در مسیر موفقیت،
شاید نتوانید خرگوش باشید...
اما لاکپشت بودن،
بهتر از سنگ بودن است.
لاکپشت دیر یا زود به جایی میرسد
اما سنگ هرگز...
@bode4om
15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکتر گلشنی
هیئت علمی دانشگاه شریف
شواهد متعددی دارم که غرب از این طریق وارد شد
از اول انقلاب هم متوجهش شدم
و حتی
مقاله دادم که
حواستون به نفوذ غرب در دانشگاهها باشد
🔴حتما بشنوید🔴
@bode4om
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😳😳😳🧐🤔
از پیامبر صلی الله علیه و آله در باره علائم آخرزمان و شرائط مردم در آنزمان اینگونه وارد شده است👇
⬅️زمانی برسد که از قرآن جز خطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان باقی نماند. آنچنانکه گروهی دیندار خوانده می شوند که از هرکسی از اسلام دورتر می باشند.‼️⚠️
@bode4om
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما این کلیپ راببینید وخودتان را محک بزنید!!!
✂️من رای نمیدم!!✋
🔍چرا، میدی!
👌👌😏😏😏
@bode4om
مطالعۀ کتاب «تاریخ طب در ایران» نوشتۀ «دکتر سیریل الگود» یهودی الاصل، پزشک سفارت انگلیس در دربار قاجار، حقایق تلخی را بر ما روشن میکند.
با خواندن کتاب «تاریخ طب در ایران» متوجّه میشویم که استعمار اوّلین بار به وسیلۀ طب وارد این مملکت شد و حذف طبّ سنّتی، بنا به اعتراف «سیریل الگود» و سایر مورّخین و اطبّای غربی، حرکتی خزنده بود که طیّ دهها سال تلاش و برنامهریزی بیوقفه حاصل شد و جهت این حرکت نیز از بالا به پایین بود؛
یعنی ابتدا شاهان و شاهزادگان را متقاعد کردند، بعد راه آموزش طبّ سنّتی را مسدود و در نهایت مردم را مجبور به روی آوردن به طبّ شیمیایی کردند.
#استعمار_ملتها
«سیریل الگود» در کتاب خود میگوید: «مبارزه با طبّ سنّتی از زمان شاه عبّاس صفوی که مقارن با ورود کمپانی هند شرقی به ایران بود، در دستور کار قرار گرفت؛ لیکن به علّت مقاومت مردمی هیأتهایی که در زمان صفویه به ایران میآمدند توفیقی به دست نیاوردند.»
پزشک کمپانی هند شرقی در آن زمان فردی به نام FRYER بود. او در مورد این ناکامی میگوید: «اینها اصلاً عادت ندارند با مطالعات و تحقیقات جدید پیشرفت کنند و از این جهت، با همان تعصّبی که به مقدّسات متمسّک هستند به اصول طبّ خود چسبیدهاند.»
این سخنان علاوه بر این که عصبانیّت این پزشک از اعتقاد مردم به طبّ خود را نشان میدهد، بیانگر شدّت اعتقاد مردم آن زمان به طبّ سنّتی در حدّ باورهای مذهبی است.
آیا اگر مردم که طبیعتاً همیشه به سلامتی خود علاقمندند، از طبّ سنّتی خود نتیجه نمیدیدند و از آن راضی نبودند، چنین به آن پایبندی نشان میدادند؟
بعداز دوران صفویه به دوران قاجار میرسیم. «سیریل الگود» در ادامه کتاب خود میگوید: «ویژگی مهمّ دوران قاجار، انتقال طبّ ابنسینا به طبّ هاروی و پاستور بود. هیأتهای نمایندگی که در این زمان به ایران میآمدند، اغلب پزشک بودند و به این ترتیب طبّ غربی به ملایمت و آهستگی در سنگرهای طبّ سنّتی نفوذ کرد.»
از این سخنان، خزنده بودن و اینکه این حرکت یک حرکت جنگی و به قصد غلبه و تسلّط فرهنگی بوده است، روشن میشود. واضح است که برای غلبه بر یک ملّت باید آن را نسبت به داشتههای خود دچار خود باختگی کرد و کدام خود باختگی از این بالاتر که یک ملّت بپذیرد برای حفظ سلامتی و درمان خود محتاج به بیگانگان است؟
پس وقتی در این سنگر تسلیم شود، سایر سنگرها را راحتتر تخلیه میکند و دقیقاً به همین علّت است که هیأتهای نمایندگی غربی که به ایران میآمدند عمدتاً از میان #پزشکان انتخاب میشدند.
