هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
#سلام_امام_زمانم
بيا ای بهتــــرين درمان قلبــم
مـــــداوا كن غـم پنهـان قلبـم
قســـــم بر خالق دلـهای عاشق
تو هستی آخرين سلطان قلبـم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید__نعمت_الله_کاظمی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🍃🌹همواره تاکید می کرد که اکنون وظیفه ماست که از دستاوردهای انقلاب در مقابل تجاوز منافقین و دشمنان اسلام دفاع نمائیم. با تعطیل شدن مدارس به جبهه های حق علیه باطل می رفت . یکی از دوستانش تعریف می کرد که یک روز بر سر تربت پاک برادر شهیدش (محمدقلی) رفته و دست مبارکش را روی قبرش گذاشته بود و سوگند یاد کرده تا جان در بدن دارم نمی گذارم اسلحه ات بر زمین بیفتد و تا انتقام خون تو سایر لاله های در خون خفته را از کوردلان بعثی نگیرم از پای نمی نشینم حتی اگر در راه آرمانم کشته شوم.
🍃🌹بارها به جبهه های جنوب و غرب کشور رفت.یکبار هم در جبهه غرب مجروح شد که اصلا به خانواده اطلاع نداد و بعد از بهبودی وقتی که از جبهه بازگشت علت تاخیرش را پرسیدیم ، جوابی نداد ولی وقتیکه وسائلش را نگاه کردیم از قرائن موجود متوجه مصدومیتش شدیم ولی روح بلند و ملکوتی ایشان در مقامی بود که جز رسیدن به معبود و اهداء جان شیرین خود در راه هدف ذهنش به چیز دیگری مشغول نبود.وقتی که امتحان مرحله دوم کنکور را داشتند در کردستان مشغول انجام وظیه بودند که بعد از اطلاع از اینکه یک مهلت برای شرکت در کنکور را دارند از همان جا به طرف اصفهان حرکت کرد.در آنجا مشغول پاسخگویی به سوالات آزمون می شود که بعلت خستگی شدید در جلسه امتحان حالشان بهم می خورد و با کمک پزشکان بهبود نسبی می یابد و امتحان را به سختی به پایان میرساند وقتیکه نتایج کنکور اعلام شد و ایشان جز قبول شدگان رشته پزشکی بودند در پاسخ به اینکه باید به دانشگاه برود و مشغول تحصیل شود می گفت: الان دانشگاه اصلی جبهه است و هدف من از رفتن به دانشگاه فقط حضور در صحنه های نبرد حق علیه باطل است کمالات اخلاقی همراه با جذابیت و نورانیت معنوی وجود این سرو بلند قامت و متواضع ، مرحمی بر دل اعضاء خانواده بود زیرا رفتار و کردارش بوی برادر شهیدش را داشت و فقط او می توانست جای خالی برادر را برای خانواده پر کند .
🍃🌹او پیرو رهبر و مقتدایش امام خمینی (ره) بود و برای جهاد فی سبیل الله و وصال به او، نفس مطمئنه ای بود که ندای ارجعی را شنید و بار بر بست و به دیار لایتناهی شتافت همچون اشعه خورشید صامت ولی پرتو افکن بود.در تابستان 1362 رفتار و کردارش بکلی مانند عارفی شیفته حق بود بطوریکه نمی توانستیم با او راحت حرف بزنیم . در مورد آینده که حرف به میان می آمد او فقط از جنگ و پیروزی می گفت. او از عالم مادی دل کنده بود و به عالم معنوی دلبسته بود. این راز شگفت را از راز و نیاز شبانه اش ،دعاهای خالصانه اش ، رفتار متینش و کردار نکویش در یافته بودیم .لبخند ملیح و متینی که بر لب داشت حاکی از حالت عرفانی و شجاعت کم نظیر این دلاور خود شناخته و با ایمان بود. سرانجام این شهید راه خدا در آخرین سفرش به سوی جبهه غرب و منطقه کردستان در سمت رزمنده و از سوی یگان اعزامی سپاه پاسداران نورآباد در تاریخ 1362/6/5 بعلت اصابت تیر به ناحیه پا به درجه رفیع شهادت نائل آمد
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
با پای دل همراه زائران ارباب
موکب به موکب ستونها رو میگردم
🍃۱۴۵۲ عمود، هر عمود به نیت تعجیل در فرج امام زمان(عج)
💠هر عمود یک تسبیحات حضرت زهرا(س)
⚫️در صورت سهیم شدن اطلاع دهید
@shahid_ahmadali_nayeri
#دوباره_جامانده😭
#اربعین
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
#سلام_امام_زمانم
اى آخرين اميد ! در شام تار ما
اى روشناى عشق ! اى غمگسار ما !
