eitaa logo
منتظـران مهدی زهراییم✨
160 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
187 ویدیو
19 فایل
«به نام خالق هستی» دانه ی کوچک قلب سرد و بی روحم با نور گرم انتظار جوانه میزند✨🌱 کجایی مولای من؟ چقدر دیگر باید صبر کرد؟ با نور گرم انتظار دلم را برای آمدنت روشن نگه میدارم ای آقای من! یا صاحب الزمان ادرکنی🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
داشتم تو جبهه💥 مصاحبه می گرفتم. کنارم ایستاده بود⚡️که یهو یه خمپاره اومد و بوممم...☄ نگاه کردم👀 دیدم یه ترکش بهش خورده😣 و افتاده روی زمین. دوربین📷 رو برداشتم و رفتم سراغش🤭 بهش گفتم توی این لحظات آخر⏱ اگه حرف و صحبتی داری بگو🤧 در حالی که داشت شهادتین🥀 رو زیر لب زمزمه می کرد ، گفت: من از امت شهید پرور ایران✌️🏻 یه خواهش دارم: اونم اینکه وقتی کمپوت🥫 می فرستید جبهه😟 خواهش🙁اً اون کاغذ روی کمپوت رو جدا نکنید🙄 بهش گفتم: بابا این چه جمله ایه⁉️ قراره از تلویزیون پخش بشه ها‼️ یه جمله بهتر بگو برادر...😶 با همون لهجه ی اصفهانیش گفت: اخوی❗️آخه نمی دونی ، تا حالا سه بار به من رب گوجه افتاده..😐😂
😅 یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...😍 برای خودش یه قبری ڪنده بود. 😍 شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد.😊 ما هم اهل شوخے بودیم یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...😝 گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم😂 با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاڪریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند.😍 دیگه عجیب رفته بود تو حال! 😉 ما به یڪے از دوستامون ڪه تن صدای بالایـے داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه، 😂 بگو: اقراء یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😂 رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباڪرم بخون 😂😂😂😂😂😂😂😂 شادی روح پاک شهدا صلوات♥️