eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
221 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
♡از یار بی وفا به امام غائب و تنها...♡ 🍃آقاجان سلام... اگر بگویم دوری‌ات سخت است و زمان، بی قراریِ را شهادت می دهد، اغراق کرده ام... 🍃دلم گرفته نمی دانم شاید ترک خورده یا پیر شده از درد های آخرالزمان. مهمان همیشگی دلم است و ، تنها رفیق روزهای بی کسی...😔 🍃مولا جان... ببخش که در هیاهوی دنیا و خوشی ها فراموشت کرده ایم و همچون جد غریبت، مانده ای در میان شیعیان. 🍃هنوز برای عده ای، خورشیدِ پشت ابرهای گمراهی هستی. قدمی برنداشتیم و از طلوع چیزی نگفتیم... 🍃گناه کردیم و بیخیال ناله شدیم. پرونده سیاه اعمال را دیدی و اشک ریختی و واسطه شدی برا بخششمان...🥺 🍃راه را گم کرده و از کوچه های سردرآوردیم. با ایمان سست و دلِ لبریز از کینه و نفرت به هم ظلم کردیم و به کارهایمان افتخار... 🍃خیابان هایمان شبیه تالار عروسی شده و انسان ها، عروسک های پررنگ و لعاب پشت ویترین. عیب از ما است اما دین را پیش چشم خیلی ها بد کردیم...😞 🍃دست به دعا گرفتیم و ها را لیست کردیم و یادمان رفت برای دعا کنیم. عهد نامه نوشتیم اما مانند مردم به عهدها عمل نکردیم. دلمان به وعده های دنیا خوش شد و شمشیر را تیزتر کردیم... 🍃یا صاحب الزمان... ما رفیق نیمه راه بودیم اما مسلم‌ها و حبیب‌ها و حرّهای زمان به یادت هستند، برای ظهورت دعای فرج می خوانند، می کنند و می شوند. به حرمت یاران خوبت ما را ببخش😓 🍃آقای من... غرق شده ایم در باتلاق گناه اما امیدمان به ظهور است. بیا و نجاتمان بده. بیا و پایان بده به این هجران. بیا و انتقام سیلی را بگیر، انتقام رگ های بریده، گوش بی گوشواره و روزهای اسارت.... ☆ ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃چه کرده ای؟ نه تنها آدم ها بلکه را به هم ریخته ای....چند روز است نیت می کنم چند خطی از تو بنویسم، دفتر روسیاه می شود و قلم لام تا کام حرفی برای نوشتن ندارد. حتی پای عقربه های ساعت هم برای رسیدن به چنین لحظه ای می لنگد. تو با رفتنت همه را خودشان کردی😔 🍃در نامت را جست و جو کردم، آن تصویر معروف دلم را به بازی گرفت. در کودکی مقاتل خواندی و در روزهای جوانی ارباب شدی. 🍃چشم های شجاعت در لحظه اسارت، فروغ چشم هایم را گرفت. آن بیابان و آن خیمه ها برایم عصر را تداعی می کند. نمی دانم خارمغیلان در آن بیابان بوده است یا نه اما خداراشکر که خانواده ات طعم اسارت را نچشیدند. 🍃از هر چه بگذرم لب های خشکیده ات ای است پر از درد، اشک، داغ😭 🍃نمی دانم چه گذشت بر تو از تا شهادت اما پیکر جراحت دیده و سر جداشده ات برایم و زینب مضطر را زنده کرد. 🍃چه شد این چنین شبیه ارباب شدی. چه شد که دل ها را زیر و رو کردی. چه کرده ای که هرگاه به تو می اندیشم مهمانم می شود و زانوهایم می لرزند🥺 🍃به قول خودت جامعه روز به روز سخت تر شود و روز به روز پیشرفت می کند و پاک بودن سخت است. تو برای رسیدن به چیزهای خوب تر از خوب هایت گذشتی. برای ما که بین بد و بدتر دست و پا می زنیم دعا کن. 🍃حافظ آیه های نور، تو را قسم به آن ، برای شفای دل های مرده ما اندکی یا من اسمه دوا بخوان. درد داریم و درمان گم کرده ایم😔 🍃راستی خادم المهدی. دعای فرج بخوان تا برسد فرشته نجات این روزهای . ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۱ تیر ۱۳۷۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۸ مرداد ۱۳۹۶.منطقه التنف مرز بین سوریه وعراق 📅تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : نجف آباد اصفهان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سایه ساره خانه امن الهی امروز هم عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃 🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بوده‌اند دغدغه‌اش شده بود دفاع از حریم . اقتدا کرده بود به سقای و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند‌. 🍃امروز های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد . 🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶.بوکمال 📅تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار : خوزستان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
▪️عاشورا... ▪️سال ها زندگی کرده‌ام و معنای سیاهی و را این طور فهمیدم که همه آنچنان در این ده روز می گیرند که عالمی را متوجه خود می کنند و عمر را خرج می‌کنند بدون حسرت خوردن برای ثانیه‌ای و خدا را شکر می گویند برای همین گذر در این اتمسفر. ▪️تمام سال را در این پیچ و خم روزها می گردم تا نوبت به محرم برسد که عقده پاره کنم و بشکنم اما امسال...😔 ▪️ده روز مثل باد گذشت بدون آنکه دستم پر شود، لااقل من به این فضا عادت ندارم. خودم را در زمره می بینم که سر تپه های مشرف به ایستاده بودند و نظاره می کردند که تو را پسر پیامبر را می کشند و می گفتند نکشید او را، پسر پیامبر است. فقط همین فقط می گفتند😞 ▪️آه حسین،‌ دید نمی برد دست را بالا برد و موهایش را گرفت و با پا زیر و رویش کرد پاره تن پیامبر را و سر را نبرید بلکه با ۱۲ ضربه جداکرد و گرفت مقابل . دردم سر بریدن حسین نیست خون جگر از آن لحظه شروع شد که حضرت فرمود: ...😭 ▪️حسین عزیز دل زهرا نگذار مثل دخترت حسرت بر دلم بماند...ای به قربان انگشتت که دنیا را زیر و رو کرد اما دل را نه...😓 ✍نویسنده : °•به مناسبت 🖤 📅تاریخ انتشار : ۲۸شهریور ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃دست به خاک که می گذاری گوشت و پوست و شهدا را میان انگشتانت حس می کنی ، دل به لرزه می افتد.اما به آسمان ِ دل خون که می نگری ، ها سراغت می آیند .شاید آسمان،سهم آنان است که در این سرزمین اند .مثل مصطفی رشیدپور که جاماند از دوستش.باهم پیمان بسته بودند که تنهایی وارد بهشت نشوند اما در ۵ ذکر یا زهرا گفتند و در پایان شهید شد و دل گله مند مصطفی را با خود برد.در خواب به او قول مردانه داده بود که منتظر اوست. 🍃حالا بعد از سال ها که در باغ بازشد و صدای در دنیا دمیده شد .مصطفی مشتاق، راهی دفاع از حریم آل الله شد. 🍃آرزو داشت پرستو شود اما زخمی حرم شد و برگشت.در مناجاتش با خدا گفته بود: "خدایا اگر از من راضی نشده ای مرا نرسان" .به قول خودش:" شهادت، شوخی نیست! قلب آدم را بو می کنند.اگر بوی دنیا و تعلقاتش را داد رهایت می کنند.میگویند برو درد بکش.پخته شو .منیّت را رها کن." 🍃مجروحیتش زیاد بود و پرستار روزهای سخت .رفیقش چشم به راه بود و خودش بیتاب .سالهای انتظار از کربلای ۵ تا دفاع از حرم با شیرینی پایان یافت و مصطفی عاقبت بخیر شد... 🍃آقا مصطفی! بوی دنیا و تعلقاتش میدهیم و دلمان سنگین از غم . دعایمان کن.... ✍نویسنده: ♡ 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت : ۷ شهریور ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀محل دفن : گلزار شهدای اهواز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆به نام یار☆ 🍃گمان کنیم اکنون، سال ۱۱هجری ست. این روزها خورشید فروزان سرد است، آسمان ناله می کند، زمین بی تاب است و جریان شریان درخت، به احترام می ایستد😓 🍃این روزها، مدینه دلتنگ است. دلتنگ مردی که از نگاهش، مهر چکه می کرد. مردی که تبسمش، عطر داشت. 🍃 این روزها، (س)دلتنگ است. دلتنگ پدری که دختر نازدانه اش را، می بویید و می بوسید و اش می داشت. پدری که از عمق جان، کوشید و از هیچ چیز، بهر رواج دریغ نکرد. 🍃 این روزها، (ع) دلتنگ است. دلتنگ که پشت به پشت یکدیگر، به کارزار قدم نهادند و بیرق عدل را برافراشتند. برادری دلسوز، که ذره ذره ی محو تماشایش بودند😔 🍃این روز ها رزق جهان، است. بغضی تلخ از فراق رسول مهر. از فراق از فراق 🍃به هجران، زارى دلهاى خونين   ز حد بگذشت ز اشك و آه مهجوران بيتاب جهانى غوطه زد در آتش و آب* 🍃و اگر به مهر ۱۳۹۹ هجری خورشیدی هم باز گردیم، عُشّاق اند. اما این دلتنگی و رنج، آن دم معنا می یابد که ره رسول در پیش گیرند و بشوند مرید . بشوند یاور مقبول🌹 پ.ن:شیخ محمد حزین لاهیجی 🕊به مناسبت سالروز (ص) ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ♡شهید عباس دوران... 🍃می توان گفت عباسِ دوران خودش بوده است. زیرا پیرو حرف برای دفاع از کشور و ایستادن در مقابل ، جانش را هم فدا کرده است. 🍃عاشق همسر و فرزندش بوده است اما در لا به لای هایش که برای همسرش مکتوب کرده است، جمله ای زیبا خودنمایی می کند."جنگ جنگ است و زن و بچه هم سرش نمی شود." 🍃او، قهرمانی است که در طول دو سال جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز موفق داشته است. در آخرین پروازش که هدف بمباران پایگاه هوایی الدوره بوده است. پس از انجام عملیات برای نقض ادعای دشمن مبنی بر امن بودن منطقه و برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها، به سوی هتل محل برگزاری کنفرانس حرکت کرده و با اصابت به هتل، مانع از برگزاری اجلاس می شود و شهد نصیبش می گردد. 🍃این روزها، به شهید دوران هایی نیاز دارد تا دفاع کنند از خاک میهن و در مقابل دشمن قد علم کنند. نیاز دارد به جنسی از این شهید که خود را بداند در مقابل هزینه ای که برای تحصیلش از خرج شده است. این روزها نیاز داریم به قهرمانانی چون او که تمام زندگیشان را فدای حرف های امام و کنند. 🍃حال از او نامی جاویدان مانده است و همسرش که دلتنگی هایش را می کند و پسرش که از پدر چیزی به یاد ندارد جز که بعد از ۲۰ سال انتظار برگشت و تشیبع شد. حال او برای جبران تمام سال هایی که از نعمت محروم بوده، نام فرزندش را نهاده است. ☆باشد که پیرو راهشان باشیم☆ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد :۲۰ مهر ۱۳۲۹.شیراز 📅تاریخ شهادت : ۳۰ تیر ۱۳۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : شیراز  🕊محل شهادت : بغداد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡از یار بی وفا به امام غائب و تنها...♡ 🍃آقاجان سلام... اگر بگویم دوری‌ات سخت است و زمان، بی قراریِ را شهادت می دهد، اغراق کرده ام... 🍃دلم گرفته نمی دانم شاید ترک خورده یا پیر شده از درد های آخرالزمان. مهمان همیشگی دلم است و ، تنها رفیق روزهای بی کسی...😔 🍃مولا جان... ببخش که در هیاهوی دنیا و خوشی ها فراموشت کرده ایم و همچون جد غریبت، مانده ای در میان شیعیان. 🍃هنوز برای عده ای، خورشیدِ پشت ابرهای گمراهی هستی. قدمی برنداشتیم و از طلوع چیزی نگفتیم... 🍃گناه کردیم و بیخیال ناله شدیم. پرونده سیاه اعمال را دیدی و اشک ریختی و واسطه شدی برا بخششمان...🥺 🍃راه را گم کرده و از کوچه های سردرآوردیم. با ایمان سست و دلِ لبریز از کینه و نفرت به هم ظلم کردیم و به کارهایمان افتخار... 🍃خیابان هایمان شبیه تالار عروسی شده و انسان ها، عروسک های پررنگ و لعاب پشت ویترین. عیب از ما است اما دین را پیش چشم خیلی ها بد کردیم...😞 🍃دست به دعا گرفتیم و ها را لیست کردیم و یادمان رفت برای دعا کنیم. عهد نامه نوشتیم اما مانند مردم به عهدها عمل نکردیم. دلمان به وعده های دنیا خوش شد و شمشیر را تیزتر کردیم... 🍃یا صاحب الزمان... ما رفیق نیمه راه بودیم اما مسلم‌ها و حبیب‌ها و حرّهای زمان به یادت هستند، برای ظهورت دعای فرج می خوانند، می کنند و می شوند. به حرمت یاران خوبت ما را ببخش😓 🍃آقای من... غرق شده ایم در باتلاق گناه اما امیدمان به ظهور است. بیا و نجاتمان بده. بیا و پایان بده به این هجران. بیا و انتقام سیلی را بگیر، انتقام رگ های بریده، گوش بی گوشواره و روزهای اسارت.... ☆ ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☆ 🍃قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای ، آرام می شوند ❤️ 🍃فرمانده... حال روزهایمان خوب نیست. نبض ایمانمان کند می زند و توکل مان از نفس افتاده. روزگار بلاتکلیفی را برایمان دیکته می کند و از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم😔 🍃نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، می شوند. ناله ی وجدانمان را نمی شنویم. گاهی می شویم و یادمان می رود برای چه آمده ایم... 🍃از باقیمانده محبت در دل گاهی می خوانیم با فراز ‌ بغض می کنیم و با  دل می شکند. شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم. از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به . گناهانی که را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند. ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل💔 🍃ای شهید این روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد. را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان. و اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم. اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ ،به فکر هستند😓 🍃گناهان بسیارند و ها گلوگیر، راه فراری نداریم. نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد. اینجا زمین و زمان تو را کم دارد. بیا و با خودت و را بیاور. نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را.... 🌺به مناسبت سالروز ✍️نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۱۸ مهر ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳ 📅تاریخ انتشار: ٢۷ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم 🕊محل شهادت : سردشت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سایه ساره خانه امن الهی امروز هم به حقی هستند که پیرو راه شهدا باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃 🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بوده‌اند دغدغه‌اش شده بود از حریم . اقتدا کرده بود به سقای و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند‌. 🍃امروز های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد . 🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزارشهید : خوزستان 🕊محل شهادت : بوکمال 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ♡ 🍃قیام کرده ام به احترامت و دستانم را به سوی خدای و رحیم گرفته ام و از او ظهورت را میخواهم. هرروز میخوانم و بر دفتر دلم پای تمام عهدهایم را امضا می کنم اما شب ها که قرار است میان جدال و قضاوت کنم، شرمنده می شوم و استغفار می کنم که دل تو کمتر آزرده شود از . 🍃هنوز فرازهای دعا را زمزمه می کنم و رسیده ام به قسمتی که همیشه می کنم. "اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً، فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي..." از خدا می خواهم اگر مرگ مرا فراگرفت و پس از آن کردی خدا مرا پوشیده از قبر بیرون آورد برای خدمت تو. 🍃می ترسم به دل بمانم از دیدن و چشمانم پر از خاک شود. میترسم بخاطر روی سیاهم مستجاب نشود و سهمم از زندگی شود دوران تو! 🍃مولا جان، من که ام اما به حرمت اشک های منتظران واقعی ات بیا این روزها ایمان کم شده و حال آدم ها و دنیایش نیست! 🍃فرازهای آخر دعاست و ناله های آخرمن، العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان ✍نویسنده : ☆ 📅تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃دخترک با چشمانی خیس، به کادوهای بسته‌بندی‌شده نگاه می‌کرد. چه رؤیاهایی که شبانه بافته بود و با رج به رج آن خندیده بود، کرده بود از شدت خوشحالی، اشک ریخته بود از شوق و بو کشیده بود را که روی این تارهای بافته نشسته بود. 🍃حالا چند روزی است که این تار بافته‌شده ریش‌ریش شده، از هم رفته و دیگر عطر تن هیچ‌کس از آن به مشام نمی‌رسد! بوی می‌آید، بوی و خاک، صدای هیاهو و زنان و کودکان از این تارهای از هم‌رفته به گوش می‌رسد... 🍃تصویر زخمی بر تارهایش نقش بسته، دخترک صاحب پیکر را می‌شناسد. روزی در او کلمه بابا را هجی کرده بود. او در این هیبتی که درون تصویر متلاشی شده قد کشیده بود... نوازش‌های صاحبش را چشیده، را شنیده و به خاطر سپرده بود. 🍃دختر این‌بار نگاه غمبارش را به تابلوی روی دیوار می‌دهد و بعد نگاهش نام نشسته در گوشه قاب را هدف می‌گیرد: ! 🍃پدرش در کوت عبدالله چشم باز کرده بود. خلق و خویش آیینه تمام‌نمای بود اینطور دیده بودند و می‌گفتند! برای دفاع از که رفته بود پدرش ناراضی بود، ناغافل رفت! ناغافل هم شد... 🍃دخترک روزهای خوش قبل از این واقعه را دور می‌کند. روز تولدش بود، خانواده در تکاپو بودند کادوهایش را زودتر بگیرند و آماده کنند. قرار بود سوپرایز شود. اما قضیه برعکس شد! پدرش کادوی تولدش را زودتر از خویش دریافت کرد و او بود که با خبر پروازش خانواده‌اش را سوپرایز کرد، زودتر از لحظه ، ناغافل! 🍃حالا اما دخترک از بین این همه فقط بغض غافلگیر کردن پدر و رؤیایی که بافته بود به دلش ماند... رؤیایی که رؤیا ماند و تحقق نیافت... ♡سالگرد بهترین بابای دنیا!♡ ✍نویسنده : 🍁به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۳ آذر ۱۳۶۱ 📅تاریخ شهادت : ۱ آذر ۱۳۹۳ 📅تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای اهواز 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh