eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
16 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ از زبان همسر شهید ⬇️ 🍃🌹شهید خیلی با خانواده شهدا و جانبازان مأنوس شده بود تا آنجا که می‌توانست در رفع مشکلات و مسائل آنها کوشش می‌کرد. صبر، خوشرویی و متانت ایشان زبانزد بود خیلی تحمل داشت. 🍃🌹در همان تماس آخر به من گفت تصدقت شوم برایم دعا کن، اتفاقاً همرزمانش هم خندیدند. من با خنده گفتم: دوستانت می‌خندند! گفت اشکال ندارد بگذار بخندند. آخرین جمله ایشان به من همین بود؛ «تصدقت شوم برایم دعا کن.» ✨از زبان فرزند شهید⬇️ 🍃🌹بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبت‌هایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینه‌ای بتوانیم پیکر پدر را باز پس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که می‌خواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیت‌المال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا داده‌ایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیت‌المال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب می‌شود. ✨ از زبان سردار سلامی، جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ⬇️ 🍃🌹به تمام مقامات، درجات و مسئوليت های دنيوی كاملا بی اعتنا بود، دل دريايی، روح آسمانی و صفای باطن داشت؛ گاه رئيس ستاد تيپ بود و گاهی راننده تيپ؛ ايشان دوبار از مسئوليت عالی در تيپ 46 كناره گرفت و در خط مقدم راننده لودر و بولدزر شد. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹ایشان قاری برجسته قرآن کریم، محقق و پژوهشگر قرآنی، بسیجی جهادگر، نخبه و فعال بین المللی، دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی دانشگاه تهران و خادم الشهدا معروف به  ابو محمد. 🍃🌹از زبان مادر شهید ⬇️ واقعا نمی‌توانستم نه بگویم وقتی گفت می‌خواهم از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) دفاع کنم، توان نه گفتن نداشتم. لحظه‌ای حس کردم حضرت زینب(سلام الله علیها) کنارم نشسته است و من خجالت می‌کشیدم که نه بگویم. بعد از رفتنش خیلی دلواپس بودیم، گفت تا وقتی تماس نگرفته‌ام یعنی حالم خوب است اگر اتفاقی افتاد حتما خبر می‌دهند. 🍃🌹یکبار خواست دعایی در حقش بکنم می‌گفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است. هر وقت امتحانی داشت یا مشکلی داشت از من می‌خواست که دعایش کنم. سریع روضه پنج تن نذر کردم. همان اوایلی بود که قرار شد به سوریه برود. یک بار از محل کارش تلفنی باهم صحبت می‌کردیم. پرسیدم حمید مشکلت حل شد؟ گفت آره دستت درد نکند. گفتم من یک روضه پنج تن نذر کردم. با خنده‌ای از ته دل جواب داد دستت درد نکند اگر بدانی چه حاجتی داشتم بعد رو کرد به همکارانش و گفت اگر بدانید چه شده مادرم نذر کرده بروم سوریه! 🍃🌹از زبان همسر شهید ⬇️ مصداق ایمان را در اخلاق می‌شود دید، نمونه‌اش خوش خلقی، احترام به من و احترامی بود که به پدر و مادرش داشت و یا در صحبت‌هایی که می‌کرد و اینکه مقید به مسجد رفتن و دادن خمس و زکات بود. این‌ها همه مصداق ایمان بود. من چیزهایی را که می‌خواستم را در حمید آقا دیدم. 🍃🌹حمید شعری را شبها در حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) می خواند و ناله می زد و می گفت: ✨علوی می جنگم، مرتضوی می میرم، انتقام حرم زینب و من می گیرم، حسنی مذهبم و حسینی آینم، من پای ناموس علی شاهرگم و میدم✨و در نهایت هم ترکش به شاهرگش نشست. لحظات آخر خون بدنش داشت تمام می شد. اصلا تقلی نمی کرد، دوستی گفت حمید اذان شده نماز بخون. آرام آرام چشمهاش بسته می شد. گفت حمید اربابت روز عاشورا تو معرکه نماز خوند توام باید وسط معرکه نماز بخونی، به جای نماز بگو الله اکبر، صدایش نیامد ولی لبهایش تکان خورد و اینگونه نماز خواند و به ارباب باوفایش رسید. 🍃🌹وصیت شهید به فرزندش محمد ⬇️ محمد، زندگی کن برای مهدی، درس بخوان برای مهدی.  محمد، ورزش کن برای مهدی.   محمد، من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای مهدی.  🍃🌹مزار شریف شهید ⬇️ تهران، بهشت زهرا، قطعه ۵۰، ردیف ۲، شماره ۱۴ 🍃🌹شهید مورد علاقه ⬇️ شهیدمهدی باکری و شهید حاج عماد مغنیه 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹مجید وارد کلاس اول دبیرستان شده بود، در ایام محرم دسته های سینه زنی راه افتادند. یکی از اشرار محله در جلوی این دسته ها سینه می زند. سید مصطفی به مجید می گوید : حیف! آقا خونشان ریخته شده، اما چه کسی آمده و جلوی این دسته دارد سینه می زند. مجید با وجود آن که سن کمی داشت، گفته بود که : تو برو و عظمت این خون ریخته شده را ببین که بعد از هزار و اندی سال در چنین روزی، شرورترین آدم ها هم دیگر کار خلاف نمی کنند و می آیند عزاداری می کنند. 🍃🌹وی در دوران تحصیل دانشگاهی نیز از نظر اخلاقی و مذهبی شاخص بود؛ بااستعداد، متواضع، کم حرف و واقعاً مومن و معتقد به اسلام. و یک جوینده و جستجوگر حقیقی در راه اسلام و تعالیم اسلامی. در خوابگاه دانشگاه صنعتی، جلسات قرائت و تفسیر قرآن توسط مجید برپا شد که در آن جلسات آقایان خلیفه سلطانی، چیت ساز و مهندس ذوالعلم حضور داشتند. 🍃🌹ایشان در سال ۴۲ به دنبال قیام مردم قم به رهبری سید روح‌الله خمینی (ره) در ردیف کفن‌پوشان به پشتیبانی از خمینی راهپیمایی کرد. با وجود شرایط خفقان در آن زمان عکس‌ها و اعلامیه‌های روح‌الله خمینی(ره) را در کوچه و بازار نصب می‌کرد. وی پس از ورود به دانشگاه، همراه با دوستان خود انجمن اسلامی آن دانشگاه را بنیان نهاد. سپس برای مبارزه علیه شاه به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با صعود در سلسله مراتب آن به یکی از رهبران سازمان تبدیل شد. پس از مدتی بعضی از سران این گروه تصمیم گرفتند ایدئولوژی سازمان را از اسلام به تغییر دهند. ایشان به شدت با این تصمیم به مخالفت پرداخت؛ که این مخالفت باعث اخراج وی از شورای مرکزی شد. 🍃🌹لیلا زمردیان همسر سازمانی وی به مرکزیت سازمان خبر داد که مجید قصد تأسیس شاخه اسلامی مجاهدین خلق را دارد و در حال عضوگیری از اعضایی است که هنوز به اسلام وفادارند. به دنبال آن با ابلاغ سازمان قراری بین وحید افراخته با مجید در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ در سه راه بوذرجمهری نو (۱۵ خرداد شرقی) گذاشته می‌شود. هنگامی که وی بر سر قرار حاضر می‌شود توسط وحید افراخته و محسن سید خاموشی کشته شده و سپس برای جلوگیری از هویت یابی، جسدش توسط حسین سیاه‌کلاه و محسن سید خاموشی سوزانده می‌شود و آن را در محل دفن زباله‌ها در خارج از تهران می‌اندازند. اما بعد از دستگیری وحید افراخته و محسن سید خاموشی، جسد توسط ساواک کشف و شناسایی می‌شود. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹علاقه زیادی به زیارت حضرت ثامن الحجج(علیه السلام) داشت. در برابر ظلم ساکت نمی ماند و بی نهایت به والدینش احترام می گذاشت. ✨از زبان پدر شهید ⬇️ 🍃🌹پس از شهادت فرزندم کم‌کم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان تقدیر شده‌بود. 🍃🌹تکه کلام علی همیشه این بود : هرچه دارم از امام حسین(علیه السلام) دارم. 🍃🌹بعد از شهادت پسرم فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا هم بود. همان اولین روزهای شهادتش مقابل در ایستاده بودم که دیدم یک پیرزن آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد. بدون اینکه بداند پدر شهید هستم با حالت خاصی از من پرسید این جوان کی شهید شد؟ پرسیدم علی را از کجا میشناسی؟ پیرزن شروع کرد به گریه کردن و گفت: زمستان دو سال پیش ما بخاری نداشتیم و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمیدانم شهید از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری برایمان خرید و به خانهمان آورد. 