دیگرى نیازمند است. «هنّ لباس لكم و انتم لباس لهنّ»
- خداوند از جزئیات كارهاى انسان آگاه است. «علم اللَّه انكم»
- انسان، جایزالخطا وغریزه جنسى در او قوى است. «كنتم تختانون انفسكم»
- ترك فرمان خدا، خیانت و ظلمى است به خود ما. «تختانون انفسكم»
- در آمیزش و فرزند خواهى، براى خداوند تكلیف معیّن نكنید كه پسر باشد یا دختر. «و ابتغوا ما كتب اللَّه لكم»
- حتّى آمیزش جنسى باید هدفدار باشد. «وابتغوا ما كتب اللَّه لكم»
- معیار احكام اسلامى، معیارهاى عمومى، طبیعى و ساده است. پیدا شدن سپیده ى صبح یا تاریكى شب را، هركس در هر كجا باشد مى تواند بفهمد. «یتبیّن لكم الخیط الابیض من الخیط الاسود»
- نقش زمان بندى را در عبادات فراموش نكنیم. «اتموا الصیام الى اللیل»
- اعتكاف، سكونت در مسجد است، مشروط به روزه گرفتن. «عاكفون فى المساجد»
- پیشگیرى از گناه لازم است. قرآن مى فرماید: به گناه نزدیك نشوید. چون نزدیك شدن به گناه همان و افتادن در آن همان. «فلا تقربوها»
- تقوى، فلسفه ى احكام الهى است. روزه براى تقواست، آمیزش جنسى مشروع نیز براى تقواست. [562] «لعلهم یتقون»
- عمل به دستورات الهى، بستر رشد و تقوا مى باشد. «لعلهم یتقون»