eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
☆بسم رب الزهرا☆ . ! ❤ 🍃واژه ایی که این روز ها، آدمیان به سادگی از آن بهره برده و کم اَرج، نشانش می دهند. این حس، است و  کنون، به بازیچه گرفته شده ... .😪 میدانی  چرا میگویم پاک؟ چون ویژگی هایش، ارمغانی است برای تشنه ی ما. 🙂 مثلا انسان عاشق، است چرا که عشق، آرامش می دهد و آدمی را مهربان می کند.🙂 عشق، آدمی را می کند. و این ویژگی هایش، می ماند برایت تا اخر عمر. چرا که  عشق، است ... البته نه از نوع زمینی اش چرا که آدمیان، اند وآمال دنیایی نافرجام ... . این جاست که باید عاشق یک چیز والا و جاوید شوی و چه چیزی متعالی تر از   ... 😍 .  🍃یکی از این ویژگی های این عشق این است که این انسان عاشق پیشه، که در کنار عشقش به همه چیز رسیده است، به جای پرداختن به   دیگران، تنها  غرق در لذت بردن از  معشوقش به حسن او می اندیشد و دوری از او باعث بی حوصلگی اش میشود.😁 . 🍃اگر عاشق خدا شوی، هرگز از او دور نخواهی شد. برای همین همیشه با نشاط و انرژی هستی، اما اگر این را برای عاشقی کردن انتخاب کنی، اشتباه بزرگی مرتکب شده ای، چرا که بشر، بالاخره روزی می رود و عاشق هم می ماند با یک عالم کمبود.😔 . 🍃حال، چگونه می شود شد؟ می دانی، هر چیزی آدابی دارد وبدون  مقدمات، نمی شود یک شبه عاشق خدا شوی. . 🍃راه عشق این است عزیز من، اول «عَظُمَ الْخالِقُ فى اَنْفُسِهِمْ»، بعد «فَصَغُرَ ما دُونَهُ فى اَعْیُنِهِمْ»،و بعد، عشق می‌آید. که نزدمان بالا رفت، اندک اندک، هم می‌شود.😉 حال، چه‌کنیم تا عظمت خدا در دل‌مان بالا برود؟ هر که می‌خواهد خدا در دلش عظمت پیدا کند، بایستی را انجام دهد. با اطاعت، خدا در دل عظمت پیدا می‌کند. بعد عشق می‌آید، خوشی می‌آید. خیلی ساده! 😎 . 🍃گویی از همین رو است که پسرکی که هنوز، می نمایاند، پایش باز میشود به . شاید او راه تقرب به خدا را بهتر از من و تو آموخته. شاید او عاشقی کردن را زیباتر از من و تو بلد است. شاید او با آن سن کمش، بصیرتی پیدا کرده از ... . . 🍃خلاصه بخواهم بگویم، می شود عاشق باش اما نه عاشق هر کسی ... . عاشق کسی باش که ارزشش را داشته باشد و  تا آخرین لحظات این عمر، در قلبت جاودانه ... . . 🍃عاشق خدا باش، چرا که عشق رازیست که تنها به باید گفت.😍 . ❤ . پ.ن : گذری بر سخنان حاج اقا پناهیان . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۸ . 📅تاریخ شهادت : ۲۹ بهمن ۱۳۶۱ . 📅تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۳۹۹.فکه . 🥀مزار شهید : امامزاده محمد .
🍃مکتبت که بشود معجزه ی مصطفی؛ درس به خدا و را خوب می آموزی .... 🍃وقتی از همان دلت را میسپاری به هایی از جنس نور، آنگاه خدا نیز هایت را میبیند و خریدارت میشود ♥️ 🍃شاگرد مکتبِ حق بودی و خود نیز شاگردانی داشتی. همان هایی که چشم امیدشان بعد از خدا به مهربانی های تو بود😍 🍃اصلا انگار تو برای همه از جنس بودی! و بودنت حال همگان را بهتر میکرد مانند همان زمان هایی که مادر، گوش می‌سپرد به نوایِ مداحی‌ات و می بالید به شور صدای فرزندش برای غریب فاطمه (س). 🍃یا آن زمان هایی که شوقت را هنگام تماشا میکرد و میدانست که همرزمانت هم در عسکریین از صدای تو آرام میشوند. 🍃اما تو؛ دلت را به خالقت سپرده بودی و نتیجه اش هم شد وصال دل انگیزت و چه زیباست این داستانِ عاشقیِ میانِ خالق و بنده اش که همه را به تماشا وا داشته است🕊 ✍نویسنده: ♡ 📅تاریخ تولد : ۱۵ فروردین ۱۳۵۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۴ تیر ۱٣٩٣ 📅تاریخ انتشار : ۳۰ اسفند ۱٣٩٩
🍃مکتبت که بشود معجزه ی مصطفی؛ درس به خدا و را خوب می آموزی .... 🍃وقتی از همان دلت را میسپاری به هایی از جنس نور، آنگاه خدا نیز هایت را میبیند و خریدارت میشود ♥️ 🍃شاگرد مکتبِ حق بودی و خود نیز شاگردانی داشتی. همان هایی که چشم امیدشان بعد از خدا به مهربانی های تو بود🌺 🍃اصلا انگار تو برای همه از جنس بودی! و بودنت حال همگان را بهتر میکرد مانند همان زمان هایی که مادر، گوش می‌سپرد به نوایِ مداحی‌ات و می بالید به شور صدای فرزندش برای غریب فاطمه (س). 🍃یا آن زمان هایی که شوقت را هنگام تماشا میکرد و میدانست که همرزمانت هم در عسکریین از صدای تو آرام میشوند. 🍃اما تو؛ دلت را به خالقت سپرده بودی و نتیجه اش هم شد وصال دل انگیزت و چه زیباست این داستانِ عاشقیِ میانِ خالق و بنده اش که همه را به تماشا وا داشته است🕊 ✍نویسنده: ♡به مناسبت سالروز ♡ 📅تاریخ تولد : ۱۵ فروردین ۱۳۵۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۴ تیر ۱٣٩٣ 📅تاریخ انتشار : ۱۳ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای لواسان
☆بسم رب الشهید☆ 🍃درخت اگر ریشه اش استوار در خاک خفته باشد، محال است طوفانی لرزه بر اندامش اندازد! 🍃 هم دوره ایست به ظاهر مملو از هیجان و بازیگوشی اما در بطن این دوره میشود ریشه ی درخت زندگی را محکم ساخت‌. همچون کاری که پدر و مادر ، در آن غفلت نکردند و از همان آغاز کودکی دست اورا به دست اهل بیت سپردند؛ بذر محبت را در او کاشته و چشم هایش را به بندگیِ خدا بینا کردند... 🍃اصلا خیال میکنم، پدر و مادرش راه عاقبت بخیری را برای ا‌و هموار ساختند، فرزند نیز بوی را از دامان آنها استشمام کرد و قدم در این راه گذاشت. 🍃زندگی نامه اش را که مرور میکردم، چشم هایم به شواهد و ایثارش خورد. همان اخلاصی که از آن جوان ۲۵ ساله الگویی برای همگان ساخته و ایثاری که سرآغاز شهادتش شده بود... 🍃لحظاتی قبل از ، به کمک رزمنده ای رفته بود که دشمن سنگر را نشانه گرفته و لحظاتی بعد بوی سیب همه جارا فرا میگیرد... 🍃درست است ندیده ام اما یقین دارم دم آخری، سر بر پای بی کفن گذاشت و دست برسینه زمزمه کرد «السلام علیک یا اباعبدلله»❤️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۶ مهر ۱۳۳۵ 📅تاریخ شهادت : ۵ خرداد ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای روستای محمد آباد 🕊محل شهادت : مریوان
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃از خیالِ پریدن داشت، همان موقع ها هم دلش میخواست بر فراز آسمان دست هایش را باز کند و را همان جا میان ستاره های کوچک و بزرگ در بگیرد. 🍃کم کم قد کشید... برای خودش بچه بسیجی شده بود؛ هر چه میگذشت بیشتر برای اطرافیانش الگو میشد و قدم قدم به خدای قلبش میرسید. ناآرامش خدمت را طلب میکرد و دلش پر میکشید تا دمی در هوای نفس تازه کند. خدا هم که منتظر اراده ی بندگان است. آرزوی پرواز میان آسمان ها همراه با روحیه ی شهادت طلبی اش همراه شد؛ دست اورا گرفت و با چند دست لباس و پوتین به در جبهه ها سپرد. 🍃 هم بی تاثیر نبودند. هم رزمِ مالک ولی زاده، داریوش بسطامی و کیومرث سرمدی بودن راه به خدا رسیدن را برایش هموار تر کرده بود؛ رفقایی که هرکدامشان به نحوی از شهادت استقبال کردند و در زمره ی عشاقان جای گرفتند. 🍃حال، هفت آبان سالروز شهادت مردی است که هارا فتح کرد؛ کلید درهای را از دست خانوم فاطمه ی زهرا(س) گرفت و با رو سفیدی مقابل امام زمانش، قدم به خدا گذاشت. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۴۵ 📅تاریخ شهادت : ٧ آبان ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۸ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : زنجان 🥀مزار شهید : گلزار شهدای اسد اباد
🍃 این روزها با دیدن تاریخ تولد شرمنده‌ی دلم می‌شوم، غبطه می‌خورم به حالشان و آهِ حسرت می‌کشم. این بار هم قصه جوان دهه هفتادی است که عاقبت بخیر شد. 🍃 به گفته‌ی مادرش دوران و نوجوانی‌اش پر از شور و نشاط بوده، در و محله قد کشیده و بزرگ شده است. 🍃 بعد از گرفتن راهی و به خواندن درس مشغول شد و کم‌کم شخصیت شلوغ نقیِ نقی‌دوست آرام شد و تغییر کرد. پس از مدتی کبوتر دلش از درس خواندن خسته شد، از پنجره‌های پرواز کرد و راه به مردم را در پیش گرفت. 🍃 پس از پذیرفته شدن در آزمون ، لباس خدمت بر تن کرد و مردانه به وظیفه اش عمل کرد. سرانجام در با قاچاقچی‌ها مجروح و پس از چندین روز به شهادت رسید. 🍃 از قصه‌ی ما، و خدمت خالصانه به یادگار مانده است. نقی‌ها، اوج می‌گیرند و کوچ می‌کنند به سرزمین و ما بال‌سوختگان از آتش گناه در پروازیم. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅 تاریخ تولد: ۱۹ فروردین ۱۳۷۲ 📅 تاریخ شهادت: ۲۶ آبان ۱۳۹۵ 📅 تاریخ انتشار: ٢۶ آبان ۱۴٠٠ 🕊 محل شهادت: پیرانشهر 🥀 مزار شهید: خوی
🍃به تابلوی می نگرم. آن چشم های آرام حالا روشن تر و زیباتر از هر زمانی به نظرم می‌آمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روز قبل رفتنش آن را گرفته بود‌. 🍃یادم است روزی که میخواست برود نتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم، نشد آن دو گوی بلورین چشم‌هایش را ببوسم. فقط توانستم از نگرانی های برایش حرف بزنم. اینکه رفتنش برایم تاب و توان نمیگذارد، اینکه اگر برود چه بر سر می‌آید و هزاران "اگر" دیگر... 🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از اش گفتم؛ زمانی که سال چهل و چهار متولد شد و نام را برایش انتخاب کرد. از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد. گفتم که قد کشیدنش را دیدم، رویاهایم پیش چشمانم قد علم کردند، رخت را در تنش دیدم و لحظه شماری کردم برای شدنشان. 🍃از و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنها را در شب بیداری ها و و اعلامیه نوشتن هایش دیده بودم. هر شب که برای گشت بیرون میزد از خانه، دلم آب میشد و پشت سرش می‌ریخت. نذرش میکردم که سالم برگردد. 🍃اینها همه را گفتم و تاکید کردم که تو را دو سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند، پشت ! یک کلمه گفت: مرگ با اگر خونین، بهتر از زندگی . و من خاموش گشتم، دلم نیز هم... 🍃دیگر نکردم، دیگر از شب بیداری هایم در دوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماند و جبران کند، از تا به الان برای این دیار نگفتم، منتی نبود! هرچه بود برای کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز را گفت: خدا به همرات! دلم آب شد و ریخت پشت سرش اما دیگر دلم شور نخورد، دیگر نشد. آرام گرفت و جگر گوشه اش را به امان خدا سپرد. و چه امانی بهتر و خوب تر از خدا! آنقدر خوب که کرد سمت خدا، آن‌هم به وقت آذر هزار و سیصد و شصت در جبهه ... ◇سالگرد حیدرم!◇ ✍نویسنده : 🍁به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۴ 📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : اطلاعاتی در دسترس نیست. 🕊محل شهادت : مریوان
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃«زمانی‌که برخی از دوستانم را می‌بینم که با مأنوسند، به حال‌شان غبطه می‌خورم. نه آنکه بخوانند، بلکه با قرآن مأنوسند و دوست و رفیق‌شان قرآن است. 🍃اگر بخواهد باری ببندد، باید در و انجام دهد و الا سپس توأم با مشکلات می‌شود. ممکن است دیدار ما به بیفتد. هرچه بخواهد. "سخنی از شهید" 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳ آذر ۱۳۴۳ 📅تاریخ شهادت : ۴ اسفند ۱۳۶۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : اصفهان 🕊محل شهادت :شلمچه