#گپ_روز
※ #موضوع_روز : ناامیدی از رحمت خدا به سبب گناهان گذشته.
✍️ پدرم با چشمانش کمی مکث کرد روی من، و بعد نگاهش را از من گرفت !
آخر چند ثانیه قبل مادرم تذکری داده بود، و من خودم را به نشنیدن زده بودم!
• پدرم چیزی نگفت!
فقط با گرفتن نگاهش، خانه خرابم کرد...
• چند روز گذشت، با من حرف میزد، حتی بغلم میکرد، اما همان بابای همیشه نبود!
انگار چیزی میان من و او حائل شده بود.
• استمرار این دوری آزارم میداد،
و من علّتش را میدانستم، فقط نمیخواستم بپذیرم، چون از گیر دادنهای مادرم خسته شده بودم.
• برای اینکه دوباره رفاقتمان به حال اول برگردد، رفتم نشستم کنارش و گفتم؛ «ببخشید» !
• انگار علم غیب داشت بابا!
گفت: باباجان برای چیزی که نپذیرفتیاش، عذرخواهی نکن ....هیچ وقت!
زمانی که ایرادی را بپذیری و اشتیاق به جبران داشته باشی، عذرخواهی ات صادق است و به جان دیگری مینشیند، حتی اگر به زبان هم نیاوری!
• چند روزی با خودم کلنجار رفتم،
در مسیر خانه بودم که بالاخره پذیرفتم بی توجهی به مادر و عدم اطاعتِ مشروع او گناه است. چقدر حالم خوب شده بود...!
√ رسیدم سر کوچه!
بابا چقدر چیز بلد است!
دم در خانه منتظرم بود!
و همین است ماجرای ما و خدا ...
صادقانه برگردیم، این آغوش همیشه باز است.
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
#گپ_روز
#موضوع_روز : مهارتهای استقبال از دیگران هنگام ورود به خانه و جمع.
✍️ همسرم مشغول آشپزی بود،
دخترم در اتاقش را بسته بود و انگار که مطالعه میکرد،
پسرم هم گوشهی پذیرایی خوابش برده بود.
• وارد خانه شدم و بلند سلام کردم،
همسرم سرش را برگرداند و جواب سلامم را داد و سرگرم ادامه کارش شد.
دخترم حتی بیرون نیامد که سلام کند...
• نشستم بالای سر پسرم و کمی نوازشش کردم.
√ چقدر تکرار چیز عجیبی است!
گاهی تکرار یک رابطه تو را مأنوستر میکند و مشتاقتر،
و گاهی تکرار، تو را دلزده میکند و بیانگیزهتر ...
• با خودم فکر کردم، از روزهای اول جوانی که همسر و دخترم روی تراس خانه منتظر کلید انداختنِ من بر قفل در بودند، تا خود را در آغوشم رها کنند، تا امروز که نزدیک بیست سال از آن روز گذشته چه بر این خانه گذشته، که برای هم تکراری شدهایم؟
آنقدر که حتی برای استقبال از هم حوصله نداریم.
گاهی خیلی زود دیر میشود و نمیدانیم.
و غافلگیرانه به حسرتی مبتلا میشویم که روزی نعمتش را اصلاً به حساب نمیآوردیم.
#بوی_عطر_خدا
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
#گپ_روز
موضوع : #بداخلاقی ، جهنمی که خاموش میشود! اگر بخواهیم ...
✍ دوستم ندارند!
کاملاً حس میکنم که بخاطر جایگاهم، احترامم میکنند و این محبت قلبی نیست!
چند روز هم که نباشم، کسی دلش برایم تنگ نمیشود!
البته حق دارند بندگان خدا ...
• تا خطایی میکنند من قدرت تحمل خطاهای ریز و درشتشان را ندارم!
• سختیها و مشکلات که به من فشار میآورند، عصبیتر و تندخوتر میشوم!
• در مسافرتها و مهمانیها تحمل نظرات مخالف و شرایط سخت را ندارم!
• نمیتوانم به راحتی و بیتوقع به پایشان مهر بریزم!
حق دارند بندگان خدا...
※ ※ ※ ※ ※ ※ ※ ※ ※ ※
نگران نباشید؛
قلبهای دیگران حالشان تغییر میکند؛ اگر حال درون شما تغییر کند.
