تمام این صحبتها شد تا به این نقطه برسیم که مسئله، نوع نگاه متفاوت حماس و اسرائیل و آمریکا به مذاکرات آتشبس است.
نگاه حماس، هدف محور، برای پایان جنگ غزه است.
رویکرد آمریکا، مدیریت روندهای منطقهای و چه بسا دستاوردسازی برای ترامپ است.
هدف اسرائیل اما مدیریت منازعه، جذب فشارها در سه ساحت بینالمللی، داخلی(اسرا) و نظامی و پیشبرد اهداف کلان همچون نابودی حماس و آوارگی فلسطینیان است.
وقتی شکافی در این حد عمیق وجود دارد، نتیجه نیز غالباً مذاکرات بیسرانجام یا توافقات کوتاه مدت است مگر یک عامل قوی بیرونی وارد دستگا یکی از
طرفها شده و ماجرا را دگرگون کند.
در زمینه مذاکرات ایران و آمریکا نیز اینگونه است. از سال ۱۳۹۹ و مذاکرات احیای برجام تا همین الان، هدف حریف از مذاکره، مهار بازوهای قدرت جمهوری اسلامی ایران است اما هدف تهران غالباً کسب تنفسهای مقطعی جهت حل مشکلات، کاهش تنش و جلوگیری از جنگ، خرید زمان برای اقدامات خاص و همچنین توجیه داخلی و بینالمللی است.
پس مشکل از کجا آغاز می شود؟ از جایی که نگاه هدف محور در مذاکرات حاکم شده یا دستاوردهای ناممکن از آن خواسته شود مانند جلوگیری از جنگ.
@Muhallel
دلیل تلاش مصرانه رژیم و غرب برای فعالسازی مکانیسم ماشه، تکمیل محاصره روانی - اقتصادی و ژئوپلتیکی ایران است. آنها این هدف را با چند عملیات دیگر پیوست کردهاند.
از حیث روانی، آنها فکر میکنند که اگر تحریمهای بینالمللی بازگردد، مردم ایران چشماندازی برای آینده ندارند: اول. بیاطمینانی به آینده، دوم. مسدودسازی تصویر افق آینده.
برآورد موساد، از ۴۰۱ به این سو هنوز هم تشکیل میدان میلیونی است، آنها هر عملیاتی را با این چشمانداز منگنه میکنند.
@Muhallel
مُحَلِّل
✍🏻 سیاسی کردن و جناحی کردن مسئله حساس نفوذ، خود بخشی از نفوذ است. @Muhallel
پس از این پست، دوستانی گفتند که این حرف به معنای این است که دشمن در میان سیاسیون نفوذ ندارد. غلط بودن این ادعا بدیهی است و نیاز به استدلال ندارد.
حرف ما در خصوص عدم سیاسی کردن مسئله نفوذ، نوع پرداخت است که دو پیامد اصلی و فوری دارد:
اول. لوس شدن یک مسئلهیِ حساس تهدیدکننده امنیت ملی است. وقتی به مسئله نفوذ و جاسوسی، سیاسی پرداخته شود، موضوع به یک درگیری رسانه ای و ابزاری برای تسویه حساب سیاسی تقلیل می یابد. در نتیجه برچسب زنی و اتهام زنی نفوذی بودن مثل آب خوردن می شود و اینجا جایی است که دیگر کسی حساسیتی به این موضوع ندارد.
