◽️ خواهران ملت
• گزارشی از دیدار و گفتوگوی مستقیم با زنان بَستنشین در برابر مجلس که مطالبهشان اجرای قانون حجاب است (بخش دوم)
✍ سحر دانشور
نگرانیاش تا کجا ادامه دارد؟ فقط نگران حجاب است؟ خانم ۵۷ سالهای که کنارش نشسته و سال گذشته نیز برای گرانی بَست نشسته بود با هیجان میگوید: «من پارسال جلوی همین مجلس نشستم برای اعتراض به گرونی، برای وضعیت ارز و دلار. چون فکر میکنم اصلاح وضعیت هر دوتاش، هم حجاب و هم اقتصاد و عدالت باعث میشه جامعه بیفته روی ریل خودش. من یه زندگی معمولی دارم، گرونی رو حس میکنم، تا مغز و استخونم رو میسوزونه! معلومه تحت فشارم. این کار ازم برمیاد و برای اصلاح وضعیت هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم. مسئولین باید صدای ما رو بشنون. یه عده میگن چرا برا حجاب تجمع کردین؟ میگم وقتی برای اقتصاد تجمع کردیم، چرا ندیدی؟ چرا نیومدی؟ مگه همۀ شما اعتراض ندارین؟ خب شما هم بیاین هر کاری از دستمون بر میاد رو انجام بدیم. وقتی یه کاری بکنیم، تغییر رو میبینیم.»
وقتی میگوید «شما هم اگر به گرانی اعتراض دارید، بیایید» میپرسم چطور جمع میشوید؟ چطور به هم اطلاع میدهید؟ آیا تشکیلات مشخصی دارید؟ زن جوانی که تازه به ما پیوسته میگوید: «توی نماز جمعه متوجه تجمع شدیم. همونجا هم اطلاعرسانی میکنیم. هر کس بخواد اونجا میشنوه و بعد خبر نشت میکنه توی گروههای مجازی که معمولاً همه روی گوشیهاشون دارن.» او هم سال گذشته در بَستنشینی برای گرانی و اقتصاد حضور داشت. میگوید: «پارسال بعد از اینکه توی نماز جمعه فهمیدیم، یک گروه راه انداختیم برای اطلاعرسانی، اعضای گروه به ۶ هزار نفر که رسید، فوراً گروه رو بستن. پارسال بچهها زندان هم رفتن. خود من هم بازداشتهای چند ساعته داشتم.» یاد ایتا میافتم، فضایی که به عنوان موقعیت کنش بخشی از جامعه تبدیل شده است به یک اَنگ سیاسی، تبدیل شده است به مترادف تندروی. گویی آن چیزی که باعث مجتمع شدن بخشی از نیروهای جامعه میشود پیامرسان ایتاست. همیشه با خودم گفتهام چرا کسی از خودش نمیپرسد اگر همه چیز در گرو یک پیامرسان است چرا «بله» نیرویی را مجتمع نمیکند؟ یا اینکه ایتا چه ویژگیای دارد که میتواند نیرویی اینچنین تولید کند؟ گویا پناه بردن به تحلیلی سطحی که یک پیامرسان را عامل شکلگیری نیرویی مؤثر میداند بهتر از به زبان آوردن عاملی است که آن نیرو را تولید میکند؛ آن عامل چیزی نیست جز دین و پیجویی معنای حقیقی جمهوری اسلامی توسط نیروی مؤمن. از آنجا که منبع جوشش این نیرو یعنی معنای دینی پایانناپذیر است، همیشه میتوان منتظر ظهور آن بود. حتی اگر گاه برخی چهرههای سیاسی خود را پرچمدار این نیرو جا بزنند و در پی استفاده از آن برای اهداف خود و مصادرۀ آن باشند، باز هم امکان بازآرایی خودش را دارد، امکان یافتن پرچمدار. گویا همه چیز از نماز جمعه شروع میشود، گویا کنش اصلی در نماز جمعه شکل میگیرد و بعد سرریز میشود در پیامرسانها و خانهها و حتی گاه خیابان. شاید بهتر باشد بگوییم «نمازجمعهایها». آنوقت ممکن است فکر کنیم نماز جمعه باید تعطیل شود؟!