داغم به سينه ماند ، در انتظار تو
از رهگذار شوق ، اين يادگار ما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید__حمید_یاقوتی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
🍃🌹دوم فروردین ماه سال ۱۳۳۹ در محله امام مهدی(عج) شهرستان نیریز، همراه با طراوت سبز بهار در خانوادهای که از محبان اهلبیت(ع) بودند، زاده شد. همچون ستارهای درخشان بود که با خندههای کودکانه، محفل گرم خانواده را گرمتر و با نشاطتر میساخت. شور و اشتیاق آموختن اورا به دبستان حضرت معصومه(س) (شمسالمعالی) رهنمون شد. سختیها و مرارتهای زندگی از کودکی با رنجها و دردها آشنایش کرد و در فراز و نشیب زندگی آبدیدهاش نمود. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز گذراند. در همان دوره بود که با عبادات اُنس گرفت و برای اقامه نماز در میان جماعت، راه مسجد محله را در پیش گرفت. با اینکه نوجوانی بیش نبود، اما روزههای ماه رمضان را با شور و شوق وصف ناپذیری میگرفت. بعد از طی دوره راهنمایی، در دبیرستان شهید بهشتی، در رشته اقتصاد اجتماعی، ادامه تحصیل داد. چون دوران دبیرستان او مصادف بود با آغاز نهضت اسلامی ایران، وی نیز سعی کرد تا در نشر حقایق انقلاب اسلامی، نقش بسزایی را بعهده بگیرد. در محیط خانواده و مدرسه، فردی مؤثر و آگاهیبخش بود.
🍃🌹وی همچون قطرهای از دریای بیکران حق جویان، همراه با ملت قهرمان، با شرکت در تظاهرات و راهپیمائیها، در خط خونین انقلاب حرکت مینمود. بعد از پایان دوران دبیرستان، دی ماه سال ۱۳۵۹ در شهربانی جمهوری اسلامی ثبت نام نمود و وارد آموزشگاه شهربانی شد. با انتخاب مسیر حفاظت از امنیت اجتماعی جامعه مسلمان ایران، هجرت بیرونی و درونی خود را آگاهانه آغاز کرد. فردی فعال، پرخروش، و متواضع بود. صبر و شجاعتش وصف ناپذیر و فرزندی دلبند و یار و غمخواری دلسوز برای پدر و مادرش بود.
🍃🌹در خدمتگزاری به محرومین و ضعیفان از هیچ کوششی دریغ نداشت و در محفل دوستان، چون خورشید نور افشانی و محفلشان را گرم میکرد. بارها از مسئولین وقت خود درخواست اعزام به جبهه نمود، تا اینکه توانست موافقت آنها را با این سفر ورحانی بدست آورد. وقتی دوره آموزشی را در تهران به پایان برد، راهی کردستان شد تا عرصه را برای ضدانقلاب تنگ کند و راه نفوذ اورا به خاک مقدس ایران ببندد. پس از شهادت شهیدان، علی اکبرزاده، مجید محمدزاده، حسین عسکری، عباس دهقانپور و دیگر دوستانش؛ با احساس شرمندگی میگفت: تمام دوستانم شهید شدهاند و من ماندهام، اما من نیز می روم و همراه با شهادتم پیروزی را میآورم.
در کردستان بعد از چند روز درگیری با ضد انقلابیون و گروهکهای ضدانقلاب داخلی (منافقین، کومله، دمکرات و...)، سر انجام در تاریخ ۶/۶/ ۱۳۶۱ در پیرانشهر، تیر نفاق قلب پاک اورا هدف گرفت و شهادت را نصیب وی کرد. پیکر پاکش در گلزار شهدای شهرستان نیریز به خاک سپرده شده