ایتا - آبـےعزیزمن ؛

ابرم . به نام که بخوانی ام ؛ می بارم .

218 مشاهده20:49

با فاصله ای امن که آسیب نبینی؛
بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش

235 مشاهده10:11

می خواهم تو را بکشم .
اما چاقو را در سینه ی خود فرو می‌کنم !
تو کشته خواهی شد یا من ؟

233 مشاهده14:52

ما به تکرار خطا ، استادیم !

240 مشاهده08:11

- دریا نورد  ِ از دریا رانده شده .

244 مشاهده14:37

چقدر لا به لای واژه‌ ها گریه کردیم و کسی نفهمید .
ولی من غمم را دوست دارم !
این را دانسته ام که غم عزیز است .

312 مشاهده06:02

شیشه‌ ی صبر مرا
سنگ غمت زود شکست !

293 مشاهده16:51

بیمار اتاق ۷۹ :
بدترین اشتباه ، ابراز بود .

248 مشاهده20:53

خلوت گزیده را
به تماشا چه حاجت است .

242 مشاهده15:39

منم درختی که برگ هایش را ریخت تا تو ماه را از میان شاخه‌ هایش تماشا کنی .
- علیرضا روشن

244 مشاهده20:46

_

1 مشاهده17:55

سرش را محکم به دیوار می‌کوبید، 
تا شاید افکارش از چشم هایش سرازیر شوند.

1 مشاهده20:34

مطالب بعدی