کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
نشسته بودم
قبرها را تا آنجا که در محدوده دید بود، برانداز میکردم
به پرچم های #مختلف که بر بالای سرشان نصب بود !
به عکس هایشان !
به اسم ها ، به #سن ها ، به پسوندی که به اسمشان الصاق بود که معرف آنهاس یعنی #شهید ، نگاه می کردم و آه می کشیدم!
با خود می گویم :
صد سال دگر #کجایم؟!
و مطمئن هستم که در این دنیا نخواهم بود!
فکر می کنم ...
از روحی که یک روز از بدن خارج خواهد شد!
به جسمی که سرازیر قبر می شود!
به ترسی که نکیر و منکر می آیند...
به #چشم_هایم ، که قرار است به جای این مناظر به کجاها خیره شوند؟!
جهنم و تاریکی هایش؟! آتش و عذاب هایش!؟
پاهایم چه؟! می خواهند در کدام راه قدم بگذارند؟
چند هزار سال باید بِدَوند تا برسند؟!
دست هایم چه می شود؟!
در آتش کدام گناه می سوزند!؟
زبان چه؟!
چقدر باید #آه و حسرت بکشند از نامه ی خالی اعمال!
و گوش ها ...
چقدر سوز صدای گرفته می شنوند که فریاد پشیمانی سر می دهند
آن روز دیر نیست ، شاید همین حالا، شاید فردا ، شاید. .... غرق در افکارم ... زمزمه میکنم
که باید شهید شد ...
آری ، باید شهید شد...
تنها راه میانبر به خدا ...
.
برای شهادت باید چکار کرد؟!
- نفس خود را سر بِبُر...
قول_هایمان_یادمان_نرود
دنیا را برای دنیا جدی نگیریم
دنیا را برای آخرت جدی بگیریم
مرگ_را_باور_کنیم ...
#دل_نوشته
#شهدا_گاهی_نگاهی
#شهید_عباس_کردانی
.
#ف_کردانی
@abbass_kardani
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#مطالعه_شود!
#بسم_الله
.
امام #حسن مجتبی عليه السلام :
.
"صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن يُصاحِبوكَ بهِ"
(با مردم آن گونه رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار كنند.)
.
خیلی وقت بود قصد نوشتن رو داشتم ؛ ولی نه موقعیتش رو داشتم ونه شرایطم جور میشد !
.
مدتیست انگار بین مردم عادت شده که هر کسی از خانواده ی خاص جامعه به سِمت یا جایگاه بالایی میرسن اولین چیزی که به ذهنشون میرسه حتما با سهمیه رفتن بالا...
.
کاری به حرف دیگران ندارم به شخصا خودم رو میگم
اگر دائم در مسافرتم علاقه ی شخصی خودم هست و از جیب هیچ دولتی استفاده نمیکنم !
حتی یکبار هم از طرف بنیاد هیچ مسافرتی حتی یک ساعته نرفتم !
.
۶ بار آزمون استخدامی دادم یکبارهم حتی مجاز نشدم چه برسه قبول بشم !
.
اگر درحال #خوندن ارشد هستم از هیچ کلاس و سهمیه ایی که اصلا شامل من نمیشه استفاده نکردم !
#من_سهمیه_ایی_نیستم!
.
به جای این حرف ها ؛ کمی به درد و دل آنها گوش کنید ! با یک کلمه ی کوچک بدونِ تفکر، #نمک روی زخم آنها نپاشید ! .
اگر برای #شهید خرج میکنم تا یادش رو زنده نگه دارم ؛ دلیلم بالا بردن اسم شهیدم نیست و پایین آوردن شهدای دیگه یا حتی بخام اسمشونو خاموش کنم !
فقط فقط آرامشم با زنده نگه داشتن یاد #شهید_عباس هست ! متاسفانه اخیرا حرف هایی در این باره شنیدم که حرف های خوشایندی نبود .
و بارها گفتن از کدام ارگان استفاده میکنید ؟
من هم در جواب گفتم از ارگان جیب بابام.
.
اگر جوابی به شما نمیدهم ، این نیست که جوابی ندارم
خیر!
کاری رو میکنم که شهید عباس در همچین مواقعی انجام میداد
فقط #سکوت!
.
خیلی حرف برای گفتن دارم ولی #سکوت میکنم تا خدا پاسخ دهد!
.
#کمتر_دیگران_را_قضاوت_کنیم
#کمتر_ظاهر_دیگران_را_بررسی_کنیم
#کمتر_خانواده_شهدا_رو_زیر_ذره_بین_قرار_بدین
#دل_نشکنین
#من_سهمیه_ایی_نیستم
#نمک_روی_زخممان_نپاشید
#دل_دختر_بی_مادر_را_نشکنید!
۱۹ آبان ۹۷
#شهید_عباس_کردانی
#ف_کردانی
#دلنوشته
@abbass_kardani
باید تجربه کرد...🍃
باید چشید..
باید مزه مزه کرد ...!
همینطوری که نمیشود..
باید لمس کرد ...🍃
از نزدیک ترین نزدیک ها...
حجاب را..
عشق و یا نام دیگرش را...
چادر را..
آن وقت رفت در خیابان ها...🍃
میان مردم های لباس نخی و روسری در بادها ...
و درسیلِ جمعیت ، خدا را دید...
که دارد از دور می آید..🍃
و میرسد که به تو ..
