eitaa logo
شعر هیأت
11.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
200 ویدیو
18 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی از باغ گل آهسته مرا می‌خواند تا صفا، تا گل نورسته مرا می‌خواند هر شب از کوچۀ خوش‌بوی شقایق تا صبح کسی آهسته و پیوسته مرا می‌خواند با نشاطی دگر از ناحیۀ روشن شوق هم‌نشین منِ دل‌خسته مرا می‌خواند امشب از خلوت نزدیک‌ترین خانۀ خاک عارفی کامل و وارسته مرا می‌خواند... یا رب این بانگ خوش از حنجرۀ شرقی کیست؟ چه کسی پشت در بسته مرا می‌خواند؟ باده نوشان سحر! چشمۀ تجرید کجاست؟ آشنایی سر گلدسته مرا می‌خواند 📝 @ShereHeyat
گل، دفتر اسرار خداوند گشوده‌ست صحرا ورق تازه‌ای از پند گشوده‌ست آیینۀ عریانی زیبای معانی‌ست این جملۀ سبزی که خداوند گشوده‌ست شور سحر حشر، اگر باورتان نیست گل مصحف صد برگ به سوگند گشوده‌ست تقریر ادیبانۀ برهان معاد است فصلی که نسیم از پی اسفند گشوده‌ست تفسیر لطیفی‌ست ز پاکی دل کوه این چشمه که از چشم دماوند گشوده‌ست بر سجدۀ احساس بنفشه‌ست، نشانی سجادۀ سبزی که به الوند گشوده‌ست سرشار ز شیرینی شهد خوش خویش است این غنچه که لب را به شکرخند گشوده‌ست پاک است طرب‌نامۀ خوش‌بوی سلوکش این گل که چنین چهرۀ خرسند گشوده‌ست 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹جمعۀ موعود🔹 همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند اشارات زلالی از طلوع تازهٔ نرگس پیاپی می‌وزد از سمت میقاتی که می‌گویند زمین در جستجو، هر چند بی‌تابانه می‌چرخد ولی پیداست دیگر آن علاماتی که می‌گویند جهان این بار دیگر ایستاده با تمام خویش کنار خیمهٔ سبز ملاقاتی که می‌گویند کنار جمعهٔ موعود، گل‌های ظهور او یکایک می‌دمد طبق روایاتی که می‌گویند کنون از دشت‌های روشن امّید می‌آید صدای آخرین بند مناجاتی که می‌گویند و فردا بی‌گمان این سمت عالم روی خواهد داد سرانجام عجیب اتفاقاتی که می‌گویند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/269@ShereHeyat
این روضه، سرای کرم ماست، بیایید ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹ای اهل حرم!🔹 این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است این ماه مدینه‌ست که بر هودجی از نور می‌آید و این خطه پر از شادی و شور است گل می‌دمد از شش‌جهت جادۀ ساوه این دشت سراسر همه وجد است و سرور است تسبیح‌کنان است در این بادیه، هر سنگ صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است آواز صبوحی زده باران سحرگاه هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است :: چون از سفر آن محمل مأنوس برآید بس لالۀ خوش‌رنگ به پابوس برآید بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه «سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی از عالَم معقول به محسوس برآید این ماه درخشنده چه ماهی‌ست که هر صبح خورشید پی دیدنش از طوس برآید آیینه در آیینه از ایوان بلندش صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید این روضه، سرای کرم ماست، بیایید ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید :: درهای بهشت از ملکوت تو گشوده‌ست صد دسته‌گل از دست قنوت تو گشوده‌ست در حلقۀ نورانی گل‌های سحرخیز سجادۀ تسبیح سکوت تو گشوده‌ست گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش ایوان جلال و جبروت تو گشوده‌ست در فصل دعا، دست نیاز گل مریم بر خان کریمانۀ قوت تو گشوده‌ست هر آیه‌ای از سورۀ نورانی کوثر فصلی به مقامات ثبوت تو گشوده‌ست این آینه تصویر به تصویر شکفته‌ست تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفته‌ست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2810@ShereHeyat
گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد شب شهادت زهرا علی به خود می‌گفت: گل محمّدی من چه زود پرپر شد! خزان چه کرد که در چشم اشک‌بار علی تمام گلشن غیب و شهود، پرپر شد به باغ حُسن کدام آفتاب ناب، افسرد که در مدار افق هرچه بود، پرپر شد؟ برای تسلیت اهل باغ آمده بود! شقایقی که به صحرا کبود، پرپر شد نشان ز پاکیِ روح لطیف فاطمه داشت بنفشه‌ای که سحر در سجود، پرپر شد ز فیض صحبت او رنگ و بوی عزّت داشت گلی که تشنه میان دو رود پرپر شد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/97@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹جمعۀ موعود🔹 همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند اشارات زلالی از طلوع تازهٔ نرگس پیاپی می‌وزد از سمت میقاتی که می‌گویند زمین در جستجو، هر چند بی‌تابانه می‌چرخد ولی پیداست دیگر آن علاماتی که می‌گویند جهان این بار دیگر ایستاده با تمام خویش کنار خیمهٔ سبز ملاقاتی که می‌گویند کنار جمعهٔ موعود، گل‌های ظهور او یکایک می‌دمد طبق روایاتی که می‌گویند کنون از دشت‌های روشن امّید می‌آید صدای آخرین بند مناجاتی که می‌گویند و فردا بی‌گمان این سمت عالم روی خواهد داد سرانجام عجیب اتفاقاتی که می‌گویند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/269@ShereHeyat
