eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.4هزار دنبال‌کننده
383 عکس
401 ویدیو
28 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فرصت‌ها و برکات شبهات و نقدها 🔹قسمت اول: سيرة بزرگان دين 🖊احمدحسين شريفي 🔸بسياري از بزرگان و فرزانگان عالم، اين حقيقت را دريافته‌اند که تهديدها مي‌تواند فرصت‌ها و برکات فراواني داشته باشد؛ به شرط آنکه انسانها عقلانيت به کار گيرند و با توکل به خدا و بهره‌گيري از استعداده‌ها و توانمندي‌هاي فردي و جمعي تسليم آنها نشوند. 🔸در عالم علم و انديشه نیز، بسياري از کارهاي بزرگ و ماندگار علمي، معلول همين نگاه بوده است؛ يعني کساني که خواسته‌اند تهديدهای علمی و شبهات اعتقادی را به فرصت تبديل کنند و در اين جهت گام برداشته‌اند، کارهايي ماندگار و اعجاب‌انگيز انجام داده‌اند. 🔸روية عالمان بزرگ ما و سنت حسنة انديشمندان بزرگ اسلامي اين بوده است که نه تنها از شبهات ترس و واهمه‌اي نداشته‌اند که به استقبال آنها هم رفته‌اند. حتي در دوران گذشته بعضاً کوشيده‌اند، پيش از انتشار شبهات، با لطايف الحيل به آنها دسترسي پيدا کنند، و پيشاپيش پاسخ عالمانه خود را آماده کنند. 🔸تاريخ اسلام و تشيع نشان داده است، که به هر ميزاني که شبهاتِ سنگين‌تر و بنيادي‌تري عليه آن مطرح شده است، به همان ميزان هم کارهاي بنيادي‌تر و عميق‌تري توسط عالمان بزرگ در جهت تحکيم و تثبيت بنيان‌هاي اين مکتب قويم انجام گرفته است. به عنوان مثال، اگر در دوران معاصر، شبهات علمي ناظر به سنديت مسأله غدير مطرح نمي‌شد، هرگز آن مجاهدت‌هاي معجزه‌گونة (ره) را شاهد نمي‌بوديم و هرگز بشريت کتابي بي‌نظير مثل را در اختيار نمي‌داشت. 🔸اگر شبهات و مسيحي و دربارة نقش‌آفريني شيعه و عالمان شيعي در علوم اسلامي نبود، هرگز شاهد جهاد علمي بي‌نظير شيخ در تدوين الي تصانيف الشيعه و کتاب ايشان نبوديم. 🔸در پست‌هاي بعدي در اين باره بيشتر سخن خواهم گفت. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴فرصت‌ها و برکات شبهات و نقدها 🔸قسمت دوم: شيخ آقابزرگ تهراني 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از مهم‌ترين دائرة المعارف‌هاي بزرگ اَعلام و کُتُب در عالم اسلام، کتاب «کشف الظنون عن اسامي الکتب و الفنون» اثر مصطفي بن عبدالله معروف به «کاتب چلپي» يا «» (م1069ق) است. حاجي خليفه در اين کتاب، که تدوين آن حدود 20 سال زمان برد، نزدیک به ۱۵۰۰۰ کتاب و رساله و قریب به ۹۵۰۰ مؤلف و نويسنده را معرفي کرد و در باب 300 علم و فن سخن رانده است. وي در جايي از اين کتاب، شيعه را به نداشتن كتاب‏های سودمند و عالمان برجسته متهم كرده و آنان را طفيلی ديگر مذاهب خوانده است. 🔸 افزون بر او، (م1914م)، از نويسندگان و اديبان مشهور مسيحي ـ لبناني، در کتابي با عنوان «تاريخ ادبيات زبان عربي»، همين ادعا را با الفاظ و ادبياتي ديگر، تکرار کرد. و کتابهاي دربارة‌ اسلام و تمدن اسلامي نيز که به ، بي‌مهري‌هاي فراواني در آن شده بود، مزيد بر علت شد. 