به عالم گر تهی دستی به درگاه رضا رو کن
کزین در هیچکس با دست خالی برنمیگردد
#چهارشنبههای_امام_رضایی_علیهالسلام
#السلامعلیڪیاعلۍابنموسۍالرضا
#امام_رضا_جان
«از#خدا خواستہامهمیشہ؛
جیبمپُرپولباشدتاگرهازمشڪلاتِ
مـردمبگشایم..♥️»
#شهیدابراهیمهادی
#وصیت_نامه_شهید_مدافع_حرم_حسین_امیدواری
🌷«در همین جا، رضایت خود را از جاهلی که بنده را به قتل رساند، تسلیم شما کرده و البته شکایت خود را از دو گروه نزد شما تا روز قیامت به امانت میگذارم؛
گروه اول، کسانی که در پوچگرایی هستند و برای آنکه آن ننگ را از دوش خود بردارند، درصدد برمیآیند تا ما را در راهی که هستیم، بیهدف نشان دهند
و گروه دوم، کسانی هستند که با مکر و ریا، سعی میکنند برای بهدست آوردن منافع دنیوی، روی خون
شهدا موجسواری کنند».🌷
#پنچشنبه_های_شهدایی
همیشهمیگفت:
قانونهفتساعتویادتوننره!
تاگناهیمرتکبشدیدتاهفتساعت
فرصتتوبهدارید !
#شهیدعباسدانشگر ❤️
📌شناسنامهای با عطر شهادت
🔸یادم میآید یک روز که از دانشگاه آمده بودم، داخل اتاقش نشسته بود. صدایم کرد و عکسی نشانم داد.
🔹گفت: «ببین چقدر قشنگه!»عکس، صفحه اول شناسنامهی شهید خلیلی بود.
▪️به او گفتم: «چه چیزیاش قشنگ است؟ شناسنامه است دیگر!»
▫️با لبخند گفت: «دقت نکردی! ببین چه مهری روی صفحه خورده!»
🔻وقتی دقت کردم، دیدم با رنگ قرمز نوشتهاند:«به فیض شهادت نائل آمد...»من هم لبخند زدم... ♥
راوی: خواهر شهید محمدرضا دهقان امیری
#خاطرات_شهدا
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
2.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍شهیدی که عضو تیم ملی فوتبال دانشجویان کشور و دارای قلمی چشمنواز بود...
💢شهید سید علی اصغر رییع نتاج در عملیات کربلای ۱۰ در منطقه ماووت برای دشمن رجزخوانی میکند و البته در همان عملیات نیز به معبود خود پر میگشاید.
🔹دل گرفتن از منال و منزل و بستر خوش است عزم میدان کردن و لبیک بر رهبر خوش است.
🔸های و هوی زندگانی را رهاندن دل گرفتن هم رکاب کاروان عشق در سنگر خوش است.
🌹نثار ارواح مطهر و ملکوتی شهدا صلوات...
#شهید_سید_علی_اصغر_ربیع_نتاج
💢تلنگری از زندگی یک شهید در جنگ ۱۲ روزه
♦️اوایل جنگ بود، یه ماشین نظامی سپاه و زدند.
برای جابجاییش جرثقیل لازم بود، ولی سپاه جرثقیل دمدست نداشت. فوری زنگ زدن به یک راننده جرثقیل خصوصی. طرفم نه ظاهر انقلابی داشت نه اون موقع دل و دماغی برای این کار.
اومد، نگاه کرد، گفت: من برای جابجایی این ۳۰ میلیون میگیرم.
بچهها کلی باهاش حرف زدن، گفتن کمتر بگیر، ما بودجه نداریم. آخر سر راضی شد با ۲۰ میلیون کارو انجام بده.
♦️وسط کار تشنش شد، گفت: آب بیارین.
یه لیوان آب آوردن، یه قلپ خورد، با بیمیلی بقیهشو گذاشت کنار.
پرسید: آب خنکتر ندارین؟ شما خودتون از این آب میخورین؟
بچهها گفتن: آره، همینو هممون میخوریم.
گفت: یعنی شما واقعاً با همین امکانات و همین آب میجنگین؟
گفتن: آره.
مشغول کار شد.
♦️کار که تموم شد، بچهها خواستن پولشو بدن. گفت: نه، من از شما پول نمیگیرم، و رفت.
فرداش خودش برگشت پیش همونا.
بچهها گفتن: چی شد؟ دیروز به زور اومدی، الان چرا خودت اومدی؟
♦️گفت: دیشب رفتم خونه، ماجرا رو برای مادرم تعریف کردم. وقتی شنید شما تو چه شرایطی میجنگین، گفت: از این به بعد هر وقت بچههای سپاه کاری داشتن، باید براشون انجام بدی، پولم نگیری، وگرنه شیرمو حلالت نمیکنم.
گفت: حالا شما هر کاری داشتین، من در خدمتم.
♦️چند روز گذشت. یه لانچر رو پهپاد زد. دوباره جرثقیل لازم شد.
زنگ زدن به همون راننده. فوری خودش رسوند. وسط کار دوباره پهپاد حمله کرد و اون به شهادت رسید.
صلواتی هدیه کنیم به شهید محمد دالوند🕊
🌹شب خواب دیدم منتظریم تا پدر از کربلا برگرده و به استقبالش بریم....در خواب دائم منتظر دیدار پدر بودم و خوشحال...اما یکدفعه از خواب بیدار شدم و حسرت دیدارش دوباره به دلم موند...
🌹در حالیکه خیلی ناراحت از خواب و عدم توفیق دیدار پدرم بودم ولی صبح میزبان مهمانهایی شدیم که گویی تعبیر همان خواب بود. خانواده معظم شهیدی از حشد الشعبی عراق که از کربلا تشریف آورده بودند.
🌹فاطمه شیبانی دختر، خواهر و همسر شهیدی از عراق تشریف آوردند که برادرش هم همراه سردار سلیمانی آسمانی شد و منزل ما رو متبرک به قدمهای خودشون کردند و البته متبرکات ویژه ای نیز از سمت خدام حرم حضرت عباس برامون به یادگار آوردند...
🌹گویی اینها مهمانهایی بودند که از طرف پدر مامور شده بودند تا با حضورشون و متبرکات گرانبهای معنوی که آورده بودند کمی دل تنگی ما رو آرام کنند...
#مدیون_شهدا_هستیم
drshadmani