روز آخر ماه مبارک رمضان🌙 و نزدیک زمان افطار بود. به بچهها گفتم امروز میخوام محفل و زندگی پس از زندگی رو ببینم و جلوی تلویزیون📺 بالش گذاشتم. از اونجا که دیگه نایی نمونده بود😮💨 تلویزیون دیدن همانا و خوابیدن همان😴. بعد از چند دقیقه بیدار شدم. با خودم گفتم صدای بچهها 🧒🏻👧🏻نمیاد.🤔 ریز ریز توی پذیرایی صداشون بود که خیلی خوشحال بودن و مدام پسرم به خواهرش دستور رنگ میداد: حالا زرد، حالا آبی، حالا قرمز🤔وای چقدر قشنگ شد... تو آجی خوب منی.🧐
من هم که مدتها منتظر چنین لحظاتی بودم که خواهر/برادری با هم بازی کنند.😍 و دلخوش به این بزرگ شدن بچهها و ذوق اینکه برای اولین بار با من کاری ندارند و میتونم یه کم استراحت کنم، از طرفی تا افطار هنوز زمان مونده... وای من و این همه خوشبختی محاله😍🤩
ولی نگو همه خبرهای خوش پشت درب اتاق و پذیرایی و آشپزخانه هست.
واقعیت دیگه خوابم نبرد و از ذوق بازی بچهها و دیدن این لحظه فراموش نشدنی، قدم زنان به سمت پذیرایی رفتم. صدای خندهها بلندتر و من شوق دیدنم بیشتر و بیشتر.
چشم درچشم شدیم...😱😰 برق ۳فاز من رو گرفت.
وروجکهای ۷ ساله و۳ سالهام در یک لحظه مثل عروسکهای کوکی که شارژشون تموم میشه، در همون حالت میخکوب شدن، دستها در آرد، تمام صورت و لباس با آرد آغشته، دلم میخواست با همه وجودم حرفهای دلم رو بگم😫، چیکار کردید؟ تازه فرشارو شسته بودم، شما صبح حمام بودید، این آردها کجا بودن، رنگای خوراکی رو چجوری برداشتید؟ و هزاران حرف که پشت سر هم در ذهنم رژه میرفت.😢
از طرفی تمام کلاسهای تربیت فرزندم، 🎙نکتههای اساتید درمورد آزادی فرزند، همراهی با فرزند در کارهایی که به ظاهر خطرناکند ولی در واقع نیستند، اگر فرصت کثیفکاری و رشد استعدادها رو ندم، نقطه مقابلش خودکمبینی بچههام خواهد بود. از همه اینا مهمتر شادی فرزندانم...
در یک لحظه تکنیکها به دادم رسیدند.👌 سکوت کردم🤫 سپس باچهرهای که خشم و ناراحتی توش نباشه، ژست خُب حالا چیکار کنیم؟ گرفتم.😌
خودشون آروم آروم لباسا رو درآوردن و نوبت به نوبت راهی حمام شدند.
من قربون خندههای ریز ریزشون بشم که تایید این رو داشت درست عمل کردم.👌
پسرکوچولو کمک من رو خواست، رفتم پیشش و به هرحال کوچیکتر بود، کمی نگران اینکه مامان چیکار میخواد بکنه. اول آروم لمسش کردم و بعد شروع کردم صحبت کردن. اون هم خیالش راحت شد که مامان از خودمونه تو تیم ماست...💪
نگاه به ساعت کردم، نزدیک افطار بود، زمانی برای مرتب کردن نبود. با خودم گفتم سفره افطار رو پهن کن، باقیش بعد افطار درست میشه.
در همین لحظه صدای زنگ خونه بلند شد و بابای خونه🧔🏻♂وارد شدن.
با خودم گفتم تو آروم باشی بابا هم آروم میشه و همینم شد.👌
همگی به احترام بابا به صف شدیم.
پدر با دیدن صحنهی صف ما خوشحال و بعد با دیدن صحنه ماجرا(چون قبلش اشاره کرده بودم سکوت کن و نبین😎 و برو🚶🏻♂) تغافل رو پیشه کرد و رفت👏
خدارو شکر همه چیز به خیروخوشی پیش رفت و پدرجان هم لطف کردن و بعد افطار دوباره خاطرات خونه تکونی رو با شستن فرش آشپزخونه زنده کردن.
🌸یک چیز بر خیلی از ماها اثبات شده است. در هر اتفاقی مادر خوددار باشد و دنبال راه چاره درست باشد، از حجم بار روانی آن اتفاق کاسته میشود. مادران عزیز، در هنگام اشتباهات دلبندان که ظاهری ناخوشایند دارند ولی در باطن کلی تجربه و خاطرات زیبا، تغافل کنید و سپس با خودِ فرزند دنبال راه حل آن باشید.👌
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸ما در ادبستان، به دنبال تربیت شخصیتهای قدرتمند و خلاق هستیم و گاهی این قدرت و خلاقیت رو میتوان با یک بازی خودجوش، خلاقانه، چند ابزار ساده و بدون گرا دادن مربی، به جانِ کودک تزریق کرد.👌
در ویدئو👆🏻 چند میز و صندلی میبینید که به:
+ماشین🚗
+پمپ بنزین⛽
+هواپیما✈️
+تونل🚇
+قطار🚝
تبدیل شدن🤗
و کودکانی که از بازی آزاد و بازیسازی خلاق خودشون، لذت میبرند.😇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ|ادبستان صدرا|ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|محفلیبرای تربیتشخصیتهایقدرتمند|
#پیش_دبستانی_ادبستان
#ادبستان_صدرا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
"فراتر از من۳"
❇در ادامه سلسله جلسات و کارگاههایدانشافزایی ویژه والدین، نیمسال دوم سال جاری هم با طرح فراتر از من۳، در خدمت والدین عزیز ادبستانی هستیم.
این طرح، متشکل از چندین کارگاه با ارائه اساتید مختلف و با حضور اختیاری والدین دغدغهمند، با محوریت مباحثه 📘 "نظام تعلیم و تربیت با محوریت مدیریت تمایلات" برگزار میشه.
◀️با ما همراه باشید با برشی کوتاه از یکی از این کارگاهها...👆🏻
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ|ادبستان صدرا|ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــ|محفلی برای تربیت شخصیت های قدرتمند|ــ
#فراتر_از_من_۳
#ادبستان_صدرا
هدایت شده از رسول زارع
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موشک باران اسرائیل، چه فضایی برای تربیت ما و فرزندانمان ساخت؟
#رسول_زارع👇
📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻با هم قرار گذاشتیم هر روز با نام یه شهید و ذکر صلواتی برای او💚 کلاسمون رو شروع کنیم...
شروع کردیم...
از شهدای قوم و خویش بچهها
گفتن خاطره و هر مطلب به یاد موندنی که ازشون شنیده بودن
هر روز نوبت یه نفر
با شوق و ذوق
اونم به ترتیب حروف الفبا...
بعد...
نوبت شهدایی شد که ازشون یه نام شنیده بودن یا فقط یه تصویر
یه نام روی کوچه، محله و ...
یه تصویر روی جلد سررسید و ...
و بعد...
رفتیم سراغ شهدای همنام
همنام خودشون، پدرشون و ...
و در آخر
شهدای حوادث اخیر...
که هر کدوم برای ما نماد ایستادگی و مقاومتن...
💫این قدم هر چند به ظاهر کوچک و ساده، بهانهای شد برای انس و الفت ما با انسانهایی که گذشتن از ...ترینهاشون برای رسیدن به ... ترین ناب و واقعی❤
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ|ادبستان صدرا|ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|محفلی برای تربیت شخصیتهای قدرتمند|
#ادبستان_صدرا
هدایت شده از رسول زارع
به لطف خدا سه سالی هست که در فصل ثبتنامهای مدارس در مورد شاخصهها و راهکارهای انتخاب مدرسه در قالب وبینارهای #مدرسه_مناسب_فرزند_من در خدمتتون هستیم.