🔸در مواجهه با اين شبهات، چند کار بزرگ از سه انديشمند و محقق کم‌نظير دوران اخير تشيع، انجام گرفت: 1️⃣علامه محمدحسين (1294-1373ق)، براي پاسخ به شبهات و تصحيح اشتباهات تاريخي جرجي زيدان کتاب‌هاي «اصل الشيعه و اصولها» و همچنين «المطالعات و المراجعات و النقود و الردود» را نوشت. 2️⃣(1272-1354ق) با نگارش کتاب «تأسيس الشيعه الکرام لعلوم الاسلام»، براي هميشه به اين شبهه پاسخ داد که شيعيان در علوم اسلامي نقشي نداشته‌اند. وي در اين کتاب خدمات علمي و جايگاه برجستة عالمان شيعي به عالم علم و جهان اسلام را اثبات کرد. 3️⃣شيخ محمدمحسن منزوي، مشهور به (1255-1348ش) براي آنکه اين شبهه را عالمانه پاسخ دهد، دست به کار نگارش دو کتاب بزرگ زد، که هر کدام يک دائرة المعارف بزرگ‌اند: دائرة المعارف « الي تصانيف الشيعه»، که به معرفي آثار مکتوب عالمان شيعه پرداخت و کتاب دائرة المعارف گونة «طبقات اعلام الشيعه»، که ناظر به شرح احوال و معرفي زندگي‌نامه علمي عالمان بزرگ شيعي است. ايشان در کتاب الذريعه، بيش از 55000 کتاب و رساله‌اي که توسط عالمان شيعي نوشته شده‌اند را توصيف کرد. [چهاربرابر آثاري که حاجي خليفه از عالمان اهل سنت گردآوري کرده بود] وي 60 سال عمر پژوهشي و علمي خود را صرف تدوين اين اثر کرد. گفته‌اند، براي اينکه شبها کمتر بخوابد، بيش از 40 سال شام نمي‌خورد. مهم‌ترين کتابخانه‌هاي جهان اسلام را جستجو کرد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴فرصت‌ها و برکات شبهات و نقدها 🔸قسمت سوم: الگوي الغدير 🖊احمدحسين شريفي 🔸بعضي مي‌گويند در پاسخ به شبهات لازم نيست به تفصيل سخن گفت، خيلي مختصر بايد جواب شبهه را داد چون مخاطبان شبهه حوصله مطالعه يا شنيدن بحث‌هاي مفصل را ندارند. 🔸اين سخن از جهتي و نسبت به مخاطباني درست است؛ اما از جهتي توصيه مناسبي نيست؛ 🔸اولاً شبهه ‌انداختن و انکار يک حقيقت زحمت زيادي ندارد؛ فردي مي‌تواند در يک جمله بزرگ‌ترين حقايق را انکار کند. مثلا بگويد «حديث غدير،‌ هيچ سنديتي ندارد و از ساخته‌هاي محدثان و عالمان شيعه است» حال اگر در پاسخ گفته شود «خير چنين نيست» هرگز کفايت نمي‌کند. براي آنکه نشان دهيم اين حديث بيش از منابع شيعي، در منابع اهل سنت آمده است و بيش از راويان شيعي، توسط راويان اهل سنت نقل شده است، نياز به کار محققانه دارد. کاري که با نگارش مجموعة بي‌نظير انجام داد. 🔸ثانياً، شبهات به منزلة تهديدهاي ديني و اعتقادي‌اند بايد آنها را به فرصت تبديل کرد و خلأها و کمبودهاي تحقيقي و علمي را پر کرد. تشکيک‌ها و ترديدها را بايد نردبان تحقيق دانست. کار که علامه اميني با تحقيقات گسترده بر روي حادثه غدير انجام داد. 🔸البته اين سخن بدان معنا نيست که وظيفه اولي و اصلي همه مراکز علمي و تحقيقي و همه محققان اسلامي بايد پاسخ به شبهات باشد، که اين خود نوعي انفعال است. اما به بهانة انجام کارهاي بنيادين و تحقيقات سفارش شده و غيرسفارش شده هم نمي‌توان و نمي‌بايد از زير بار شبهات و پاسخ‌هاي محققانه به آنها شانه خالي کرد. شبهه مي‌تواند محرک خوبي براي کارهاي بنيادين و تحقيقي بزرگ باشد. محرک انجام کارهاي بنياديني مثل الغدير و ، هر چند شبهه بود، اما آنها فقط در حد پاسخ به شبهه اکتفا نکردند، بلکه آن را نردباني براي تحقيق و تبيين معارف اسلامي و احياي تراث اسلامي و استحکام بنيان‌هاي فکر شيعي قرار دادند. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴فرصت‌ها و برکات شبهات و نقدها 🔸قسمت چهارم: در ستايش شبهه و نقد 🖊احمدحسين شريفي 🔸شبهه همچون زلزله و سيلي است که بيشترين آسيب را به بافت‌هاي فرسوده يا انسان‌هاي ناآماده و غافل مي‌زند. در عين حال، همين زلزله و سيل‌ مي‌تواند فرصتي براي بازسازي بافت‌هاي فرسوده‌ و بازنگري در مدل‌ها و روش‌هاي شهرسازي و خانه‌سازي هم باشد. 