eitaa logo
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.9هزار دنبال‌کننده
64.9هزار عکس
61.6هزار ویدیو
1.8هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️حوادث اخیر منطقه 🔹در منطقه‌ی ما که یکی از مناطق حسّاس درجه‌ی یک دنیا است، امروز در جریان است؛ هم این حوادث را باید درست ، هم از این حوادث بایستی گرفت و گرفت... 🔹نباید تردید کرد که آنچه در اتّفاق افتاد، محصول یک نقشه‌ی مشترک و است؛ بله، یک دولت نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده، الان هم ایفا میکند ـ این را همه می‌بینند، 🔹ولی عامل اصلی آنها هستند؛ عامل اصلی، توطئه‌گر اصلی، نقشه‌کش اصلی، اتاق فرمان اصلی در و است. قرائنی داریم؛ این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمی‌گذارد. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۳/۰۹/۲۱ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا متوکل «امام هادی» (علیه السلام) را از مدينه به سامرا منتقل کرد؟ 🔹 براى زير نظر گرفتن (علیه السلام) از روش نياكان پليد خود استفاده مى كرد و در صدد بود به هر وسيله ممكن فكر خود را از طرف حضرت راحت كند. مأمون از طريق وصلتى كه با حضرت جواد (علیه السلام) برقرار كرد، توانست كنترل و سانسور را حتى در درون خانه امام برقرار سازد، و تمام حركات و ملاقات هاى حضرت را زير نظر داشته باشد. 🔹پس از شهادت امام جواد (علیه السلام) و جانشينى (عليه السلام) به جاى پدر، ضرورت اجراى چنين نقشه‏ اى بر خليفه وقت كاملاً روشن بود، زيرا اگر (علیه السلام) در مدينه اقامت مى كرد و خليفه به او دسترسى نمى داشت، قطعاً براى حكومت جابرانه او خطر جدى در بر مى داشت. اينجا بود كه كوچكترين گزارشى درباره خطر احتمالى ، خليفه را به شدت نگران ساخت و منجر به انتقال امام به گشت. 🔹توضيح اينكه: «عبدالله بن محمد هاشمى»، فرماندار وقت مدينه، طى نامه‏ اى خليفه را به شدت از فعاليت هاى سياسى (علیه السلام) نگران ساخت و پايگاه اجتماعى آن حضرت را براى تشريح كرد؛ [۱] ولى حضرت با ارسال نامه‏ اى براى متوكل ادعاهاى «عبدالله» را رد كرد و از او به متوكل شكايت كرد. مانند اغلب سياستمداران جهان، با يك حركت مزورانه و دو پهلو، از يك طرف «عبدالله بن محمد» را از كار بركنار كرد و از طرف ديگر به كاتب دربار خويش دستور داد نامه‏ اى به حضرت بنويسد كه بر حسب ظاهر علاقه متوكل را نسبت به (علیه السلام) بيان مى كرد، ولى در واقع دستور جلب محترمانه! حضرت بود. 🔹نامه بدين مضمون بود: «به نام خدا، پس از حمد و ثناى خداوند، اميرالمؤمنين شما را خوب مى شناسد، شخصيت، بزرگوارى و نسبت و قرابت شما را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رعايت مى كند، و تنها هدف او جلب رضايت و خشنودى خداوند و شما است. اكنون دستور دادند كه طبق درخواست شما فرمانده جنگ و امام جمعه شهر، عبدالله بن محمد، كه مرتكب خلاف اهانت به شما شده است، بركنار و به جاى او محمد بن فضل منصوب شود. او دستور دارد در برابر امر شما مطيع بوده در تكريم و تعظيم شما نهايت سعى و كوشش را به عمل آورد تا بدان وسيله به خدا و رسول او و اميرالمؤمنين (متوكل) تقرب جويد؛ 🔹اميرالمؤمنين مشتاق ديدار شما است تا تجديد عهدى صورت گيرد، اگر مايل به زيارت خليفه باشيد و به آن علاقه داريد مى توانيد به اتفاق خانواده و دوستان و علاقه‌مندان حركت كنيد. برنامه سفر به اختيار خودتان است، هرجا خواستيد توقف نماييد. در صورت تمايل، خدمتگزار خليفه، «يحيى بن هرثمه»، ملازم ركاب خواهد بود و به خدمتگزارى شما مفتخر خواهد شد، زيرا شما نزد ما محترم هستيد و ما شديداً به شما علاقه‌منديم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته». [۲] 🔹بدون ترديد (علیه السلام) از سوء نيت آگاه بود، ولى چاره‏ اى جز رفتن به نداشت، زيرا قبول نكردن دعوت متوكل سندى در تأييد گفتار سعايت كنندگان مى شد، و باعث تحريك بيشتر مى گرديد و بهانه بيشترى به دست او مى داد كه تضييقات و مشكلات فراوانى را براى حضرت فراهم كند. دليل اينكه (علیه السلام) از نيت شوم متوكل آگاه بود و به ناچار به اين سفر اقدام نمود، جملاتى است كه امام بعدها در سامرّاء مى فرمود: «مرا از مدينه با با سامرّاء آوردند». [۳] در هر حال امام نامه دعوت را دريافت داشت و ناگزير همراه «يحيى بن هرثمه» عازم سامرّاء گرديد. [۴] پی نوشت‌ها: [۱] مجلسى، بحار الأنوار، الطبعه الثانيه، المكتبه الاسلاميه، ۱۳۹۵ق، ج‏ ۵۰، ص ۲۰۰، شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبه بصيرتى، ص ۳۳۳. علاوه بر عبدالله بن محمد، طبق نقل مسعودى، «بريحه عباسى» نيز، كه مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرمين (مكه و مدينه) بود، بارها به متوكل نوشت: اگر احتياجى به حرمين دارى، على بن محمد را از آنجا اخراج كن، زيرا او مردم را به سوى خود دعوت مى كند و گروه انبوهى به او گرويده‏ اند (اثبات الوصيه، الطبعه الرابعه، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۷۴ق، ص ۲۲۵). [۲] مجلسى، همان كتاب، ج ۵۰، ص ۲۰۰ [۳] مجلسى، همان كتاب، ص ۱۲۹ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا متوکل «امام هادی» (علیه السلام) را از مدينه به سامرا منتقل کرد؟ 🔹 براى زير نظر گرفتن (علیه السلام) از روش نياكان پليد خود استفاده مى كرد و در صدد بود به هر وسيله ممكن فكر خود را از طرف حضرت راحت كند. مأمون از طريق وصلتى كه با حضرت جواد (علیه السلام) برقرار كرد، توانست كنترل و سانسور را حتى در درون خانه امام برقرار سازد، و تمام حركات و ملاقات هاى حضرت را زير نظر داشته باشد. 🔹پس از شهادت امام جواد (علیه السلام) و جانشينى (عليه السلام) به جاى پدر، ضرورت اجراى چنين نقشه‏ اى بر خليفه وقت كاملاً روشن بود، زيرا اگر (علیه السلام) در مدينه اقامت مى كرد و خليفه به او دسترسى نمى داشت، قطعاً براى حكومت جابرانه او خطر جدى در بر مى داشت. اينجا بود كه كوچكترين گزارشى درباره خطر احتمالى ، خليفه را به شدت نگران ساخت و منجر به انتقال امام به گشت. 🔹توضيح اينكه: «عبدالله بن محمد هاشمى»، فرماندار وقت مدينه، طى نامه‏ اى خليفه را به شدت از فعاليت هاى سياسى (علیه السلام) نگران ساخت و پايگاه اجتماعى آن حضرت را براى تشريح كرد؛ [۱] ولى حضرت با ارسال نامه‏ اى براى متوكل ادعاهاى «عبدالله» را رد كرد و از او به متوكل شكايت كرد. مانند اغلب سياستمداران جهان، با يك حركت مزورانه و دو پهلو، از يك طرف «عبدالله بن محمد» را از كار بركنار كرد و از طرف ديگر به كاتب دربار خويش دستور داد نامه‏ اى به حضرت بنويسد كه بر حسب ظاهر علاقه متوكل را نسبت به (علیه السلام) بيان مى كرد، ولى در واقع دستور جلب محترمانه! حضرت بود. 🔹نامه بدين مضمون بود: «به نام خدا، پس از حمد و ثناى خداوند، اميرالمؤمنين شما را خوب مى شناسد، شخصيت، بزرگوارى و نسبت و قرابت شما را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رعايت مى كند، و تنها هدف او جلب رضايت و خشنودى خداوند و شما است. اكنون دستور دادند كه طبق درخواست شما فرمانده جنگ و امام جمعه شهر، عبدالله بن محمد، كه مرتكب خلاف اهانت به شما شده است، بركنار و به جاى او محمد بن فضل منصوب شود. او دستور دارد در برابر امر شما مطيع بوده در تكريم و تعظيم شما نهايت سعى و كوشش را به عمل آورد تا بدان وسيله به خدا و رسول او و اميرالمؤمنين (متوكل) تقرب جويد؛ 🔹اميرالمؤمنين مشتاق ديدار شما است تا تجديد عهدى صورت گيرد، اگر مايل به زيارت خليفه باشيد و به آن علاقه داريد مى توانيد به اتفاق خانواده و دوستان و علاقه‌مندان حركت كنيد. برنامه سفر به اختيار خودتان است، هرجا خواستيد توقف نماييد. در صورت تمايل، خدمتگزار خليفه، «يحيى بن هرثمه»، ملازم ركاب خواهد بود و به خدمتگزارى شما مفتخر خواهد شد، زيرا شما نزد ما محترم هستيد و ما شديداً به شما علاقه‌منديم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته». [۲] 🔹بدون ترديد (علیه السلام) از سوء نيت آگاه بود، ولى چاره‏ اى جز رفتن به نداشت، زيرا قبول نكردن دعوت متوكل سندى در تأييد گفتار سعايت كنندگان مى شد، و باعث تحريك بيشتر مى گرديد و بهانه بيشترى به دست او مى داد كه تضييقات و مشكلات فراوانى را براى حضرت فراهم كند. دليل اينكه (علیه السلام) از نيت شوم متوكل آگاه بود و به ناچار به اين سفر اقدام نمود، جملاتى است كه امام بعدها در سامرّاء مى فرمود: «مرا از مدينه با با سامرّاء آوردند». [۳] در هر حال امام نامه دعوت را دريافت داشت و ناگزير همراه «يحيى بن هرثمه» عازم سامرّاء گرديد. [۴] پی نوشت‌ها: [۱] مجلسى، بحار الأنوار، الطبعه الثانيه، المكتبه الاسلاميه، ۱۳۹۵ق، ج‏ ۵۰، ص ۲۰۰، شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبه بصيرتى، ص ۳۳۳. علاوه بر عبدالله بن محمد، طبق نقل مسعودى، «بريحه عباسى» نيز، كه مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرمين (مكه و مدينه) بود، بارها به متوكل نوشت: اگر احتياجى به حرمين دارى، على بن محمد را از آنجا اخراج كن، زيرا او مردم را به سوى خود دعوت مى كند و گروه انبوهى به او گرويده‏ اند (اثبات الوصيه، الطبعه الرابعه، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۷۴ق، ص ۲۲۵). [۲] مجلسى، همان كتاب، ج ۵۰، ص ۲۰۰ [۳] مجلسى، همان كتاب، ص ۱۲۹ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتراف معاویه به غصب حق اهل‌بیت علیهم‌ السلام 💠آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹اهل منبر خوب استقصا نمی‌کنند روایات عامه (اهل سنت) را درباره این مطالب که آن‌چه این‌ها نقل کرده‌اند حجت است. می‌گوید حضرت تشریف داشت، هم بود، هم بود، شاید کس دیگری هم بوده که این را نقل کرده. سلام الله علیه، کلمه‌ای گفت، [که] در نظر آن‌ها تند بود، بر علیه بود. [اما] وقتی که داشت تشریف می‌برد، [معاویه] یک جایزه خطیره‌ای (بزرگی) برای او حواله داد. 🔹 اعتراض کرد؛ او آن حرف را به تو زد، [تو] به او این مقدار جایزه می‌دهی؟ [معاویه] گفت: «یا بُنَیَّ، والله إنَّ أَلْحَق لَهُمْ، أَخَذْناهُ مِنْهُمْ أَفَلا نُرْدِفُهُمْ دآبةً أَخَذْناها مِنْهُمْ؟!» (فرزندم! [حکومت] از آن ایشان (خاندان پیامبر) است، و ما [به ظلم] از آن‌ها گرفته‌ایم! آیا آن‌ها را بر مرکبی که از آن‌ها غصب کرده‌ایم، سوار نکنیم!)؛ حاضر نباشیم پشت سر خودمان هم بنشینند؟ چه کلمه بسیار عجیب و غریبی است! آدم این‌ها را نباید حفظ کند؟ ما در روایات خودشان، عجائب و غرائب دیده‌ایم، بر له (به نفع) علیهم السلام، علیه دشمنان اهل بیت. بیانات حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) در درس خارج فقه، کتاب حج، ١۴ دی ١٣٨۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی موعود (بخش دوم) 🔸در اواخر قرن بیستم که نظریه پردازان غربی مکتب لیبرال دموکراسی را پایان تاریخ و نجات دهنده بشریت معرفی می کردند، در ، انقلابی در آستانه تحقق بود که تمام مناسبات و محاسبات آنها را بر هم می زد. در دوره و زمانی پا به عرصه گذاشت که ، تمام آنچه را که داشت به مرحله عمل در آورده و بیش از پیش بشر را دچار سر درگمی کرده بود. 💠«انقلاب اسلامی مقدمه انقلاب جهانی منجی» 🔹در برخی روایات خبر از داده شده که زمینه ساز است و شاید بتوان از آن رهگذر توسط قرائنی به انقلابی که (ره) بنا نهاد، اشاره نمود. (علیه السلام) می فرماید: «مردی از مردم را به سوی خدا دعوت می کند، افرادی گرد او جمع می شوند که قلب هایشان همچون پاره های آهن ستبر است که بادهای تند حوادث آنان را نمی لغزاند، از جنگ خسته نشده و نمی ترسند. اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن پرهیزگاران است». [۱] 🔹و یا در روایت دیگری از (علیه السّلام) آمده است: «می‌بینم گروهی از مشرق زمین می‌ کنند و طالب حق می‌ باشند، امّا آنان را اجابت نمی ‌کنند، مجدداً بر خواسته ‌هایشان پافشاری می‌ کنند، امّا مخالفان نمی‌پذیرند. وقتی چنین وضعی را مشاهده می‌کنند، شمشیرها را به دوش کشیده و در مقابل می‌ ایستند. این جاست که پاسخ مثبت می ‌گیرند، امّا این بار نمی ‌پذیرند تا اینکه همگی با هم قیام می‌کنند و آنچه به دست می‌آورند جز به دست توانای صاحب شما به کس دیگری نمی ‌سپرند. کشته‌ های آنان شهید محسوب می‌ گردد؛ اگر من آن زمان را درک می‌کردم خویشتن را برای صاحب این امر نگه می‌داشتم». [۲] 🔹حتی اگر نخواهیم در بیان زمینه سازی ظهور توسط به روایات رجوع کنیم، این در صحنه جهانی تاثیراتی داشته که این تصور را به یقین تبدیل می کند. در بحث از ، سخن از آمادگی عمومی مردم، جهت پذیرش مبتنی بر توحید است. آیا مردم تا زمانی که آن واقعه عظیم را نه در ساحت نظر، که در ساحت عمل نشناسند، به آن تمایلی خواهند یافت یا خیر؟ آیا اگر نظامی بتواند ساز و کار حکومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را هر چند در مقیاس بسیار کوچک بنمایاند زمینه ساز خواهد بود یا خیر؟ و آیا غیر از نظام دیگری توان الگوسازی و معرفی نمونه را داشته یا خیر؟ 🔹 (ره) می فرماید: «ما می خواهیم یک درست کنیم تا معلوم شود یعنی چه؟ حق بشر چه هست؟ حقوق زن یعنی چه؟ حقوق مرد یعنی چه؟ حقوق کشاورز یعنی چه؟ ما می خواهیم یک همچو چیزی درست بشود. اگر این دست پرورده شیاطین بزرگ بگذارند که حکومتی پیدا شود، آن وقت معلوم می شود که برای کارگر، چه جور نظر دارد، به کارگر چه جور، به اقلیت های مذهبی چه نظر دارد، لکن مهلت به ما نمی دهند». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] عصر ظهور، علی کورانی، ص ۲۳۷ [۲] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳ [۳] صحیفه نور، ج ۶ - ۵۸/۰۱/۰۷ نویسنده: سهیلا آقاجانلو منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نظارت دقیق امام زمان (عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه الشریف) بر اعمال 💠حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹آیا نباید توجه داشته باشیم که ما داریم که بر احوال ما است؟! وای بر حال ما اگر در کارهایمان او را نبینیم، و یا او را در همه‌ جا ناظر ندانیم! که در خلوت انجام می‌گیرد و ربطی به امور اجتماعی ندارد، را دارد، إِلا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ (مگر اینکه بعد از آن مناسب حال، انجام گیرد). 🔹عواقب که موجب تغییرات در جامعه و و انحلال آن، و یا و و یا مصادره اموال، هتک حرمت و قتل نفوس زکیه و ریختن خون مسلمانان و حکم به ناحق و... می‌شود، چگونه خواهد بود؟ با وجود اعتقاد به داشتن رئیسی که «عَینُ الله الناظِرَة» [۱] است، آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟! و هر کاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او می‌گیریم و به نفع به کار می‌گیریم و آلت دست کفار و اجانب می‌شویم و به آنها کمک می‌کنیم! 🔹چقدر سخت است، اگر برای ما این امر نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا و او را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم! البته رضایت و سخط او در هر امری معلوم است و ظاهراً منتهی به واضحات می‌شود، و در غیر واضحات و موارد مشکوک باید احتیاط کنیم. 🔹در همین اواخر اتفاق افتاده که شخصی در تقلید و تعیین مرجع شایسته شک و تردید داشت، در خواب چهره شخص مورد نظر را به او معرفی کردند. به نجف رفت و پس از مدتی جست‌وجو او را پیدا کرد. همچنین برای بعضی اتفاق افتاده که در بقا بر تقلید یا عدول به حیّ تردید داشته‌اند، از قبر معصوم شنیده است که «باقی باش!» البته هر کدام از این نقل‌ها قابل تکذیب است، ولی از مجموع این قضایا معلوم می‌شود که عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف، و ماست و نمی‌توان گفت از ما مطلع نیست و ما هر کار و یا هر چه را خواستیم، می‌توانیم آزادانه انجام دهیم. پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۴۰؛ توحید صدوق، ص۱۶۷؛ معانی‌الاخبار، ص۱۶ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۸۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel