eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1هزار ویدیو
653 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/2 🔴سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. ◀️امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آنها را _که سیره عملی و ریشه جانبداری های غلط آقای منتظری بود_ مذمت کردند: 🔸«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همۀ‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همۀ اصول، که چرا « » گفتید!چرا کردید!چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می کنید؟ چرا شعار « »‏‎ ‎‏داده اید؟ چرا را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر. 🔹و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می برند. ‎‏من به آنهایی که دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می رسد و چه بسا حرف های‏‎ ‎‏دیگران را می زنند صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏#‎ ‎‏‎‏لیبرال‌ها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد»(صحیفه امام ج21 ص273) 🔸اعتماد و دفاع تمام عیار از برخی افراد معلوم الحال و مجرم قطعی(مانند مهدی هاشمی)، رویه غیر قابل قبول در سیره سیاسی آقای منتظری بود که زمینه افول وی را نیز فراهم آورد و جایی برای دفاع از او باقی نگذاشت. (روزگار قائم‌مقامی ص 221) 🔹 هرچند امام گلایه‌های خود از قائم مقام رهبری را در جلسات مختلف ابراز داشته بودند و نسبت به آینده نظام احساس خطر جدی داشتند، اما در زمستان ۶۷ و نوروز ۶۸ جریان حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نقل کرده است: « چند ماه قبل از اینکه این اتفاق بیافتد،(عزل آقای منتظری)یک جلسه ما ،(آقای خامنه‌ای، سید احمد آقا و بنده)خدمت امام بودیم. دریکی از جلسات که رفت و آمدها و مکاتباتی میان امام و آقای منتظری شده بود. امام از جانشین آن زمان خودشان ناراحت بودند و این مطلب را در یک جلسه ای فرمودند که بسیار برای ما تلخ بود و برای ما شک شد. ما احساس کردیم که ایشان یک نظر تندی دارند.... وقتی دوستان اصرار می کردند که صبر کنیم ، ایشان با نگرانی به حضار نگاه کردند و فرمودند: من برای عمر خودم فرصت طولانی نمی بینم و وظیفه خود می دانم که این مسئله را حل کنم. من می‌دانم که بعد از من، اگر انجام ندهم چه پیش خواهد آمد. ازمن نخواهید کاری کنم که وقت حضور نزد خدا جوابی نداشته باشم». 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار/2 🔹یک نکته اساسی هم درباره شهریار هست که اگر رویش تکیه کنیم، به نظر من شایسته است. آن نکته این است که شهریار در دوران مهمی از زندگی‌اش - در حدود شاید سی سال آخر زندگی‌اش - دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد. 🔸خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آن‌طور که شنیدم - شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست - ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده ... به‌هرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است. وقتی پیروز شد، او با همان روحیه دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار نبود. یعنی گرفتاری‌ها آن‌قدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمی‌آمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار، در ستایش انقلاب، از بلند شد. دیدیم همه جزئیات انقلاب را او تعقیب می‌کند. 🔹در همه مواقع حساس انقلاب، او نقش مؤثری ایفا کرد. یک بر ما تحمیل شد که یکی از سخت‌ترین تجربه‌های ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگره‌های مربوط به جنگ و پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمی‌دید و نمی‌شنید و خودش لمس نمی‌کرد، به دشواری می‌توانست آن را باور کند. مردی در حدود هشتاد سال سن - بلکه بیش از هشتاد سال - در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشان‌دهنده نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود. 🔸به‌هرحال، شهریار یک و انقلابی بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار برای انقلاب می‌سرود، یک عده از به رژیم گذشته که با او سابقه‌ی دوستی داشتند، مرتب فشار می‌آوردند، نامه برایش می‌نوشتند و شعر در هجوش می‌گفتند. حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب اسلامی، این‌طور دل می‌سوزانی!؟» و او مثل کوه ایستاده بود. 🔹من حقیقتاً تعجب می‌کردم. من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار می‌آوردند، از نزدیک می‌شناختم و شعر و سابقه ذهنی‌شان را می‌دانستم. بعضی از آن‌ها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو دربار پهلوی و آن دستگاه محسوب می‌شدند. بعضی دیگر هم توده‌ای و کسانی بودند که سابق به حساب می‌آمدند. همه این‌ها، با این‌که به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بین‌شان فاصله‌ای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار شریک بودند، و شهریار، محکم و قرص ایستاده بود. 🔸به‌هرحال، شهریار شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار می‌کرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را می‌دهد. امروز شهریار در داخل کشور ما یک چهره بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفته بسیج نشان می‌داد، که شهریار در آن مراسم بود. این چند روزه، هفته بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار شعر می‌خواند و در سیما او را نشان می‌دادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همه مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد. من خودم می‌خواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچه‌ها تلویزیون روشن است و صدای شهریار می‌آید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچه‌ها همه‌شان ایستاده‌اند و تماشا می‌کنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد. شهریار قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دوران‌های بعد از دوران خودش، معروف‌تر و بزرگتر خواهد شد. لذا، هرچه آقایان درباره او انجام دهند، از نظر ما زیاد نیست. حضور شهریار در هر کشوری و در میان هر ملتی، حضور مبارک و مفیدی است. 🔹برادران ما در ، اگر چه از شعر فارسی او قاعدتاً استفاده‌ای نمی‌کنند، اما از همان شعر ترکی او هم که استفاده می‌کنند، خیلی مغتنم است. کاش می‌توانستند خط حروف فارسی و عربی را بخوانند، تا دستخط خود شهریار را هم می‌دیدند و می‌فهمیدند که شهریار از آن افراد بسیار خوش خط بود و تا سال‌های آخر عمرش هم مشق خط می‌کرد. اگر آن را هم می‌توانستند بخوانند، برای معرفت به او، پله بلندتری بود...(1371.9.11) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هنوز هم چوب اعتماد به لیبرال‌ها را می‌خوریم 🔵منشور روحانیت در پاسخ به شبهات آقای منتظری/3 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. ◀️امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آن‌ها را -که سیره عملی و ریشه جانبداری‌های غلط آقای منتظری بود- مذمت کردند: 🔸«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همه‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همه اصول، که چرا « » گفتید! چرا کردید! چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می‌کنید؟ چرا شعار « » داده‌اید؟ چرا را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر. 🔹و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی‌مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه‌ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی‌دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می‌برند. ‎‏من به آن‌هایی که دست‌شان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می‌رسد و چه بسا حرف‌های‏‎ ‎‏دیگران را می‌زنند صریحاً اعلام می‌کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏ بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی‌پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد.» (صحیفه امام ج21 ص273)(روزگار قائم‌مقامی ص221) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/2 🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. ◀️امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آنها را _که سیره عملی و ریشه جانبداری های غلط آقای منتظری بود_ مذمت کردند: 🔸«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همۀ‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همۀ اصول، که چرا « » گفتید!چرا کردید!چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می کنید؟ چرا شعار « »‏‎ ‎‏داده اید؟ چرا را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر. 🔹و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می برند. ‎‏من به آنهایی که دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می رسد و چه بسا حرف های‏‎ ‎‏دیگران را می زنند صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏#‎ ‎‏‎‏لیبرال‌ها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد»(صحیفه امام ج21 ص273) 🔸اعتماد و دفاع تمام عیار از برخی افراد معلوم الحال و مجرم قطعی(مانند مهدی هاشمی)، رویه غیر قابل قبول در سیره سیاسی آقای منتظری بود که زمینه افول وی را نیز فراهم آورد و جایی برای دفاع از او باقی نگذاشت. (روزگار قائم‌مقامی ص 221) 🔹 هرچند امام گلایه‌های خود از قائم مقام رهبری را در جلسات مختلف ابراز داشته بودند و نسبت به آینده نظام احساس خطر جدی داشتند، اما در زمستان ۶۷ و نوروز ۶۸ جریان حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نقل کرده است: « چند ماه قبل از اینکه این اتفاق بیافتد،(عزل آقای منتظری)یک جلسه ما ،(آقای خامنه‌ای، سید احمد آقا و بنده)خدمت امام بودیم. دریکی از جلسات که رفت و آمدها و مکاتباتی میان امام و آقای منتظری شده بود. امام از جانشین آن زمان خودشان ناراحت بودند و این مطلب را در یک جلسه ای فرمودند که بسیار برای ما تلخ بود و برای ما شک شد. ما احساس کردیم که ایشان یک نظر تندی دارند.... وقتی دوستان اصرار می کردند که صبر کنیم ، ایشان با نگرانی به حضار نگاه کردند و فرمودند: من برای عمر خودم فرصت طولانی نمی بینم و وظیفه خود می دانم که این مسئله را حل کنم. من می‌دانم که بعد از من، اگر انجام ندهم چه پیش خواهد آمد. ازمن نخواهید کاری کنم که وقت حضور نزد خدا جوابی نداشته باشم». 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار/2 به‌مناسبت سال‌روز بزرگداشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی/1 🔹یک نکته اساسی هم درباره شهریار هست که اگر رویش تکیه کنیم، به نظر من شایسته است. آن نکته این است که شهریار در دوران مهمی از زندگی‌اش - در حدود شاید سی سال آخر زندگی‌اش - دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد. 🔸خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آن‌طور که شنیدم - شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست - ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده ... به‌هرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است. وقتی پیروز شد، او با همان روحیه دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار نبود. یعنی گرفتاری‌ها آن‌قدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمی‌آمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار، در ستایش انقلاب، از بلند شد. دیدیم همه جزئیات انقلاب را او تعقیب می‌کند. 🔹در همه مواقع حساس انقلاب، او نقش مؤثری ایفا کرد. یک بر ما تحمیل شد که یکی از سخت‌ترین تجربه‌های ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگره‌های مربوط به جنگ و پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمی‌دید و نمی‌شنید و خودش لمس نمی‌کرد، به دشواری می‌توانست آن را باور کند. مردی در حدود هشتاد سال سن - بلکه بیش از هشتاد سال - در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشان‌دهنده نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود. 🔸به‌هرحال، شهریار یک و انقلابی بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار برای انقلاب می‌سرود، یک عده از به رژیم گذشته که با او سابقه‌ی دوستی داشتند، مرتب فشار می‌آوردند، نامه برایش می‌نوشتند و شعر در هجوش می‌گفتند. حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب اسلامی، این‌طور دل می‌سوزانی!؟» و او مثل کوه ایستاده بود. 🔹من حقیقتاً تعجب می‌کردم. من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار می‌آوردند، از نزدیک می‌شناختم و شعر و سابقه ذهنی‌شان را می‌دانستم. بعضی از آن‌ها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو دربار پهلوی و آن دستگاه محسوب می‌شدند. بعضی دیگر هم توده‌ای و کسانی بودند که سابق به حساب می‌آمدند. همه این‌ها، با این‌که به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بین‌شان فاصله‌ای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار شریک بودند، و شهریار، محکم و قرص ایستاده بود. 