اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را!
اکنون بنگر حیرت عقل را و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند... راحلان طریق عشق میدانند که ماندن نیز رفتن است، جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی، و این اوست که ما را کشکشانه به خویش میخواند.
📚فتح خون
✍ سیدالشهدای اهل قلم، سید مرتضی آوینی
#قطره
#آوینیخوانی
عبدالله بن جعفر طیار، شوی زینب کبری (س) نیز دو فرزند خویش ـ «عون» و «محمد» ـ را فرستاد تا به موکب عشق بپیوندند و با آن دو، نامهای که در آن نوشته بود: «شما را به خدا سوگند میدهم که از این سفر باز گردی. از آن بیم دارم که در این راه جان دهی و نور زمین خاموش شود. مگر نه اینکه تو سراج مُنیر راهیافتگانی؟» ... و خود از عمرو بن سعید بن عاص درخواست کرد تا اماننامهای برای حسین بنویسد و او نوشت.
راوی: عجبا! امام مأمن کرهٔ ارض است و اگر نباشد، خاكٔ اهل خویش را یکسره فرومیبلعد، و اینان برای او اماننامه میفرستند... و مگر جز در پناه حق نیز مأمنی هست؟
📚فتح خون
✍ سیدالشهدای اهل قلم، سید مرتضی آوینی
#قطره
#آوینیخوانی
هدایت شده از کتابخانهٔ نیمهشب
بهترین دوستِ انسان، انسان است؛ نه کتاب.
کتابها، تا آن حد که رسم دوستی و انسانیت بیاموزند، معتبرند؛ تا آن حد که مثل دریایی مرده از کلماتِ مرده، تو را در خود غرق کنند و فروببرند.
تو در کوچهها انسان خواهی شد؛ نه در لابلای کتابها. تو در کوهها، در جادهها، و در کنارِ ستمدیدگانِ واقعی، رسم زندگی را یاد خواهی گرفت؛ نه با غوطهخوردن در آثاری که در اتاقهای دربسته نوشته شده و نویسندگانش هرگز نسیم را ندانستهاند و قایقی در تنِ طوفان را.
📖 یک عاشقانه آرام
👤 نادر ابراهیمی
#قطره
از زمستان پیاپی به بهارم برسان
بر لبم عرض سلام است به یارم برسان...
-حمیدرضا برقعی
#شیفت_شب
1.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش صادقانه بنده وقتی یکی میگه وقتت رو با کتاب خوندن تلف نکن:
هدایت شده از برش کتابهای نورهای بیبدیل📚
🔰حضرت امام رضا علیه السّلام مى فرمایند:
هر کس مصیبت ما را به یاد آورد و به جهت آنچه در حقّ ما روا داشته شده اشک بریزد،
در روز قیامت همراه ما و در درجه ما خواهد بود.
و هر کس مصیبت ما را به یاد دیگران آورد و خود بگرید و دیگران را بگریاند، چشم او در روزى که دیدگان گریان است، نخواهد گریست.
و هر کس در مجلسى بنشیند که امر ما در آن إحیاء میگردد، قلبش در روزى که قلب ها مى میرد، نخواهد مرد.»
اى خرگه عزاى تو این طارم کبود لبریزِ خون ز داغ تو پیمانه وجود
وى هر ستاره قطره خونى که عِلویان در ماتم تو ریخته از دیدگان فرود
📚کتاب #نور_مجرد ج۱، ص۲۰۰
https://eitaa.com/boresh_ketabha
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اولِ شب درِ صبح باز باشد
عجب است اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت
که محب صادق آن است که پاکباز باشد
به کرشمهٔ عنایت نگهی به سوی ما کن
که دعای دردمندان ز سرِ نیاز باشد
سخنی که نیست طاقت که ز خویشتن بپوشم
به کدام دوست گویم که محل راز باشد
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی
تو صنم نمیگذاری که مرا نماز باشد
نه چنین حساب کردم چو تو دوست میگرفتم
که ثنا و حمد گوییم و جفا و ناز باشد
دگرش چو بازبینی غم دل مگوی سعدی
که شب وصال کوتاه و سخن دراز باشد
قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
اگر از بلا بترسی قدم مَجاز باشد
- سعدی علیهالرحمه
گاهی علم انسان را به جهنم میفرستد؛
گاهی علم توحید انسان را به جهنم میفرستد...
اگر بخواهد کسی تهذیب بشود، با علم تهذیب نمیشود؛ علم انسان را تهذیب نمیکند. گاهی علم، انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علم توحید انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علمِ عرفان انسان را به جهنم میرساند؛ گاهی علم فقه انسان را به جهنم میفرستد؛ گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم میفرستد. با علم درست نمیشود. تزکیه میخواهد - یُزَکّیهِمْ - تزکیه مقدم است بر همه چیز. طلبهای که در مدرسه درس میخواند، همدوش با درس، همقدم با درس تزکیه لازم دارد. امام جمعهای که میخواهد هدایت کند مردم را، باید تزکیه خودش را کند تا بتواند هدایت کند. دولتی که بخواهد مردم را وادار به کار خوب بکند باید تزکیه بکند خودش را.
عارفی که بخواهد مردم را به معارف الهیّه دعوت کند، تا خودش را تزکیه نکند این قدرت را ندارد. فیلسوفی که بخواهد توحید را به مردم بیاموزد، تا این خصیصه شیطانی در او هست، این عمل را نمیتواند انجام بدهد؛ یعنی، زبان، زبان شیطان است و توحید میگوید و دل، دل شیطان است که توحید را دریافت کرده است، و قلب، قلب شیطان است که فقه را آموخته و فقه را تعلیم میکند. تا این خصیصه هست، تمام امور لنگ است در اشخاصی که بخواهند خودشان را تهذیب کنند، یا اشخاصی که بخواهند جامعه را تهذیب کنند.
- صحیفه امام ج۱۹ ص ۱۳۴
#امام_شناسی
به رويم باز کن ميخانۀ چشمي که بستي را
ز رندي مثل من، پنهان نبايد کرد مستي را
نمي آيد به چشمم هيچ کس غير از تو، اين يعني؛
به لطف عشق تمرين مي کنم «يکتاپرستي» را
شکوه آبشاران با غرور کوهساران گفت
فروافتادن ما آبرو بخشيد پستي را
در اين بازار بي رونق، من آن ساعت شدم محتاج
که با ثروت عوض کردم غناي تنگدستي را
به تن تبعيد شد روح عدم پيماي من اي عمر!
بگو بر شانه بايد برد تا کي بار هستي را؟
- اکنون؛ فاضل نظری
#قطره
تا کم نشوی و کمتر از کم نشوی
اندر صف عاشقان تو محرم نشوی
-نجمالدین رازی رضوان الله علیه