دوم. دلزدگی قشر گسترده ای از مردم است. وقتی چپ و راست همدیگر را متهم به جاسوسی برای اسرائیل میکنند، ضدانقلاب نیز مشغول اتهام زنی به فرماندهان نظامی و امنیتی ماست. حال در ذهن مردم عادی یا به اصطلاح قشر خاکستری، دیگر چه کسی در سیستم سالم است؟
@Muhallel
مُحَلِّل
پس از این پست، دوستانی گفتند که این حرف به معنای این است که دشمن در میان سیاسیون نفوذ ندارد. غلط بود
اما سوال اصلی این روزها وجود دارد و آن اینکه دلیل شکاف اطلاعاتی موجود چیست؟ چرا رژیم از وضعیت لحظه ای جلسات، افراد مهم و اماکن و تجهیزات حساس اطلاع دارد؟ و به قول معروفِ این روزها، "الی کوهن ما" کیست؟
در پاسخ به این سوال، ابتدا باید بدانیم که به شکل کلاسیک و سنتی، پنج روش جمع آوری اطلاعات در سازمان های اطلاعاتی وجود دارد:
۱. جمع آوری اطلاعات از منابع انسانی یا همان بحث جاسوس و نفوذی: تفاوت این دو مهم است. جاسوس وظیفه جمع آوری اخبار و اطلاعات دارد در حالی که طیف کار نفوذی، وسیع تر و غالباً با هدف تسهیل و پیشبرد امور به نفع دشمن است.
۲. جمع آوری اطلاعات از منابع آشکار یا همان اوسینت
۳. جمع آوری اطلاعات از وسایل الکترونیکی: که همان بحث شنود گوشی و واتساپ و ... است.
۴. جمع آوری اطلاعات از طریق عکس های هوایی و ماهواره ای جغرافیایی که به Geoint معروف است.
۵. جمع آوری اطلاعات از طریق سیگنال های غیرارتباطی مانند امواج و ... .
اکنون شما یک شمای کلی از روش ها دارید. تاکید فعالین بر «الی کوهن»، واتساپ و افغانیها همگی صرفا دو به روش کلی اشاره دارد.
@Muhallel
مُحَلِّل
اما سوال اصلی این روزها وجود دارد و آن اینکه دلیل شکاف اطلاعاتی موجود چیست؟ چرا رژیم از وضعیت لحظه ا
۱. بحث گسترده منابع انسانی:
اینکه نفوذی و جاسوس وجود دارد اظهر من الشمس است.
این افراد می توانند در سطوح عالی رتبه، میان رتبه و سطوح پایینی باشند.
اما هیچکس به دلیل موضوعی به نام «حیطه بندی» دسترسی به کل اطلاعات ندارد.
به عبارتی، هر فردی هر سِمَتی هم که داشته باشد، تا حد مشخصی از اطلاعات برخوردار است حال هر کس که می خواهد باشد.
بنابراین هیچ یک نفری در کشور وجود ندارد که اطلاع لحظه ای از موقعیت تمام جلسات و افراد مهم و ... داشته باشد.
موضوع بالا اما صرفا در سطح نهادی است.
بسیاری از افراد اساسا در نهادها عضو نیستند.
این افراد طبعا وظایف مختلفی نیز برعهده دارند.
گاه جاسوس اصلی هستند؛ تاکنون دستفروشان و وانتیهای میوه فروش، نان برنجی فروش در جادهها! و ... دستگیر شده اند که جاسوس اصلی یک پادگان بوده اند؛ غالبا پادگانهایی که اشراف بیرونی به آنها وجود دارد.
بحث اتباع افغانستانی نیز در همین مقوله است. اگر در جایی بوده اند و توانسته اند از تاسیسات حیاتی فیلم و عکس گرفته اند.
بسیاری نیز عامل بوده اند چه در انجام عملیات اصلی چه در جابه جاییها، تامین، خروج، اطلاع پس از عملیات و ... .
هر اقدام دشمن، یک زنجیره اطلاعاتی و عملیاتی دارد و صرفا هدف گیری نیست که تصور کنیم نیاز به دو نفر دارد. این تصویری اشتباه است.
انگیزه های افراد از هر ملیت و سن و جنس متفاوت بوده است. افرادی به دلیل فقر کار کردهاند اما برخی خودشان داوطلبانه کار کرده اند.
تعداد بسیار زیادی اساسا نمی دانسته اند چه کاری را برای چه کسی انجام می دهند و یا میدانسته اند اما اطلاعی از وجود موساد نداشته اند(به دلیل افزایش منفوریت جهانی از جنایات رژیم در غزه، موساد نیز بسیار بیشتر از قبل در پوشش کار می کند).
@Muhallel
مُحَلِّل
۱. بحث گسترده منابع انسانی: اینکه نفوذی و جاسوس وجود دارد اظهر من الشمس است. این افراد می توانند
۲. جمع آوری اطلاعات از منابع آشکار نیز واضح است. تمام سخنرانی ها، پیامها، مقالات و ... شامل این دسته میشود. آن کلیپ معروف در فضای مجازی که فردی از روی سایت رسمیو و داده های درز کرده قوه قضائیه و ... رد شهید عباسی را میزند نیز به همین موضوع اشاره دارد.
۳. جمع آوری اطلاعات از وسایل الکترونیکی که نقش بسیار بسیار زیاد و برجستهای دارد چه در لبنان چه در ایران. نقش آن نیز بسیار جدی است. دو شاهد اصلی، یکی عملیاتهای نقطه زن رژیم بوده که جز قفل کردن روی یک وسیله، اساسا ممکن نیست و دومی، فریب حریف به وسیله گوشی بوده است. ضمن اینکه تنها موبایل مطرح نیست، بیسیمها و تلفن و لپ تاپ و کامپیوتر و هرگونه وسیله الکترونیکی را شامل می شود.
۴. عکس های ماهواره ای نیز مشخص است زیرا عملا ماهواره های رژیم و آمریکا در اختیار دشمن بوده و دسترسی بسیار راحتی دارند. تصاویر پهپادها و پرواز گسترده هواپیماهای شناسایی و جاسوسی آمریکا و ناتو در همین قسمت است.
۵. سیگنال های غیرارتباطی نیز مانند امواج مادون قرمز، ارتعاشات و تشعشات است.
روش های جدیدی نیز افزوده شده است مانند جمع آوری از طریق روانشناسی افراد.
یک موضوع بسیار مهم، جمع آوری تکنولوژیک است. فرض کنید که اساسا دستگاه شما یا سرور شما به صورت فیزیکی آلوده باشد که خود چه پیامدهایی دارد.
البته این موارد را نیز می توان در تقسیم بندی کلاسیک نیز جمع بندی کرد.
@Muhallel
مُحَلِّل
۲. جمع آوری اطلاعات از منابع آشکار نیز واضح است. تمام سخنرانی ها، پیامها، مقالات و ... شامل این دست
حال شما خود را جای دشمن بگذارید. هیچ انسانی بر روی کره زمین وجود ندارد که بتواند با ذهن خود تمام این اطلاعات را پردازش، تحلیل و مصرف کند. نقش نیروی انسانی غالباً چک نهایی است.
پس اینجا نقش هوش مصنوعی به وجود می آید. به چه معنا؟ به این معنا که در لبنان، تصویر ساده یک دوربین کارگذاشته شده در زیرسنگ در فلان تپه یک روستای دورافتاده هیچ ارزشی ندارد ولی وقتی این را به AI بدهید، آن را در گراف قرار داده و به سایر اطلاعات متصل می کند. نتیجه این است که دشمن متوجه می شود که اینجا یک پایگاه موشکی است.
تصویر یا خبر یک روزنامه، یک تبعه افغانستان یا تماس میان دو فرد رده پایین یک نهاد نظامی به خود خودی ارزشی برابر با ۰ دارد.
ولی وقتی وارد دستگاه می شود، به میلیونها داده متصل شده و مکان دقیق و لحظه ای یک فرمانده ارشد شناسایی می شود (این ها مثال هستند و واقعیتی ندارند).
البته این باز هم بدان معنا نیست که اگر یک قطعه خاص داده ارزشمند و کامل به دست دشمن برسد، از آن استفاده نکند. یعنی فرایند بالا، قطعی و محتوم نیست.