حواله ات میکند یک لبخند..!
همین چشمهایت دیدی..!
نگاهت به آسمان میشود خیره ...🍃
میترسی مزه لبخندِ خدایت، بیفتد از دهان ها...!
#حجاب_فاطمی
#اخلاق_علوی
#دلنوشته
#حُب_فاطمی
.
#ف_کردانی
#شهید_عباس_کردانی
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
ب آسمان ڪ رسیدند رو ب ما گفتند.. زمین چقـــدر حقیر است....
آي خاکیـــها
آي شــهدا.... مـن هـم میخـــوام آسماني بشم..
شهادت به آسمــان رفتن نیست بخــود آمدن است... .
من هم میخـوام بخودم برگردم.. دلگیـرم ،دلگیر از خودم ڪ غرق شده ام .. نجاتم دهید..
.
هواي دلم از حد هشــدار گذشته است ؛
شهادت مرگ نیست ؛ رسالت هست!
رفتن نیست ؛جــاودانه ماندن هست !
جــان دادن نیست؛ جــان یافتن هست!
سکوت نیست ؛ بلکه فریـــاد است ➼ ✫
.
آري
شـــهادت سرآغاز پایندگي ست..
تنها راه رسیــدن بخداست..
آخ . . .
#شهادت....#شهادت.....#شهادت....
دلم به تو اسـیـــــره....
✺ غریبانه رفتیــد من ملتمسانــه گفتم..
❥ مدد کنیــد تا طي کنم..
.
این راه ناهمـوار را...
#اللهم_ارزقنا_توفیق_شهادت 🌷
#اللهم_ارزقنا_نگاه_مادر_س 🌷
#خادم_الشهدا
#کمی_دلنوشته
#ف_کردانی
#شهید_عباس_کردانی
@abbass_kardani
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
دلتنگی که دست خود آدم نیست!
دلتنگی مثل باد پاییزی می آید، وجود آدم را همینطوری بهم میریزد و می رود.
اصلا یک روز صبح بیدار می شوی می بینی همه ی وجودت شده پاییزِ چسبیده به زمستان.
مثل بعضی از روزهای آذر که از پاییز قهر کرده اند و رفته اند در آغوش زمستان.
#حواست_اینجاست؟
دلتنگی را می گفتم که حواس آدم را پرت می کند. وسط یک روز شلوغ به خودت می آیی و می بینی که دست خودت را گرفته ای و آورده ای به خلوت ترین کافه شهر، و نشسته ای پشت میز کنار شیشه و مدام از خودت می پرسی که اصلا یادش هست؟
#حواسش_هست؟
یکهو به خودت می آیی و می بینی داری عطر شال گردنش را با بوی قهوه ی روی میزت نفس می کشی.
حواست نیست و هوا "سم" می شود و می رود به خورد ریه هایت. کشنده نیست! اتفاقا نگهت می دارد تا جمع و جور شدن بساط پاییز را خوب تماشا کنی و بروی تا پاییز سال بعد و همین کافه و همین پنجره و همین هوای سمی.
حواست هست #برادرم؟
حواست هست #عزیز؟
داشتم می گفتم؛
دلتنگی که دست خود آدم نیست...
.
#دلتنگتم_دست_خودم_نیست
#حواست_به_من_هست؟
#شهید_عباس_کردانی
#دلنوشته
#ف_کردانی
@abbass_kardani
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
#بسم_رب_الشهدا_والصدیقین
دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی!
پس برایت می نویسم ، از دل غریب خود!
برایت می نویسم ...
آری خیلی دلم
می خواست با تو بودم در میان ابرها ،
پیش خدا بودم
نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم،
اشک هایم سرازیر است ای شهیدم،
می خواهم با تو صحبت کنم اما با چه زبانی ؟!
با این زبانم که پر از گناه است؟
نه نمی توانم!
چگونه می شود مهمان آسمان باشم و با زبان زمینی خود صحبت کنم
نمی دانم ،
چه کنم ؟
پس با زبان کودکی ام برایت می نویسم چرا که به آسمان نزدیک تر است!
وقتی کوچکتر بودم، مادرم همیشه از تو
می گفت ، از خوبی هایت، از نماز شب هایت، از وفاداری هایت و بالاخره از گذشت و ایثارت ...
من از تو فقط همین ها را به یادگار دارم هر صبح تصویر تو را می نگرم تا شاید تو هم به من نظری کنی
مادرم می گفت عباس نظر کرده ی آقا اباالفضل بود!
نمی دانم،
آیا الان هم می آیی؟
حتما ، تو می آیی . باور کن ، هر پنجشنبه عطر وجودت را حس می کنم اما چرا نمی بینمت ؟
چرا صورت پر نورت را برایم نما یان
نمی کنی ؟
می دانم ، این تقصیر چشم های من است. آن قدر گناه کرده ام که این گناهان چون پرده ای روی چشم ها یم شده اند و من تو را نمی بینم ای کاش دستم را
می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نمی کردم .
ای #شهیدم ، تودر آسمان ها ماه مجلس شده ای عین ستاره ها چه زیبا
می درخشی خوش به حال آن شبی که تو به آن نور می دهی تو به آن آرامش
می دهی ای کاش من هم شب ها به جای خفتن در زمین در آسمان ها بودم.
#عباس_برادرم
#شهید_عباس_کردانی
#دلنوشته
#ف_کردانی
#خواهرانه