الحمدلله دیدم که فعالان دیگهای هم وارد این عرصه و موضوع شدن.
اما امسال قصد داریم کار رو کاربردیتر و ناظر به دغدغههای جدیدتر یا ملموستر شما پیش ببریم👇
👈عنایت کنید و سوالات و دغدغههایی که توی این زمینه دارید رو برای ما ارسال کنید
ما اونا رو دستهبندی میکنیم
و تلاش میکنیم که به بهترین شکل ممکن به جواب برسید
سوالات و دغدغههاتون رو به شناسه زیر ارسال کنید و منتظر باشید👇
🆔@sabtenamedoreh
📌صوتهای وبینارهای قبلی رو در ادامه بازارسال میکنم.
#رسول_زارع👇
📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡نمیدونم کتاب "۱۰ روز با رَهبر" را خوندید یا نه؟
به نظر شما چرا نویسنده در تمامی این کتاب واژهی "رَهبر" رو به صورت جدا از هم نوشته⁉️
در واقع "رَهبر" فردی آگاه و مسلط به مسائله و با نگاه کلنگری که داره از پستی و بلندیهای راه مطلعه و افراد جامعه رو به مسیر درست هدایت میکنه.
حالا فرقی نمیکنه این جامعه، چه حد و اندازهای داشته باشه...
فراتر از مرزها یا یه اجتماع کوچیک مثل حلقهی همسالان؛
مهم اینکه"رَهبر" خوب و آگاه،
همیشه هادی و دلسوزه...
قابل اعتماده...
تا انتهای راه...
تا نوک قله...
رهبر؛
"رهبَر"ست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ|ادبستان صدرا|ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|محفلیبرایتربیتشخصیتهایقدرتمند|
#ادبستان_صدرا 👈 عضو شوید
از مدرسه اومده بودم. دیدم انگار بمب ترکیده بود توی خونه... 😣
شب قدر هم بود. بعد از افطار🍜☕️ و شام 🍛به بچهها گفتم خونه رو با هم جمع کنید، میخوایم امشب بیدار بمونیم و کارهای مختلف انجام بدیم...
پسر هفت سالهم🧒🏻 که ذوق و شوق شب زندهداری داشت شروع کرد به ترغیب آبجیها....که آبجیها بجنبید...تا قبل دعا جمع کنیم...
آبجیها که گوش به فرمان داداش بزرگشون بودن🥰شروع کردند کارها رو بین خودشون تقسیم کردن و سهتایی شروع کردند به جمع و جور کردن...😍
داداش که کار مدیریت آبجیهارو به عهده داشت وقتی میدید که کمی خسته شدند شروع میکرد به ترغیب بیشتر...مثلا یکبار میگفت که مامان بعد کارها کیک میده، اگه خسته بشیم کیک خوردن خیلی میچسبه...😋
یکی از آبجیها وسط کار کمی از کار کناره گرفت و کمتر همراهی کرد. جالب بود پسرم بهش گفت این کار رو تو میخواستی انجام بدی اگه انجام ندی میگم به زهرا انجام بده...☺️
و با همکاری یه تیم سه نفره خونه جمع و جور مرتب شد.👌👏
🌸گاهی چنین تصور داریم که پیش بردن امورات داخل منزل، فقط طبق چیزی که در ذهن ماست اتفاق میافتد. غافل از اینکه ساختار ذهنی ما، هم خودمان را محدود کرده و هم دلبندانی که در کنارمان دارند رشد میکنند. برای تقویت اعتماد به نفس فرزندان، لازم است به آنها اعتماد کنیم. کار بسپاریم. ولو به آن شکلی که مد نظر ماست انجام ندهند. اشکال دارد؟ یکبار مثل زمانیکه خودمان کار میکنیم پیش نرود! چه اتفاقی خواهد افتاد؟! مسوولیتسپاری در حد وسع بچهها در توسعه و رشد فردی آنها اثر بسزایی خواهد داشت.
#مادر_و_کودک_ادبستانی
#تجربهی_مادری
#ادبستان_صدرا