نگران نباشید؛ هنوز تا وقت هست و فرصت دنیامان تمام نشده؛ میتوانیم این اژدهای بدخلقی را که دیگر شاکلهی روح ما را ساخته از جانمان برکنیم و درونی زیبا بسازیم!
✘ سخت هست.. تمرین میخواهد!
زمین خوردن دارد، استقامت میخواهد... اما میشود!
ذره ذره ذره باید از آتش بدخلقی که اول خودمان را میسوزاند بعد دیگران را ، دور شد.... و ذره ذره ذره به بهشت نزدیک شد.
• اگر خودمان یا اطرافیانمان گرفتار بدخلقیاند، کلیپ زیر رو پیشنهاد میکنم نگاه کنید.
#بوی_عطر_خدا
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
#گپ_روز
#موضوع_روز : خدایی که نمیتوان دید را چگونه میتوان باور کرد؟
✍ از پلههای دفترمان رفتم بالا...
از هر طبقه که میگذشتم، حس میکردم یک عبور قبلتر از خودم از اینجا رد شده، که دستی کشیده روی همه چیز و مرتبشان کرده و شاید با مهر برای آمدن ما آمادهشان کرده بود.
• وارد اتاق خودم شدم، پرده کنار زده شده بود، پنجره اتاق باز بود، و نسیم خنکی میآمد، بالکن آبپاشی شده بود و بوی نم خاک گلدانها هنوز در اتاق پیچیده بود.
و من حضور مدیرمان را که زودتر از همه آمده بود و دستی به اتاقها کشیده بود و بخشی از عشقش را آنجا جا گذاشته بود، دیدم، همان چیزی که حتی قبل از ورود به اتاق هم حس کرده بودم.
• نشستم پشت میزم ....
و چشمم افتاد به گلهای تازه و نمدار روی بالکن!
آاااخ.... «عادت» پرده ضخیمی کشیده روی چشمهای ما !
چرا ما آن ذات عاشقی را که هر صبح دنیا را آماده میکند برای بیدار شدنِ دوبارهمان و بینهایت عشقش را جا میکند در هر طلوع، تا دوباره ماجرای تکاملمان را با قدرت ادامه دهیم، نمیبینیم!
※ خجالت تنها کلمهایست که حال مرا شرح میدهد!
از خدا خجالت کشیدم که اینهمه سال عمر کردم و هر صبح دستانی را که دنیا را مرتب کرده بود تا من به باشگاه تکاملم برگردم و تمارین قدرتگیریام را شروع کنم ؛ ندیدم!
• خجالت گاهی چقدر عمیق میشود که قابل نوشتن نیست!
کانال بوی عطر خدا در تلگرام👇🏻
https://t.me/boe_atre_khodaa
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
#گپ_روز
#موضوع_روز : چگونه آتشنشان جهنمهای خانهمان باشیم؟
✍ ذغال آتش که میگیرد، اگر بادش بزنی گُر میگیرد و بقیه ذغالها را هم آتش میزند!
اما اگر همان یک ذغال را خاموش کنی، بقیهی آتشگیرها هم خاموش میمانند.
※ جهنم که درون یکی از اهل خانه به پا شد؛ هر چه بیشتر بادش بزنیم بیشتر شعله میگیرد و ذغالهای آتشگیری که درون بقیه هست را هم به آتش میکشد.
ولی اگر راه شیطان را ببیندیم و در این آتش ندمیم، محدود میشود به همان یکنفر و تمام ...
✘ آدمها به اندازه قدرت روحشان میتوانند آتشنشان باشند و مانع انتشار آتشی که دامن یک یا چند نفر را گرفته به دیگران گردند!
و نیز آدمها به اندازه ضعف روحشان، ذغال آتشگیر در دست شیطان و آتشزننده دیگران خواهند بود.
※ تمام ماجرای زندگی و این همه تشریفات و تدارکات خدا برای همین خلق شده که یکی یکی ذغالهای آتشگیر درونمان را پیدا کنیم و از درونمان حذف نمائیم و قدم قدم به سمت طهارت و سلامت درونمان حرکت کنیم و بالا رویم.
※ اما وظیفه دیگری هم داریم که بیاموزیم چگونه اگر کسی آتش گرفت، بتوانیم درکش کنیم، و برای فرونشاندن آن آتش اقدام نمائیم.
✘ کار ما در دنیا همین است؛
۱• مراقب باشیم آتش نگیریم
۲• و آتش نشان مهربان دیگران باشیم.
کانال بوی عطر خدا در تلگرام
https://t.me/boe_atre_khodaa
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52
#گپ_روز
#موضوع_روز : خدا مثل ما به آدما نگاه نمیکنه ! آدم خوب از نظر خدا فرق داره با آدم خوب از نظر ما ...
✍ سوار تاکسی بودم.
از محلهها و خیابانها یکی یکی عبور میکردیم، و من به ساختمانها و طبقات و چراغهای روشن خانهها و پردههایی که از پنجرههای باز بیرون آمده بودند و در آغوش باد میرقصیدند، توجه میکردم!
• تمام ذهنم روی این سؤال معطوف بود که:
از میان این همه خانه، و این همه آدم که درون این خانهها زندگی میکنند کدامشان آدم خوبتریست!
آیا آنکه بابای خوبتر یا مادر مهربانتری برای خانهاش هست؟
آیا آنکه فرزند مؤدبتری برای والدینش هست؟
آیا آنکه کارمند بهتر و صادقتری هست؟
• برای کسی که درون این ساختمانهاست شاید آدم خوبتر فقط کسی است که درون آن خانه، بهترین است!
و برای منی که از بیرون این خانهها به تمام آن ساختمانها یکجا نگاه میکردم، و دلم میخواست همهی این خانهها حالشان خوب باشد، شاید کسی بهترین بود که علاوه بر خانهاش کمک میکرد حال بقیه هم بهترین باشد!
• ذهنم را کمی کِش و قوس دادم و سعی کردم تمام خانههای دنیا را درونش جا کنم.
انگار من صاحب همه این خانهها بودم، و از نظر من بهترین آدم کسی بود که در حال خوب و آرامش تمام خانهها نقش داشت.
حداقل اینکه اگر نمیتوانست نقش داشته باشد، به اینکه حال همه خوب باشد فکر میکرد و برای بقیه هم نگران بود.
✘ با خودم گفتم:
با این تغییر مقیاس، آدم خوب از نگاه من فرق کرد!
پس فکرش را بکن ...
برای خدا که میگوید همهی خلق عیال منند، چه کسی آدم خوبتری حساب میشود؟
※ چطور میشود علاوه بر خودت، در حال خوب همه مخلوقات نقش داشته باشی؟ تا بهترینِ همهی عیال خدا باشی؟
#بوی_عطر_خدا
@boe_atre_khodaa
#کانال_بوی_عطر_خدا_در_تلگرام
https://t.me/boe_atre_khodaa
#گپ_روز
#موضوع_روز : عاشقها چه شکلیاند؟
✍️ عاشق که میشوی؛ آهنگ ضربان قلبت، تغییر میکند!
انگار پُرتر میتپد، مصممتر، مُشتاقتر!
• عاشق که میشوی، انگار چهرههایی که به محبوب تو شبیهند، بیشتر میشوند،
یا صداهایی که به طنین صدای او نزدیکند، بیشتر به گوشِ تو، میآیند.
• عاشق که میشوی، دیگر سرعتِ عبور زمان، برای تو یکسان نیست !
وقتی با اویی؛ بسرعت میگذرد، و وقتی به انتظارش میمانی، آنقدر جان میکَند تا بیاید و بگذرد.
• عاشق که میشوی؛ بیشتر به ساعت نگاه میکنی؛
تا وقت خلوت، از راه برسد و در کنارش، در لمس حرارت دستانش،
در خیره شدنِ عاشقانه به چشمانش، در شنیدن طنین صدایش، آرام بگیری و رها شوی.
و این شرح حالِ اندکیست از دلی که یک محبوب، از جنسِ زمین گرفتارش کرده است.
• سالهاست که عادتِ روزانهی ما شده اذان و اقامه میخوانیم «أشهد أن لا #اله الّا الله»
ولی، نه آهنگ ضربان قلبمان، نزدیک اذان فرق میکند،
و نه در انتظار خلوت، زمان برایمان کُند میگذرد!
• خنده دار نیست؟
چه الهه ای، که هوش از سرمان نبرده است؟
چه الهه ای، که برای لمسِ آغوشش به هیجان دچار نمیشویم؟
چه الهه ای، که حوصله اش را در خلوتیِ نیمه های شب نداریم؟
• به گمانم خیلی وقت است که زمانِ توبه رسیده و خبر نداریم!
