eitaa logo
| معماری هجری |
446 دنبال‌کننده
217 عکس
108 ویدیو
3 فایل
معماری یعنی تحقق ظرف حیات انسان؛ انسانی که غایتش عبد بودن است ارتباط @AG_094
مشاهده در ایتا
دانلود
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 وقتی یک مسجد از کارکرد عبادی خود خارج می شود، و به یک موزه و بنای تاریخی صرفاً توریستی تبدیل می شود، مانند بتکده ها و آتشکده ها. 🔹 این مسجد در شیراز روزانه با حضور ده ها زن و مرد توریست غیرمسلمان، ملوث می شود، دریغ از رعایت احکام و حرمت مسجد. 👆 شلوغی مسجد نصیرالملک شیراز همه در حال پر کردن آلبوم اینستاگرامی! @Hasanabbasi_students
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓برکت از آسمان و زمین چطور می‌جوشد؟ 🏘 معماری هجری @MemariHejri_ir
تمدن اسلامی در دو قاب ایرانی و یمنی 🔹وجه اصلی تمدن اسلامی، خداباوری و تجلی آن در اجزای مختلف سبک زندگی (از جمله معماری) است و از مهمترین شاخصه‌های این خداباوری در معماری اسلامی، تواضع سایر ابنیه شهر در برابر بقاع متبرکه است؛ تواضعی که به نوعی، تجلی معمارانه این آیه بود: "ياأيها الذين آمنوا لَا ترفعُوا أَصْواتَكم فوقَ صوتِ النبی: ای مؤمنان، صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر مکنید"(حجرات/۲). این نوع شهرسازی، نتیجه ادب معمارانه نسبت به بیوت الهی بود که در شهر سنتی، تنها آنها اجازه ارتفاع و رفعت داشتند: "فی بيوتٍ أَذن اللَّه أَن تُرفع وَيُذكرَ فيها اسمُه: بیوتی كه خدا رخصت داده كه رفعت يابند و نامش در آنها ياد شود"(نور/۳۶). 🔹حالا لطفا دو تصویر فوق (راست یمن و چپ ایران) را ملاحظه فرموده و ببینید که در هر دو، چطور ادب معمارانه رعایت می‌شده است. ادبی که در معماری متراکم و بی‌ادب معاصر، نشانی از آن دیده نمی‌شود. 🔹جالب آنکه این ادب، علاوه بر فرم و ارتفاع، در تونالیته و رنگ‌بندیِ شهر نیز رعایت می‌شد؛ به نحوی که سیما و منظر عمومی شهر، کاملا یکدست و همرنگ بود به جز یک استثنا که آن هم بقاع متبرکه بود (تصاویر را بنگرید). لذا در تمدن اسلامی، تمام ابنیه، چه به لحاظ ارتفاع و فرم و چه به لحاظ تونالیته، نسبت به ابنیه مذهبی تواضع معمارانه داشتند و همگی با تواضع و سکوت رنگی در مقابل رنگ‌بندیِ بقاع متبرکه، بستری بودند برای تجلیِ معمارانه‌ی "صِبغة اللَّه ومَن احسنُ مِن الله صِبغه: رنگ خدا و چه رنگی از رنگ خدا بهتر است؟"(بقره/۱۳۸). بلد طیب/کانال دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
✅ عکسی دیدنی از نماز جماعت در روستایی در بنگلادش @Hasanabbasi_ir
معماری؛ قیمت یا بهاء؟! 🔹سوم اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ بهایی است و هفته اول اردیبهشت را می‌توان هفته معماری قرآنی نامید. «معماری مضطرب وحشی بی‌نظم» یکی از تعابیر رهبر انقلاب در نقد معماری مدرن است. تفاوت معماری قرآنی و معماری مدرن را می‌توان با نگرش‌های مختلفی بیان کرد. 🔹معماری نور در مقابل معماری نار، معماری قلبی و فؤادی در مقابل معماری صدری و شغافی، معماری اُنسی در مقابل معماری وحشی، معماری اطمینان و تثبیت در مقابل معماری مضطرب و هواء، معماری سکینت در مقابل معماری حمیّت و شهوت، و معماری توحیدی در مقابل معماری تثلیثی برخی از تفاوت‌های این دو پارادایم است. 