فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حملهی تئوریسینهای طرفدار سوپرانقلابی ها، این بار به امام #خامنهای...
بارها به سوپرانقلابی های جلیل جمهوری از جمله #یاسر_جبرائیلی گفتیم در برنامه این بابا حاضر نشو ،
او مامور اعتبار زدایی از رهبری بین هسته ی سخت نظام است
گوش نکردند که نکردند و این بلاگر لندن نشین را مدام تبلیغ کردند
حالا خودتان تا انتها ببینید
در برنامه با امیرهوشنگ احمدی به تارگت نهاییشان رسیدند و پرده از تمامی حرفهای مگویشان برداشتند!
این عنصر معلومالحال که مهره سوخته سرویسهاست و امروز خود را مخالف برجام جا میزند پیشتر معتقد بود ترامپ هیچوقت نمیتواند برجام را پاره کند چون برجام ال و بل و جیمبل است چون کاملا به نفع آمریکاست...
سوپرانقلابی ها اسبتروای لندن نشین را وارد قلعه انقلابیها کردند و حالا پس از ماهها یارگیری و ایجاد ابهام و انشقاق در بدنه جوان و بی مطالعه انقلابی نوبت سرکشیدن جام خیانت است!
شما دارید با مسئله دار ترین عناصر و بی اخلاق ترین اکانت های هواداری ، شکاف را در جبهه انقلاب بیشتر میکنید.
آقای جلیلی تیمت را اسیب شناسی کرده و از تبلیغ این افراد مسئله دار توسط کانال های هواداری ات جلوگیری کن...
با امام خامنهای تا ظهور
حملهی تئوریسینهای طرفدار سوپرانقلابی ها، این بار به امام #خامنهای... بارها به سوپرانقلابی های جل
یادداشات مهم
روزنامه انقلابی فرهیختگان .....
در خصوص حمله به رهبری توسط علی علیزاده و هوشنگ امیراحمدی / چرا کمونیست ها به لطف جلیل جمهوری ها در جبهه انقلاب صاحب تریبون شدند؟
چرا این جبهه آن قدر ابله شده که یک نفر میتواند با ادعای دروغ "به خاطر رهبری از بی بی سی کنار گذاشته شدم" وارد این جبهه شود و بعد مهر جلیل جمهوری بودن بر پیشانی بکوبد و در نهایت از رهبری رسمی و علنی عبور کند؟
چرا فرمان جبهه ما دست کانال های ابله ساز و حامیان سیاستمداران به ظاهر مقدس و موذی افتاد؟
دربارۀ هوشنگ امیراحمدی و نقشی که در جریان ایرانستیز بازی میکند؛ سوپر دلالها، سوپر انقلابی شدند
در روزهای افسردگی فاندبگیران ایرانی، بعد از قطع شدن بودجهشان، هوشنگ امیراحمدی، دلال ناکام ایرانی که گاهی مثل باد موضع عوض میکند، در گفتوگو با یک برنامه اینترنتی، ادعا کرده که «مقامات کشور از آرمانهای انقلاب عبور کردهاند.»
ادعایی که بیشتر به یک طنزپردازی شباهت دارد و ماقبل از نقد است. این اولین بار نیست که امیر احمدی، ادعاهایی اینچنینی مطرح میکند.
او گاهی در ادعای انقلابیگری، از کسانی که برای انقلاب هزینه دادند، جلو میزند و از پاپ هم کاتولیکتر میشود، گاهی هم برانداز میشود و پلاکارد «من براندازم» دست میگیرد.
نقطه مشترک این موضعگیریها، یک چیز است؛ به خطر افتادن منفعت او.
با منفعتطلبان همصدا نشوید
ادعای هوشنگ امیراحمدی یک وجه قابل توجه دیگری نیز دارد. این ادعا در شرایطی مطرح میشود که برخی جریانات اقلیت و تندرو، ادعاهایی مشابه را مطرح کردند
و برخی از این جریانات هم در مقابل افرادی که این اظهارات را به یک جریان خاص منصوب میکردند، سکوت کردند.
سکوتی که مشخص نبود نشانه تأیید است یا بیاهمیت دانستن ادعاها.
اما خروجی مطرح کردن چنین سخنانی متهم کردن مقامات کشور، دامن زدن به دوقطبیها و رادیکال کردن فضای سیاسی است.
همزمانی و مشابهت ادعاهای اینچنینی حالا از زبان چهرهای منفعتطلب، این سؤال را به وجود میآورد که آیا جریاناتی در داخل که این ادعاها را مطرح میکنند و به دنبال محکوم کردن مقامات کشور به کوتاه آمدن از مواضع انقلابیاند، متوجه هستند که ممکن است صداهایی در خارج از ایران برای دامن زدن به این اختلافات با آنها همراه شوند؟
در این موقعیت، طبیعتاً سه فرض مطرح میشود؛ یا این ادعاها آگاهانه و با نیت رادیکال کردن فضا مطرح میشود که حجت برای برخورد با آنها تمام است، یا از سردلسوزی است که آن هم درست در مقابل عقلانیت انقلابی قرار دارد.
فرض سوم هم این است که چون خواسته آنها پیش نمیرود، این مجوز را دارند که مقامات کشور را به غیرانقلابی بودن محکوم کنند.
متن کامل گزارش زهرا طیبی خبرنگار فرهیختگان را در سایت بخوانید
کنشگری قالیباف
نسبت ظریف؛ مصداق عقلانیت انقلابی
موضوع ظریف، هرچند روز یکبار به راس مسائل سیاسی و رسانهای کشور میآید. در این میان نام قالیباف هم معمولا در گوشه و کنار ماجرا شنیده میشود.
از طرفی وقتی قالیباف نسبت به غیرقانونی بودن این انتصاب اشاره میکند، بخشی از جریان اصلاحات به او حمله میکنند که پس وفاق چه شد و حتی برخی اظهارات تندتر.
از طرف دیگر، وقتی قالیباف جلوی افزایش تنش تا حد دادگاهی کردن رئیسجمهور برای این ماجرا را میگیرد، جریانی دقیقا برعکس گروه قبلی به او اعتراض کرده و صدای خود را در مجلس بلند میکنند.
اما همانطور که در گذشته توضیح دادیم، قالیباف در این ماجرا باید چندین جنبه را با هم حفظ و حراست کند. از طرفی باید شان مجلس و قانون را حفظ کند و نسبت به این انتصاب که حتما و قطعا غیرقانونی است، کنشگری فعال داشته باشد.
نشانهی غیرقانونی بودن این انتصاب هم ارسال لایحه از طرف دولت برای اصلاح قانون مربوطه و عدم امضای هیچ نامه و دستوری توسط ظریف در جایگاه معاونت راهبردی است.
اما از طرف دیگر، قالیباف به خوبی میداند که کشور درگیر مسائل مشکلاتی در داخل و خارج است و نباید سطح تنش سیاست داخلی در این وضعیت افزایش یابد.
ترکیب این دو امر میشود پیگیری برای ارسال نامه از طریق کمیسیون امنیت ملی به قوه قضاییه برای پیگیری ماجرا در آن قوه و جلوگیری از استفاده از ماده ۲۳۴ برای دادگاهی کردن رئیسجمهور به واسطه این انتصاب؛
او همچنین رایزنی برای خروج ظریف از دولت تا زمان مشخص شدن نتیجه لایحهی اصلاحی دولت را هم در دستور کار داشته و به نگاهداری -رئیس مرکز پژوهشهای مجلس- دستور داده تا به هیچ نامهای از معاونت راهبردی پاسخ ندهد.
درواقع قالیباف هم از جایگاه قانون به عنوان رئیس مجلس دفاع کرده و هم جلوی افزایش سطح تنش سیاسی در کشور را گرفته است.
در این میان، برخی اقدامات و اظهارات آقای ظریف حتما خارج از چارچوب اصولی است و نیاز به پاسخ از تریبون رسمی دارد و این هم وظیفه عقلانیت انقلابی است که نسبت به این موارد واکنش جدی و اساسی داشته باشد.
قدرت قوه مقننه در موضوع مربوطه تقریبا همینقدر است؛ حتی اگر ماده ۲۳۴ اعمال شود، بازهم در نهایت نتیجه آن یک نامه به قوه قضاییه برای درخواست از آن قوه در جهت دادگاهی کردن رئیس جمهور است و لاغیر؛
نامه کمیسیون مربوطه، تقریبا همین موضوع را بدون درخواست دادگاهی کردن، پیگیری کرده است.
مگر اینکه کسی معتقد شود بخاطر این ماجرا باید رئیس جمهوری که چند ماه پیش با رای مردم به این جایگاه رسیده را استیضاح کنیم.
امری که قطعا نه عقلانی است و نه میتواند اجرایی باشد. لذا توان و ابزارهای مجلس در این زمینه با حفظ مصلحتهای ملی و انقلابی در همین حد است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍قالیباف: کمیسیون امنیت ملی موضوع [ظریف] را به دیوان عدالت ارسال کرده است
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍قالیباف: برخی بجای برکناری ظریف به دنبال دادگاهی کردن رئیسجمهور هستند/ ظریف با شکایت مجلس و حکم ديوان عدالت اداری باید برکنار شود
رئیس مجلس در جمع فعالان فرهنگی جریان انقلاب (۱۴ دی ۱۴۰۳):
🔹در موضوع آقای ظریف دو نظر [در مجلس] وجود داشت؛ یکی اینکه رئیس جمهور را به دادگاه معرفی کنند اما این کار چه خاصیتی دارد؟
🔹 دوم اینکه از ظرفیت دیوان عدالت استفاده کنیم اکنون مجلس به دلیل انتصاب غیرقانونی ظریف به ديوان عدالت اداری شکایت کرده است که بر خلاف ماده۲۳۴ سریعتر نیز به نتیجه میرسد
🔹چرا با وجود راههای دیگر برای برخورد با انتصاب غیرقانونی ظريف؛ عدهای به دنبال دادگاهی کردن رئیس جمهور هستند؟
🔹گفتنی است بنا بر انتشار این کلیپ نبود اما اخیرأ یکی از نمایندگان تهران در یادداشتی موارد خلاف واقع را در موضوع ظریف به رئیس مجلس نسبت داده است با اینکه دکترقالیباف در جلسات رسمی و پشت تریبون بارها بر انتصاب غیرقانونی ظریف اشاره کرده و بر برخورد عاقلانه با آن تاکید کرده است از همین رو کلیپ فوق بعد از دو هفته منتشر شد
🔹قابل ذکر است همین افراد تا دو هفته بعد از ارسال گزارش کمیسیون امنيت ملي به دیوان عدالت اداری حاضر به پیگیری موضوع از دیوان و اعلام آن در رسانهها نبودند و اخیرا بعد از پیگیریها این افراد مطالبی را در این خصوص بیان کردند