🔸به‌هرحال، شهریار شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار می‌کرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را می‌دهد. امروز شهریار در داخل کشور ما یک چهره بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفته بسیج نشان می‌داد، که شهریار در آن مراسم بود. این چند روزه، هفته بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار شعر می‌خواند و در سیما او را نشان می‌دادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همه مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد. من خودم می‌خواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچه‌ها تلویزیون روشن است و صدای شهریار می‌آید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچه‌ها همه‌شان ایستاده‌اند و تماشا می‌کنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد. شهریار قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دوران‌های بعد از دوران خودش، معروف‌تر و بزرگتر خواهد شد. لذا، هرچه آقایان درباره او انجام دهند، از نظر ما زیاد نیست. حضور شهریار در هر کشوری و در میان هر ملتی، حضور مبارک و مفیدی است. 🔹برادران ما در ، اگر چه از شعر فارسی او قاعدتاً استفاده‌ای نمی‌کنند، اما از همان شعر ترکی او هم که استفاده می‌کنند، خیلی مغتنم است. کاش می‌توانستند خط حروف فارسی و عربی را بخوانند، تا دستخط خود شهریار را هم می‌دیدند و می‌فهمیدند که شهریار از آن افراد بسیار خوش خط بود و تا سال‌های آخر عمرش هم مشق خط می‌کرد. اگر آن را هم می‌توانستند بخوانند، برای معرفت به او، پله بلندتری بود...(1371.9.11) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
لزوم رعایت صداقت رسانه‌ای 🔻 | 7مهر بسم الله الرحمن الرحیم‌ 🔹آنچه در خبرگزاری‌ها مهم است کیفیت آن است؛ زیرا هر کدام که به راستی و راستگویی نزدیکتر باشند، شوق انسان را به گوش دادن بیش‌تر می‌کنند. در ، باید صادقانه تمامی اخبار و خصوصاً مسائل مربوط به جنگ و نحوه برخورد دولت‌های بزرگ با ملت ایران، برای مردم بازگو شود. 🔸امروز کارهای ایران مورد توجه دنیا و خبرگزاری‌ها و مطبوعات و رادیوها و تلویزیون‌هاست و همه آن‌ها مراقب هستند که چیزی پیدا نموده و با اضافات و دروغ‌پردازی‌ها به جمهوری اسلامی صدمه وارد سازند و با مصاحبه‌های صد در صد دروغ با افراد مغرض یا اظهار نظرهای بی‌مورد درباره افراد، می‌خواهند اذهان مردم را منحرف سازند. و یکی از چیزهایی که زیاد روی آن تبلیغ می‌کنند مسئله و است چرا که مسلّم است اگر اسلام رشد پیدا کند جلوی خائنین را می‌گیرد. و اگر ما می‌گوییم که انقلاب باید صادر بشود، یعنی اسلام باید در همه جا رشد پیدا کند و ما بنا نداریم در جایی دخالت نظامی کنیم. 🔹من امیدوارم خبرگزاری جمهوری اسلامی به واسطه خصوصیتی که در آن هست، رشد نموده و همه ما و شما در کارها خداوند را ناظر خود ببینیم و به اندازه مسئولیت تبلیغ نموده و تلاشهای دشمنان را خنثی سازیم. خداوند همه ما و شما را در خدمت به این مردمی که همیشه در ظلم و ستم بوده‌اند موفق بدارد. خداوند مجروحان شما را شفا، و شهدا را رحمت فرماید. و السلام علیکم و رحمه الله‌ (7مهر1361، صحیفه امام، ج17، ص13) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هنوز هم چوب اعتماد به لیبرال‌ها را می‌خوریم 🔻سال‌روز صدور منشور روحانیت امام خمینی/3 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. 🔸امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آن‌ها را -که سیره عملی و ریشه جانبداری‌های غلط آقای منتظری بود- مذمت کردند: 🔹«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همه‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همه اصول، که چرا « » گفتید! چرا کردید! چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می‌کنید؟ چرا شعار « » داده‌اید؟ چرا را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر. 🔸و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی‌مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه‌ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی‌دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می‌برند. ‎‏من به آن‌هایی که دست‌شان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می‌رسد و چه بسا حرف‌های‏‎ ‎‏دیگران را می‌زنند صریحاً اعلام می‌کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏ بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی‌پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد.» (صحیفه امام ج21 ص273)(روزگار قائم‌مقامی ص221) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/بخش دوم 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری/3 🔹یکی از دلایل جدی انحراف آقای منتظری؛ اعتماد او به گروه‌های منحرف و لیبرال‌مسلک بود. کسانی که در جریان مبارزات هزینه‌ای ندادند و پس از انقلاب طلب‌کارانه وارد بدنه نظام شدند و علیه اصول انقلابی ملت شوریدند. ◀️امام خمینی در دو پیام جداگانه، به نامه های آقای منتظری پاسخ صریح و روشن دادند. اولین بار در 3 اسفند 67، در پیام «منشور روحانیّت» اعتماد به لیبرال ها و خوشبینی به آنها را _که سیره عملی و ریشه جانبداری های غلط آقای منتظری بود_ مذمت کردند: 🔸«ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‏ خود را به ‎‏گروه‌ها و #‎‏لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش کشور و همیشه برای پذیرفتن همۀ‏‎ ‎‏کسانی که قصد و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت‏‎# ‎‏طلب‌کاری آنان از همۀ اصول، که چرا « » گفتید!چرا کردید!چرا نسبت‏‎ ‎‏به منافقین و ضدانقلابیون را جاری می کنید؟ چرا شعار « »‏‎ ‎‏داده اید؟ چرا را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر. 🔹و نکته مهم در این‏‎ ‎‏رابطه این که نباید تحت تأثیر و بی مورد نسبت به و مخالفین و‏‎ ‎‏متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من‏‎ ‎‏بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمی دانم که معتقدم دشمنان از آن بهره می برند. ‎‏من به آنهایی که دستشان به رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات می رسد و چه بسا حرف های‏‎ ‎‏دیگران را می زنند صریحاً اعلام می کنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست‏#‎ ‎‏‎‏لیبرال‌ها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند،‏‎ ‎‏تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد»(صحیفه امام ج21 ص273) 🔸اعتماد و دفاع تمام عیار از برخی افراد معلوم الحال و مجرم قطعی(مانند مهدی هاشمی)، رویه غیر قابل قبول در سیره سیاسی آقای منتظری بود که زمینه افول وی را نیز فراهم آورد و جایی برای دفاع از او باقی نگذاشت. (روزگار قائم‌مقامی ص 221) 🔹 هرچند امام گلایه‌های خود از قائم مقام رهبری را در جلسات مختلف ابراز داشته بودند و نسبت به آینده نظام احساس خطر جدی داشتند، اما در زمستان ۶۷ و نوروز ۶۸ جریان حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نقل کرده است: « چند ماه قبل از اینکه این اتفاق بیافتد،(عزل آقای منتظری)یک جلسه ما ،(آقای خامنه‌ای، سید احمد آقا و بنده)خدمت امام بودیم. دریکی از جلسات که رفت و آمدها و مکاتباتی میان امام و آقای منتظری شده بود. امام از جانشین آن زمان خودشان ناراحت بودند و این مطلب را در یک جلسه ای فرمودند که بسیار برای ما تلخ بود و برای ما شک شد. ما احساس کردیم که ایشان یک نظر تندی دارند.... وقتی دوستان اصرار می کردند که صبر کنیم ، ایشان با نگرانی به حضار نگاه کردند و فرمودند: من برای عمر خودم فرصت طولانی نمی بینم و وظیفه خود می دانم که این مسئله را حل کنم. من می‌دانم که بعد از من، اگر انجام ندهم چه پیش خواهد آمد. ازمن نخواهید کاری کنم که وقت حضور نزد خدا جوابی نداشته باشم». 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