توبه از تمام «لا #اله الّا الله» هایِ از سر عادت.
توبه از تمام نمازهای پُر از رخوت.
توبه از همهی سجادههایی که قرار بود حجلهی عاشقی باشد و در خلوت پهن شود اما در شلوغترین جایِ خانه افتاد، آنهم با هزار فکر و خیال دیگر که چاشنی کثیف خلوتهایمان شده بود ....
• شبهای جمعه کمی تمرینِ عاشقی کنیـــم،
برای همان #اله ای که جز او دلبر دیگری نبود و نیست و نخواهد بود.
#بخوانیم_فکر_کنیم
#بوی_عطر_خدا
@boe_atre_khodaa
#گپ_روز
#موضوع_روز : «رفقا از هم لذت میبرند، همدیگر را تحمل نمیکنند»
✍ به صمیمیترین رفقا، که دقت کنی، میبینی چقدر شبیه هم فکر میکنند،
شبیه هم حرف میزنند،
شبیه هم رفتار میکنند،
حتی شبیه هم میخندند
• هرچه شبیهتر میشوند؛
بیشتر به هَم خو میگیرند،
و بیشتر به هم اعتماد میکنند،
و همین روز به روز بر میزان محبتشان میافزاید.
• ماجرای همین رفقای صمیمی است؛ ماجرای ما و خدا.
نه به عبادت و سجاده نشینیمان محتاج است، نه به اطاعت و فرمانبریِمان!
• درست از لحظهای که خلقمان کرده، قصد نموده از صمیمیترین رفقایش قرارمان دهد، یعنی از شبیهترین رفقایش.
• و از همین روست که انبیاء و اولیائش را،
دستِ پُر به سویمان روانه کرده، تا راه و چاهِ این رفاقت را یادمان دهند.
• و خوشبخت آنکه نمیترسد و
ساعتها خود را روی سجاده با چنین رفیقِ بیهمتایی تنها میگذارد تا حجم بیشتری از أسماء او را در خود، به فعلیّت برساند، تا به رفیقش شبیهتر شود!
√ داستان به فصل رفاقت که رسید،
دیگر ماجرا عوض میشود!
خدا، رفیقبازِ عجیبیست.
#ماه_رمضان
#امامزمانم
@boe_atre_khodaa
#گپ_روز
موضوع : #بداخلاقی ، جهنمی که خاموش میشود! اگر بخواهیم ...
✍ دوستم ندارند!
کاملاً حس میکنم که بخاطر جایگاهم، احترامم میکنند و این محبت قلبی نیست!
چند روز هم که نباشم، کسی دلش برایم تنگ نمیشود!
البته حق دارند بندگان خدا ...
• تا خطایی میکنند من قدرت تحمل خطاهای ریز و درشتشان را ندارم!
• سختیها و مشکلات که به من فشار میآورند، عصبیتر و تندخوتر میشوم!
• در مسافرتها و مهمانیها تحمل نظرات مخالف و شرایط سخت را ندارم!
• نمیتوانم به راحتی و بیتوقع به پایشان مهر بریزم!
حق دارند بندگان خدا...
※ ※ ※ ※ ※ ※ ※ ※ ※ ※
نگران نباشید؛
قلبهای دیگران حالشان تغییر میکند؛ اگر حال درون شما تغییر کند.
نگران نباشید؛ هنوز تا وقت هست و فرصت دنیامان تمام نشده؛ میتوانیم این اژدهای بدخلقی را که دیگر شاکلهی روح ما را ساخته از جانمان برکنیم و درونی زیبا بسازیم!
✘ سخت هست.. تمرین میخواهد!
زمین خوردن دارد، استقامت میخواهد... اما میشود!
ذره ذره ذره باید از آتش بدخلقی که اول خودمان را میسوزاند بعد دیگران را ، دور شد.... و ذره ذره ذره به بهشت نزدیک شد.
• اگر خودمان یا اطرافیانمان گرفتار بدخلقیاند، کلیپ زیر رو پیشنهاد میکنم نگاه کنید.
#بوی_عطر_خدا
https://eitaa.com/joinchat/1113718978C7b4fc86c52