🔸همانطور که زلزله و سيل حتي انسان‌هايي که در خوابي عميق فرورفته باشند را بيدار مي‌کند و به فکر راهي براي نجات و رهايي مي‌اندازد؛ شبهات و نقدها نيز چنين‌اند. مانع خواب‌آلودگي و خواب‌زدگي مي‌شوند. پس نعمتي بزرگ‌اند. دينداران را از خواب تحجر و جمود بيدار کرده و آنان را وادار به تعقل مي‌کنند. 🔸دين و آييني بايد نگران شبهات و نقدها باشد که از پايه‌هاي عقلاني مستحکمي برخوردار نيست؛ و ديني که چنين باشد چه بهتر که از بين برود؛ چون قطعاً ديني انساني نخواهد بود؛ يعني به کار انسان، که از مهمترين شاخصه‌هاي او خرد و خردورزي است، نمي‌آيد. اما ديني که عقل و خرد را پيامبر دروني معرفي مي‌کند و در منبع اصلي خود(قرآن) حدود 300 نوبت همة انسان‌ها و پيروانش را به تعقل و تفکر و تأمل و تدبر دعوت کرده است، نه تنها از شبهه و نقد باکي ندارد؛ که به استقبال آنها هم مي‌رود؛ آنها را همچون دارويي مي‌بيند که ظاهري تلخ و ناگوار دارند اما باطني شفابخش و نجات‌دهنده و سلامت‌بخش. 🔸شايد يکي از معاني حديثي که از رسول خدا(ص) نقل شده است، همين معنا باشد، که مخالفان دين با طرح شبهات و نقدهاي خود ناخواسته مي‌توانند، خدمتي شايان به توسعه دين و تعميق اطلاعات ديني کنند: 🔸«إِنَّ اللَّهَ يُؤَيِّدُ هَذَا الدِّينَ بِأَقْوَامٍ‏ لا خَلاقَ لَهُمْ؛ خداي متعال اين دين را با گروه‌هايي که خود نصيبي از آن ندارند، ياري مي‌کند» 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴فرصت‌ها و برکات شبهات و نقدها 🔸قسمت پنجم: آفت برخوردهاي منفعلانه و متعصبانه با شبهات 🖊احمدحسين شريفي 🔸شبهات و نقدهاي ديني، زماني آسيب‌زايند که يا 1️⃣از سوي عالمان و فرهيختگان ديني مورد بي‌اعتنايي قرار گيرند؛ يعني مدافعان دين، با اين گمان باطل که «الباطل يموت بترک ذکره»، با بي‌اعتنايي از کنار آنها بگذرند؛ و به تعبير ديگر، آنها را نردباني براي ارتقاي سطح دين‌داري مردم و ابزاري براي عمق‌ بخشيدن به باورهاي ديني مردم قرار ندهند؛ 2️⃣و يا به صورتي متصلبانه و متعصبانه با آنها برخورد شود. يعني بدون آنکه دليلي محکم و معقول و موجه در نقد شبهات ارائه دهند، تلاش کنند عواطف و احساسات مردم را عليه شبهه‌افکنان و ناقدان تحريک کنند. اين کار ممکن است به صورت مقطعي و براي عوام الناس مفيد باشد، اما قطعاً‌ نه تنها براي فرهيختگان جامعه قانع کننده نيست؛ بلکه در دراز مدت به ضرر دين و باورهاي ديني هم خواهد بود. زيرا روشن است که استفاده از تعابير تند و اهانت‌بار به هنگام پاسخ به نقدها و شبهات، و يا پرداختن به ناقد به جاي نقد، و در شکافتن انگيزه‌ها به جاي تحليل انگيخته‌ها، به ‌صورت ضمني نشان مي‌دهد که پاسخ دهندگان از برهان و دليلي معقول و موجه کوتاه است و الا نيازي به درشت‌گويي و درشت‌خويي و انگيزه‌جويي نبود: به تعبير زيباي : «دلايل قوي بايد و معنوي/ نه رگ‌هاي گردن به حجت قوي» و باز هم به تعبير زيباي سعدي «سنت جاهلان است که چون به دليل از خصم فرومانند، سلسلة خصومت بجنبانند». 🆔 @Ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴درس‌هايي که بايد از علامه مصباح آموخت 🔸درس شانزدهم: روش مواجهه با شبهات ديني 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي ديگر از امور درس‌آموز در زندگي علمي و عملي آيت‌الله مصباح، روش ايشان در مواجهه با شبهات ديني است. ايشان به دليل جامعيتي که نسبت به معارف اسلامي داشتند و به دليل آشنايي خوب‌شان با مکاتب و انديشه‌هاي معارض، و همچنين به دليل تجربه طولاني مد‌ت‌ در مواجهه با شبهات ديني و اعتقادي، مي‌تواند الگويي براي مرابطان و مرزبانان فکر و فرهنگ اسلامي در دنياي معاصر باشد. 🔸دربارة روش‌ مواجهه علامه مصباح با شبهات ديني از ابعاد و منظرهاي مختلف و متعددي مي‌توان نظر کرد و سخن گفت. اما بالاجمال مي‌توان گفت ايشان در مواجهه با شبهات ديني چهار مرحله و گام مهم را در نظر داشتند: 🔸گام اول: تلاش در جهت فهم دقيق شبهه؛ ايشان در گام اول سعي مي‌کردند که شبهه مطرح شده را به درستي فهم کنند، و براي فهم دقيق مسأله مي‌کوشيد که اولاً، حب و بغض‌ خود را نسبت به معارف ديني و شبهات دشمنان کنار بگذارد؛ چرا که حب و بغض‌هاي بي‌دليل و بدون پشتوانة استدلالي مي‌تواند سد راه عقل و فهم باشند: چون غرض آمد هنر پوشيده شد/ صد حجاب از دل به سوي ديده شد. و ثانياً، هرگز خود را درگير شخصيت و مسائل شخصي و خصوصي شبهه‌کنندگان نمي‌کرد. يعني مهم نبود که آن شبهه از سوي چه کسي و به چه منظوري بيان شده است؛ اصل شبهه و مدعا يا دليل اقامه شده را کار داشتند. 🔸گام دوم: در گام دوم مي‌کوشيد تبييني جامع و دقيق از ابعاد شبهه و حدود و ثغور آن بيان کند؛ مقدمات آن، مباني و اصول موضوعة آن، و دلايل و نتايج آن را بيان مي‌کرد. در اين مرحله آنقدر به زيبايي و با دقت و امانت و انصاف اصل شبهه را توضيح مي‌داد که بعضاً از خود شبهه‌کنندگان واضح‌تر و دقيق‌تر آن را بيان مي‌کرد. توجه داشته باشيد که يکي از مهمترين گام‌هاي پاسخ به شبهات همين گام است؛ زيرا شبهه يعني شبيه حق؛ يعني حق‌نما؛ يعني سخني که آميخته‌اي از حق و باطل است. و يکي از بهترين راه‌هاي براي مبارزه با آن، آفتابي کردن و نمايان کردن ابعاد مختلف آن است. در اين صورت حق و باطل و سره و ناسره آن به خوبي آشکار مي‌شوند. 🔸گام سوم: در گام سوم به نقد شبهه مي‌پرداخت. براي اين منظور (1) تبار شبهه و سابقة تاريخي آن را آشکار مي‌کرد. و با اينکار ابهت شبهه و شبهه‌کنندگان را مي‌شکست و مثلاً نشان مي‌داد که چنين سخني را دربارة قرآن، مشرکان و بت‌پرستان قريش هم مي‌گفتند؛‌ يا چنين سخني در موضوع ازدواج و غريزه جنسي را قوم لوط هم مي‌گفتند. پس چيز تازه‌اي نيست؛ (2) به نقد مباني و پيش‌فرض‌ها و اصول موضوعة شبهه مي‌پرداخت؛ (3) منشأ و انگيزة طرح شبهه را ذکر مي‌کرد و نقد مي‌کرد؛ سپس به سراغ (4) نقد دلايل مي‌آمد و نادرستي آنها را اثبات مي‌کرد و افزون بر اين به (5) نقد و تشريح پيامدهاي فردي واجتماعي پذيرش شبهه هم مي‌پرداخت و نهايتاً به (6) نقد خود مدعا هم مي‌پرداخت چون نقد دليل اخص از نقد مدعا است؛ ايشان با نقد و ابطال مدعا، به طور کلي ريشه شبهه را از ميان برمي‌داشت. 🔸گام چهارم: در گام چهارم، علامه مصباح، به تأسي از برخي ديگر از بزرگان مثل علامه اميني، شيخ آقابزرگ تهراني و امثال آنان، شبهه را به عنوان وسيله و ابزاري براي تبيين دقيق معارف اسلامي ناظر به آن مسأله مي‌ديد: «استراتژي تبديل تهديد به فرصت». يعني در مرحله پاسخ به شبهه باقي نمي‌ماند، بلکه از آن به عنوان وسيله‌اي براي تبيين دقيق، عميق و مستدل معارف اسلامي استفاده مي‌کرد. 🔹ذکر مصاديق و نمونه‌هايي براي اين نوع مواجهه در اين فضا و فرصت نمي‌گنجد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
جایگاه معرفت‌شناسی در پاسخ به شبهات دینی۱ (Trimmed).mp3
31.82M
🎤احمدحسین شریفی 🔴موضوع: جایگاه معرفت‌شناسی در پاسخ به شبهات دینی 🔷مکان: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزه‌های علمیه) 🔶تاریخ: ۲۹/ ۲/ ۱۴۰۰ 🔷مدرسه بهاری شبهه‌پژوهشی معرفت‌شناسی 🔶مخاطبان: اساتید سطوح عالی و طلاب سطح ۴ و اساتید دانشگاه و دانشجویان دکتری @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️پاسخی به شبهه یکی از اساتید حقوق جزا و جرم‌شناسی درباره رابطه «عدالت» و «اجرای حدود اسلامی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸نقل می‌کنند که یکی از متخصصان حقوق جزا و جرم‌شناسی در پاسخ این سوال که چرا کتابی در موضوع حقوق جزا نمی‌نویسد؟ چهره در هم کرده و فرموده: «من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید؟!» در این میان یکی از حاضران پرسیده است: «مگر شما حدود و قصاص را قبول ندارید؟» استاد محترم در پاسخ گفته است نه تنها قبول دارم؛ بلکه مدافع اجرای حدود و قصاص هم هستم! اما مقدمه اجرای حدود اسلامی، تحقق عدالت اسلامی است. «شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید خودم برای اجرای حدود، کفن می‌پوشم». ابتدا باید عدالت اسلامی را اجرا کرد و پس از نهادینه‌ شدن عدالت اسلامی در جامعه آنگاه نوبت به اجرای حدود می‌رسد. و ادامه داده است که «در عدالت اسلامی فقر نیست، بیکاری نیست، فساد نیست، رانت نیست، ستم نیست!» اما «در جامعه‌ای که بیکاری و فساد است و خبری از عدالت نیست، اجرای حدود، معنا ندارد و اجرای حدود خودش نقضِ غرض است و خودش ستم است!» و سپس هم ادامه داده است که «چگونه می‌شود در کشوری که فقر، بیکاری، گرانی، و طلاق زوجین بیداد می‌کند برای فریب افکار عمومی از حجاب حرف زد.» جدیداً هم در یکی از کانال‌های علمی دیدم که با قلم خود آن استاد این مطلب و این پرسش و پاسخ مطرح شده است! ♦️هر چند بنده نمی‌توانم باور کنم که چنین سخنانی از یک متخصص حقوق و جزای اسلامی صادر شده باشد! زیرا بطلان و سستی چنین سخنی آشکارتر از آن است که نیاز به بررسی تفصیلی داشته باشد. چنین سخنانی که مدتی است به گونه‌های مختلف و با بیان‌های گوناگون از سوی مخالفان حدود وقوانین اسلامی بر زبان جاری می‌شود، بیش از آنکه محصول «دلیل‌جویی» و بحثی «علمی و تحقیقی» باشد، بیشتر معلول «علت‌هایی درونی» و «انگیزه‌هایی غیرعلمی» است. یعنی این محقق محترم و امثال او، نمی‌دانند که ✔️اجرای حدود از ارکان عدالت اسلامی است؟ نمی‌دانند که یکی از اجزا و ارکان عدالت اسلامی، اجرای حدود اسلامی است؟ ✔️آیا این استاد محترم نمی‌داند برای مبارزه با فساد و رانت و ظلم، چاره‌ای جز اجرای حدود و دیات نیست؟ ✔️آیا این استاد محترم نمی‌داند که منوط کردن اجرای حدود و مواجهه سخت با مجرمان، به رفع فقر، بیکاری، گرانی و طلاق در جامعه، منوط کردن آن به امری محال است؟! زیرا هیچ جامعه‌ای نبوده و نیست و پیدا نخواهد شد که چنین اموری در آن وجود نداشته باشد. اساساً ما «جامعه معصوم» نداریم. ✔️ممکن است گفته شود که منظور این استاد محترم این نبوده است که «هیچ» فقر و بیکاری و گرانی‌ و طلاقی در جامعه نباشد بلکه منظورشان به صورت نسبی بوده است! اگر چنین باشد، سؤال می‌کنیم که معیارشان چیست؟ تا چه میزان یا تا چه درصدی از وجود فقر و بیکاری و گرانی و ... را مانع اجرای حدود اسلامی نمی‌دانند؟! و آن معیار و میزان را به چه دلیلی و با چه میزان و معیاری تعیین کرده‌اند؟! ✔️به علاوه آیا این نظر ایشان فقط مربوط به حدود و ارزش‌های اسلامی است یا هر ارزش و قانونی را شامل می‌شود؟ مثلاً اگر کسی بدهی خود را نداد، یا اگر کسی خانه خود ایشان را آتش زد یا ماشین خود ایشان را دزدید باز هم نظرشان این است که تا زمانی که فقر و گرانی و طلاق در جامعه هست، نباید قوانین و مقررات را درباره آنها اجرا کنیم؟! یا اجرای چنین قوانین و مقرراتی را بلااشکال می‌دانند؟ اگر پاسخ منفی باشد، که معلوم است نتیجه چنین نگاهی، چیزی جز هرج و مرج اجتماعی و اختلال در ابتدایی‌ترین حقوق مردم نخواهد بود و اگر پاسخ مثبت باشد، سؤال می‌کنیم چه تفاوتی میان مقررات و قوانین اسلامی و مقررات و قوانین بشرساخته وجود دارد؟ چرا اجرای مقررات و قوانین اجتماعی بشرساخته را منوط به رفع فقر و بیکاری و طلاق و ... نمی‌کنید؟! ✔️می‌گوید «چگونه در کشوری که طلاق بیداد می‌کند می‌توان از حجاب دم زد»؛ آیا نمی‌داند که میزان رشد طلاق در ایران و سایر جوامع دنیا، همبستگی مثبتی با میزان شل‌حجابی و بی‌حجابی دارد؟ یعنی یکی از راه‌های کاهش طلاق و فروپاشی خانواده، جلوگیری از بی‌حجابی است. ✔️به راستی از نظر این استاد محترم، بی‌حجابی در میان خانواده‌های فقیر بیشتر است یا ثروتمند؟ در شمال تهران بیشتر است یا جنوب آن؟ 🔸همانطور که گفتم چنین اظهار نظرهایی فاقد «دلیل‌»اند، باید «علت» آنها را جست و درمان کرد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🟡پاسخ آیت‌الله شاه‌آبادی به شبهه‌ای درباره حیات امام زمان(عج) 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرحوم آیت‌الله ، در کتاب ارزشمند رشحات البحار، با استفاده از محتوای حدیث متواتر و قطعی الصدور و صریح المعنای که از نظر شیعه و سنی هم متواتر و قطعی الصدور است و هم صریح المعنی، دیدگاه مشهور اهل سنت را که معتقدند امام زمان هنوز به دنیا نیامده است، به چالش می‌کشد و می‌فرماید: در این حدیث (ص) می‌فرماید: «لن يفترقا حتّى يردا علي الحوض‏؛ آنان هرگز از هم جدا نمى‌‏شوند تا اينكه در کنار حوض بر من وارد شوند.» بنابراین، هر مسلمانی «که در زمان غيب قائل به مرگ حجت است، مخالف آيه قرآن است؛ زيرا قرآن عِلم نازل شده خداوند به عالَم ملك است و تا روز قيامت باقى و ماندگار است. از سوى ديگر، بقاى آن جز از طريق نفوس كامل بشرى، ممكن نيست. فرستاده او (ص) نيز براى ما بيان كرده است كه منظور از اين نفوس كامل، عترت پاك او هستند. ... اعتقاد به اينكه مولا حسن عسكرى (ع) فرزند پسر نداشته است يا پس از اتمام غيبت صغرى، رحلت كرده است يا بقاى ايشان تا زمان حال دوام نيافته است، امرى است كه قرآن و عِلم نازلِ اتحاديافته با انسانِ داراى ويژگى عترت در همه دوران‏ها، آن را تكذيب مى‏نمايد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