🍃بسم رب الزهرا
.
🍃اکنون1440سال می گذرد؛ شاید مایی که حال #زندگی می کنیم، در این سالیان سال حداکثر 100 سال ان را دخیل باشیم، که آن هم نیستیم .
.
🍃 از تشیع تنها یک نام یاد گرفته ایم و یک روضه ی #سید_الشهدا و تمام ..
.
🍃نتیجه ی دین داریمان شد #غرب_زدگی. شد ضد ارزش های دین . شد ...
.
🍃شاید اگر کمی تنها کمی به سیره امامانمان بها میدادیم روزگارمان اینگونه نمی شد.
.
🍃 روزگاری که برای #شهادت ها شاید پروفایلی عوض کنیم و #استوری بگذاریم؛ یا نهایتا ان روز کمی از شادی هایمان بکاهیم. اما کافی نیست چرا که امروزه باید اشکال یابی کرد ویکی از مشکلات این روز های ما تحریف است.
.
🍃 واژه ایی که شاید فقط یک واژه باشد اما پای عملش که در میان می اید؛ نتیجه اش میشود سر درگمی...
.
🍃میدانم رفیق؛ شرح #بقیع را زیاد شنیده ای، غافل از شرح امامانش ...
اینک برایت از اویی خواهم گفت که لقبش علویٌ بین علویَین است، چرا که نسبش هم به #امام_حسن میرسد و هم #امام_حسین . اویی که سعی در برپا کردن نظام علوی داشت، آن هم در شرایطی که گروهی از مردم برای افکار باطلشان میجنگیدند، ان هم در روزگاری که باید تعویض میشد #اسلام تحریفی رسوخ کرده با حقیقت #قرآن و #توحید واقعی ...
.
🍃در این روز ها لعنت و #نفرین وآه و سوز دیگر کارساز نیست. باید جنبشی علمی را پدید اورد، حال مهم نیست که چه زمانی به ثمر بنشیند چرا که حتی #مبارزه_فرهنگی ایشان هم در زمان فرزندشان #امام_صادق به اوج رسید و این مبارزه بیشترین کارشان هم بود .
.
🍃میدانی این روزگار یک #امام_باقر کم دارد یک شکافنده ی حقایق قرانی و دانش های اسلامی؛ اصلا باقر علم الاولین یعنی این. ای کاش یک صندوق از همان جنس صندوقی که امام سجاد به ایشان داده بود به ما نیز قرض میدادند تا #باقر_العلوم شویم چراکه در این صندوق خبری از مال و #ثروت دنیوی نیست بلکه از انباشته از دانش یا حاوی سلاح رسول الله است.
.
🍃شهادت ها تنها یک روز غم انگیز در تقویم نیستند #تلنگری هستند برای ما ... تا شاید به دنبال شناخت برویم و در این میان عملی...
.
پ.ن :گذری بر کتاب انسان 250 ساله
پ.ن: بحارالانوار ج 46 ص229
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
✍️نویسنده : #مونا_زارع
.
🕊به مناسبت #شهادت_امام_محمد_باقر
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #کربلا #بقیع #طراحی #دل_نوشته
🍂چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند.
جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود #غریب است😓
.
🍂غربت میراث #مادریست.
دیروز میان #کوچه
امروز میان خانه
فردا میان #گودال
و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است😣
.
🍂نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است
نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!🥺
.
🍂چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن"
و فرو میرود در آغوشی برادرانه...
#حسین_علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر ،هق هقش را درون سینه آرام میکند
.
🍂دستان برادر را میگیرد.سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
.
🍂کمی آنطرف تر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد.دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟😥
.
🍂چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
.
🍂حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش،کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"
و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر.
موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
.
🍂در آستانه حجره، مادر را میبیند.با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست.
پشت سرش،#پیامبر و پدرش #علی با لبخند نگاهش میکنند.
.
🍂زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس.
صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند😞
.
🍂پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند وماتم #بقیع را به آغوش میکشد😭
زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری،برادرش را خاک کند.
.
#امان_از_غریبی
.
به مناسبت سالروز شهادت #امام_حسن_مجتبی(ع)
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
📅تاریخ انتشار : ۳ مهر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #غربت_بقیع #من_امام_حسنی_ام #حسینی_شده_ی_امام_حسنم
🍂چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند.
جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود #غریب است😓
.
🍂غربت میراث #مادریست.
دیروز میان #کوچه
امروز میان خانه
فردا میان #گودال
و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است😣
.
🍂نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است
نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!🥺
.
🍂چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن"
و فرو میرود در آغوشی برادرانه...
#حسین_علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر ،هق هقش را درون سینه آرام میکند
.
🍂دستان برادر را میگیرد.سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
.
🍂کمی آنطرف تر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد.دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟😥
.
🍂چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
.
🍂حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش،کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"
و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر.
موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
.
🍂در آستانه حجره، مادر را میبیند.با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست.
پشت سرش،#پیامبر و پدرش #علی با لبخند نگاهش میکنند.
.
🍂زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس.
صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند😞
.
🍂پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند وماتم #بقیع را به آغوش میکشد😭
زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری،برادرش را خاک کند.
.
#امان_از_غریبی
.
به مناسبت سالروز شهادت #امام_حسن_مجتبی(ع)
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
📅تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #غربت_بقیع #من_امام_حسنی_ام #حسینی_شده_ی_امام_حسنم
🍃میشنوی #عطر حضورش را، عرش و فرش، همه را به هیجان آورده😍
.
🍃آری، ای اهل عالم، میبینیـــــــد، امروز ماه به آغوش #آمنه آمده و #زمین و زمان زِ #نور مطلقش می درخشند. آری، #روح عالمی منور گشته از نورش☺️
.
🍃چه خوش ساعتیست امروز، مگر می شود با حضور #بهاریش ایام به کام نشود، سلطان شهر #دلبران است که آمده🤩
.
🍃از ذوق عالم چه بگویم که #دل سرد و خاکی زمین با حضور تو ای #ماه_مدینه، سبز و بهاری گشته و برای گنجشکان، نوید بهاری دیگر آورده🤗
.
🍃امروز، عطر #محمدی تو را حتی میشود در آن سوی خواب ها و #رویاها شیرین حس کرد😌
.
🍃 آری، به گمانم این از معجزه ی #ظهورِ دلیل آفرینش است.
#تولدت، مبارکِ جهانِ هستی باشد
ای پادشاه دو عالم و غایت خلقت❤️
.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🕊به مناسبت سالروز #میلاد_پیامبر_اکرم(ص)
.
📅تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مدینه #خاتم_النبیّن #بقیع #صلوات
🍀شهر را بوی #فاطمه پر کرد وقتی قنداقه ات را به آغوش پدر دادند.
و مقدر بود که وارث علم #باقر_العلوم باشی🍃
.
🍀هر چه در زمان علی_علیهالسلام_ خفقان شیعه را به انزوا برده بود، میلاد تو بالی شد برای پریدنش و نسیمِ تولدت جانی دوباره بر کالبد #شیعه دمید🕊
.
🍀از بدو تولد شما بود که خودمان را شناختیم و مریدانِ علی میدانی برای عرض اندام یافتند.
اصلا #برکت وجود شما؛علم را در سرتاسر عالم گستراند🙂
.
🍀نامِ مبارکتان که بر زبان جاری است؛ تمام حواسها معطوف هزاران عالِمی میشود که #قال_صادق را به جهان عرضه کردند و شما راهی شدید برای #تفقهوافیالدین .
.
🍀وجودتان، دم مسیحایی بود بر جانِ مرده شهر که ای اهل عالم؛
#صادق آمده است.وارث علم نبی(ص)
بیایید و قطره ای از دریای وجودش را به کام بکشید و علم را توشه کنید
بیایید و هوای #محمد را تنفس کنید که او پسری است از دامانِ آلالله_علیهالسلام_
و او رئیسِ #مذهب_شیعه است.
.
🍀آقای من؛
شما متولد شدی تا ما خودمان را بشناسیم و نام شیعه در تمام عالم طنین انداز شود🍃
شما آمدی تا فخرِ جهانِ #تشیع شوی و ما عاشقانه پای مکتبتان دل به #علم و #تعلم دهیم😊
.
🍀میلادتان بر تمام عالم؛
و بر تمامِ جهانِ شیعه مبارک💚
.
#قال_صادق _علیهالسلام_ :
اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين .
چون خدا خير بنده اي خواهد ، او را در دين دانشمند كند .
(اصول كافي ، ج 1 ، ص 39)
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
💐به مناسبت سالروز #میلاد_امام_صادق«ع»
.
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#تولد #بقیع
✨هشتم شوال !
🍁همان *یوم الهدم حزین است که قلب شیعه را میشکند و آسمان وجودش را ابرآلود میکند، روزی که مظلومیت #فاطمه و شیفته شدگانش را برای هزارمین بار یادآوری میکند و نسیم غربت شان خاطر #شیعیان را مکدر می سازد😞
🍁سالیانی پیش، تفکر ارتجاعی وهابیگری به بهانه برداشت غلط از دین، مضجع شریف #ائمه_بقیع(علیه سلام) و صحابه بزرگوارشان را ویران کرد. تفکری که نشانه حماقت و #جهالت وجود های وحشی شده ای است که خود را در بند #عقایدِ جاهلیِ نشأت گرفته از #بریتانیا، این #شیطان جهان خوار، زندانی کرده اند...
🍁اما شما ای ابرهه ها، ای باقی مانده های هند جگر خوار، خوب به گوش باشید و بدانید، طوفان این کینه ی عظیم #شیعه را، روزی با عیون خویش میبینید، دیری نخواهد شد، #منتقم می آید و برای همیشه #تفکر جاهلتان را به سرای عدم واصل میکند👊
🍁آری، «شمشیر شیعه منتظر رخصت جنگ است. ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم، تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم»
*یوم الهدم : بارگاهها و بناهایی بر قبور برخی بزرگان و مشاهیر#اسلام در قبرستان #بقیع ساخته شده بود که وهابیان آنها را در دو مرحله ویران کردند. بر همین اساس، #هشتم_شوال به #یوم_الهدم مشهور شده است.
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🥀به مناسب سالروز #تخریب_بقیع
📅تاریخ انتشار: ٢٩ اردیبهشت ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
☆بسم رب الزهرا☆
🍃اکنون۱۴۴۲سال می گذرد؛ شاید مایی که حال #زندگی می کنیم، در این سالیان سال حداکثر ۱۰۰سال آن را دخیل باشیم، که آن هم نیستیم.
🍃از تشیع تنها یک نام یاد گرفته ایم و یک روضه ی #سید_الشهدا و تمام...
نتیجه ی دین داریمان شد #غرب_زدگی. شد ضد ارزش های دین، شد...
🍃شاید اگر کمی تنها کمی به سیره امامانمان بها میدادیم روزگارمان اینگونه نمی شد. روزگاری که برای #شهادت ها شاید پروفایلی عوض کنیم و #استوری بگذاریم؛ یا نهایتا آن روز کمی از شادی هایمان بکاهیم. اما کافی نیست چرا که امروزه باید اشکال یابی کرد و یکی از مشکلات این روزهای ما #تحریف است.
🍃 واژه ایی که شاید فقط یک واژه باشد اما پای عملش که در میان می آید؛ نتیجه اش میشود سر درگمی...
🍃میدانم رفیق، شرح #بقیع را زیاد شنیده ای، غافل از شرح امامانش ...
اینکه برایت از اویی خواهم گفت که لقبش علویٌ بین علویَین است، چرا که نسبش هم به #امام_حسن میرسد و هم #امام_حسین. اویی که سعی در برپا کردن نظام علوی داشت، آن هم در شرایطی که گروهی از مردم برای افکار باطلشان میجنگیدند، آن هم در روزگاری که باید تعویض میشد #اسلام تحریفی رسوخ کرده با حقیقت قرآن و #توحید واقعی ...
🍃در این روز ها لعنت و #نفرین و آه و سوز دیگر کارساز نیست. باید جنبشی علمی را پدید آورد، حال مهم نیست که چه زمانی به ثمر بنشیند چرا که حتی #مبارزه_فرهنگی ایشان هم در زمان فرزندشان #امام_صادق به اوج رسید و این مبارزه بیشترین کارشان هم بود.
🍃میدانی این روزگار یک #امام_باقر کم دارد یک شکافنده ی حقایق قرآنی و دانش های اسلامی، اصلا باقر علم الاولین یعنی این. ای کاش یک صندوق از همان جنس صندوقی که امام سجاد به ایشان داده بود به ما نیز قرض میدادند تا #باقر_العلوم شویم چرا که در این صندوق خبری از مال و #ثروت دنیوی نیست بلکه از انباشته از دانش یا حاوی سلاح رسول الله است.
🍃شهادت ها تنها یک روز غم انگیز در تقویم نیستند #تلنگری هستند برای ما، تا شاید به دنبال شناخت برویم و در این میان عملی...
پ.ن :گذری بر کتاب انسان 250 ساله
پ.ن: بحارالانوار ج 46 ص229
♡#اللهم_عجل_لولیک_الفرج♡
✍️نویسنده : #مونا_زارع
🕊به مناسبت سالروز #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
📅تاریخ انتشار : ۲۷ تیر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #کربلا #بقیع
🍃چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند.
جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود #غریب است😓
🍃غربت میراث #مادریست. دیروز میان #کوچه، امروز میان خانه ،فردا میان #گودال و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است...
🍃نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است
نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!🥺
🍃چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن" و فرو میرود در آغوشی برادرانه... #حسین_علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام میکند.
🍃دستان برادر را میگیرد. سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
🍃کمی آنطرف تر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟😥
🍃چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
🍃حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر. موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
🍃در آستانه حجره، مادر را میبیند. با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست. پشت سرش، #پیامبر و پدرش #علی با لبخند نگاهش میکنند.
🍃زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس. صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند...
🍃پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند و ماتم #بقیع را به آغوش میکشد. زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری، برادرش را خاک کند.
#امان_از_غریبی😞
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #امام_حسن_مجتبی(ع)
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ انتشار : ۲۲ شهریور ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #غربت_بقیع #من_امام_حسنی_ام #حسینی_شده_ی_امام_حسنم
🍃چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند. جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود غریب است😓
🍃غربت میراث مادریست. دیروز میان کوچه، امروز میان خانه ،فردا میان #گودال و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است...
🍃نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است، نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!
🍃چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن" و فرو میرود در آغوشی برادرانه... حسین علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام میکند. دستان برادر را میگیرد. سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
🍃کمی آنطرف تر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟
🍃چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
🍃حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر. موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
🍃در آستانه حجره، مادر را میبیند. با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست. پشت سرش، پیامبر و پدرش علی با لبخند نگاهش میکنند.
🍃زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس. صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند...
🍃پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند و ماتم #بقیع را به آغوش میکشد. زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری، برادرش را خاک کند.
#امان_از_غریبی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#امام_حسن_مجتبی(ع)
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🥀بسم الله الرحمن الرحیم 🥀
🍂 غربت، با نام *حسن* خو گرفته است،
از کوچه های مدینه تا خاک های داغ #بقیع، قدم زدن در سامرا و صحن و سرای ابالقائم همه و همه تداعی گر غریبی صاحب نام است...
🍂 حسن احمدی! پرستوی #حرم که او هم نه برای نام بلکه برای عشق، به #سوریه کوچ کرد؛ همانی که همچون اسم دل نشینش غریب است و دلهایمان با وجود آسمانی اش اشنایی ندارد، اما اینبار قرعه ی قلم به نام او افتاده...
🍂 پای صحبت های همسرش که می نشینی، درِ تازه ای از زندگی #حسن_احمدی به رویت باز میشود. میگوید از همان برخورد اول مهرش به دل همه می نشست. #مجاهد بود و معنای واقعی «اشِداهُ عَلَی الکُفارْ وَ رُحَماءَ بَیْنَهُمْ»
🍂 کمی که میگذرد از خاطراتش با #ریحانه و زهرا میگوید. بازی های پدر دختری، دلسوزی ها و نگرانی هایش و حتی بار آخری که با ریحانه بیرون رفته بود تا مبادا در نبود پدر بی طاقتی کند...!
🍂به اینجا که میرسد هر دم بغض میکند اما زیر لب با زمزمه میگوید:«ما رَأَیْتُ اِلّا جَمیلاٖ» می گوید و می گوید اما به عاشقانه هایشان که میرسد، سکوت میکند؛ چشم هایش خیره به قاب عکس حسن میشود و لبخندی کنج لبش جای میگیرد... مگر برای #عاشق چیزی گوارا تر از یاد معشوق هست؟!
🍂 میان لبخندهایی که فراق یار مدت هاست تلخش کرده، سفارش همسر را به یاد می آوَرَد: «خیلی مواظب بچه ها و خودت باش. دوست دارم بچه ها را #زهرا وار و زینب گونه بزرگ کنی»
🍂در آخر هم همچون وهب، قول #شفاعت به عروسش میدهد و راهی دیار عشق میشود. حال بانویی اینجا در این سرزمین منتظر است؛ منتظر #ظهور، منتظر سپاهی از یاران مهدیِ فاطمه(س)، تا میان سربازان #صاحب_الزمان چشمش روشن به قامت همسرِ رشیدش بشود.
🍂به حق بیقراریِ خانواده های شهدا، اللهم العجل لولیک الفرج🌸
✍نویسنده : #اسما_همت
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حسن_احمدی
📅تاریخ تولد : ۱۴ مهر ۱۳۵۸
📅تاریخ شهادت : ۲۵ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : گلزار شهدای روستای حسن آباد
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی