امشــــب بر شانہ های دلم
ݣوله باری سنگینی میݣـــند
کوله باری پر از #دلتنگــــے😔
دلم مۍ شکند زیر بار
این همه دلتنگــۍ😞
با پــرهاے #شکستہ😰 باز سوی
آسمــانها مۍرود👌
میرود سوی ناشـــناختنیها😥
شــاید این بار در آن اوج
به معبـــودش رسد
دلتنڴـــتم رفیـــــق😔
#شہید_عباس_دانشگر
#شبتون_شهدایۍ🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
#مهدی_جان❤️
مثل #باران بهارے
ڪه نمی گوید ڪِی!
بی خبر در بزن و
#سرزده از راه برس
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــ🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
بهار ... هـوا را تازه میکند
و تــو #جانــم را ...
برای من،
تو از هر بهاری ...
#بهارتری ای شهید ...
#شهید_سیدرضا_طاهر
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
rabete rahmat.ali.mp3
4.34M
📲 #منبر_مجازی
🎙واعظ: استاد_عالی
🔖 رابطه محبت خدا و بندگان 🔖
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
fadaeian-fatemiye9402 (9).mp3
4.79M
#مداحی بسیار زیبا
🌾دائم تو مسیر مزار شهدا موندم...
🌾رفتن رفقا، دونه دونه و جاموندم...
شهدا دلم تنگه😭😭😭
🎤سید رضا نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔮🔶🔮🔶🔮🔶🔮 📜 #ترمزگناه ✍یه روز با مسعود در مورد گناه کردن افراد و مکروه بودن یا یه سری کارا ک
✍به نقل از مادر شهید:
❣مسعود من خیلی زرنگ و #خیرخواه بود. از کودکی اش همیشه #لبخند زیبایی بر روی لبانش خودنمایی می کرد.
❣عاشق #رهبری بود و سخنان ایشان را خیلی دوست داشت و مدام پیگیر بود و همیشه در همه کارها گوش به زنگ حرف آقا بود. به همه هم تأکید می کرد که در مسائل مختلف فقط از حرف آقا پیروی کنید. و تا پای جان #مدافع_ولایت بود.
❣مسعود بسیار بخشنده و #ایثارگر بود، حتی از جان خود برای دیگران میگذشت. اگر کسی از وی چیزی را طلب میکرد، دریغ نمیکرد؛ آن را هدیه میداد؛ حتی اگر خودش به آن احتیاج داشت. به همه کمک میکرد، اما هیچگاه از هیچ انسانی کمک نمیخواست تا برای کسی #زحمتی ایجاد نکند.
#شهید_مسعود_عسگری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره ✾صبـ☀️ـح ها بعد از نماز قرآن می خواند، ✾اگہ دخٺرم بیدار بود می گرفٺش ٺوی بغل😍 ✾اگہ هم خوا
#عاشقانه_شهدا💖
💚هم #خوش_تیپ و زیبا بود،
هم #درس_خوان... اینجور افراد توی کلاس هم، زودتر شناخته می شوند.
💚نفهمیدنِ درس، کمک برای نوشتن #مقاله یا #پایان_نامه و یا گرفتن جزوه های درسی، بهانه هایی بود که #دخترها برای هم کلام شدن با او انتخاب می کردند.
💚پاپیچش می شدند، ولی محلشان نمی گذاشت؛ سرش به کار خودش بود. وقتی هم علنی به او پیشنهاد #ازدواج می دادند، می گفت:
دختری که راه بیفته دنبال #شوهر، برای خودش بگرده که به درد زندگی نمی خوره! نمی شه باهاش #زندگی کرد...
✍به_روایت_همسر_شهید
دکتر
#شهید_محمدعلی_رهنمون🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ارادت_ویژه ارادت خاصی به #شهید_کاظمی داشتند همیشه می گفتن من همه #زندگیم رو مدیون این شهید هستم یک
آقا محسن
چ زیبا گفتی که جوری زندگی کنیم که #خدا عاشقمون بشه اگه خدا عاشقمون بشه خوب ما رو خریداری میکنه...
شما خوب زندگی کردی و خدا بهت نمره #قبولی رو داد
شجاعانه رفتی مقابل دشمن جنگیدی و خودتو فدای خدا کردی
دعا کن ما هم تو سال جدید خوب #بندگی کنیم که خدا عاشقمون بشه...
#شهید_محسن_حججی و نازدانه اش
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقا محسن چ زیبا گفتی که جوری زندگی کنیم که #خدا عاشقمون بشه اگه خدا عاشقمون بشه خوب ما رو خریداری
2⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#برشی_از_کتاب_سربلند🚩
🌷عملیات سختی را پشت سر گذاشتیم. محسن و گروهشان آن شب #کولاک کردند. اکثر شلیک هایشان به هدف خورد. حاج قاسم برای آن شب تعبیر ((لیلة الفتوح)) را به کار برد.
🌷وقتی از خط برگشتیم بچه های نیشابور روی دست گرفتندمان. میان این خوشحالی و بالاپریدن ها محسن گوشه ای ایستاده بود و #تسبیح می چرخاند. صدایش زدم:(( مرد حسابی! همه با دمشون گردو می شکنن تو چرا #هیچ_حسی نداری؟!))
🌷بی تفاوت گفت:(( من کاری نکردم که بخوام ذوق کنم! همه ی این ها #کار_خدا بود؛ من دارم #شکرش رو به جا میارم که ما رو قابل دونست به دست ما انجام بشه.))
🌷روز بعد از طرف سردار عراقی مقداری #لیر به ما هدیه دادند. محسن قبول نمی کرد. می گفت من به خاطر #پول نیامده ام اینجا. گفتم: اولا این هدیهست؛ ثانیا مگه چقدره؟
🌷پیشنهاد دادم مقداری اش را بیندازد داخل #ضریح حضرت زینب(س) و با بقیه اش هم برای همسرش #سوغات بخرد. به خیال خام خودم رامش کردم. هنگام برگشت بعد از زیارت حرم حضرت زینب(س) از بازار زیاد خرید نکرد.
🌷پرسیدم:مگه #قرار نشد با اون هدیه سوغات بخری؟!
-رفت همون جایی که باید می رفت!
همه رو انداخته بود تو ضریح
لینک خرید کتاب سربلند:
https://forush.co/76/335692/
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh