eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
548 دنبال‌کننده
294 عکس
979 ویدیو
183 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ادمین @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حضور مسجد در زندگی کار فرهنگی، ابزارش فرهنگی اسـت و نه اهدافش؛ بلکه اهدافش می تواند و می باید عینی و اجتماعی و اقتصادی باشد؛ یعنی نمیشود گفت کار فرهنگی خودش هدف اســت، بلکه باید در خدمت جامعه باشـد که حتی اقتصاد جامعه هم اصلاح بشود. استاد صفایی حائری تعبیری دارند که داده ها از طریق ذهن وارد نهاد انسان می شود، از طریق مغز پردازش می شود ولی پذیرش آن از طریق اتفاق می افتد. دلالت عملی این مدل سیستمی که برای تاثیرگذاری ایشان ترسیم می کنند این است که اگر می خواهیم حرف ما بر روی جامعه مخاطب داشته باشد، پیش نیاز این امر ارتباط قلبی و عاطفی است. مهمترین راهکار این ارتباط قلبی کار است. اگر جامعه مخاطب شما تاثیر شما و دغدغه شما نسبت به مسائل عینی زندگیش (مثل اشتغال و اقتصاد و ازدواج و ...) برایش ملموس نباشد، ارتباط قلبی برقرار نخواهد کرد. که فقط به برای خواندن نماز می رود و بعد و قبلش دنبال کار خودش است، اش هم تاثیر اندکی بر روی مخاطب دارد یا چون تنها با فکر او ارتباط برقرار می کند این تاثیرگذاری نیست. اغلب مخاطبین به استدلالات کلامی افراد و میزان منطقی بودن یا غیر منطقی بودن آن خیلی کاری ندارند و بیشتر به دل نشستن کلام و متکلم پذیرش و میزان تاثیر گذاری آن را برایشان مشخص می کند. مساجد دهه اول انقلاب را اگر از دل محله حذف می کردی علاوه بر حیات دینی در حیات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محله تغییرات جدی ایجاد می شد، چون در همه این ابعاد مسجد دارای کارکرد بود. یعنی مردم مسجد را جزیی از زندگی خود فرض می کردند و در این فضا تاثیرگذاری نیز اتفاق می افتاد. ولی از وقتی که مسجد یک نقش حداقلی پیدا کرد و فقط به عبادات و مناسک بسنده شد و از وجوه دیگر اجتماعی و سیاسی فاصله پیدا کرد، حضور مردم هم کمرنگ شد. از اینرو باید در مسجد به نیازهای متنوع مخاطب توجه شود. گرچه اقامه نماز محور فعالیتهای مسجد است اما مسجد نمی تواند نسبت به وضعیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی محله و جامعه پیرامونش بی تفاوت باشد. مثلا می شود در مسجد به نیازهای علمی دانش آموزان، نیازهای اقتصادی طبقه محروم رسیدگی شود یا برای کاریابی جوانان محله، شکل گیری صندوق وام قرض الحسنه، برگزاری کلاس های معرفتی و نقش آفرینی سیاسی و فرهنگی اقداماتی صورت گیرد. مثلا اگر مردم می دانستند که حداقل صدای اعتراض شان در مسجد شنیده شود و محلی مدافع حقوق آن هاست، آنگاه همان طور که مسجد سنگر ایجاد انقلاب بود، سنگر حفط انقلاب و دستاوردهای آن هم می شد و در نتیجه؛ قبل از آنکه کار به کف خیابان بکشد، در مساجد و پایگاه های بسیج سازماندهی می شد. 📎پی نوشت: معبد در همه‌ی ادیان هست -که می‌نشینند در آنجا و عبادت میکنند- لکن مسجد با معابد مسیحی و یهودی و بودایی و بعضی جاهای دیگر که ما دیده‌ایم یا شنیده‌ایم متفاوت است. در مسجد، پیغمبر اکرم نمیرفت فقط نماز بخواند و بیرون بیاید؛ کاری که برای اجتماع پیش می‌آمد و مهم بود، صدا میزدند: اَلصلوٰةُ جامِعَة؛ بروید به سمت محل صلات؛ برای چه؟ برای اینکه راجع به مسئله‌ی جنگ مشورت کنیم یا خبر بدهیم یا همکاری کنیم یا بسیج کنیم امکانات را و بقیّه‌ی چیزها؛ و شما در تاریخ اسلام مشاهده میکنید که مساجد، مرکزی برای تعلیم بود؛ می‌شنویم و در روایات میخوانیم که در مسجدالحرام یا مسجدالنّبی حلقه‌ی درس زید و عمرو و بکر از نحله‌های مختلف فکری و مذهبی وجود داشت؛ معنای این خیلی متفاوت است با کلیسیا یا با کنیسه‌ی یهودی که فقط میروند آنجا، یک عبادتی میکنند و بیرون می‌آیند. مسجد پایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است. (رهبر انقلاب - ۳۱ مرداد ۹۵) eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809 sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang
💠 اجازه دادم غلط بکنید! 🚫 اشتباه کردم؟ پس برجام 2 و 3 ممنوع! ◀️ نه خامنه ای معصوم است نه خمینی معصوم بود؛ این یک تعارف یا اعتراف انتزاعی بدون التزام به لوازم واقعی نیست بلکه واقعا رهبران انقلاب رویکردها و تصمیماتی داشتند که یا اشتباه بود یا می توانست بهتر باشد، اما «در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم و به اصرار آقایون اجازه تجربه دادم» نکاتی دارد: 1⃣ آنها که فضای پایان دولت دهم و ابتدای دولت یازدهم را خواسته یا ناخواسته فراموش نکرده اند می دانند برخی جریانات با همراهی مراجع و با حمایت بدنه ، معتقد به «معجزه مذاکره» بودند و تنها عده ای با حمایت مخالف اجماع نخبگانی و انتظار عمومی بودند! 🔸 با حمایت اکثریت طبقه متوسط به بالا و جذب بخشی از طبقه مستضعف، با شعار مذاکره و تعامل بر رقیب مذاکره نابلد! و البته رفقای پیروز شد، جریان هم که تحت تأثیر حواشی خودساخته و فشارهای جناحی مخالفین، از آرمان گرایی اولیه دور شده و به گفتگو و مذاکره تمایل نشان می داد. 🔸 در این شرایط که یک جریان فرصت تاریخی تحقق دولت اسلامی را بر باد داد و زمینه را برای جایگزینی دولت لیبرال فراهم کرد و یک جریان قدرت خواه منفعت طلب از این فرصت سوء استفاده کرد، رهبر انقلاب ضمن تأکید مکرر بر به مذاکره، با اکراه و اجبار به و «اجازه تجربه یک اشتباه قابل پیش بینی» دادند و البته تلاش کردند با کمترین هزینه انجام شود. 🔸 قبل و حین که جو سیاسی اجتماعی شدیدا مایل و معتقد و منتظر برجام و میوه هایش بود و منتقدان دلواپس کاملا بایکوت و سرکوب می شدند و بهاری ها یا هر تلاشی را بی فایده می دانستند و یا همراهی می کردند؛ علاوه بر مسرور مغرور به پیروزی بزرگ بدون جنگ! از _قالیباف و لاریجانی و صفارهرندی و ولایتی و.._ تا _عزیز جعفری و محسن رضایی و فیروزآبادی و.._ تا _مکارم و جوادی آملی و صافی و وحید خراسانی و..._ برجام را موفقیت مهمی می دانستند و چنان گفتند تا رهبری تبریک را «بی معنی» دانستند! برخی ها هم یا تبریک می گفتند و یا گله میکردند «چرا از درخواست برای برقراری رابطه عادلانه با استقبال نشد اما با کمترین هزینه انجام داد؟» 🔸 تا پایان دولت یازدهم و آشکار شدن نشانه های شکست برجام و حتی در انتخابات 96 جو غالب هرچند سرخورده و بی رمق اما همچنان توجیه گر و حامی برجام بود و دولت برجامی از برکات آتی مذاکره سخن میگفت و حتی رقبای روحانی از تا از نقد کردن صحبت میکردند و مخالفت جدی ای با اصل برجام نشد چون جو جامعه همچنان نگاه نسبتا مثبتی به برجام داشت و مخالفت با آن منجر به ریزش آراء می شد. 🔸 اخیرا با باور دیرهنگام «خسارت محض» بودن برجام؛ دلواپسی ها ایجاد و تبریکات فراموش و برجام ستیزی مد شد! هرچند هنوز برخی برجام را خوب و دولت را ناتوان در استفاده و خود را توانا، و برخی دلواپسان و رهبر را مانع «موفقیت بیشتر » می دانند! 🔸 شاید یک حکمت هوشمندانه اعتراف به اشتباه بودن «اجازه تجربه اشتباه» همین باشد؛ حجت بر این ها که از به اشتباه بودن برجام طفره می روند تمام شود و آن ها که در کمین نکته ای برای تضعیف رهبری نشسته اند، با شنیدن ندای رهبری، شتابناک بر طبل خطاکار بودن ولی فقیه بکوبند غافل از آنکه دارند به اشتباه بودن خود اعتراف می کنند! 🔸 رهبرانقلاب که در تمام مراحل مذاکره به عنوان و حتی سرسخت برجام معرفی می شد، حالا از اشتباه «فرصت اشتباه دادن به دولت و حامیان» سخن می گویند مانند پدری که علیرغم میل و علم و تجربه خود و به اصرار خانواده ماشین را در اختیار پسر بدسابقه کم توان می دهد و پسر سرمستانه و با تشویق خانواده و بی توجه به راهنمایی های پدر در میانه بیراهه بن بست پرآوار ماشین را به کوه می کوبد! و حالا پدر دلسوزانه تذکر می دهد اشتباه کردم که به اجبار و اصرار شما تن دادم، تا شاید دیگر چنین تجربه ای را تکرار نکنید، پسر خاطی و خانواده حامی باید قدرناشناس باشند که پدر را مقصر حادثه معرفی کنند! 2⃣ فرضا فرمودند شخصا اشتباه کردم به «اکثریت جامعه و دولت قانونی» اجازه اشتباه دادم و باید سختگیرانه و با «حکم حکومتی» نظر درست خودم را بر شما تحمیل می کردم! این اعتراف به ایشان و مطالبه ولی فقیه است که همیشه منتقد آن بودید! فرضا یک اشتباه رهبر اثبات شد؛ شما که کارنامه تان مملو از اشتباه است چطور مدعی منجی گری هستید؟ با ذره بین دنبال اشتباهات شخصی گشتن اعتراف به شدیدا کم اشتباه بودن اوست! 🔗پ.ن یادداشتی درباره حاشیه سازی شما نوشتم! ✍ کیوان سلیمانی @Kolbe_Andishe_Farhang
هدایت شده از مستضعفین تی‌وی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برادر عزیز! یا شغل ایجاد نکردی یا عدد و رقم سرت نمی‌شود! 📌 پاسخ سال گذشته جهانگیری به ادعای امروز درباره ایجاد 2،700،000 شغل! 🎬 @Mostazafin_TV
💠مانیفست نواصلاح طلبی دوشنبه ۲۴ اردیبهشت، آقای رییس جمهور سابق، در واکنش به نامه اعلام دلایل رد صلاحیتش در انتخابات خبرگان، طی یک نامه سرگشاده تفصیلی به آن واکنش نشان داد. تحلیل محتوای این رنجنامه مکتوب که به جای ، خطاب به مردم بویژه حامیانش در انتخابات های ۹۲ و ۹۶ نوشته شده بود را می توان در چند سطح مدنظر قرار داد. سطح نخست آن پاسخ هایی است که به اتهامات خود داده و از موقعیت خود دفاع نموده و از موضع مدعی، برخی از آنها را از افتخارات خود نیز دانسته است. اما در سطحی بالاتر نامه روحانی را می توان به تعبیر کرد که در عصر و در دوران بازنشستگی سیاسی ادعای رهبری جریان انتقادی را مطرح ساخته و همزمان، قدمت کنش‌گری هایش را مساوی با قدمت جمهوری اسلامی و در تراز یکی از بنیانگذاران آن معرفی می کند و در مقام یک عالیجناب و پدرخوانده سیاسی، فراتر از رسیدگی به اتهامات خود، حقوق استیفا نشده و را مطالبه می کند. بیانیه روحانی، آشکارا اعلام نامزدی او برای رهبری جریان در قابل تصور - است که در آینده نزدیک و در احتمال خودنمایی دارد. روشن است که روحانی نه از موضع یک نامزد احتمالی که از جایگاهی بالاتر و در مقام رهبر یک جریان سیاسی و فکری درصدد احیای رای ۲۳ میلیونی خویش به سود گفتمانی است که در چالش های کنونی مشارکت و کارآمدی ممکن است بر سپهر سیاسی کشور حاکم شود. بی شک چالش های روحانی در این مسیر فراوان است که از جمله آنها می توان به باورپذیری چنین جایگاهی از سوی جامعه گریزان شده از سیاست از یکسو و کنش‌گران اصلاح طلب معتدل و پذیرش روحانی به عنوان بدیل خاتمی از سوی دیگر اشاره کرد. چنانکه پیش از این، افرادی چون با طرح جایگاه رابط با رهبر انقلاب، ادعای برادرخواندگی اصلاح طلبان را مطرح نموده بودند که با واکنش سردی روبرو شد. در کنار این دو چالش، مخالفت و مقاومت طیف رادیکال اصلاحات از یکسو و رد و طرد مخالفان سیاسی و فکری روحانی از سوی دیگر نیز قابل تامل خواهد بود. در گام مهم آخر نیز پذیرش روحانی به عنوان زبان تازه جریان منتقد و به رسمیت شناختن این نقش از سوی مقامات عالی نظام بزرگترین چالش سیاسی اوست که می تواند به او عمر سیاسی تازه ای ببخشد یا بازنشستگی اجباری او را نیز رقم بزند. ✍محمدرضا اخضریان کاشانی 🔗نامه حسن روحانی خطاب به ملت ایران در رابطه با ردّصلاحیت توسط شورای نگهبان B2n.ir/h83583 @Kolbe_Andishe_Farhang