🔹اما از زاویه دیگری هم می‌توان این تفاوت را روشن کرد: معماری قیمت‌محور یا معماری بهاء‌محور. معماری قیمت‌محور معماری‌ای است که در آن، معماران به‌دنبال نفع حداکثری خود هستند اما معماری بهاءمحور معماری‌ای است که معماران به‌دنبال فلاح هستند. معماری قیمت‌محور معماری پارادایم کسب است و معماری بهاءمحور معماری پارادایم رزق. 🔹معماری قیمت‌محور معماری‌ای است مبتنی‌بر کالاانگاری همه‌چیز. اما معماری بهاءمحور معماری‌ای است مبتنی‌بر ارزش معنوی هرچیز که فراتر از ارزش پولی آن است. معماری قیمت‌محور، پول‌مبناست اما معماری بهاءمحور، برکت‌مبناست. معماری قیمت‌محور منبعث از تلقی‌های اقتصاد مدرن است اما معماری بهاءمحور منبعث از الگوی معیشت قرآنی. معماری قیمت‌محور در خدمت بطرت و سرمستی مترفین است اما معماری بهاءمحور در خدمت فطرت همه انسان‌های آزاده. 🔹شیخ بهایی، بهاءمحور بود اما معماران مدرن، قیمت‌محورند.‌ یکی از راه‌های نجات بشر از ظلمات متکثر جهان مدرن، نجات از نظام معماری قیمت‌محور است؛ معماری‌ای که حقیقت انسان و ظرفیت شکل حیات فؤادی وی در آن گم است و صرفاً از زاویه حیوان‌انگاری انسان، مسکن و شهر وی را می‌سازند. معماری مدرن انسان را حیوان، مسکن را طویله، و شهر را جنگل حیوانات می‌داند. یکی از نتایج این تلقی را می‌توان در این حجم عظیم مشکلات فرهنگی و اجتماعی دید. نجات از این پارادایم منوط به اصلاح نظام مفاهیم در علم معماری است و این نیز منوط به بازگشت به مفاهیم و مفاقیه قرآن حکیم است ان‌شاءالله. ✍️ اندیشکده تثبیت| سید امیر حسینی @tasbit1444
🔰 فضا ظرف زیست انسان و معماری اسلامی خلق فضایی برای عبودیت معبود یگانه است. به این معنی که انسان در این فضا ناخودآگاه به ربوبیت و برتری و رحمانیت و رحیمیت و وحدانیت و تمام صفات الهی تمکین کرده و دم به دم فضای ذکر، او را به سوی عالم ملکوت سوق دهد. ✅ امکان خلق چنین فضایی تنها زمانی وجود دارد که ایده‌های اصیل ناشی از وحی الهی جایگزین مخلوقات ذهنی بی‌اساس شوند. ✅ یعنی هویت فضای معمارانه می‌بایست به عالمی بالاتر از صرفا فیزیک و مادیات متصل بشود تا امکان سیر و سلوک ملکوتی انسان در مکان پدید آید و الا همان حب و بغض‌های شخصی معمار که محدود به عالم ماده است، کاربران را زمین‌گیر کرده و برترین حسی که به انسان دست می‌دهد، نهایتا آسایش معمولی فیزیکی در فضا است. 🟣 امروز روز بزرگداشت شیخ بهایی‌ یکی از زعمای ۶۱ گانه شیعه اثنی عشری و یک حکیم گرانقدر است. یک عالم ربّانی. ⭕️ معماران عزیزی که امروز را روز خود می‌دانند، توجه کنند روز بزرگداشت یک عالم شیعی است و نه یک معمار مدرنیست که تنها اصولی که یاد گرفته و به اجرا در می‌آورد، اصول معماری مدرن، با مبانی اومانیستی و منقطع از عالم وحی و محدود به فیزیک ساختمان است ✅ در واقع مسیری که شیخ بهائی رفته درست عکس بنیانگذاران یهودی معماری مدرن می‌باشد. ⁉️ شما کدام مسیر را طی می‌کنید که لایق تبریک گفتن این روز باشید؟ ✍🏻 ه.بالاپور 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk
🚫 مدرنیست‌ها دقیقا خلاف جهتی را رفته‌اند که شیخ بهایی رفته بود. ✅ شیخ بهایی یک آخوند بود. یک عالم ربانی و یک حکیم. لاجرم معماری حکیمانه می‌کرد و ماندگار شد. این با سلبریتی بودن بسیار متفاوت است. 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk
61.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در عصر صنعت، در اروپا و امریکا، مجتمع‌های مسکونی در قالب انبوه‌سازی تهیه شد. اروپا کوچک است و مردم زیادی پس از جنگ جهانی در آن آواره شده بودند و نیاز به مسکن داشتند. لذا انبوه‌سازی رونق گرفت. اما پس از مدت کمی، شاید کمتر از دو دهه، آسیب‌های آپارتمان‌سازی خود را به شدت نمایاند و بیشتر این ساختمان‌ها تخلیه و تخریب شدند. ⚠️ یعنی حتی در اروپای کوچک هم که نسبت بین جمعیت و وسعت باید کمتر باشد، این نوع ساختمان‌سازی با توجه به مشکلاتی که ایجاد می‌نمود محدود شد و تعداد زیادی از آن‌ها تخریب شدند. ❌ متاسفانه اما در ایران وسیع، مخصوصا در شهر پر جمعیت و بزرگی همچون تهران و البته در سایر شهرهای بزرگ، این شیوه ساختمان‌سازی تازه بیشتر مورد استفاده قرار گرفت. 📛 اکنون غرب تهران از شهرک اکباتان تا نیمه‌های راه کرج، چنین ساختمان‌هایی در حال ساخت و ساز هستند. ‼️ این ساختمان‌‌ها به دلیل ایجاد بزه‌کاری و افسردگی و دلمردگی در ساکنین، و عدم ایجاد ارتباط اجتماعی میان آنها، در زمره مسکن‌های بدی که قابلیت تخریب شدن بخاطر آسیب‌های متعددشان را دارند؛ به حساب می‌آیند. ‼️ این‌که دولت‌ها از دولت سازندگی تا‌کنون اصرار بر این دارند که هرجا سخن از مسکن‌سازی به میان میاید انبوه‌سازی کنند جای بسی تعجب دارد. ✅ بجای انبوه سازی میتوان از مسکن‌های مولد که خانواده و محله محور هستند استفاده نمود. دقت شود ما زمین به اندازه کافی داریم. برای بیش از ۱۰۰ میلیون انسان. ✅ دولت‌ها همچنین اگر بفکر ازدیاد جمعیت هستند باید فکری بحال مسکن دور از محیط آپارتمان بکنند. 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk
🔴 کاور هفته نامه اکونومیست: سرتیتر: ALL GROWN UP Saudi Arabia's surprising transformation 🔰 همه با هم قد کشیده‌اند! تحول شگفت انگیز عربستان سعودی یکی از مهمترین جنبه‌های تحولات اجتماعی در حوزه مدرن، پست مدرن و ترنس مدرن، تحولات معماری و شهرسازی‌ست. چرا که تغییر پوشش و سبک زندگی مردم و به دنبال آن سایر تحولات فرهنگی سپس سیاسی و اقتصادی، بدون تغییر در معماری و شهرسازی بسیار سخت و حتی غیر ممکن می‌نماید. حال اینکه با تغییر سبک معماری و شهرسازی اغلب نصف مسیر طی شده است و معادلات بسیار ساده‌تر می‌شوند. 🍛🍾برای فهم بهتر این موضوع میتوان مثالی زد: میل کردن پلو در بشقاب بسیار روان‌تر و ساده‌تر از پلو خوردن در پارچ آب است. 👈🏻 ظرف پلو بشقاب است. ظرف آب، پارچ. پس اگر همه بشقاب‌ها جمع شوند و بجای آن‌ها پارچ قرار داده شود، راحت‌تر آن است که مایعات میل شود. همینطور است معماری و شهرسازی به عنوان ظرف زندگی انسان‌هایی که مظروف این ظرفند. پس اگر می‌خواهیم مدل مظروف طبق میل ما تغییر کند، باید ظرف را به میل خود تغییر دهیم. ✅ با تغییر ظرف و مظروف، ظرفیت‌ها هم تغییر می‌کنند. یعنی ما با تغییر ظرف میتوانیم برای خود ظرفیت ایجاد کنیم. 🔸 تحولات شگفت‌انگیز عربستان سعودی به نفع اسلام امریکایی و سکولاریسم مطلق اجتماعی در این پارادایم تعریف می‌شود. 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk
🔰 از کلاه پهلوی تا ویژن ۲۰۳۰؛ تمدن بدون ایمان؛ یک سناریوی تکراری، داستانی که مدرنیته بارها تکرار می‌کند ادامه در پست بعد: 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk
🔰 از کلاه پهلوی تا ویژن ۲۰۳۰؛ تمدن بدون ایمان؛ یک سناریوی تکراری، داستانی که مدرنیته بارها تکرار می‌کند 🌇 مدرنیته گاهی با چکمه، گاهی با کراوات، گاهی با شمشیر طلایی، گاهی با کنسرت و برج می‌آید. ولی مقصود یکی است: تغییر ذائقه‌ها و سپس ریشه‌ها با قرار دادن مدرنیزاسیون رضاخانی و بن سلمانی در کنار هم، بنظر می‌رسد هردو در بستر زمان و مکان متفاوت، یکی معاصر متقدم و دیگری معاصر متاخر، دو بخشی از یک سناریوی تکراری‌اند. ولی کنش‌ها شباهت دارند و به یک سرانجام می‌رسند. یکی عمامه را کنار گذاشت و کلاه پهلوی را اجبار کرد؛ وان دیگری عبای رسمی را حفظ کرد اما با نئون‌های صورتی و ویژن ۲۰۳۰، لباس معنویت را از شهر برداشت!! (هرچند معنویت منحرف وهابی رستگاری ندارد اما تغییرات اینجا مد نظر هستند) هر دو تصور کردند توسعه یعنی واردات آسفالت، فولاد و سلبریتی!! رشد یعنی کنار گذاشتن گذشته و ساختن آینده‌ای بی‌تاریخ و بی‌معنا. یکی به نام «تمدن بزرگ ایران»، دیگری «تمدن نوین عربی». هر دو بازتاب دیدگاه‌هایی‌اند که قبله‌شان نه کعبه، نه قدس؛ بلکه لندن یا واشنگتن است. قرآن درباره کسانی که این‌گونه رفتار می‌کنند میفرماید: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ» (و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید، می‌گویند ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم.) اما در واقع «مُفسدون»ند؛ چرا که اینها کسانی‌اند که شب را روز و باطل را حق جلوه می‌دهند. ایمان اگر به کار نیاید، باید در گوشه موزه‌ها خاک بخورد. 🕋 🕌 رضاخان مسجد را به سربازخانه تبدیل کرد، محمد بن‌سلمان مسجدالحرام را در سالن‌های کنسرت به عنوان تزئینات دکوری قرار داد و آن را تا حد یک مکعب پایین کشید و خوار کرد! یکی حجاب را ممنوع کرد، دیگری آن را بی‌معنا ساخت و زنان با حجاب را در کنسرت به رقص درآورد!! هر دو با آنچه ستون تمدن است یعنی ایمان، قرآن و حفظ پیوندهای بین نسل‌ها مشکل داشته‌اند. وقتی هویت در لباس نظامی یا عبای رسمی در کنفرانس‌های سرمایه‌گذاری جستجو شود، نتیجه دولتی است که مردم را با وعده پیشرفت سرگرم می‌کند اما روح آنان را در آینه الله نمی‌بیند. تمدن بدون نور وحی، همان تاریکی مدرنیته است؛ ظاهری برّاق و لوکس و باطنی تو خالی. هیچ تمدنی با بتن مسلح و سازه‌های عظیم ساخته نشده که پایدار بماند، نمونه بارزش یکی از عجایب هفتگانه جهان. تمدن مصر باستان. در حقیقت آن تمدنی پایدار است که بر اساس بندگی ساخته شود. هر که بندگی را از جامعه بگیرد، حتی اگر برای تک‌تک مردم کاخ بسازد، سقوط میکند. 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk
📌 آینده‌ای مبهم برای معماری در عصر هوش مصنوعی ✍️ تحلیلی بر فروپاشی نظام آموزشی معماری و ورود AI به میدان طراحی 🔍 معماری، دانش یا فقط یک پرامپت؟ آینده معماری، با ورود گسترده هوش مصنوعی به عرصه طراحی، در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است. روزگاری نه چندان دور—مثلاً همین یک دهه پیش—دانشجویان معماری با زحمت و عرق‌ریزی ذهنی سعی می‌کردند پروژه‌های خود را طبق استانداردهای قدیمی آموزشی و بر اساس آموزه‌های دانشگاهی انجام دهند. اما از حدود ده سال گذشته، با رشد فرهنگ برون‌سپاری، پروژه‌های معماری نیز همچون پایان‌نامه‌ها و مقالات، به تدریج از دستان دانشجویان خارج و به بازار آزاد سپرده شدند. در ابتدا این خدمات گران بودند و نه برای همه دست‌یافتنی، اما کم‌کم با ارزان شدن قیمت‌ها و رواج نسخه‌های کپی‌شده، این بازار سیاه گسترده‌تر شد. 🎓 امروز، اساتید، داوران و مدیران گروه‌ها به‌خوبی می‌دانند که اکثریت پروژه‌ها کار خود دانشجو نیست. نشانه‌اش؟ تکرار یک طرح خاص در پروژه‌های متعدد دانشجویان مختلف؛ یا ناتوانی کامل دانشجو در توضیح حتی یک جمله درباره کاری که ظاهراً خودش انجام داده است. 📉 دانشگاه در مقام فروشنده‌ی مدرک؟ دانشگاه‌ها که با پول زنده‌اند، نمی‌توانند با مشتریان خود (دانشجویان) ستیز کنند. پس در برابر تخلف فراگیر، سکوت اختیار می‌کنند و نمره قبولی را با چشمان بسته امضا می‌زنند. اما حالا، با ورود پرسر و صدای هوش مصنوعی، حتی دلالان پروژه نیز آرام‌آرام کنار گذاشته می‌شوند. کافی است یک "پرامپت" خوب نوشته شود، باقی کار را هوش مصنوعی انجام می‌دهد: از طراحی یک پلان پیچیده تا نگارش مقاله‌ای پر از منابع. 📌 نکته تلخ‌تر اینکه: نه دانشگاه فکری برای این وضعیت دارد، نه دانشجو اراده‌ای برای یادگیری. 📚 سوال اساسی: آیا مدرک معماری هنوز ضرورتی دارد؟ امروز دیگر کمتر کسی برای یادگیری معماری به دانشگاه می‌رود. هدف، فقط "مدرک" است—آن هم مدرکی که جز ارزش صوری چیزی ندارد. در چنین شرایطی، آیا واقعاً نیاز هست که کسی برای طراحی، مدرک آکادمیک معماری داشته باشد؟ جواب کوتاه و صریح: خیر. 🧱 چون در بسیاری موارد، نه طراحی به دست معمار انجام می‌شده و نه تصمیم‌گیری نهایی بر عهده او بوده. بقال یا بنگاه‌دار، نقشه‌اش را خودش می‌کشیده و اگر هم اتوکد بلد بود، نیازی به معمار نداشت. اکنون نیز اگر تنها مهارت معماران جوان، "پرامپت دادن" به هوش مصنوعی باشد، دیگر هیچ مزیتی نسبت به کارفرمای عادی نخواهند داشت و حتی خودِ AI هم این کار را می‌تواند انجام دهد. 🧠 تنها مسیر بقا: تفکر پشت طراحیست هوش مصنوعی، برخاسته از بطن فلسفه غرب است. فلسفه‌ای که به‌زودی بر تمام شئون هنر، معماری و حتی زندگی روزمره سایه خواهد افکند. در آینده نزدیک تنها کسانی در این میدان باقی خواهند ماند که مبانی فکری و فلسفی و حِکمی را بشناسد و بتوانند هوش مصنوعی را به خدمت افکار خود درآورند، نه اینکه خود اسیر آن شوند. ⚠️ اما آیا چنین شناختی در میان نسل جدید دیده می‌شود؟ متأسفانه نه. بیشتر دانشجویان، تنها به ابزار وابسته‌اند، بدون آنکه ماهیت آن را بفهمند یا مسیر فکری مشخصی داشته باشند. 🔚 سخن پایانی اگر راهی برای نجات معماری در عصر AI باقی مانده باشد، آن راه از "تفهم و تفکر" عبور می‌کند، نه صرفاً مهارت‌های فنی یا تکنولوژیک و یا "توهم" 📣 در آینده بسیار نزدیک رقابت حقیقی میان کسانی است که میتوانند تفکر عمیق و تفهم و بالاتر در جهان‌بینی اسلامی تفقه را پیشران طرح تولید شده قرار دهند. نه صرفا کسانی که بتوانند از تکنولوژی بهره ببرند. چرا که در آن صورت برده تکنولوژی خواهند شد. نکته قابل توجه اینجاست که تنها فکری میتواند متمایز و نجات دهنده باشد که از حکمت الهی سرچشمه بگیرد و نه فلسفه غرب. یعنی در حقیقت هیچ راه نجاتی بجز بازگشت به معارف الهی وجود نخواهد داشت. ✍🏻 ه. بالاپور 🔻ایتا و تلگرام🔻 @Maalekalmolk