دختر جوانی که از راه رسیده مرا میشناسد، بینندۀ برنامۀ خط سوم بود. میگوید: «برای امر به معروف اینجام، امر به معروف مسئولین. چون اگر امروز امر به معروف نکنیم، کمکم امر به منکر میشیم.» این جمله برایم جالب است. او به نیروی پیشروندهای معتقد است که در کُنه معروف و منکر نشسته است. در حقیقت گمان نمیکند اگر در قبال چیزی سکوت کند، فضا یخ میزند، ساکن میماند، چیزی تغییر نمیکند و همه چیز به روال سابق باقی میماند، بلکه تغییر را در بطن جامعه به عنوان یک اصل اساسی حیاتی فهم میکند. او در مقابل معروف، منکری را میبیند که پیشرونده است و واجد نیروی تغییر. چنین درکی از امر به معروف باعث میشود فرد خودش را کنشگری واجد اثر و امیدوار به تغییر بداند و ببیند. زن جوان خوشحال است که یک نفر با نگاه منفی به سراغشان نرفته و میخواهد بداند چه در سر دارند، یکبار هم که شده طرفِ گفتوگو شدهاند، بدون اَنگ و برچسبهای از پیش آماده. آنها به خوبی میدانند چه اَنگهای از پیش آمادهای برای توصیفشان وجود دارد.
🆔 @Sourehmagazine
🔺پولپاشی ها برای تخریب ثابتی ادامه دارد/ این بار کانالهای زرد و ورزشی و آشپزی وارد میدان شدند!/ بلاگر فرزندآوری هم وارد میدان شد
منبع تولید و توزیع این مطالب سفارشی از کدام منبع مالی تهیه میشود؟
کروز؟
بانک آینده؟
پتروشیمی خلیج فارس؟
دفتر دکتر...؟
یا...
قضاوت با شما
@jahesheiran
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ رهبر انقلاب، هماکنون در خطبههای نماز عید سعید فطر: حوادث خونین غزه و لبنان و فلسطین کام مردم را در ماه رمضان تلخ کرد.
3.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ رهبر انقلاب، هماکنون در خطبههای نماز عید سعید فطر: در این منطقه فقط یک نیروی نیابتی وجود دارد و آن رژیم صهیونیستی غاصب فاسد است.
📌 تنها نیروی نیایتی در منطقه، صهیونیست است که به نیابت از آمریکا دارد در منطقه خونریزی و فساد میکند‼️😏
جنگ ما در اصل با سر مار است،
یعنی آمریکا...
صهیونیست سگ آمریکاست...
@bode4om
بُعد چهارم
♨️ رهبر انقلاب، هماکنون در خطبههای نماز عید سعید فطر: در این منطقه فقط یک نیروی نیابتی وجود دارد
این نکته خیلی خیلی خیلی مهمه✋✋✋
دشمن را اشتباهی نگیرید...
آمریکا و صهیونیست را جدا از هم ندانید...
مذاکره با آمریکا یعنی مذاکره با اسرائیل!!!
ما با آدمکش ها مذاکره ای نداریم‼️
@bode4om
،،،،
چالش ایران، درونی است. برای سومین بار، رهبر انقلاب تصریح کرد که طرح اصلی دشمن برای ایران، «فتنهانگیزی داخلی» است. در جامعه، «هویت آشفته» و «معیشت منقبض» را باید فتنهخیز دانست و در حاکمیت، «دولت سستبنیان» را. زخم کاری، دولت لیبرال است که فرهنگ و اقتصاد را علیل و آفتزده کرده.
#دولتلیبرال
https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1743404404758956904
🗒 بر ساحل عالَم باطن
مهدی جمشیدی
۱. اگر حال توجّه و عبادت و ندبه یا خلوص پیدا کردید، آن حال را محترم بشمارید و خوب نگه دارید و نگذارید که برود.
نگهداشتنش هم به مراقبه است؛ اگر انسان معصیت نکند و توجّه به غیر خدا نکند، آن «حال» میماند و کمکم «ملکه» میشود، ولی همینکه غفلت پیدا کرد زود از بین میرود(علامه طهرانی، مبانی اخلاق، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۲).
دشواری طریقت نیز همین است که بر حالِ مکتسب، استقامت شود تا دوام بیاورد؛ وگرنه احوال معنوی، میآیند و میروند و در این چرخۀ تکراری، انسان دچار توقف میشود. آن لحظۀ خاص حضورِ قدسی، محتاج تداوم است و در تداوم است که موجبات ترقی و تعالی فراهم میشود. هرچه انسان اهتمام میورزد که فیض حال ربّانی، ماندگار گردد، روزمرّگی و عادات و تعلّقات، چنگ میزنند و مانع میشوند.
۲. اربعینیّات سلوکی برای این است که سالک در هر عالَمی بماند تا اینکه واردات آن عالَم برایش ملکه شود، و وقتی که ملکه شد عبور کند.
