eitaa logo
کتابخانهٔ نیمه‌شب
71 دنبال‌کننده
245 عکس
196 ویدیو
18 فایل
«جز قصور و تقصیر چیزی ندارم.» - ارتباط: @x_RF313 - بهخوان: https://behkhaan.ir/profile/x_rf313?inviteCode=7gFK2I18mE1V
مشاهده در ایتا
دانلود
ملائکه می‌گفتند - نگوید من ثروتمندم، نگوید من زاهدم، نگوید من عارفم، نگوید من موحدم. در هریک از اینها، ولو آن علم اعلایی که علم فلسفه یا عرفان است، اگر این خصیصه شیطانی باشد، حجاب است؛ «الْعِلْمُ حِجابُ الاکْبَر» (1). و اگر کسی بخواهد معالجه کند خودش را، باید این خصیصه را به آن توجه بکند و بسیار مشکل است معارضه با این خصیصه. اگر بخواهد کسی تهذیب بشود، با علم تهذیب نمی‌شود؛ علم انسان را تهذیب نمی‌کند. گاهی علم، انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علم توحید انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علمِ عرفان انسان را به جهنم می‌رساند؛ گاهی علم فقه انسان را به جهنم می‌فرستد؛ گاهی علم اخلاق انسان را به جهنم می‌فرستد. با علم درست نمی‌شود. تزکیه می‌خواهد - یُزَکّیهِمْ (2) - تزکیه مقدم است بر همه چیز. طلبه‌ای که در مدرسه درس می‌خواند، همدوش با درس، همقدم با درس تزکیه لازم دارد. امام جمعه‌ای که می‌خواهد هدایت کند مردم را، باید تزکیه خودش را کند تا بتواند هدایت کند. دولتی که بخواهد مردم را وادار به کار خوب بکند باید تزکیه بکند خودش را. عارفی که بخواهد مردم را به معارف الهیّه دعوت کند، تا خودش را تزکیه نکند این قدرت را ندارد. فیلسوفی که بخواهد توحید را به مردم بیاموزد، تا این خصیصه شیطانی در او هست، این عمل را نمی‌تواند انجام بدهد؛ یعنی، زبان، زبان شیطان است و توحید می‌گوید و دل، دل شیطان است که توحید را دریافت کرده است، و قلب، قلب شیطان است که فقه را آموخته و فقه را تعلیم می‌کند. تا این خصیصه هست، تمام امور لنگ است در اشخاصی که بخواهند خودشان را تهذیب کنند، یا اشخاصی که بخواهند جامعه را تهذیب کنند. صحیفه امام،ج۱۹ امام سید روح‌الله الموسوی الخمینی
دو سه هفته پیش بود که شنیدم قرار است تقریظ حضرت آقا بر کتاب «روح‌الله» به زودی منتشر شود. به همین خاطر به سرعت به سراغ کتاب رفتم تا آن را بخوانم. حقیقتا کتاب بی نظیری بود. که البته نقدهایی هم به آن داشتم. چرا بی نظیر؟ چون این کتاب و این رمان پر از است از دقت هایی که شاید در هیچ کتاب دیگری نسبت به انقلاب اسلامی و امام خمینی ره با آن دقت ها مواجه نشوید. با دیدن کتاب، هر مخاطب آشنا به کلماتی متوجه می‌شود که نویسنده برای نوشتن این رمان، ده ها یا حتی صدها هزار صفحه مطالعه کرده و فیش برداری کرده است. اما به نظر من مهم ترین ویژگی این کتاب اینه که فقط امام رو معرفی نمی‌کنه. بلکه روح الله رو در قالب حوادث روزگار معرفی می‌کنه. برای همین شما لاجرم با ساختار حکومت و طرز فکر مدیران آن، ظلم هایی که به مردم شده است، جریان های فعال سیاسی ضد سلطنت پهلوی، اعم از انقلابی و غیر انقلابی و ده ها چیز دیگر آشنا می شویم و امام رو در بستر زمانه خودش می شناسید. بله؛ امام رو در بستر زمانه خودش می‌شناسید. این به ما کمک می‌کنه که تصویری بسیار واقع‌گرایانه‌تر از حضرت امام ره داشته باشیم و خودِ واقعی ایشان را بشناسیم. نه با جملات مشهور ایشان و یا حتی برخی خاطرات کاریکاتوری از ایشان. اما دو نقد هم به کتاب، با احترام تمام به نویسنده داشتم: ۱. سبک نوشتاری کتاب مدام تغییر می‌کند و در برخی بخش‌های کتاب(مثلا فصل پنجم) شما با یک رمان تمام عیار مواجه می‌شویم که غرق داستان می‌شویم و حتی امام ره را هم فراموش می‌کنید و در برخی بخش های آش به قدری شور می‌شود که انگار رفته اید به مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دارید سند پشت سند می‌خوانید و کلا یادتان می‌رود که این کتاب، رمان بود. ۲. کتاب‌ بیشتر از اینکه داستان امام باشد، داستان انقلاب است. درست است که در بخش تعریف از کتاب، این را به عنوان نکته مثبت ذکر کردم، ولی دقت کنید: نقد اینجاست که کتاب قرار است امام را در بستر زمانه انقلاب معرفی کند یا زمانه انقلاب را در خاطرات امام معرفی کند. به نظر بنا بر اولی بوده، ولی در دومی نمود بیشتری دارد. (یک نقد سوم هم داشتم که شاید سلیقه‌ای باشد و برای همین در شمارش نقدها نگذاشتم: کتاب با وجود تاریخی بودن، خط زمان ثابت ندارد و بدون متوجه شدن مخاطب دائما به گذشته و حال می‌رود و در این بین هم اینطور نیست که گذشته ها، ادامه یکدیگر باشند و آینده ها هم ادامه یکدیگر. بلکه مثلا خط زمانی داستان بین سالها اینطور است: ۳۵، ۴۲، ۴۰، ۳۷، ۵۷، و ...) فردا صبح قرار است تقریط مبارک رهبری بر این کتاب منتشر شود. ساعت ۱۰ صبح. من که چشم انتظار هستم.
دو سه هفته پیش بود که شنیدم قرار است تقریظ حضرت آقا بر کتاب «روح‌الله» به زودی منتشر شود. به همین خاطر به سرعت به سراغ کتاب رفتم تا آن را بخوانم. حقیقتا کتاب بی نظیری بود. که البته نقدهایی هم به آن داشتم. چرا بی نظیر؟ چون این کتاب و این رمان پر از است از دقت هایی که شاید در هیچ کتاب دیگری نسبت به انقلاب اسلامی و امام خمینی ره با آن دقت ها مواجه نشوید. با دیدن کتاب، هر مخاطب آشنا به کلماتی متوجه می‌شود که نویسنده برای نوشتن این رمان، ده ها یا حتی صدها هزار صفحه مطالعه کرده و فیش برداری کرده است. اما به نظر من مهم ترین ویژگی این کتاب اینه که فقط امام رو معرفی نمی‌کنه. بلکه روح الله رو در قالب حوادث روزگار معرفی می‌کنه. برای همین شما لاجرم با ساختار حکومت و طرز فکر مدیران آن، ظلم هایی که به مردم شده است، جریان های فعال سیاسی ضد سلطنت پهلوی، اعم از انقلابی و غیر انقلابی و ده ها چیز دیگر آشنا می شویم و امام رو در بستر زمانه خودش می شناسید. بله؛ امام رو در بستر زمانه خودش می‌شناسید. این به ما کمک می‌کنه که تصویری بسیار واقع‌گرایانه‌تر از حضرت امام ره داشته باشیم و خودِ واقعی ایشان را بشناسیم. نه با جملات مشهور ایشان و یا حتی برخی خاطرات کاریکاتوری از ایشان. اما دو نقد هم به کتاب، با احترام تمام به نویسنده داشتم: ۱. سبک نوشتاری کتاب مدام تغییر می‌کند و در برخی بخش‌های کتاب(مثلا فصل پنجم) شما با یک رمان تمام عیار مواجه می‌شویم که غرق داستان می‌شویم و حتی امام ره را هم فراموش می‌کنید و در برخی بخش های آش به قدری شور می‌شود که انگار رفته اید به مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دارید سند پشت سند می‌خوانید و کلا یادتان می‌رود که این کتاب، رمان بود. ۲. کتاب‌ بیشتر از اینکه داستان امام باشد، داستان انقلاب است. درست است که در بخش تعریف از کتاب، این را به عنوان نکته مثبت ذکر کردم، ولی دقت کنید: نقد اینجاست که کتاب قرار است امام را در بستر زمانه انقلاب معرفی کند یا زمانه انقلاب را در خاطرات امام معرفی کند. به نظر بنا بر اولی بوده، ولی در دومی نمود بیشتری دارد. (یک نقد سوم هم داشتم که شاید سلیقه‌ای باشد و برای همین در شمارش نقدها نگذاشتم: کتاب با وجود تاریخی بودن، خط زمان ثابت ندارد و بدون متوجه شدن مخاطب دائما به گذشته و حال می‌رود و در این بین هم اینطور نیست که گذشته ها، ادامه یکدیگر باشند و آینده ها هم ادامه یکدیگر. بلکه مثلا خط زمانی داستان بین سالها اینطور است: ۳۵، ۴۲، ۴۰، ۳۷، ۵۷، و ...) فردا صبح قرار است تقریط مبارک رهبری بر این کتاب منتشر شود. ساعت ۱۰ صبح. من که چشم انتظار هستم.
🔰 + همیشه دنبال عشق خدا باشید - علامه طهرانی (ره) - به نقل از حجت‌الاسلام واسطی - برنامه تلویزیونی کلمه، قسمت ۲۰ 🔷کانال فائزون 🔗 لینک کانال: [ https://eitaa.com/baqiatalah313az09110 ]
،،،،، در جامعۀ ما، وای به حال کسی‌که بخواهد مانند علی (ع) صراحت و صلابت به خرج دهد و «اسلام» را بر «مشایخ» - در آنجا که تعارض پیدا می‌شود- مقدّم بدارد و منطقش این باشد: انَّ الْحَقَّ والْباطِلَ لا یعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ، اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ‏(مطهری، پاسخ‌ها به نقدها بر مسئلۀ حجاب: ۷۴). https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1748715802557862566 🖇 تعلیقه: باید اقتدارهای تصنعی و پوشالی را درهم‌شکست و حقیقت را قربانی تداوم اعتبار شخصیت‌ها نکرد. معیارها، محک قضاوت هستند نه اشخاص. سایۀ اشخاص، امکان ظهور حقایق را می‌ستاند و معرفت را نسبی و اقتضائی می‌کند. اما بزرگی شخصیت‌ها، خلاء و نقصان دلایل را جبران نمی‌کند و عطش پرسش را برطرف نمی‌سازد. نمی‌توان و نباید مسأله‌ها را از هراس تزاحم با اشخاص، ندید و مطرح نکرد. حقیقت، بر دیوار وجاهت شخصیت‌ها تکیه نداده و وام‌دار منطق آنها نیست، بلکه خودبنیاد و مستقل است. در وادی عقلانیت، دلیل حکومت می‌کند و بس. باید دکان وجاهت‌ها و اعتبارها را بست و باب استدلال را گشود. سلبریتی‌زدگی، از هر نوع که باشد، خطا و خلاف عقل است. وقتی یک نهاد دینی، در برابر یک یادداشت کوتاه که سهو‌‌ و لغزشی نسبت به شخصیتی در آن راه یافته، یکپارچه می‌خروشد و‌ واکنش‌های غیرعادی نشان می‌دهد، اما در برابر تضییع و تعطیل شدن حکم قطعی دین، منفعل و خاموش می‌نشیند، یعنی حساسیت‌ها و محاسبه‌ها، سازگار با عقل دینی نیستند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از آب و آتش
خاطره خبرنگار فرانسوی از تفاوت غذای امام و پاپ ناهار امام یک غذای ایرانی به اسم آبگوشت بود و این همان غذایی بود که در آن‌روز دیگران هم از آن استفاده می‌کردند. آیت‌اللّه خمینی بر سر سفره‌ای که بغیر از ایشان همسر، پسر، عروس و نوه‌هایشان بودند، نشست و بعد از بر زبان آوردن نام خدا مقدار کمی غذا خورد. مدت ناهارخوردن ایشان دقیقاً ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه بود و بعد بلافاصله به اتاق کارشان رفتند. من دو سال پیش، یک‌بار موفق شدم ناهار خوردن «پاپ» را هم به چشم ببینم. مجموعه غذاهایی که برای ایشان تدارک دیده بودند بر روی میزی به طول ۱۲ متر و به عرض ۲/۵ متر چیده شده بود. هیچ نوع غذای ایتالیایی نبود که بر روی این میز نباشد و آن‌وقت حضرت پاپ بر سر این میز به‌تنهایی ناهار خود را میل کردند. مدت ناهار خوردن ایشان ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه بود و بعد باقی غذای ایشان، آن‌طور که من فهمیدم، بکلی معدوم شد. شماره ۱۹۲۴. @Ab_o_Atash
هدایت شده از تأملات | تولايى
تو ای بشر؛ ‏حق نداری آنچنان در عشق کسی فرو روی که خدا تحت الشعاع قرار گیرد. «‏آقا مصطفی چمران» @m_a_tavallaie |
هدایت شده از بینهایت تبسم
هوالرزاق دهمین پویش ملی بینهایت تبسم! در روز قربان، هیچ کاری نزد خدا محبوب‌تر از قربانی نیست. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله سلام قراره ان‌شالله با شکستنِ رکورد قربونی قبل که ۱۱ راس گوسفند بود، این‌بار به نیتِ سلامتی و فرج پناه‌مون امام زمان عجل‌الله، سلامتی و طول عمرِ عزیزِ دلمون، آقای انقلاب و نابودی اسرائیل و پیروزی مردمِ غزه ۱۴ راس گوسفند، با مبلغی حدود ۲۸۰ میلیون تومان قربونی، و گوشت‌ش رو بین محرومین توزیع کنیم! اگه دلت خواست شریک این نذر باشی (حتی با عددای کوچیک): p.javanan.org/pay 😉 _ ♾️ @binahayat_tabassom
جامع الاحادیث زاهد كيست؟ وظيفه اش چيست؟ ۲۰۹ -امام باقر عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مى‌فرمود: چشمى نيست كه از خشيت و ترس خداوند اشك در آن خلقه زند، مگر آن كه خداوند متعال بر آتش حرامش گرداند. و اگر اشك بر گونه‌هايش جارى شود، (در قيامت) پشيمانى و خوارى نبيند. و هر چيزى داراى اندازه و مقدار است، مگر اشك چشم. همانا قطره‌اى از آن دريايى از آتش را خاموش مى‌كند. چنانچه مردى در جمع گروهى بگريد و قطره اشكى از چشم او جارى شود، همۀ آن افراد به خاطر گريۀ او مورد رحمت قرار مى‌گيرند و بخشيده مى‌شوند. https://noorlib.ir/book/view/16891?volumeNumber=1§ionNumber=1&pageNumber=169&viewType=html دانلود برنامه اندرویدی جامع الاحادیث: https://cafebazaar.ir/app/org.crcis.noorhadith
شهید آوینی مقاله ای نوشته است با عنوان «توسعه فرهنگ یا فرهنگ» که بعدها در کتاب رستاخیز جان چاپ شده است. ساختار این یادداشت با همهٔ یادداشت‌ها و مقالات دیگر آوینی فرق می‌کند. ساختارش به صورت قصه گفت و گوست و اینطور شروع میشود: در اخبار روزنامه‌های دوشنبه بیستم مهرماه بود که وزیر ارشاد خواستار افزایش اعتبارات امور فرهنگی شد، دوستی که این عنوان را نشانم داده بود گفت: «گویا بالاخره دل سوخته‌ای به فکر فرهنگ افتاده است.» تأیید کردم. سری تکان داد و گفت اما این حرفها بیشتر از آن که خوشحالم کند، داغم را تازه می‌کند. یک تیتر کوچک و فاتحه. وزیر ارشاد در آن زمان، یعنی سال ۱۳۷۱، آقای خاتمی بود. شهید آوینی در نهایت می‌گوید که خیلی خوب است دولت اراده می‌کند توسعه فرهنگی ایجاد کند، ولی آنچه در عمل تحقق می یابد فرهنگ توسعه است و نه توسعه فرهنگ. 📚ماجرای فکر آوینی ✍وحید یامین‌پور