ایتا - آبـےعزیزمن ؛

؛

330 مشاهده05:40

- گفت هلاکم کن ؛
که عاشق چشمان توام و صدا گم شد !

354 مشاهده07:22

رفتن هجوم ِ مرگ است به تن '!

401 مشاهده08:59

حالا دیگر چنان از احساس‌های متضاد و گوناگون سرشارم که اگر بپرسی هر صبح را چگونه به شب می‌رسانم به گفت‌وگو در جوابت در می‌مانم . .
- شاملو

373 مشاهده12:40

- اتاق ِ شماره ۱۴ .
کودک درونَش ، به مانندِ پیری غمناک بود !

388 مشاهده15:52

-

352 مشاهده18:10

- دل اگر بلرزد دیگر حضور قلب هم بی فایده است !

289 مشاهده06:46

برایم از دریا بگو که رگ های آبی زیر پوستت به آنجا می‌ریزند ؛ از قلبت . .

508 مشاهده08:19

در صدایش پرنده میرقصید .

450 مشاهده12:12

‌

256 مشاهده13:35

شب را در آغوش می‌کشم و پیراهنم 
خیس می‌شود از دلتنگی ِ شبانه‌ی انسان ها ؛
- کتایون‌آتاکیشی‌زاده

1 مشاهده20:58

به خیلی چیزها علاقه‌مندم و به همه‌ چیز بی‌اشتیاق .

1 مشاهده07:04

مطالب بعدی