@Muhallel
مُحَلِّل
حال شما خود را جای دشمن بگذارید. هیچ انسانی بر روی کره زمین وجود ندارد که بتواند با ذهن خود تمام این
حال با مرور مطالب پیش گفته، می توانیم به تصویری جامع تر از یک نبرد چندلایه و پیچیده دست یابیم.
ضمناً توجه به اشتباهات ما الزامی است. ناکارآمدی، بی توجهی و سهل انگاری نیز یک عامل مهم است. اینکه از روتینهای منسوخ، مکانهای سوخته و قدیمی و ... استفاده کرد یا به ملاحظات حفاظتی بی توجهی کرد، در برخی مواقع، هیچ ارتباطی به دشمن ندارد و نیازمند هوشیاری ماست.
من اطمینان دارم که بعد از این پستها، دوستانی یک جملاتی را علم کرده و می گویند شما در حال مخفی کردن جاسوس اعظم هستید! مشکلی نیست اما اگر این دوستان با این اطمینان خبری از این فرد دارند به ما هم اطلاع دهند.
@Muhallel
مُحَلِّل
اتفاقی که در لبنان افتاد این بود که به دلیل مواضع نرم باراک، بسیاری از تحلیلها دچار خدشه شد، مخصوصا
روز گذشته جواب آمریکا به پاسخ لبنان به مقاله توماس باراک به بعبدا رسید. همزمان توماس باراک در مصاحبهای تند بیان کرد لازم است تا سلاحهای حزب الله که تهدیدی برای اسرائیل هستند جمع آوری شوند و یا لبنان با جنگ داخلی مواجه شود!
امروز بانک مرکزی لبنان به بانکهای محلی دستور داد با موسسه قرضالحسن(بازوی مالی حزبالله) همکاری نکنند(بحث اصلاحات مالی که در واقع قطع تنفس اقتصادی مقاومت است، یکی از خواستههای آمریکاست و بر اساس سند اورتگاس پیش میرود).
دقایقی پیش جنگندههای رژیم با هدف قرار دادن بقاع ۱۲ نفر را به شهادت رساندند که بیشترین آمار شهدا پس از آتشبس است.
@Muhallel
امیر برعام، مدیرکل وزارت جنگ اسقاطیل، صبح روز سهشنبه (۱۵ ژوئیه ۲۰۲۵) جلسهای اضطراری با مدیران عامل چهار شرکت بزرگ صنایع نظامی این رژیم برگزار کرد تا درباره ارزیابی وضعیت پس از جنگ ایران و برنامهریزی برای آینده گفتوگو کنند.
در این جلسه، مدیران شرکتهای صنایع هوایی، رافائل، البیت سیستمز و تومر – چهار غول صنایع نظامی اسقاطیل – حضور داشتند. هدف نشست، ارائه تصویر امنیتی-سیاسی پس از حمله به ایران و بررسی فرصتها و تهدیدهای جدیدی بود که از دستاوردهای عملیات ناشی شدهاند.
برعام در این جلسه هشدار داد:
«دستاورد نظامی در ایران چالشهای پیچیدهای هم بههمراه دارد. ما از هماکنون شاهد تلاشهای ایران برای بازسازی و آغاز روندی جهانی برای احیای توان نظامی هستیم.»
او با تأکید بر فوریت وضعیت، خطاب به مدیران صنایع گفت:
«ما باید با همان احساس اضطرار عمل کنیم و برنامهای شتابزده برای بازسازی توان نظامی طی یک سال آینده تدوین کنیم – برنامهای که بتواند پاسخگوی دههای پُرچالش در حوزه امنیتی باشد. زمان کم است و باارزش.»
در پایان جلسه، گزارشی از وضعیت تأمین تجهیزات و روند ساختاردهی به نیروی نظامی آینده ارائه شد.