تداوم ترور رئوس سیاسی، امنیتی و نظامی نشان می دهد که دشمن همچنان به دنبال پایدارسازی اختلال در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری ایران است.
استفاده گسترده از ظرفیت های داخلی، دو تحلیل خوش بینانه و بدبینانه دارد:
تحلیل خوش بینانه این است که دشمن در طرح نظامی خود به بن بست رسیده و به دنبال حرکات تروریستی ای است که با تغییر در تصاویر، آشوب داخلی ایجاد کند.
تحلیل بدبینانه اما این است که دشمن به دنبال اجرای یک موج آفندی سنگین نظامی با همکاری آمریکا و بعضی دول غربی است اما تا آن موقع، قصد دارد با حرکات داخلی، توان سیستم را با تروریسمی که نتیجه اش آشوب داخلی باشد، فرسوده کند.
شرط عقل در این شرایط، آمادگی برای بدترین سناریوهاست.
مُحَلِّل
تحلیل استراتژی هجومی ایران اکنون و در این مرحله استراتژی تهاجمی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اجرای
اکنون دو مسئله دیگر وجود دارد:
اول. حملات اکثرا حالت واکنشی داشته و متناسب با اهدافی است که دشمن هدف قرار میدهد. البته توانایی چشم در برابر چشم و هدف قرار دادن عین به عین اهداف به شدت در خور تحسین است اما این باعث می شود که انتخاب هدف تهاجم، در دست دشمن باشد. آنها روز اول اکثرا اماکن نظامی، هسته ای و منازل فرماندهان را هدف قرار دادند. در روز دوم به سمت برخی زیرساخت ها و مراکز علمی و تحقیقاتی رفتند و در روز سوم بر اماکن امنیتی تمرکز داشتند. باید جریان اهداف توسط ما مشخص شود.
دوم. مشخصاً دشمن در حملات خود از یک 3 ضلعی شامل حرکات تروریستی درونی، تهاجمات بیرونی و عملیات های روانی بهره می گیرد. حملات ما نیز باید در کنار سایر عوامل قرار گرفته و تاثیرگذاری را بالا ببرد. متاسفانه بزرگترین مشکل نیز در همین سیاست سانسور دشمن است. بارها محل تجمعات رده بالای آنها هدف قرار گرفته، از مراکز تحقیقاتیشان جسد جسد بیرون کشیدند ولی همه چیز را سانسور می کنند.
۱:۵۸/ ۲۶ خرداد
خنثی سازی تقریبا کامل تلاش عوامل رژیم برای ناامن سازی پمپ بنزین ها تا این لحظه. این امر نشان می دهد شبکه داخلی رژیم ضربه جدی خورده
مُحَلِّل
۱:۵۸/ ۲۶ خرداد خنثی سازی تقریبا کامل تلاش عوامل رژیم برای ناامن سازی پمپ بنزین ها تا این لحظه. این ا
زدن شبکه های داخلی در این نبرد، یک تفاوت اساسی دارد و آن این است که یک شبکهای که نهایتا به یک سرشبکه برسد نداریم بلکه در حوزههای مختلف و در هر حوزه با شبکههای موازی و پراکنده مواجهیم؛ لذا با زدن یک مکان یا تیم نمیتوان تعقیب کرد و کل ماجرا را فیصله داد.
روند جنگ فعلی شباهت زیادی به روند جنگ سیفالقدس پیدا کرده است. اکنون وضعیت رژیم تا حد زیادی شبیه به وضعیت ۷ اکتبر است و اگر آمریکا و غرب به عرصه ورود مستقیم نداشته باشند، نیروهای مسلح ایران ان شاءالله میتوانند کار را تمام کنند، خصوصا که موفقیتهای نیروهای امنیتی کشور در انهدام شبکههای تروریستی جهش داشته است. همه اینها در حالی است که به نظر میرسد رویکرد ایران اکنون بر این اساس است که در یک دوره جنگ فرسایشی کوتاه هستیم که حریف با ابزارهای تروریستی داخلی ضربه میزند پس بنابراین ما نباید از همه ابزارهای نظامی مستقیم خود استفاده کنیم (مضاف بر مشکلات فنی) بلکه با زدنِ ضربات کوبنده و ویرانگرِ چشم در برابر چشم به جبهه داخلی رژیم، آنها را باید با امر واقع مواجه کرد.
مُحَلِّل
گفته میشود رژیم به دنبال متقاعدسازی آمریکا جهت ورود به عرصه و خصوصا همکاری در انهدام فردو است. در ا
برخی شواهد نشان میدهند که نتانیاهو به دنبال یک فریب سیاسی جدید و خرید وقت میباشد تا احتمالاً دور جدیدی از جنایتهای خود را پس از بازآرایی پدافندی و آفندی آغاز کند. هر طرح سیاسی باید در چارچوب این الگوی عملیاتی صهیو - آمریکایی گنجانده و پاسخ داده شود. اصول ثابت، عدم صحبت در هنگام حمله دشمن و تداوم ضربات است.
ضربه به شبکههای داخلی همکار رژیم باعث شده تا دشمن مجدداً روی به سرمایه گذاری از بالستیکهای هواپرتاب بیاورد.
مُحَلِّل
خرابکاری در لوله آب، آتش زدن انبارهای عادی، حمله به بافت مسکونی و در یک کلام جنایت خیابانی از یک روی
حمله به صداوسیما و انبارهای دارو در ادامه راهبرد #اجتماعیکردن_جنگ با هدف تولید آشوب خیابانی است. این راهبرد اجزای مختلفی دارد و صرفاً به هدف قرار دادن اماکن مدنی مربوط نمیشود. اما رژیم همچنان محاسباتش از جامعه ایران مانند جامعه سایر کشورهاست. کافی است به واکنشهای ملی در این چند دقیقه پس از هدف قرار دادن جام جم و تحسین و نماد شدن خانم امامی توجه کنند.
ایران نیز روز گذشته با حمله سایبری و رفتن صهیونیستها به پناهگاه و سپس اجرای عملیات موشکی در ساعات بامدادی که بسیاری خواب بودند بخشی از تلاش برای اجتماعی کردن متقابل جنگ است.