📣بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار/3 🔹یک نکته اساسی هم درباره شهریار هست که اگر رویش تکیه کنیم، به نظر من شایسته است. آن نکته این است که شهریار در دوران مهمی از زندگی‌اش - در حدود شاید سی سال آخر زندگی‌اش - دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد. 🔸خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آن‌طور که شنیدم - شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست - ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده ... به‌هرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است. وقتی پیروز شد، او با همان روحیه دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار نبود. یعنی گرفتاری‌ها آن‌قدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمی‌آمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار، در ستایش انقلاب، از بلند شد. دیدیم همه جزئیات انقلاب را او تعقیب می‌کند. 🔹در همه مواقع حساس انقلاب، او نقش مؤثری ایفا کرد. یک بر ما تحمیل شد که یکی از سخت‌ترین تجربه‌های ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگره‌های مربوط به جنگ و پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمی‌دید و نمی‌شنید و خودش لمس نمی‌کرد، به دشواری می‌توانست آن را باور کند. مردی در حدود هشتاد سال سن - بلکه بیش از هشتاد سال - در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشان‌دهنده نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود. 🔸به‌هرحال، شهریار یک و انقلابی بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار برای انقلاب می‌سرود، یک عده از به رژیم گذشته که با او سابقه‌ی دوستی داشتند، مرتب فشار می‌آوردند، نامه برایش می‌نوشتند و شعر در هجوش می‌گفتند. حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب اسلامی، این‌طور دل می‌سوزانی!؟» و او مثل کوه ایستاده بود. 🔹من حقیقتاً تعجب می‌کردم. من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار می‌آوردند، از نزدیک می‌شناختم و شعر و سابقه ذهنی‌شان را می‌دانستم. بعضی از آن‌ها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو دربار پهلوی و آن دستگاه محسوب می‌شدند. بعضی دیگر هم توده‌ای و کسانی بودند که سابق به حساب می‌آمدند. همه این‌ها، با این‌که به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بین‌شان فاصله‌ای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار شریک بودند، و شهریار، محکم و قرص ایستاده بود. 🔸به‌هرحال، شهریار شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار می‌کرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را می‌دهد. امروز شهریار در داخل کشور ما یک چهره بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفته بسیج نشان می‌داد، که شهریار در آن مراسم بود. این چند روزه، هفته بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار شعر می‌خواند و در سیما او را نشان می‌دادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همه مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد. من خودم می‌خواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچه‌ها تلویزیون روشن است و صدای شهریار می‌آید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچه‌ها همه‌شان ایستاده‌اند و تماشا می‌کنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد. شهریار قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دوران‌های بعد از دوران خودش، معروف‌تر و بزرگتر خواهد شد. لذا، هرچه آقایان درباره او انجام دهند، از نظر ما زیاد نیست. حضور شهریار در هر کشوری و در میان هر ملتی، حضور مبارک و مفیدی است. 🔹برادران ما در ، اگر چه از شعر فارسی او قاعدتاً استفاده‌ای نمی‌کنند، اما از همان شعر ترکی او هم که استفاده می‌کنند، خیلی مغتنم است. کاش می‌توانستند خط حروف فارسی و عربی را بخوانند، تا دستخط خود شهریار را هم می‌دیدند و می‌فهمیدند که شهریار از آن افراد بسیار خوش خط بود و تا سال‌های آخر عمرش هم مشق خط می‌کرد. اگر آن را هم می‌توانستند بخوانند، برای معرفت به او، پله بلندتری بود...(1371.9.11) 🆔 @Bonyadtarikh
از مجاهدت در راه خلق تا خیانت به خلق.pdf
حجم: 399.7K
