#رسم_خوبان
‼️در انجام وظیفه و کارهایش خلوص عجیبی داشت. یادم هست که میگفت «من سر کارم ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از بیتالمال به گردنم نماند...
‼️محمد بر سر مسائل فقهی خصوصاً خمس خیلی حساس بود و حتی در مراسمات عزاداری امام حسین(علیه السلام) هم از غذای هر مجلسی را استفاده نمیکرد مگر با اطمینان از وضعیت خمسی بانی آن. میگفت «اگر مردم میدانستند با دادن خمس چقدر مالشان برکت پیدا میکند با شور و شوق سهم خمس خود را میدادند.»
#شهید_محمد_کامران🌷
#سالروز_شهادت
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
اولین پست اینستاگرامی دختر سردار سلیمانی بعد از شهادت پدرش
#سپهبد_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
#کاسبان_سقوط
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
اولین پست اینستاگرامی دختر سردار سلیمانی بعد از شهادت پدرش #سپهبد_قاسم_سلیمانی #انتقام_سخت #کاسبا
✍عجب جمله کوتاه و بجایی حقن اسم زینب برازندته
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🔴ظهر پنجشنبه 12 دیماه 98 آخرین عکس رزمندگان فاطميون با #فرمانده_جبهه_مقاومت #سپهبد_قاسم_سلیمانی 🌹
🔴آخرین روز ...
پنجشنبه(98/10/12)
ساعت 7 صبح
#دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،
هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
.
ساعت 7:45 صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در #سوریه حاضرند.
.
ساعت 8 صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما #پنج_شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
.
ساعت 11:40 ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
.
ساعت 3 عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم #بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
.
ساعت حدود 9 شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسین #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، #میوه_رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت 12 شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت 2 صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
(راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
قاسم ها اربا اربا میشوند! زینب ها فریاد ما رایت الا جمیلا سر میدهند! عجب! به نظر می آید سالها یا لیتنا کنا معکم گفتنهایمان جواب داده! داریم با چشمهایمان کربلا را میبینیم!
آستینها را بالا بزنید! بند پوتینهایتان را محکم و سینههایتان را سپر کنید! این بار نمیگذاریم کار به هل من ناصر ینصرنی بکشد! دیگر حسین تنها نخواهد ماند!
#سردار_حاجی_زاده
#حاج_قاسم_سلیمانی
#انتقان_سخت
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
اختصاصی_عکسنوشته_شهدا