﷽
مادری روز #پدر ،
در دلش غوغا بود ؛
چونکه هم مادر و هم #بابا بود😔💔
#همسران_شهدا
#روز_پدر_مبارک🌹
@Modafeaneharaam
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید | لحظاتی از حضور شهید حاج #قاسم_سلیمانی و شهید #حسین_پورجعفری در حرم امام علی ( علیه السلام)❤️
@Modafeaneharaam
به دلم ماند یه بار دست روی سرم بکشی بابای خوبم😔❤️
دختری که هیچ وقت بابایش را ندید...
#فرزند_شهـید_مدافع_حرم
#فرهاد_خوشه_بر
#به_یاد_فرزندان_شهدا...
@Modafeaneharaam
روزت مبارک مرد...
روز مرد رو باید تبریک بگیم به یکی از مشتی ترین مدافعان حرم...
روز مرد تبریک به همه قهرمان های وطن ، به خصوص مدافعان حرم و به خصوص شهید مشتی و با مرام و سلحشور ، آقا اصغر پاشاپور ...
@Modafeaneharaam
#نائبالزیاره..
تا نگرداند نظر حیدر، نگردد آسمان
تا نگوید یا علی، گردون نخیزد از زمین
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACK-FiC8Ad3TJwIzBKx9po4gABb4MwVtkAAoQMAALcPDFQMLSWPCKyx80jBA.mp3
زمان:
حجم:
8.16M
#مقام_والای_حضرت_علی_ع
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے
از کعبه حق بانگ جلی میآید
آوای خوش لم یزلی میآید.🌸🍃
بشنو که سروش وحی حق میگوید
آغوش گشایید علی میآید.🌸🍃
@Modafeaneharaam
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | اعلام رمز آغاز یکی از عملیاتهای جبهه مقاومت علیه دشمنان اسلام، در سالروز ولادت امیرالمومنین علیهالسلام در حضور سردار شهید سلیمانی
@Modafeaneharaam
آقای غریبم❤️
برای آمدنت همگی باهم دعامیکنیم💔
چله زیارت آل یاسین جهت تعجیل در فرج آقا🌹
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست🍁
#روز_هشتم
#چله_زیارت_ال_یاسین
اتمام چله نیمه شعبان❤️
@Modafeaneharaam
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزپدرمتفاوت فرزندان شهدای مدافع حرم...💔
@Modafeaneharaam
#اطلاع_رسانی
مراسمات وداع و تشییع پیکر مطهر
«شهید مدافعحرم امیرعلی محمدیان»
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠#قسمت_سی_و_نهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : نجات یوسف سکوت عمیقی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠#قسمت_چهلم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : من واقعا پشیمانم
با تلاش و سخت کوشی کارم رو شروع کردم ... مورد توجه و احترام همه قرار گرفته بودم ... با تمام وجود زحمت می کشیدم ...
حال پدرم هم بهتر می شد ... دیگه بدون عصا و کمک حرکت می کرد و راه می رفت ...
همه چیز خوب بود تا اینکه از طریق سفارت اعلام کردن ... متین می خواد آرتا رو ازم بگیره ... دوباره ازدواج کرده بود ... تمام این مدت از ترس اینکه روی بچه دست بزاره هیچی نگفته بودم ...
تازه داشت زندگیم سر و سامان می گرفت ... اما حالا ... اشک چشمم بند نمی اومد ...
هر شب، تا صبح بالای سرش می نشستم و بهش نگاه می کردم ... صبح ها با چشم پف کرده و سرخ می رفتم سر کار...
سرپرست تیم، چند مرتبه اومد سراغم ... تعجب کرده بود چرا اون آدم پرانرژی اینقدر گرفته و افسرده شده ...
اون روز حالم خیلی خراب بود ... رفتم مرخصی بگیرم ... علت درخواستم رو پرسید ...
منم خلاصه ای از دردی رو که تحمل می کردم براش گفتم... نمی دونم، شاید منتظر بودم با کسی حرف بزنم ...
ازم پرسید پشیمون نیستی؟ ...
عمیق، توی فکر فرو رفتم ... تمام زندگی، از مقابل چشمم عبور کرد ... اسلام آوردنم ... ازدواجم ... فرارم ... وعده های رنگارنگ اون غریبه ها ... کارگری کردنم و ... نمی دونم چقدر طول کشید تا جوابش رو دادم ...
- چرا پشیمونم ... اما نه به خاطر اسلام ... نه به خاطر رد کردن تمام چیزها و وعده هایی که بهم داده شد ... من انتخاب اشتباه و عجولانه ای کردم ... فراموش کردم انسان ها می تونن خوب یا بد باشن ...
من اشتباه کردم و انسان بی هویتی رو انتخاب کردم که مسلمان نبود ... انسان ضعیف، بی ارزش و بی هویتی که برای کسب عزت و افتخار اینجا اومده بود ... اونقدر مظاهر و جلوه دنیا چشمش رو پر کرده بود که ارزش های زندگیش رو نمی دید ... کسی که حتی به مردم خودش با دید تحقیر نگاه می کرد ...
به اون که فکر می کنم از انتخابم پشیمون میشم ... به پسرم که فکر می کنم شاکر خدا هستم ...
⬅️ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