🌹
🔘 #داستان_شب
خانهی دوستم غوغایی بود.
باباجان، پدر دوستم، شب خوابیده بود و صبح دیگر بیدار نشده بود.
همه در ناباوری عمیقشان سوگواری میکردند و به سر و صورت خودشان میزدند اما هیچکس کاری نمیکرد.
میدانید... تشریفات، خاکسپاری، پذیرایی... طبیعی هم هست.
هیچکس تصورش را نمیکند که این شتر روزی در خانهی خودش خواهد خوابید، و در چنین روزی باید به چه چیزهایی فکر کند.
ناگهان آقای همسایه پیدایش شد. خیلی آرام و متین آمد، جلوی مادر دوستم روی زمین زانو زد و گفت اجازه بفرمایید کارها رو من انجام بدم. همسرتون به من وصیت کرده و من از خواستههای ایشان اطلاع دارم.
و آقای همسایه کارها را دست گرفت. همسر و فرزندانِ خودش را بسیج کرد. غیر از صاحبان عزا به هر کسی مسئولیتی داد. و خلاصه مراسم تا روز آخر مرتب و منظم و آبرومندانه برگزار شد.
یک روز به دوستم گفتم خوشا به سعادتِ باباجانت که دوست و رفیقی اینچنین صمیمی و جانی داشتند، انگار خودش صاحب عزاست.
دوستم گفت: راستش ما هم از این رفاقت خبری نداشتیم. باباجانِ من اهل دوست و رفیق بازی نبود. خانهای بود. ولی یکی دو بار در پارک روبهروی خانه آقای همسایه را دیده بودم کنارِ باباجان روی نیمکتی نشستهاند و گپ میزدند. همین...
اینها را گفتم تا هرکدام برای خودمان یک آقای همسایه آرزو کنیم.
یکی که سر وقت به دادمان برسد. جلویمان بنشیند، بگوید نگران هیچ چیزی نباش. بگوید همهچیز را بگذار به عهدهی من.
یک آقای همسایه که بعد از یک پیادهروی نیمساعته دوستمان داشته باشد. چه در زندگی، چه در مرگ... آن هم بی هیچ منتی.
آخرین سطر: قدر آدمهای ساده و بیشیلهپیلهی زندگیتان را بدانید. همانها که قادرند روی نیمکتِ یک پارک، از آخرین وصیت خود صحبت کنند...
#بوی_عطر_خدا
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
_-
کسیڪهاِدعامیکندحضرتمھدۍ،امامِاوست..
ولۍرفتارواَعمالوتصمیمگیرۍهایش،
هیچسنخیتۍباحضرتندارد..
خودرافریبدادهاست!
زیرااِمامِواقعۍِهرکسی، #الگوۍعملیِاوست،
نه امامِ ادعایۍ و شعارۍ..!
+التماس تفکر
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
بهرسموفایهرشب بخوانیم
دعایسلامتیوفرجحضرت💌
اگه ممکنه لطفا پنجصلوات بفرست📿
تعجیلدرظهوروَسلامتیمولا،شفابیماران
#بوی_عطر_خدا
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
🍁مهرباني را
✨در قلب کسانی ديدم
🍁که بدون هيچ توقعی مهربانند
✨و آنهایی بودن که
🍁خود نيازمند محبت بودند
✨ولی باز محبت ميکردند
🍁خدایا!
✨شبی آرام و خوابی رویایی
🍁و قلبی نورانی
✨نصیب دوستانم بگردان
شبتون بخیر و در پناه خدا
#بوی_عطر_خدا
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
انسان شناسی 144.mp3
11.52M
#انسان_شناسی ۱۴۴
#استاد_میرباقری
#استاد_شجاعی
▫️چی میشه که بعضیا تحمل رنج و سختی رو زیاد دارند،
و بعضیا تا به یه مشکل میخورن، اونقدر بیطاقتند که میبرّن و موضوع رو رها میکنن، یا کلّاً میذارن و میرن؟
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
🔻مرشد چلویی
"نسیه و وجه دستی داده میشود ٬ به قدر قوه"
✍در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران، دکان غذاخوری بود که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود :
نسیه و پول نقد داده میشود، بقدر قوه...
هر وقت کودکانی که برای بردن غذا برای صاحبکارشان می آمدند
لقمه ای چرب و لذیذ از گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست میکرد و خود با دستانش بر دهان آنها میگذاشت و میگفت مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا بشم...
این کاسب نمونه حاج میرزا عابد نهاوندی بود
معروف به "مرشدچلویی"
پیر مردی بلند قامت با چهره ای بسیار نورانی و خوشرو و با محاسنی سفید...
خدا رحمتش کنه...
این روزها چقدر جای خالی این مرشدها حس می شه..
🆔https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
🪐گشایش بعد از سختیها
#نهج_البلاغه
📿عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ، تَكُونُ الْفَرْجَةُ؛ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ، يَكُونُ الرَّخَاءُ.
🟠چون سختى ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و آن هنگام كه حلقه هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.
✍ اين حقيقت به كرار تجربه شده كه پايان شبهاى سياه سپيد است و عاقبت گرفتارى ها راحتى و استراحت است. به همين دليل انسان هرگز نبايد به هنگام هجوم مشكلات و درد و رنجها مأيوس گردد و دست به كارهاى نامعقول بزند ويا زبان به ناشكرى بگشايد و بىتابى كند، بلكه پيوسته اميدوار باشد كه به دنبال اين شدتها و تنگى حلقه هاى بلا گشايش حاصل مىشود، طوفان بلا فرو مى نشيند و ابرهاى نوميدى كنار مى رود و آفتاب شفاف اميد آشكار مى گردد. بسيار مى شود كه اين سختى ها و تنگى حلقه بلاها آزمون الهى و مقدمه اى است براى ترفيع مقام انسان. در حالات انبياى الهى نيز اين مطلب بسيار ديده مى شود
📘#حکمت_351
#بوی_عطر_خدا
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52