🍃🌹مزار شهید ⬇️ گلزار شهدای بهشت زهرا تهران، قطعه۲۶، ردیف۷۹، شماره۱۷ 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹از مهمترین کارهای فرهنگی انجام شده طی سالیان اخیر توسط شهید احمدی جوان می توان به برگزاری باشکوه یادواره شهدای روستا، در تاسوعای حسینی هر سال اشاره کرد، شهید به شرکت در جلسات قرائت قرآن، دعا و دیدار با خانواده شهدا اهمیت خاصی می داد و با طیف وسیعی از جوانان روستا ارتباط صمیمی و مطلوبی داشت. 🍃🌹محمد، شهید علیرضا زنده پی (دایی شهید) را الگوی شخصیتی خود می دانست. اعتقاد قلبی و عملی به داشت تا جایی که در وصیت نامه خود می نویسد : مبادا از خط ولایت فقیه خارج شوید که من شهادت می دهم که شما از خط اهل بیت خارج شده اید. 🍃🌹کوهنوردی، ماهیگیری و فوتبال، تفریحات مورد علاقه شهید در ایام فراغت بود. چهره خوش رو و چشمهای باحیایش نشان از عمق ایمان درونی اش داشت که گویا اطرافیان را بدون کلام به سوی خدا دعوت می کند. 🍃🌹از زبان برادر شهید ⬇️ محمد خیلی آدم توداری بود و حرف هیچ کس را به زبان نمی آورد و حتی یکسال که آموزش رفته بود و دوره نظامی می دید از لحاظ رعایت امنیتی به هیچ کس نگفته بود و از دیگر نکات مثبت محمد این بود اصلا اهل نبود ولی اهل نماز شب بود و نماز مغرب و عشاء را در وقت خودش به جا می آورد همزمان با هم نمی خواند. از طرفی هم خانه پدری  محمد کنار دریا است و بیشتر تفریحات محمد ماهیگیری بود و صید خوبی هم می کرد. موقعی که در سپاه بودند بیشتر کارهای فرهنگی و مسابقات ورزشی را بر عهده گرفته بودند و اردوهای بسیج را برای دانش آموزان خودش برگزار می کرد. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
✨به روایت همسر محترمه شهید⬇ 🍃🌹روح‌الله شاگرد اول مهندسی برق خودرو‌های زرهی در دوره كاردانی بود و می‌خواست ادامه تحصيل بدهد كه بحث اعزام داوطلبانه‌اش به عراق و سوريه پيش آمد. در مؤسسه شهيد زين‌الدين فعاليت داشت. اما از ادامه تحصيل صرفنظر كرد و برای رسيدن به جمع مدافعان حرم به صورت داوطلبانه راهی شد.  🍃🌹روح‌الله به داشتن ادب قرآنی شهرت داشت و جزء‌های ابتدایی قرآن کریم را همیشه از حفظ با صوتی زیبا تلاوت می‌کرد. 🍃🌹روح‌الله قبل از اعزام می‌گفت که  تکلیف الان من دفاع از حرم امام‌ حسین‌(علیه السلام) است. جبهه همان جبهه است فقط خاکش عوض شده، خاکش عراق است، اما جبهه نبرد حق علیه باطل است. هدف اصلی آنها کشور ماست. آنها به خاطر امنیتی که در مرزهای ما وجود دارد نمی‌توانند به خاک کشورمان تعدی کنند و می‌خواهند بازوان‌مان را قطع کنند تا راحت‌تر به کشورمان مسلط شوند. ✨ویژگی های اخلاقی شهید ⬇️ 🍃🌹همسرم با معرفت، خوش اخلاق، خانواده دوست و اهل احترام به بزرگترها بود، خدمت خلق و گره گشایی از مشکلات آنان از ویژگی بارز روح الله بود، اگر برای گره گشایی از مشکل دیگران، دست به کار می شد تا آن را به سرانجام نمی رساند، دست بردار نبود.  ✨ارادت خاص شهید مهرابی به جوادالائمه(علیه السلام)  🍃🌹شهری زاده تاکید کرد: روح الله، ارادت خاصی به امام جواد(علیه السلام) داشت و همیشه می گفت هر حاجتی دارید از ایشان طلب کنید، بنا به گفته همرزمانش در 40 روزی که در عراق بود به حرم امام جواد(علیه السلام) می رفت، بسیار نماز می خواند و گریه می کرد، گویا همانجا شهادتش امضا شده بود.  🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
💠 راوی: مادر محترمه شهید ⬇️ 🍃🌹حجت با خمپاره شهید شده بود، اما آنطور هم که می‌گفتند نبود. سر و صورتش کامل بود اما مانند حضرت عباس(علیه السلام) قطع شده بود. بقیه بدنش را ما ندیدیم و من همان جا گفتم هیچ کس حق ندارد از جنازه او حرفی بزند و من راضی نیستم. 🍃🌹حجت فرزند نمونه خانه من بود. اهل هیئت و مراسم عزاداری بود و ارادتی خاص به اباعبدالله الحسین(علیه السلام)‌ و ایام عاشورا داشت. 🍃🌹روابط عمومی بالایی داشت. هیأتی به نام «جوانان متوسل به حضرت زهرا(سلام الله علیها)» تشکیل داده بود و چند گروه هم در فضای مجازی داشت که البته آنجا به اسم «طاها» او را می‌شناختند و حتی بعد از شهادتش هم که بعضی از دوستانش به منزل ما می‌آمدند او را به اسم طاها می‌شناختند. 🍃🌹یکبار پدرش به او گفت: بهتر نیست به شهر بروی و در ستاد لشکر مسئولیت بگیری؟ می‌گفت: کار اداری را هر کسی می‌تواند بکند، اما کار ما اینجا حساس است. مسئول بود. در پادگان هم خیلی از او راضی بودند. حجت ۲_۳بار پیش از آن قرار بود به سوریه اعزام شود اما قسمت نمی‌شد و برمی گشت. بچه‌های من هیچ وقت این قدر از من دور نشده بودند. 🍃🌹بیشتر با من درد دل می‌کرد. می‌گفت: اگر جنگ بشود می‌روم و بعد برای اینکه من را راضی کند می‌گفت: مگر شما مسلمان نیستید و نمی‌بینید که حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) را به آتش می‌کشند و زن‌ها و بچه‌های بیگناه را می‌کشند؟ فردا اگر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف) بیاید چطور می‌خواهید با او روبه‌رو شوید؟ من هم راضی بودم و اجازه دادم که برود. 🍃🌹خواهر بزرگوار شهید ⬇️ حجت همیشه به من می گفت حسی دارم که هیچ تعلقی به این دنیا ندارم و تعلقات دنیوی که امثال ما داریم، مانعی برای او، در دفاع از حرم نشد. 🍃🌹فرازی از وصیت نامه شهید ⬇️ اگر تونستید هر چند ماه یک بارخونمون روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) بگیرید چون من روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) خیلی دوست دارم به بچه‌های هیئت بگید تا چهلم هر شب سر قبرم زیارت عاشورا بخونند. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
💠 از زبان مادر محترمه شهید⬇️ 🍃🌹عباس فرزند دوم من بود. ۲۶ ساله از نخبگان برتر رشته‌ هوا و فضا شهرستان فردیس در استان البرز بود. 🍃🌹عباس خیلی اهل هیئت و مسجد بود و از هر فرصتی برای حضور در مجالس اهل بیت استفاده می کرد. 🍃🌹همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص بود. هیچ گاه از او اخمی ندیدم. بسیار با اخلاق و با تقوا بود. هر چه از او بگویم کم گفته ام. 🍃🌹در امور مختلف دینی، فقهی، سیاست و مسائل دیگر بسیار مطلع بود چرا که با مطالعه بسیار خود تلاش می کرد معلومات خود را بالا ببرد. 🍃🌹آرام و خاموش کارهایش را می کرد و هیچ گاه خود را مطرح نمی کرد. اخلاق و رفتارش همیشه زبانزد خاص و عام بود. 🍃🌹به من می گفت مادر اگر روزی نبودم ۱۳ روز روزه قضا برای من بگیر. خمس مالش را پرداخت کرده بود. قبل از اعزام به سوریه خیلی روی خودش کار کرد و برای عروج و آسمانی شدن کاملا آماده شده بود. 🍃🌹در یکی از دستنوشته هایش با واژه هایی زیبا خداوند را قسم داده بود تا شهادت را نصیبش کند، او از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت هم نداشت مرگش را در روضه های امام حسین(علیه السلام) قرار دهد. 🍃🌹عباسم کتاب شهدا را بسیار دوست داشت و با آنها به خصوص ارتباط زیادی برقرار می کرد. یک روز قبل از رفتن به سوریه به من گفت: مادر، من از هر کدام از شهیدان چیزی را یاد گرفته ام اگر روزی نبودم به دوستان و آشنایان بگویید این کتاب ها را مطالعه کنند و با درس گرفتن از منش و رفتار شهدا زندگی خود را به جلو ببرند. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید جاوید الاثر عبدالله اسکندری🌹 شهیدی که سرش بالای نیزه رفت 😔 #یادش_با_صلوات 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید حمیدرضا اسد اللهی🌹 #یادش_با_صلوات 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مدافع حرم #رضا اسماعیلی 🌹 اولین ذبیح فاطمیون 😔 #یادش_با_صلوات 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید حمید رضا انصاری 🌹 #یادش_با_صلوات 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA