هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَابْنَ عَلِيٍّ اَلْمُرْتَضَى...🤚🌿
🌱سلام بر تو ای یادگار امیرالمومنین .
سلام بر تو و بر روزی که زمین درد کشیده را، با عدالت علوی التیام خواهی داد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج🤲🌱
#امام_زمان 💚
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_سید_مجید_میری
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃 شهيد سیدمجید ميري در سال 1349، در محله نظامآباد تهران و در خانوادهای مذهبي و متوسط بهدنيا آمد. وی ضمن تحصیل به کار و ورزش نیز میپرداخت. وی در كلاس دوم راهنمايي با دو سه نفر ديگر از همكلاسيهاي خود سرپرستي تظاهرات در مدرسه را به عهده گرفت.
🌹🍃 او پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، نخست به بسيج، سپـس به كميتههاي انقلاب اسلامي پيوست و در كميته 15 خرداد نظام آباد منطقه 7 مشغول بهخدمت شد تا اينكه يكبار پيش از آنكه خبری به خانواده خود بدهد، به جبهه آبادان رفت و از آنجا با خانواده خود تماس گرفت. او مدت دو ماه در جبهه آبادان بود؛ اما به فرمان امام(ره) مبنی بر اینکه دانشآموزان سنگر مدرسه را رها نكنند گوش داد و به تهران بازگشت و درس خود را ادامه داد، ولي ازآنجاکه هميشه فكر او در جبهه بود، باز در خردادماه 1360 به جبهة آبادان رفت و سرانجام در ماه مبارك رمضان، در شب جمعه در تیرماه 1360، پس از گفتن اذان مغرب به آرزوي ديرين خود كه شهادت بود رسيد.
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
483.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻حاج اسماعیل دولابی :
در عالم برزخ فردی درد میکشید
مانند اینکه در دنیا گرسنه باشد تشنه باشد و به دردی گرفتار شده باشد
برای او هدیه ای می آورند که هم سیر میشود هم سیراب میشود و هم درد او برطرف میشود سوال میکند این هدیه از کجا به من رسیده؟
فرشته ای جواب میدهد این صلواتی است که در دنیا فرستادی.
💠 ۱۰ روز تا محرم ارباب
💠 ختم صلوات تا شب اول محرم
🍃 در صورت سهیم شدن تعداد را اعلام نمایید.
@shahid_ahmadali_nayeri
#ماه_عزای_ارباب
#حسین_آقام_همه_میرن_تو_میمونی_برام
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
336.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام آقا جانم یا صاحب الزمان...
گاهی به یک تبسم خود مینوازی ام
گاهی به شعله هاۍ غمت میگدازی ام
من مرد روزهای ظهور تو نیستم
باید خودٺ برای ظهورٺ بسازی ام!
اللهم عجل لولیک الفرج
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_سجاد_عفتی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🌹🍃سجاد عفتی 30 تیر سال 1364 به دنیا آمد. پدرش در دو مرحله در جبهه جانباز شد. یکی به دست منافقین در درگیری چالوس در سال 60 و یکی عملیات محرم. سجاد از همان زمان وقتی پنج سال داشت عاشق چیزهای جنگی بود.
🌹🍃سجاد کلاس پنجم بود که در شهریار ساکن شدند. آن زمان هنوز مسجدی ساخته نشده بود. یک کانتینر بود که بچهها در آنجا نماز میخواندند و جمع میشدند، کلاسهای قرآن و ورزش میگذاشتند
🌹🍃 بچه درسخوانی بود، بدون تجدیدی قبول میشد. با این که بیشتر اوقات در بسیج بود، اما نمرات خوبی میگرفت. درسش را در همان مدرسه میگرفت چون در خانه وقت درس خواندن نداشت. بیشتر وقتش در بسیج بود. در کانتینرهایی که پایگاه بچهها بود کلاس قرآن دایر میکردند
🌹🍃تا 9 دی سجاد و دوستانش وسط معرکه بودند. بلافاصله يك هفته بعد از ازدواج در سپاه استخدام شد. حاصل ازدواجش «سنا» است. 19اردیبهشت سال 1390
🌹🍃با شهيد صدرزاده و جانباز اميرحسين خيلي رفاقت نزديكي داشت. قرار بود با هم اعزام شوند. زمان اعزامشان تا صبح فرودگاه بودند، اما سجاد اعزام نشد و برگشت
🌹🍃خبر شهادت مصطفي را كه شنيد بيقرارياش بيشتر شد و دو هفته روزه گرفت تا اعزامش به مشكلي نخورد. چند روز بعد از چهلم مصطفي اعزام شد.
🌹🍃گويا شب شهادت شهید سجاد درگيري شديدي ميشود. اميرحسين تماس ميگيرد و از سجاد ميخواهد كه به كمكش برود. سجاد تكتيرانداز و به اسم مستعار ابراهيم بود و اميرحسين حاجنصیری به اسم مستعار اسماعيل. آنها خيلي رشادت به خرج ميدهند و خيلي از بچهها را از اسارت نجات ميدهند و بسيار پيشروي ميكنند، اما در آن درگيري تيربارانش ميكنند. يك تير به سينه سجاد اصابت ميكند كه به شهادت ميرسد. یکی از دوستانش ميگفت: سجاد هنگام شهادت خواست تا سرش را بلند كنم تا به آقا سلام دهد. سرش را كه بلند كردم گفت: «صليالله عليك يا اباعبدالله». يكي از دوستانش ميگفت چند روز قبل از شهادت، وقتي سجاد از حرم حضرت زينب(س) بيرون آمد، انگار يك متر از زمين بالاتر بود و ديگر مال اين دنيا نبود. واقعاً سجاد به عشق شهادت رفته بود