صفحه1⃣ حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها دختر امام موسی کاظم علیه‌السلام و نجمه خاتون هستن😍 درباره خوبی‌های حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها حرف‌های زیادی گفته شده، اما یکی از مهم‌ترین حرف‌ها، حرف امام کاظم علیه‌السلام هستش✨ یکی از روزها گروهی از شیعیان وارد شهر مدینه شدن و برای گرفتن جواب سوالات علمی و دینی خودشون📜 به خونه امام کاظم علیه‌السلام رفتن، اما حضرت بیرون رفته بودن و خونه نبودن. اون‌ها خیلی ناراحت شدن😞 اما... ادامه⬇️ #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه2⃣ حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بهشون گفتن که نامه‌هاشون رو به ایشون بدن 📜 و حضرت جواب سوالاشون رو با دقت و کامل نوشتن و تحویل اونا دادن. کاروانیان از اینکه تونسته بودن جواب سوالاشون رو پیدا کنن خیلی خوشحال بودن😄 و تصمیم گرفتن برگردن. تو راه، امام کاظم علیه‌السلام رو ملاقات کردن و داستان پاسخگویی حضرت معصومه رو به امام گفتن🗣 امام کاظم علیه‌السلام وقتی پاسخ‌ها رو نگاه کردن، لبخندی زدن و سه مرتبه فرمودن «پدرش فدایش باد »🌹 ادامه⬇️ #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه3⃣ حضرت معصومه سلام‌الله بعد از شهادت امام کاظم علیه‌السلام🥀 همیشه کنار امام رضا علیه‌السلام بودن تا اینکه مامون عباسی امام رضا علیه‌السلام رو مجبور کردن که به خراسان بیان و حضرت معصومه سلام‌الله هم بعد از مدتی با گروهی تصمیم گرفتن که به سمت خراسان برن🏞 و با امام رضا علیه‌السلام ملاقات کنن و در کنار امام باشن اما در نزدیکی شهر ساوه بیمار شدن و اونجا دستور دادن که ایشان را به شهر قم ببرن🏘 ادامه⬇️ #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه4⃣ وقتی حضرت وارد شهر قم شدن؛ مردم قم به استقبال ایشان رفتن و شخصی به نام موسی بن خزرج خونه شخصی خودشون رو در اختیار حضرت قرار دادن🏡 که الان اون خونه در شهر قم به بیت‌النور یعنی خانه نور معروف شده✨ حضرت معصومه ۱۷ روز اونجا موندن و دعا خوندن و با خدا راز و نیاز کردن🤲 و بعد از دنیا رفتن😢 مردم قم با احترام خیلی زیاد حضرت معصومه سلام‌الله رو به خاک سپردن و از همون روز حرم حضرت معصومه سلام‌الله محل جمع شدن کسایی هست که امام‌ها رو دوست دارن😍 امام جواد علیه‌السلام هم در این باره گفتن که هر کس فاطمه معصومه سلام‌الله رو بشناسه و زیارت کنه وارد بهشت می‌شه✨ فردا روز شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله هست🏴 این روز رو به همه شما عزیزان تسلیت میگیم و اگر ان‌شاءالله به حرم ایشون در قم رفتین، ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنین🌹 #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ فرهنگ مقاومت را به کودکان بیاموزیم6⃣ راه‌های آموزش فرهنگ مقاومت به کودکان ۲. کودکتان را به بخشش و گذشت تشویق کنید؛ مثل⬇️ «می‌تونی عروسکت رو به دوستت بدی» «اگر همکلاسی‌ات مداد رنگیشو یادش رفته بود، بهش کمک کن» «از لقمه غذات به پسرخاله‌ات هم بده» همه اینها پایه‌های بنیادین فرهنگ مقاومت، یعنی بخشش و گذشت هستند. تا کودکی مهربان، باگذشت و بخشنده نداشته باشید، نمی‌توانید انتظار جوانی را داشته باشید که می‌داند چگونه و چرا باید مقاومت کند. کودکی که قرار است با فرهنگ مقاومت و پایداری بزرگ شود باید توانایی گذشت از آنچه دوست‌شان دارد را داشته باشد. 🔰ادامه دارد... #میوه_ی_دل_من #تولد_تا_هفت_سالگی #تربیت_فرزند #فرهنگ_مقاومت ╭┅🍂—🍂🌼🍂—🍂┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅🍂—🍂🌼🍂—🍂┅╯

✨━━⃟●⃟━✨━━﷽━━✨━⃟●⃟━━✨ تو شهر قم خانمی است☀️ که خیلی مهربونه💞 هر کی میاد شهر قم🛣 تو خونه‌ اش می‌ مونه✨ مهمونای آشنا از زن و مرد و دختر🧕🧔👧 حتّی می‌ بینی اونجا مهمونای کبوتر🕊 دور حرم می‌ گردند💫 پرنده‌ های دعا🤲 دعاها رو می‌ برند📿 بی‌ صدا پیش خدا بانوی مهربون کیست🌹 پیش خدا معلومه حالا سلامی بده به حضرت معصومه💖 شاعر: مرتضی دانشمند #تولد_تا_هفت_سالگی #میوه_ی_دل_من #شعر_کودکان ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ✨━━⃟●⃟━✨━🌼━✨━⃟●⃟━━✨

¨‘°ºO✰┈•✦⚘⚘✦•┈✰Oº°‘ آی قصه قصه قصه📚📚 این داستان: موش کوچولو🐭 نظرات خودتون رو با ما درمیون بذارین. همچنین اگر خودتون قصه‌ای می‌نویسین یا می‌خونین برامون بفرستین تا توی کانال بذاریم⬇️ @reyhanehih #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧— صفحه 1⃣ یه روزی روزگاری یه موش کوچولو🐭 بود که با خونواده‌اش توی یه دشت بزرگ و سرسبز زندگی می‌کردن⛰ موش کوچولو ده تا خواهر و برادر دیگه هم داشت و با مامان موشه و بابا موشه خوشحال و راضی زندگی می‌کردن😇 اما موش کوچولو یه مشکل کوچیک داشت، اونم این بود که شب‌ها به موقع نمی‌خوابید😴 و تا دیروقت بیدار می‌موند. بخاطر همینم صبح‌ها نمی‌تونست مثل خواهر و برادرهاش به موقع بیدار بشه😕 موش کوچولو تازه لنگ ظهر☀️ از خواب بیدار می‌شد و خواهر برادراش که از صبح توی دشت کلی بازی و شادی کرده بودن دیگه خسته بودن و با موش کوچولو به بازی نمیومدن. واسه همینم موش کوچولو تنها می‌موند و حوصله‌ش سر میرفت☹️ هرچی مامان موشه و بابا موشه بهش می‌گفتن به موقع مثل خواهر و برادراش بخوابه گوش نمی‌داد😤 ادامه⬇️ #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