🏴 عاشورا؛ حادثه‌ای تمام‌نشدنی | نماهنگ جدید KHAMENEI.IR 👆 اشاره رهبر انقلاب به استمرار بی‌پایان نبرد حق و باطل 📝 رهبر انقلاب: محرّم فقط دهه‌ی عاشورا نیست؛ یک حادثه‌ی عظیم در ایّام محرّم در تاریخ اتّفاق افتاده که این حادثه تمام‌شدنی نیست... این حادثه مثل خورشید بی‌غروبی است که همواره بوده تا امروز، بعد از این هم خواهد بود. 📝 این کارزار میان جبهه‌ی حسینی و جبهه‌ی یزیدی تمام‌نشدنی است؛ این کارزار ادامه دارد. 📥 مشاهده در وبسایت 🖥 Farsi.Khamenei.ir

روضه خوانی غیرمنتظره حامد شاکرنژاد، قاری برنامه محفل حین تلاوت و گریه حاج مهدی رسولی در شب عاشورا @Modafeaneharaam

⬛️ قصه ما به سر رسید أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته @Modafeaneharaam

🏴اولین عاشورایی که آرش کمانگیر حضور نداشت...🖤 @Modafeaneharaam

❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️ 🚧مشکلات و اختلالات آقایان زمینه ساز طلاق ها در ایران🚧 1️⃣ اختلالات بهداشتی آقایان 2️⃣ عفونت مجاری ادراری/ پروستات ✅آقایون برای بهبود ناتوانی‌های جسمی(اختلالات آقایان) حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4220453542C0790de51e9 https://eitaa.com/joinchat/4220453542C0790de51e9 با پر کردن فرم ویزیت زیر میتوانید درعرض ۴۸ ساعت مشکل خود را مطرح نمایید👇🏻 https://digiform.ir/w74074b76

✿﷽✿ زینب جان! ماجرای کربلا، شرح بلای زینب (س) است عصرعاشوراشروع کربلای زینب (س) است ... #عمه_سادات ... 💔 @Modafeaneharaam

🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #قرار_بی‌قرار 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده قسمت 2⃣3⃣ 🎤 راوی: خواهر شهید 🌱 دلم را با خودش برد. چشمانم را می‌بندم. تصویر مصطفی آرام پشت پلکم جان می گیرد. صدایش هنوز در گوشم است که دست دور گردنم انداخته و همان‌طور که گونه‌ام را می بوسد می‌گوید: « آبجی می‌دونی که یه دونه ای، عزیزی؟ » روزها می گذرند و من جا مانده ام در اول آبان ۱۳۹۴ . سال ۱۳۷۲ در شهرک دانشگاه اهواز بودیم. من تک دختر بودم و فرزند اول. مادر و پدرم تعصب خاصی به من داشتند. اگر داداش‌ها اذیتم می‌کردند سریع به مادرم می‌گفتم. همین باعث شده بود محمد حسین و مصطفی هر جا چشم مامان و بابا را دور می دیدند مرا اذیت کنند. بین برادرها فقط مرتضی بود که خیلی از من حرف شنوی داشت. از همه کوچک تر بود و احترامم را داشت. حتی شب‌ها هم کنارم می‌خوابید. یک جاهایی که مصطفی لجش می‌گرفت با حرص به مامان و بابا می گفت: « آبجی زهرا که تک دختره و بچه اول، محمدحسین هم که پسر بزرگه مرتضی هم که ته تغاریه این وسط فقط منم که نخودی‌ام! » این را که می‌گفت مامان سر و صورتش را می بوسید و می‌گفت: « این حرفا چیه میزنی؟ همه تون به یه اندازه عزیزید! » همه‌مان باهم آبله مرغان گرفته بودیم. تمام مدت مریضی در خانه ماندیم و جایی نرفتیم. همین باعث می‌شد که تنش‌های بین‌مان بیشتر شود. آن روزها یکی از تفریحات مان این بود که دانه های روی بدن‌مان را می شمردیم و تاول های هرکس که بیشتر بود، به بقیه پز می داد. همین مسئله باعث می شد که مدام سر تعداد زخم‌ها بین مصطفی و محمدحسین دعوا شود. ⬅️ ادامه دارد... @Modafeaneharaam

🗣 روایتِ «#ای_ایران» بخوان... 📢 روایت حاج محمود کریمی در گفت‌وگو با KHAMENEI.IR از مرثیه‌خوانی در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی در حضور رهبر انقلاب و ماجرای خواندن نوحه «ای ایران» 📝رهبر انقلاب دیشب پس از پایان برنامه خطاب به محمود کریمی: یادت باشد یک «ایران ای سرای امید» هم به من بدهکاری... 💬کریمی: آقا گفتند برنامه‌هایتان را می‌بینم؛ نوحه‌های «ای‌ایران‌ایران» خیلی عالی بود 📥مشاهده گفت‌وگو در وبسایت 🖥 Farsi.Khamenei.ir

⚫️ چند خط روضه از زبان شهید جمهور حضرت آیت‌الله رئیسی رضوان‌الله‌علیه @Modafeaneharaam