اگر «ملکه» نشد و آن وارده بهعنوان «حال» بر او طلوع کرد، الحالُ یزولُ؛ حال زائل میشود، امّا اگر ملکه شد، زائل نمیشود(علامه طهرانی، مبانی اخلاق، ج۲، ص۱۸۹).
وارادت قلبی و احوال قدسی، در اربعینهاست که بهتدریج، رنگ ملکه میگیرند و بقا و دوام مییابند. سرّ اربعینها، همین است که حال را در وجود انسان، درونی و ماندگار میکنند.
بهبیاندیگر، اربعین را باید نوعی ممارست و ریاضت برای استمرار حالات الهی دانست. در ابعینهاست که اصحاب استقامت از اصحاب هوس باز شناخته میشوند و بسیاری از قافلۀ سلوک، جا میمانند.
۳. اصل راه سلوک، «مراقبه» است. اگر انسان مراقبهاش خوب بود پیشرفت میکند و اگر مراقبهاش خوب نبود، هرقدر کار کند ضایع میشود.
مراقبه در حکم پرهیز کردن مریض است. مراقبه این است که انسان، توجّه به غیر خدا نکند. نگاه کردن به اینطرف و آنطرف، خاطره در ذهن میآورد و دل به دنبال آن خاطره میرود(علامه طهرانی، مبانی اخلاق، ج۲، ص۱۹۲-۱۹۳).
تداوم حال، گرهخورده به مراقبه است و مراقبه، چیزی جز تمرکز توجّهات بر پرهیز از معصیت نیست.
مراقبه، سرّ وصول از حال به ملکه است و همچون معبری است که میتواند انسان را از منازل و مراحل سلوکی عبور دهد. رویگردانی انسان از کثرات، مراقبه را هموار میسازد؛
چنانکه حتی باید از نظر افکندن نیز پرهیز داشت تا صورتهای ذهنیِ زائد، دل را به خود مشغول نسازند. خواطر، توجّه را میزدایند و ذهن انسان را دچار کثرت و تعدّد و اشتغالات موهوم میکنند. ازاینرو، باید از واردات و مکتسباتِ مخلّ و مزاحم، پرهیز داشت و ذهن را انباشته و شلوغ نکرد.
ذهن درهمریخته و مشوّش، دل را نیز اسیر کثرت میسازد و انسان را در بازی با صور ذهنی و خواطر مترتّب بر آنها مشغول میدارد.
۴. حضور قلب برای انسان در «خلوت» حاصل میشود. آری، اگر انسان مدّت مدیدی تمرین کرد و در خلوات به ذکر خدا مشغول شد، حالی پیدا میکند که دیگر برای او، خلوت و جلوت تفاوتی ندارد. امّا عبادت در خلوت، در یک مدّتی لازم است. ازاینرو، در اخبار به عزلت دعوت شده است و اینکه گوشهگیری کنید و به عبادت مشغول باشید. کسی از حضرت صادق - علیهالسلام- سؤال میکند من چه کنم؟ حضرت میفرمایند: أقِلَّ معارفَک؛ دوستانت را کم کن. در روایات داریم خداوند هیچ پیغمبری را به نبوّت مبعوث نکرده است الّا اینکه یا در اوّل عمرش یا در آخر عمرش، اعتزال و خلوت را برای او واجب کرده است(علامه طهرانی، مبانی اخلاق، ج۲، ص۱۷۸-۱۷۹).
طریقت سلوک، متوقف بر تذکّر و توحّد و تمرکز است و اینهمه با غوطهورشدن در عالَم کثرات، سازگار نیست. باید هرچه بیشتر، گسست و برید و به سراغ ضمیر خویش رفت و در درون خویش، سیر کرد. عالَم بیرون، آنچنان ما را اسیر و گرفتار خویش کرده که امکان رجوع به باطن را از ما ربوده است.
ما در محاصرۀ حجم انبوهِ معلومات و ارتباطات و تعلّقاتی قرار داریم که همۀ وجود ذهنی و باطنیمان را مسخّر خویش کردهاند و مجال سیر درونی را از ما ستاندهاند. باید این حواشی و زوائد را زدود و به خود پرداخت.
نباید جز به حداقلها و ضرورتها رضایت داد. خلوت و عزلت، باطن را صیقل میزند و امکان تذکّر و تزکیه را فراهم میکند. ما در کثرات و اشتغالات، خویشتنمان را باختهایم و از سلوک بازماندهایم. تعدّد و تراکم ارتباطات و مصاحبات، فضیلت نیست، بلکه در حکم مانع و عایق است که عینیّتهای محسوس و بیرونی را بر ما تحمیل میکند.