کسی از باغ گل آهسته مرا می‌خواند تا صفا، تا گل نورسته مرا می‌خواند هر شب از کوچۀ خوش‌بوی شقایق تا صبح کسی آهسته و پیوسته مرا می‌خواند با نشاطی دگر از ناحیۀ روشن شوق هم‌نشین منِ دل‌خسته مرا می‌خواند امشب از خلوت نزدیک‌ترین خانۀ خاک عارفی کامل و وارسته مرا می‌خواند... یا رب این بانگ خوش از حنجرۀ شرقی کیست؟ چه کسی پشت در بسته مرا می‌خواند؟ باده نوشان سحر! چشمۀ تجرید کجاست؟ آشنایی سر گلدسته مرا می‌خواند 📝 @ShereHeyat
🔹آینۀ حیرت🔹 به کدام واژه بخوانمت به کدام واژۀ نارَسا؟ به کدام جلوه بجویمت؟ متعالیا و مقدّسا! همه‌جا نشان جمال تو همه سو شکوه جلال تو همه در ثنای تو نغمه‌خوان همه در حریم تو جبهه‌سا ورقی گشوده در این چمن صفحات دفتر حُسن تو که شکفته بر لب هر گلی به ستایشت غزلی رسا.. نه همین تبسم فطرتم که هزار آینه حیرتم به کدام جذبه سفر کنم به رواق مهر تو ذرّه‌سا چو نی از ترنّم حزن خود چه ترانه‌ها که شنیده‌ام همه شب در این غم دل‌نشین به صباح می‌رسم از مسا سُبحات روی تو دل‌نشان نَفَحات کوی تو گل‌فشان فَبِنور وَجهِکَ غَشِّنی لِیَصیرَ لیلیَ شامِسا بِسَماع ذِکرِکَ لَذّتی و اِلی هواکَ صَبابَتی فَلَقَد قَصَدتُکَ والهاً و لَقَد اَتَیتُکَ آنِسا به مدیحۀ تو نمی‌رسم نه به تازی و نه به پارسی مگر آن‌که وصف تو بشنوم به زبان مردم پارسا سخنم تمام و هنوز هم عطشی نهفته به جان من کلمات افاقه نمی‌کند به سکوت می‌رسم ای بسا! 📝 @ShereHeyat
زندگی جاری‌ست، در سرود رودها شوق طلب زنده‌ست گل فراوان است، رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده‌ست خاک، حاصلخیز، باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز دشت‌ها شاداب، در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده‌ست چون شب معراج، قبله‌گاه دور دست ما گل‌افشان است وادی توحید، در وفور چشمه‌های فیض رب زنده‌ست آفتاب فتح، بر فراز خانهٔ پیغمبران پیداست صبح نزدیک است، صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده‌ست لحظه‌ها سرشار، جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست عاشقان هستند، شعرهای عاشقانه لب به لب زنده‌ست خیمه در خیمه، لالهٔ داغ شهیدان روشن است اما گریه‌ها خندان، شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده‌ست مادران خاک، جانماز خویش را گسترده تا آفاق دست‌های شوق، در قنوت گریه‌های مستحب زنده‌ست شرق بیدار است، در جهان از هم صدایی‌ها خبرهایی‌ست نام این صحرا، روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده‌ست فصل طوفان است، سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند قدس تنها نیست، در سراپای جهان این تاب و تب زنده‌ست باد می‌آید، بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت زندگی زیباست، عشق در جان جوانان عرب زنده‌ست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1489@ShereHeyat
گل، دفتر اسرار خداوند گشوده‌ست صحرا ورق تازه‌ای از پند گشوده‌ست آیینۀ عریانی زیبای معانی‌ست این جملۀ سبزی که خداوند گشوده‌ست شور سحر حشر، اگر باورتان نیست گل مصحف صد برگ به سوگند گشوده‌ست تقریر ادیبانۀ برهان معاد است فصلی که نسیم از پی اسفند گشوده‌ست تفسیر لطیفی‌ست ز پاکی دل کوه این چشمه که از چشم دماوند گشوده‌ست بر سجدۀ احساس بنفشه‌ست، نشانی سجادۀ سبزی که به الوند گشوده‌ست سرشار ز شیرینی شهد خوش خویش است این غنچه که لب را به شکرخند گشوده‌ست پاک است طرب‌نامۀ خوش‌بوی سلوکش این گل که چنین چهرۀ خرسند گشوده‌ست 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹قدمگاه🔹 بوی گل و بانگ جرسی رد شده است انگار مسیحانفسی رد شده است امروز تمام این بیابان سبز است ای عشق! از اینجا چه کسی رد شده است؟ این دشت چه جلوهٔ عجیبی دارد این باد صبا چه بوی سیبی دارد خیزید تمام راه را آب زنید این جاده مسافر غریبی دارد هر لالهٔ این بادیه داغی دارد هر غنچه به سیر خویش باغی دارد از فیض قدوم تو در این صحراها هر سنگ درون خود چراغی دارد این بادیه‌ها چقدر دلخواه شده‌ست با قافلهٔ عطر تو همراه شده‌ست یک بار گذشته‌ای از این راه و کنون سرتاسر این دشت قدمگاه شده‌ست با هجرت تو این سفر آغاز شده‌ست این خاک به مقدمت سرافراز شده‌ست با لطف تو از مدینه تا وادی طوس در هر قدمی باغ گلی باز شده‌ست دل در طی راه سنگ‌ها بوسیده‌ست هر سنگ به نیت شفا بوسیده‌ست در طول سفر سرمهٔ چشم دل ماست خاکی که کف پای تو را بوسیده‌ست هرچند دل آهوی هراسان باشد با شوق وی اما سفر آسان باشد هر سنگی از این جاده ببوسم، شاید جای قدم شاه خراسان باشد 📝 @ShereHeyat