eitaa logo
منتظـران مهدی زهراییم✨
160 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
187 ویدیو
19 فایل
«به نام خالق هستی» دانه ی کوچک قلب سرد و بی روحم با نور گرم انتظار جوانه میزند✨🌱 کجایی مولای من؟ چقدر دیگر باید صبر کرد؟ با نور گرم انتظار دلم را برای آمدنت روشن نگه میدارم ای آقای من! یا صاحب الزمان ادرکنی🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
رسما دیوونه شده بود انگار هیچ چیز نمیشنید دو هفته ای بود که فقط برای پیدا کردن میدوید نه خواب داشت نه خوراک اما به لطف دکتر سهیلی با تزریق زوری یک آرامبخش خوابید! بدنش کوره آتش بود و در عین حال از سرما میلرزید. چطور شده که گم شدن معشوق چنین بلایی سرش اورده؟! حق داشت خیلی حق داست.. اگر این اتفاق برای منم می افتاد به این روز نمی افتادم؟! آرین قصد باور کردن نداشت. سخت بود باورش.. جقدر در این دو هفته از شدت از حال رفت؟ اما باز مثل بچه های تخس بلند شد و دوباره همان میسیر رو رفت. داشت خودش را در دل شیر جا میداد و میکشید بیرون. این ها کافی نبود.. درد آرین فراتر از باور کردن بود، درد آرین که خواهد افتاد یا افتاده هست بود... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
رسما دیوونه شده بود انگار هیچ چیز نمیشنید دو هفته ای بود که فقط برای پیدا کردن میدوید نه خواب داشت نه خوراک اما به لطف دکتر سهیلی با تزریق زوری یک آرامبخش خوابید! بدنش کوره آتش بود و در عین حال از سرما میلرزید. چطور شده که گم شدن معشوق چنین بلایی سرش اورده؟! حق داشت خیلی حق داست.. اگر این اتفاق برای منم می افتاد به این روز نمی افتادم؟! آرین قصد باور کردن نداشت. سخت بود باورش.. جقدر در این دو هفته از شدت از حال رفت؟ اما باز مثل بچه های تخس بلند شد و دوباره همان میسیر رو رفت. داشت خودش را در دل شیر جا میداد و میکشید بیرون. این ها کافی نبود.. درد آرین فراتر از باور کردن بود، درد آرین که خواهد افتاد یا افتاده هست بود... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️
رسما دیوونه شده بود انگار هیچ چیز نمیشنید دو هفته ای بود که فقط برای پیدا کردن میدوید نه خواب داشت نه خوراک اما به لطف دکتر سهیلی با تزریق زوری یک آرامبخش خوابید! بدنش کوره آتش بود و در عین حال از سرما میلرزید. چطور شده که گم شدن معشوق چنین بلایی سرش اورده؟! حق داشت خیلی حق داست.. اگر این اتفاق برای منم می افتاد به این روز نمی افتادم؟! آرین قصد باور کردن نداشت. سخت بود باورش.. جقدر در این دو هفته از شدت از حال رفت؟ اما باز مثل بچه های تخس بلند شد و دوباره همان میسیر رو رفت. داشت خودش را در دل شیر جا میداد و میکشید بیرون. این ها کافی نبود.. درد آرین فراتر از باور کردن بود، درد آرین که خواهد افتاد یا افتاده هست بود... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/1009385788Cf9d67b6ae2 پارت واقعی‼️