eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
32.3هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13.4هزار ویدیو
301 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
به نقل از همسرشهید: سه‌شنبه شب مهمانان عجیبی به خانه ما آمدند به بهانه دید و بازدید عید یا سرکشی و...  حتی اقوامی که سال‌ها آنها را ندیده بودم. پدرشوهرم هم با آنها می‌آمد. از دیدن این مهمان‌ها دلشوره گرفتم. حس می‌کردم اتفاقی افتاده که من از آن بی‌خبرم وگرنه معمولاً‌ وقتی حسین خانه نبود این‌طور مهمان‌ها به خانه ما نمی‌آمدند. با این حال خودم را دلداری می‌دادم! پدرشوهرم شب شهادت همسرم، خواب دیده بود که حسین آقا به او گفت « من رفتم!» با این‌حال آنقدر دوباره بازار شایعات داغ شده بود که نمی‌شد به هیچ‌ حرفی اعتماد کرد. صبح چهارشنبه باید برای چکاپ به آزمایشگاه می‌رفتم. وقتی به خانه آمدم از پدرشوهرم پرسیدم که خبر تازه‌ای از حسین ندارد؟ این در حالی بود که همه شهر از موضوع خبر داشتند و رفت‌و‌آمد اقوام هم علتش همین بود. پدرشوهرم گفت «یک، دو ساعت دیگر سردار و بچه‌های گردان به اینجا می‌آیند.» با خودم گفتم احتمالاً می‌خواهند با خانواده افراد حاضر در سوریه دیدار داشته باشند. وقتی آمدند گویا حاج‌آقا می‌خواست حرفی را بزند که نمی‌توانست. حرف‌هایی مثل تبریک و تسلیت و... اما باز هم دلم می‌خواست که حرف‌ها نشنیده بگیرم. تا زمانی که بین حرفها، ناگهان عموی حسین شروع به گریه کرد! همان‌ لحظه دو دستی به سرم زدم... گفتم حسین تو که رفتی و جایت عالی است اما من چه کنم؟! اصلاً باورم نمی‌شد که قرار است از این به بعد بدون حسین زندگی کنم... باید محمد محسن را از مدرسه می‌آوردم و خودم موضوع را به او می‌گفتم، فقط نمی‌دانستم چگونه... 🌺دعای شهادت بچه ها برای بابا🌺 یادم آمد فروردین 94 که به پابوس امام رضا رفتیم، حسین آقا دائماً به بچه‌ها می‌گفت: «دعا کنید بابا شهید بشه.» بچه‌ها هم اشک در چشم‌هایشان جمع می‌شد و بعد که اصرارهای بابا را می‌دیدند، می‌گفتند «باشه. دعا می‌کنیم.» هرچند زینب مقاومت می‌کرد و می‌گفت: «اگر !» حسین هم می‌گفت «شهید بشم براتون یه خونه خوشگل می‌خرم تو بهشت تا بیاین.»  یک‌بار که از زیارت برگشتیم، محمدمحسن گفت «مامان من برای بابا دعا کردم.» گفتم «چقدر خوب. چه دعایی مامان جان؟» گفت «دعا کردم بابا شهید بشه!» یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت «خب اگه شهید بشه که بهتر از مُردنه!» از حرف‌های محمد محسن زبانم قفل شد. یادش با صلوات❤️
خون شهید، #جاذبه‌ے خاڪ را خواهد شڪست؛ و ظلمت را خواهد درید؛ و معبرے از نور خواهد گشود؛ و روحش را از آن، به سفرے خواهد برد ڪه براے #پیمودن آن، هیچ راهے جز شهادت وجود ندارد
مدافعان حرم 🇮🇷
بی‌تابی‌ فرزنـد شهیــد😔😔😭😭 توروخدا یکم فکر کنین... بخاطـر پول رفتن؟؟ این لحظـه چنـد😭😭😭
مدافعان حرم 🇮🇷
#داستان_تحول #قسمت_سوم ... تا اینکه صوت وصیتهاش و به علی کوچولوش رو گوش کردم من دیگه تا اون روز تش
(آخـر) ... 🍀البته بگم درتمام این مدت من هرروز به نزدیکتر میشدم و در حال خودسازی هستم دفترچه ای تنظیم کردم رفتارهای بدم رایاداشت کردم و به ترتیب دارم سعی میکنم باکمک خدا وشهدا بزارم کنار 👌 و مطمئنم اگر همینطور پیش برم به قول خدا عاشقم میشه وقتی عاشقم بشه خوب خریداریم میکنه من دیوااااااااااااانه وار عاشق شهادتم دلخوشم ک رفیق شهید شهیدت میکنه اگر هم شهادت روزیم نشد دلم خوشه ک خداپسندانه و شهدایی زندگی کردم... 🔹حرف آخرم به دختران ایران زمینم👇👇 لباس فروشی ک جنس بی ارزش وآشغال داره رو شیشه مغازش مینویسه حراج همه میرن میگن بیخیال بیابریم بخریم به مفت ک می ارزه... ولی یه لباس فروشی ک جنس درجه یک داره هیچوقت اینکارو نمیکنه و کمتر شلوغ میشه میدونی چرا؟ آخه جنساباارزشن و باید بهای زیادی بدن تا بخرن وقتی یه لباس حراج بخری همیشه همه جا میپوشی ولی اگر لباس با ارزش باشه و گرون هرجایی استفادش نمیکنی تو بهترین مجلسا میپوشی... پس مبادا دخترانه هایتان را به حراج چشم های هوس آلود بزارین رو انتخاب کنید تا بشین دردانه (س) از همین امروز یاعلی بگو شروع کن وانتخاب کن 🔸 البته اینو بگم که نسبت به پرداخت بد بین نشید چون هر گردی گردو نیست 🔸 یاعلی! ❣پایان داستان❣
شادے روح شهیـد حججـے صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساعت به وقت عاشقی❤️ صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک 🙏
مدافعان حرم 🇮🇷
شب همه اش ظلمت و تاریکی نیست، شب همه اش سکوت و آرامش نیست... شب گاهی پر است از بی قراری های کودک منتظر بابا... پر است از درماندگی بانویی که میخواهد کودک را آرام کند ... اما چگونه؟ گاهی شب مملو التماس است و اشک... پر است از نوای یکبار دیگر بیا... تو خودت کمکم کن... شب پر از صداست ...صدای هق هق گریه دختری و یا شاید پسری... صدای درد فراق...شب پر است از نگاه... خیره به یک قاب عکس که هنوز هم با لبخند تو را می نگرد... شب گاه شکستن است برای بانوی جوانی که تمام روز سعی کرده هم پدر باشد و هم مادر... بانویی که نمی داند تب جدایی را تاب آورد یا فوج نگاه و حرف مردمانی که نمی فهمند شهید یعنی چه؟ شب لبریز است از غربت و تنهایی ... لبریز از نبودن و ندیدن پدری که آسمانی شد... 💔 نازنین زهرا دختر 🕊
مدافعان حرم 🇮🇷
✍️ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه : یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه ، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود ، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود ، به هم تذکر می‌دادند 🌷خاطره ای از زندگی شهید علی اصغر کلاته‌سیفری 📚منبع: کتاب وقت قنوت ، صفحه 145 @modafeaneharaam