«سـیریل الـگود» زمانـی ایـن اعترافات را میگوید که اهداف اسـتـعـمار در این مـورد کاملاً پیاده شده و کار از کار گذشته است. وی اظهار میدارد:
«بدیهی است که اکنون دورنمای طب به نحو محسوسی تغییر یافته بود. ۵۰ سال آموزش به وسیله اساتید خارجی، نسلی را پدید آورده بود که دید آنها کاملاً با پدرانشان متفاوت بود. این نفوذ فرهنگ غربی به وسیله هیأتهای پزشکی در مراکز مختلف کشور تقویت شده بود و بزرگترین افتخار و اعتبار را در این مورد باید به این هیأتها داد.»
«سیریل الگود» آنگاه وضع قانون #منع طبابت سنّتی را بهعنوان آخرین میخ تابوت ابن سینا معرّفی کرده است و میگوید: «در سال ۱۹۱۱ وضع قانون طبابت بر اساس دیپلم و مدرک صورت گرفت که میگفت: هیچکس در هیچ نقطه از ایران حقّ اشتغال به هیچ یک از فنون طبابت را ندارد، مگر اینکه از وزارت معارف اجازهنامه گرفته یا تصدیقنامه از ممالک خارجه داشته باشد.
بدین ترتیب آخرین میخ تابوتی که حاوی جسد مرده طبّ سنّتی بود کوبیده شد.
سمت معلّمی طبّ ابن سینا نیز منسوخ شد.
تمام این اصلاحات نشان میداد که با سپری شدن دوره مجریان طبّ رازی و ابن سینا، روشهای طبّی منسوب به آنان نیز محکوم به فنا گردیده است. رسم دیرینه خدمت شاگردی نیز از بین رفت و حکیمها دیگر نمیتوانستند شاگردانی به سوی خود جلب و معلومات و تجربیات عملی خود را به آنها منتقل کنند. تمامی این پیشرفتها به وسیله سیاست اروپا به شدّت کنترل میشد.»
@Mohamadrezahadadpour
@bode4om
2.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرگیجه تربیتی
این جوانان پای منبر و روضه و توی این خاک بزرگ شدند
این جوانان در خانوادههایی بزرگ شدند که مثل آن خانوادهها را در هیچ جای دنیا نمیتوانید پیدا کنید
شیر پاک و نان حلال خوردند
با ظلم و شکاف طبقاتی و بی عدالتی مخالفند
با یتیم نوازی و کمک به محرومین و مبارزه با فساد و تبعیض موافقند
اما اینجا یک مشکل وجود دارد
قرآن میگوید وقتی قارون از کاخش بیرون میآمد زینتها و ثروتش را به نمایش میگذاشت (فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ) یعنی همین کاری که امروز ثروتمندان و سرمایهداران در دنیا میکنند از طریق رسانه و کتابهای راز مؤفقیت و قورباغهات را قورت بده و…
بعد قرآن میگوید مردمی که قارون را میدیدند میگفتند کاش ما هم مثل قارون داشتیم (يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ)
و ما صبح تا شب در رسانههای رسمی و غیررسمی در حال الگوسازی این افراد برای جوانان هستیم
اینطوری میشود که؛
در مساجد از یتیمنوازی امیرالمؤمنین الگوسازی میکنیم و در کلاسها ایلانماسک را میستاییم
در موضع جمع کردن هم کارهای خیر ایلانماسک را در رسانه رپرتاژ میکنیم
نتیجه چه میشود؟
دچار #سرگیجه_تربیتی میشویم
اما چرا نمیتوانیم در مورد این قارونهای زمان حرف بزنیم؟
علتش این است که اقتصاددانان همچون آپالوژیستها ظلم این سرمایهداران را توجیه ظاهراً علمی میکنند و به شما میگویند آنها حقشان است و حتی به شما لطف کردهاند با ثروتمند بودنشان
#قارونیسم
نسل آفتاب
@bode4om
3.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا