eitaa logo
از هر دری سخنی
551 دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
8.1هزار ویدیو
433 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تنها علاج
امام علیه‌السلام در این‌جا خیلی دلتنگ می‌شدند. روایت است؛ ابوهاشم جعفری نقل می‌کند که رسیدم خدمت امام هادی علیه‌السلام، ایشان وجهی را به من دادند تا به نیابت ایشان به کربلا بروم و زیارت کنم، آمد حرکت کند که برود برایش سؤال شد چه فرقی می‌کند کلهم نورٌ واحد؛ امام هادی علیه‌السلام امام است، هم امام است. این سؤال را از خود امام پرسید که چه فرقی می‌کند بین شما که امامید و آن کسی که در حائر(منظور سیدالشهدا است) است؟ امام فرمود: اصلا این‌طور نیست، خدا روی زمین جاهایی را انتخاب کرده که در آن‌جا عبادت شود، حرم امام حسین علیه‌السلام و از آن جاهاست. سه شنبه 98/2/3 حرم ◼️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◼️ : ای دل تنگِ کربلا ما به حال شما دچاریم در شب شهادت اذن کربلا می‌خواهیم.. 💔 @atabe_ir @tanhaelaj
📌 امام (ع) حافظ دین الهی... اهل مبتلا به شده بودند. باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد. از آن طرف عده‌ای از با ✝ بیرون رفته و برای طلب مشغول عبادت و شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود باران‌زا شروع به باریدن کردند. ⛈🌧🌧 این حادثه موجب در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند. خلیفه به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چاره‌ای جز این نیست که از امام حسن (ع) کمک بخواهیم. امام (ع) به فرستاده‌ای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود: اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن! مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند. سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید. وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود: این تکه‌ای از یکی از است که از گور وی بیرون آورده‌اند و وقتی را به استخوان آن پیامبر می‌دهند بارانی از نازل می‌شود. و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد. 📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول. 📚طبرسی، احتجاج. @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱
قلب تاریکم شده محتاج نور سامرا ◾️@AlamdarGraphic @alfavayedolkoronaieh🌱
📌 کریم ... ابویوسف شاعر از کارگزاران دربار می گوید: برایم فرزندی متولد گردید. تنگدست بودم. به جماعتی از دوستانم نامه نوشتم و از آنان درخواست کردم؛ ولی از آنان شدم و کسی کمکی نکرد. به خودم گفتم: میروم اطراف خانه (امام) حسن (ع) دوری میزنم. وقتی به در خانه ایشان رسیدم، کسی به نام ابوحمزه بیرون آمد، کیسه سیاه رنگی به من داد که در آن 💰چهارصد بود. وی گفت: سرورم امام (ع) به تو میگوید: این را برای نوزادت هزینه کن و خداوند او را برایت مبارک گرداند. 📚مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص294. @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱
نشسته مرغ دل من به بام حضرت هادی به عشق حضرت هادی، به نام حضرت هادی ◾️@AlamdarGraphic @alfavayedolkoronaieh🌱
ما را در آسمان تولا رها کنید در راه عشق آل پیمبر فدا کنید کوری چشم دشمن مولای آفتاب ما را غلام حضرت هادی صدا کنید ◾️@AlamdarGraphic @alfavayedolkoronaieh🌱
دیگر نیازمند کسی نیستم که من هستم گدای عشق تو آقای سامرا @AlamdarGraphic @alfavayedolkoronaieh🌱
دریای رحمت سامرا.mp3
5.07M
🎙 💠 دریای رحمت سامرا 📌 برگرفته از جلسات « دیدار با انسانیت» 🌺 میلاد با سعادت امام حسن عسکری علیه السلام بر همگان مبارک باد @Aminikhaah @alfavayedolkoronaieh🌱
📌 کریم ... ابویوسف شاعر دربار گوید: برایم فرزندی متولد گردید. تنگدست بودم به جماعتی از دوستانم نامه نوشتم و از آنان درخواست کمک کردم ولی ناامید شدم و چیزی کمک نکردند. به خودم گفتم: میروم اطراف خانه (امام) عسکری دوری میزنم. وقتی به در خانه رسیدم کسی به نام بیرون آمد، کیسه سیاه رنگی به من داد که در آن چهارصد بود، وی گفت: سرورم امام (ع) به تو میگوید: این را برای نوزادت هزینه کن و خداوند او را برایت مبارک گرداند. 📚علامه مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص294 @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh