eitaa logo
خبرگزاری بسیج
85هزار دنبال‌کننده
90.5هزار عکس
27.9هزار ویدیو
269 فایل
🔊 کانال خبرگزاری بسیج کانال رسمی سازمان بسیج مستضعفین برای انعکاس خدمات بسیجیان عزیز در سراسر کشور سایت: Basijnews.ir ارتباط با مدیر کانال: @bisiji313 https://basijnews.ir/fa/contacts
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آیا می‌دانید قطب تولید آلو‌ در خراسان رضوی کجاست؟ 🔶 منطقه‌ای که هر ساله دستکم پنج هزار تن آلو از‌ آن به دست می‌آید basijnews.ir/00eO0o @basijnewsir
🔰 «کلات» رتبه نخست تولید تخم شربتی در خراسان رضوی basijnews.ir/00eO2M @basijnewsir
🧹 کدبانو آخرای ساله و همه تو فکر خونه‌تکونیِ دم عید. دختران صالحینی پایگاه جوادالائمه علیه‌السلام ، با هم‌فکری سرگروه خود به ایده‌ای جالب رسیدند. «بعد از این‌که خونه‌مون رو تمیز کردیم، بریم کمک مادران شهدای محله. اونا که تنها هستن، شاید نتونن خونه‌تکونی کنن. ما بریم دست‌به‌کار بشیم.» این‌بار رفتن خونه‌ی مادر شهید جواد قاسم‌پور و دست به کار گردگیری، تمیزکردن فرش‌ها و چیدن وسایل شدن. خسته شدن، اما لبخند مادر شهید همه‌ی خستگی‌ها رو از تنشون بیرون کرد. انگار آقاجواد از بالا بهشون نگاه می‌کرد و می‌گفت: «آفرین بچه‌ها، کارتون درسته!» این‌طوری، با یه کار کوچیک، دل یه مادر رو شاد کردن و حالا تصمیم گرفتند برن خونه‌ی مادر شهید بعدی. قراره این مهربونی‌ها ادامه داشته باشه! @basijnewsir
💎 مأموریت حبیب 🔻یه ماهی می‌شه دیگه صدای خنده‌هاش تو مسجد نمیاد... فرماندهٔ و مربی ما، حبیب، همون که همیشه پای درد دل بچه‌ها می‌نشست، حالا رفت یه مأموریت دیگه... مأموریت به آسمون‌ها. 🔻یادمه آخرین بار، شب‌های ماه رمضان بود، کنار روزه‌اولی‌ها نشسته بود، با هم افطار می‌کردن. همیشه می‌گفت: "تربیت، یعنی دل به دل دادن..." 🔻آخرین شبِ زندگیش هم، شب میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود. رفت تا به فقرا کمک کنه، رفت تا دل نیازمندان رو شاد کنه... اما خودش رفت و دل همه رو گذاشت پر از حسرت. 🔻اما قصه اینجا تموم نشد! بچه‌های تربیت یافته فرمانده مسجد امام حسین علیه‌السلام ، تصمیم گرفتند راهش رو ادامه بدن. 🔻رفتن خونه پدر و مادرش، بغض‌ها ترکید، اشک‌ها ریخت، اما وسط همه‌ی این غم‌ها، یه چیز واضح بود: "حبیب رفت، اما آرزوهاش نمرده!" 🔻پدر سروان پاسدار حبیب پادری یه مفاتیح رو دست بچه‌ها گذاشت و گفت: "این مسیر، مسیر عشقِه... ادامه بدین!" 🔻حالا دیگه نه‌تنها بچه‌های مسجد، بلکه همهٔ کسانی که حبیب رو می‌شناختن، می‌دونن که "تربیت واقعی، یعنی عشق رو از دل به دل رسوندن" @basijnewsir
16.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اولین سالگرد آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی وشهدای خدمت درصالح آباد 📍 🎤 فتح الله برومندزاده ✅ @basijnewsir
🧮 اعتکاف ریاضی 🔹برگه‌های امتحان پخش شد. برعکس همیشه چهره‌ها آرام بود و از سر رضایت به هم چشمک هم می‌زدند! 🔹دو روز قبل، مسجد ولی‌عصر عجل‌الله‌فرجه محله‌ی گلدیس اعتکافی دو روزه برگزار کرده بود، ولی نه از جنس اعتکاف‌های ماه رجب. این بار اعتکافِ علمی بود، با چاشنیِ ریاضی! 🔹بچه‌ها بین قرآن‌ها و سجاده‌ها، فرمول ریاضی مرور می‌کردند. سرگروه پایگاه به همراه امام جماعت و معلم ریاضی محله، این برنامه را ترتیب داده بودند تا بچه‌های مسجدی پرچم‌شان در علم‌آموزی هم بالا باشد. 🔹حالا در جلسهٔ امتحان، همه با اعتمادبه‌نفس مشغول حل کردن سوالات بودند. حتی «امیرعلی» که همیشه از ریاضی جانش به لبش می‌رسید، این بار با لبخند داشت برگه‌ی آزمون را جواب می‌داد. 🔹وقتی بقیه‌ی بچه‌ها از علت این همه خونسردی می‌پرسیدند، صالحینی‌ها فقط یک جمله می‌گفتند: «حاجی! برکت مسجده...» @basijnewsir
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹شگفتانه‌ای به رنگ عشق 🔹تازه عاقد خطبه رو تموم کرده بود و صلوات فضای رواق دارالحجه رو پر کرده بود. عروس و داماد با چشمانی پر از شوق از مهموناشون تشکر می‌کردن که یهو یه شاخه گل رز قرمز و صدای تبریک دختران جوان توجهشون رو جلب کرد. 🔹بچه‌های صالحین پایگاه امام حسن مجتبی علیه‌السلام با یه بغل گل رز اومده بودن حرم مطهر رضوی تا به همه‌ی زوج‌هایی که روز ازدواج حضرت زهرا و امیرالمومنین علیهماالسلام رو، برای عقدشون انتخاب کرده بودن تبریک بگن. 🔹این‌طوری در سایه سار امام مهربانی‌ها، عطر گل‌های قرمز با یاد علی و فاطمه ممزوج شد... @basijnewsir
💰 قلک‌های غدیری 🔍قلک‌های سبزِ تزیین شده رو منظم روی هم چیدن. این قلک‌ها قراره برن تو مغازه‌ها و خونه‌های مردم روستای ریوش . 🔻همه چیز از یه فکر ساده شروع شد؛ سرگروه به بچه‌ها گفته بود؛ «هر قوطی خالی که تو خونه‌هاتون هست رو بیارین!» خودشم کلی وسایل آورده بود؛ کاغذ رنگی سبز، چسب، قیچی و یه عالمه برچسب با عکس دختربچه‌های باحجاب و جمله‌های انگیزشی. 🔰کارگاه قلک‌سازی که راه افتاد، چه هیاهویی شد! هرکی یه قوطی برداشت و به سلیقهٔ خودش شروع کرد به تزیین کردنش. هدفشون این بود که همهٔ مردم روستا، حتی اونایی که نمی‌تونن تو مراسم حاضر بشن، در جشن عید غدیر شریک باشن. 🌀حالا سرگروه و بچه‌های روستا با پولی که جمع می‌شه، می‌خوان یه جشن خاطره‌انگیز برای مردم روستا برگزار کنن. به نظر میاد امسال غدیر تو کوهسرخ یه حال و هوای خاصی داشته باشه! @basijnewsir
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانوی کشاورز اهل روستای سنویی و آرزوی کاشت زعفران در سرزمین های اشغالی بعد از نابودی اسراییل😂🌹 @basijnewsir
17.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 دلگرمی برای پاسداران امنیت ایران‌زمین 🎥دختران نوجوان، در مدرسه «همدلی ایران» درس عشق و ادب می‌آموزند 🔸دختران صالحین پایگاه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها با دست‌های مهربان، قلب پاسداران امنیت را گرم می‌کنند... @basijnewsir
🕯 شمعی به جایِ شهید سعید و علی‌محمد با بچه‌های دیگه پشت داربوکا نشسته بودن. شبِ قبلش هم با بچه‌ها برای مراسمِ پایگاه صادقیه ، تمرین کرده بودن. صدای طبل‌هاشون که در اومد، سکوت حاکم شد. مادر شهید خاکسار هم که اون‌جا بود اومد جلو. با نگاهِ آروم، ولی پر حرفش گفت: «پسرم هفده‌ بهار بیشتر ندید... فقط یه مشت استخون برام فرستادن. ولی من هنوز تو چشم‌های شماها زندگیش رو می‌بینم. هنوز زنده است...» نوبت مراسم آئینی شمع روشن کردن شد. به هر کدوم از بچه‌ها یه شمع رسید. "اینو به نام و یاد یه شهید روشن کنین... اول چشاتونو ببندین، خودتونو جای اون شهید بذارین..." سعید شمعش‌رو به نیت «شهید حاجی‌زاده» روشن کرد. یکی دیگه اسم «شهید سلامی» رو زمزمه می‌کرد. ولی علی‌محمد که شمعش رو روشن کرد، گفت: «این شمع‌رو به جاش روشن کردم. نه فقط یادش! چون همیشه با منه، به‌جای حاج قاسم...» @basijnewsir
📆 مسئول رویدادهای هفته 📍حمیده سرش تو گوشی بود و اصلاً حواسش به اطراف نبود. حنانه یه سقلمه زد بهش و گفت: «حمیده جون! کجایی؟ زمینی یا آسمونی؟» 📍حمیده سرش رو بلند کرد و با دستپاچگی گفت: «یهو یادم اومد باید مناسبتای این هفته رو چک کنم. خانم ابراهیمی می‌خواد تاریخ رویدادها رو بدم...» 💠حرفش تموم نشده بود که سرگروه صداش زد: «خب حمیده عزیزم، بریم سر اصل مطلب! این هفته چه مناسبت مهمی داریم؟ چیکار می‌تونیم بکنیم؟» 💠مگه می شد فراموش کرد؟ حمیده تو حلقه صالحین پایگاه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ، مسئول بررسی رویدادهای تاریخی هفته بود. یهویی چشماش برق زد و گفت: «خانوم! روز بهزیستی خیلی نظرم رو جلب کرده! چطوره بریم به بچه‌های مرکز بهزیستی سری بزنیم؟» 💠و اینطوری شد که نوجوونای با همت حلقه صالحین همراه مادراشون با شاخه‌های گل به دیدن هم‌سن و سال‌هاشون رفتن. اون روز، هم بچه‌های مرکز بهزیستی خوشحال شدن، هم خود بچه‌های مسجد کلی انرژی مثبت گرفتن. واقعاً که شادی وقتی ارزش پیدا می‌کنه که با دیگران سهیم بشی! @basijnewsir