📂از مجاهدت در راه خلق تا خیانت به خلق 💢در سال ۱۳۴۴، سه نفر از اعضای سابق جبهه ملی دوم و جمعیت نهضت آزادی، سازمانی مسلحانه برای مبارزه با رژیم شاه تأسیس کردند که در ابتدا به مطالعه کتب مذهبی و سیاسی پرداختند و از زنان به‌طور ابزاری استفاده می‌کردند. آنها به ارتباط با دولت‌های مارکسیستی پرداختند و به حمایت فریب‌کارانه از (ره) روی آوردند، اما با مخالفت ایشان در عدم پذیرش مبارزه مسلحانه مواجه شدند. با پیروزی انقلاب، مسعود رجوی، تنها بازمانده از اعدام ساواک، گروه را دوباره تشکیل داد و به صحنه سیاسی کشور وارد شد. این گروه با تبلیغات و وفاداری به و ، بعد از تثبیت رهبری، به فشار بر روحانیت و درگیری با جمهوری اسلامی پرداخت و در نهادهای کلیدی مانند دادگاه انقلاب و سپاه پاسداران فعالیت داشتند. آنها به سرعت به مخالفان واکنش نشان می‌دادند و تلاش‌هایی مانند تظاهرات و کودتای نوژه را به عنوان توطئه‌های ساواک، سازمان سیا و شوروی معرفی می‌کردند. 💢امام در سخنرانی سرنوشت‌ساز در دیدار با نمایندگان مجلس پس از عدم قبول دعوت ایشان از برای ترک منافقین و اتحاد در راستای پیشرفت کشور ، در برابر جریان‌های انحرافی او و گروهک‌های ضدانقلاب را آشکار و ایستادگی کردند و بنی‌صدر را از فرماندهی کل قوا برکنار کردند. علی‌رغم قبول امام خمینی از طرف مردم و رای دادن به ریاست جمهوری دوم، با ادامه فعالیت‌های ضدانقلاب بنی صدرو منافقان، آن سازمان از دید مردم طرد شدند. 🆔 @Bonyadtarikh
✳️اقدام حسینی همافران و حمایت ملت عاشورایی ایران ❇️به مناسبت سالروز بیعت تاریخی همافران با امام خمینی قدس سره الشریف 🔹«مقام معظم رهبری: خاطره نوزده بهمن، یک خاطره افتخار برانگیز است. جوانان نیروی هوایی - چه همافران، چه افسران و چه درجه‌داران - آن روز یک کردند. آن روز که جوانان نیروی هوایی در کارت‌های شناسایی‌شان را بر سر دست گرفته بودند و به طرف بیت امام می‌رفتند، خود من شاهد و ناظر بودم. از قبل از ورود به مقر امام بزرگوار، تا وقتی که وارد شدند و آن را خدمت امام آوردند و بقیه اموری که انجام دادند، یا آن نمایش عجیب، همه و همه کار آسانی نبود. در همان کار ، شاید صد شهید خوابیده بود؛ آری، احتمال داشت که نیمی از همان جمعیت، یا درصد مهمی از آن، به خاطر این اقدام، جان ببازند؛ اما هراسی به دل راه ندادند و این کار را کردند. 🔸این کار، یک حرکت رمزی و به اصطلاح و نشان‌دهنده حضور نیرو بود. معنایش این شد که ما این لباس و یراق و نشان و واکسیل و این ظواهر را برای خودش نمی‌خواهیم، بلکه اینها را برای حقیقت و هدفی می‌خواهیم و حاضریم در راه آن هدف جانمان را هم مایه بگذاریم. آنها عملاً هم نشان دادند. « ان الذين قالوا رينا الله ثم استقاموا » در میانه راه متزلزل نشدند. 🔹آن روز احساسات ما اگر بخواهد در یک جمله خلاصه بشود، این طوری می شود که احساس کردیم که ما پیروز شدیم. یعنی بزرگترین سدی که تصور می‌شد در مقابل انقلاب مانعی ایجاد خواهد کرد، آن روز احساس شد که دیگر وجود ندارد. قبلا تصور می‌شد که با خونریزی، را عقب خواهد انداخت؛ هم دشمن تصورش این بود، هم خود ما این بیم را داشتیم. علت هم این بود که کسانی بر ارتش مسلط بودند که جز این، از آنها چیزی انتظار نمی‌رفت. وقتی که دیدیم جوان‌های ارتش که نشان‌دهنده بدنه اصلی ارتش‌اند، آنطور در مقابل مظهر انقلاب، یعنی امام رژه رفتند و اظهار همراهی کردند و شعار دادند و بعد پرچم‌شان را آوردند بالا، دادند خدمت امام که امام امضا کنند؛ احساس کردیم که این سد و این مانع وجود ندارد. 🔸این حرکت روز سال ۵۷، از سوی نیروی هوایی، بلافاصله از سوی مردم پاسخ داده شد. این هم یک درسی است؛ یعنی شب بیست‌ویکم و بیست‌و‌دوم بهمن، وقتی که مقر نیروی هوایی از طرف لشکر گارد، مورد تهدید قرار گرفت، حمله کردند. قصدشان هم این بود که نیروی هوایی به تعبیر آنها متمرد را تنبیه کنند. اینجا مردم به کمک نیروی هوایی شتافتند...من یادم نمی‌رود، نیمه‌های آن شب - ماها در خیابان ایران در منزلی شب‌ها می‌رفتیم و متفرقاً بیتوته می کردیم - شنیدم صدای افرادی از داخل خیابان ایران می‌آید که مردم را به کمک می‌طلبیدند، برای خیابان پیروزی، که بیایید آنجا، لشکر گارد حمله کرده؛ این را من به چشم خودم دیدم. یعنی یک عده‌ای همانجا رفته بودند برای کمک به نیروی هوایی؛ عده‌ای هم راه افتاده بودند در سطح شهر، آن بخشی که من بودم، خیابان ایران بود؛ بقیه جاها هم حتماً رفته بودند و مردم را صدا می‌کردند و طلب می‌کردند که بیایید به نیروی هوایی کمک کنید. مردم هم می‌شتافتند و می‌رفتند و کمک می‌کردند.» 🆔 @Bonyadtarikh
📌 منافقین اصلاح طلب! 🔷 فرصت‌طلبان در نخستین سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی برای نزدیک شدن به بیت امام و خط امامی نمایاندن خود، از عناوین «یار دیرینه امام»، «پیرو خط امام»، «شاگرد امام» و «نماینده امام» استفاده می‌کردند. برخی از چهره‌هایی که با ماسک خط امامی بازیگر صحنه سیاست شده بودند، برخی در راه مطامع نفسانی و منافع شخصی یا ساده‌لوحی و فریب‌خوردگی، رویاروی امام ایستادند و برخی در راه انقلاب‌زدایی از هیچ خیانتی پروا نکردند. 🔶 صادق و به حرکت براندازی روی آوردند و در راه از میان بردن امام و انقلاب اسلامی به توطئه نشستند. که روزگاری در اعلامیه‌های خود از امام به عنوان «پدر» یاد می‌کردند، کمر به نابودی امام و انقلاب بستند و در این راه حمام خون به راه انداختند. 🔷 عناصری که در دوران مبارزه و در «انجمن حجتیه» درس مبارزه با بهائی‌گری را از بر می‌کردند و از الفبای نهضت و انقلاب بی‌خبر بودند، در پی پیروزی انقلاب اسلامی که بوی قدرت به مشام آنان رسید و سال‌هایی با عنوان «شاگرد مکتب شهید مطهری» کوشیدند از این عنوان در راه دست‌یابی به قدرت بهره‌برداری کنند و با ادعای اینکه دین آمده تا آخرت انسان‌ها را آباد کند و به دنیای مردم کاری ندارد، به احیای تز استعمار کهنه «جدایی دین از سیاست» برخاستند و در راه انتقام از امام و نظام جمهوری اسلامی، کوشیدند دیوار سیاه رضاشاهی میان دانشگاه و حوزه را که به دست امام فروپاشیده بود، بار دیگر پی ریزی کنند. 🔶 مهندس که در رژیم شاه، حسرت به دل کرسی پارلمان مانده بود، به عنایت امام و فداکاری‌ها و ایثارگری‌های ملت انقلابی ایران بر کرسی صدارت تکیه زد و به عنوان اولین نخست‌وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران، زمام کشور را به دست گرفت. ولی دیری نپایید که مقابل امام ایستاد و رهنمودهای ایشان را «شاه‌فرمانی» خواند ملت انقلابی و نهادهای انقلاب را مورد تخت و تاز قرار داد و به انقلاب و ارزش‌های انقلابی پشت کرد و زیان‌های جبران ناپذیری به بار آورد. 🔷 آقای نیز آن‌گاه که به عنوان قائم‌مقام رهبری منصوب شد، خود را در مقام و موقعیتی پنداشت که انکار رهبر اصلی و واقعی کشور است و نه تنها مسئولان نظام جمهوری اسلامی و حتی مقامات قضایی باید فرمانبر اوامر و نواهی او باشند، بلکه انتظار داشت امام نیز آنچه را که او می‌گوید و می‌نویسد چشم و گوش بسته بپذیرد و به کار بندد. 🔶 نیز تا آن روزی که سمت‌دار کشور بود، از ارائه تصویری رحمانی و عقلانی از اسلام و جذب قشرهای وسیع ملت سخن بر زبان نمی‌راند، ولی با دریافتن پایان عمر سیاسی خود، یک‌باره خواب‌نما شد و فهمید که بسیاری از هدف‌ها و ارزش‌های انقلاب به جنگ قدرت نامهربانان گرفتار آمده است! و بر آن شد از گوشه‌هایی از مظلومیت اسلام و انقلاب پرده بردارد! او مردم را ناآگاه، بی‌اطلاع و ساده‌لوح پنداشته که گمان می‌کند او و دیگر طالبان قدرت و ریاست، کسانی هستند که «افکار عمومی» را در دست دارند و می‌توانند آن را طبق دلخواه خود آنرا بکشانند و «رهبری کنند»! غافل از آن‌که ملت قهرمان‌پرور و انقلابی و تربیت‌یافتگان مکتب خمینی آگاه‌تر و رشد‌یافته‌تر از آن‌اند که بازیچه هوس‌ها و غرض‌های قدرت‌طلبان قرار بگیرند. فرزندان در دوم خرداد ۱۳۷۶ یک‌بار دیگر هوشیاری، بیداری و تأثیرناپذیری خویش را از جریانات نشان دادند و ثابت کردند کورکورانه دنبال هیچ قدرتی حرکت نمی‌کنند و بازیچه دست کسی نمی‌شوند. 🔷 امام مرد خدا بود، تنها خدا را می‌دید و برای خدا قلم می‌زد و سخن می‌گفت و جز خدا هدف و اندیشه‌ای نداشت، و آن‌گاه که پای تکلیف الهی و آیین خدایی به میان می‌آمد، با احدی از آحاد، خویشاوندی و رودربایستی نداشت و در اعلام و اجرای حکم خدا، شاگرد برجسته و دوست صمیمی و... را نمی‌شناخت و میان خودی و بیگانه تفاوت نمی‌گذاشت. 🔶 شیخ عبدالله نوری از زبان امام، به انتخابات آزاد اشاره می‌کرد ولی اشاره‌ای به جلوگیری از نفوذ نااهلان نمی‌کرد و برای جا انداختن دیدگاه لیبرالیستی، کلام امام را تقطیع می‌کرد و همچنین تایید کارشناسان را که در وصیت‌نامه امام آمده را نیز، به کارشناسان خط و امضا منحصر کرده و بدین‌گونه راه‌گریز و سفسطه را برای گروهک «» باز می‌گذارد. در حالی‌ که کسی که کوچک‌ترین آشنایی با راه، خط، اندیشه، مرام و مکتب امام داشته باشد، به روشنی درمی‌یابد که دید امام نسبت به گروهک «نهضت آزادی» به‌کلی منفی است و راه امام با راه ملی‌گراهایی مانند «» و «نهضت آزادی» در تضاد کامل قرار دارد. 🖇 متن کامل را در وب‌سایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی بخوانید. 🆔 @Bonyadtarikh