‍ #اولین_و_آخرین_نماز_شهید ✍یه لات بود تو مشهد. داشت می‌رفت دعوا شهید چمران دیدش، دستش‌رو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم #جبهه.👀 🍁به #غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران. 🍁رضا شروع میڪنه به #فحش دادن به شهید چمران،😐 وقتی دید ڪه شهید چمران به فحش هاش توجه نمی‌کنه. یه دفعه داد زد ڪچل با توأم!😳 🍁شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت😊: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه #سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید. 🍁رضا ڪه تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! ڪشیده ای، چیزی!😞 شهید چمران: چرا؟ 🤔رضا: من یه عمر به هرڪی #بدی ڪردم، بهم بدی ڪرده. تاحالا نشده بود به ڪسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!☹️ 🍁شهید چمران: اشتباه فڪر می‌ڪنی! یڪی اون بالاست، هرچی بهش بدی می‌ڪنم، نه تنها بدی نمی‌ڪنه، بلڪه با خوبی بهم جواب میده. هی #آبـرو بهم میده. گفتم بذار یه بار یڪی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. #یکم_مثل_اون_بشم.😉😊 🍁رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار #گریه می‌کرد. اذان شد، رضا #اولین_نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود،😳 وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!🕊😔 #شهید_مصطفی_چمران #درس_اخلاق #خاطره @abbass_kardani✅

🌹🕊🌹🕊🌹 #شهید_یعنی یعنی #نجات از اسارت پستی ها و زبونی ها و حقارت ها یعنی #عزت و غیرت و شجاعت یعنی اهدا #خون در برابر حمله به #ناموس و دین و #آبرو و خاک و میهن یعنی #رهایی از بند حسادت ها و طمع ها و زر اندوزی ها 🌹🕊 🌹@abbass_kardani

🔴 #گلایه_اطرافیان_از_همسر 💠 گاه اطرافیان و یا خانواده شما از همسرتان #بدگویی کرده و یا گلایه‌ای را مطرح می‌کنند. 💠 در این مواقع باید با حفظ #ادب و احترام نسبت به فرد گلایه کننده، نیّت خیر همسرتان و یا توجیه‌هایی که باعث کم شدن #بدبینی اطرافیان نسبت به همسرتان می‌شود ابراز کرده و حافظ #آبرو و اسرار او باشید! 💠 از طرفی تا می‌توانید گلایه‌ خانواده خود را به همسرتان نرسانید چرا که زمینه‌ساز #کینه، فتنه، بدبینی و سردی روابط می‌گردد! 💠 به تدریج باید با رفتار و گفتار خود دلهای دو طرف را به هم #نزدیک کنید. 💠 در مواقعی که گلایه‌ی آنها اساسی و بزرگ است حتما به #مشاور_دینی خانواده مراجعه نمایید! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓ @abbass_kardani ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆

✨﷽✨ 🔴شیطان از ما چه می خواهد؟ این مار و عقرب ها با ما چه کار می کنند؟ آنها می خواهند ما را بزنند؟ نه. می خواهند ما را مسموم کنند؟ نه. مال ما را بگیرند؟ نه. جان ما را بگیرند؟ نه. با ما چه کار دارند؟ اینها فقط از ما " آبرو " می خواهند، می خواهند ما را بی حیثیت کنند. ( #شیطان ) مثل آن مار و عقربی نیست که بخواهد آدم را بزند، مسموم بکند و بمیراند؛ #شیطان اسیر می خواهد، نه مریض! یک سارق مسلّحی است، از آدم مال می خواهد؛ شیطان که آن نیست! مار و عقرب هم می خواهند آدم را مسموم بکنند، از بین ببرند، جان آدم را بگیرند؛ شیطان هم که آن نیست! ای کاش آن بود!! شیطان فقط از آدم دو چیز می خواهد: (ایمان)، (آبرو)؛ (آبرو)، (ایمان)! می گوید همین را به من بدهید، من کاری به شما ندارم. هر که مواظب نبود، یا دین داد یا آبرو! حالا نقش انبیاء چه می شود؟ حالا معلوم می شود اینها به گردن ما حق حیات دارند، ما را از این فضا با خبر کردند! می فرمودند: می گوئید نه، این تاریخ را ببینید. (زمانه هیچ نبخشد که باز نستاند / مجو زِ سِفله مروّت که شیئه لا شی)*! به کسی چیزی داد که از او نگرفت؟ کیست که ما دوّمی او باشیم؟! به ما گفتند محترماً بگیرید، محترماً تحویل بدهید؛ با ایمان بمیرید، با آبرو زندگی کنید؛ همین! نشد، همه آنها صف بستند فقط برای دو چیز: " ایمان "، " آبرو ". اینچنین نیست که حالا #شیاطین فقط با مومنین درگیر باشند! حالا کم نیستند کسانی که در کشورهای کفر زندگی می کنند؛ ولی بالاخره انسان اگر خدا را قبول نداشته باشد، می خواهد با #آبرو زندگی کند. شیطان با آبروی او در کشورهای کفر هم می جنگد. اینطور نیست که حالا اگر یک منطقه ای، منطقه غیر الهی شد، شیطان آنجا فارغ باشد! نه. می گوید: دو چیز، نشد یکی؛ یا ایمان و آبرو هر دو، یا اگر قبلاً #ایمان را از شما گرفتم، آبرو. مائیم و این خطر! و این خاندان پیغمبر (علیهما آلاف التحیّه و الثناء) که نسبت به ما حقّ حیات دارند، برای اینکه این چیزها را به ما فهماندند. (مجو زِ سِفله مروّت که شیئه لا شی). دیوان حافظ / غزلیات / غزل شماره ۴۳۰ 📚 تفسیر موضوعی قرآن کریم در جمع مدیران بنیاد مستضعفان و جانبازان دماوند ؛ ۱۳۷۷/۰۴/۲۹