5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پفیلای_خونگی
فیلم تهیه پفیلای خوشمزه
🥰فیلمو ببینید
با این روش پفیلا درست کنید و لذت ببرید😍
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
🌹۲۴ آبان آغاز هفته ی
کتاب و کتابخوانی گرامی باد 🌹
کسی که کتاب میخواند،
هزاران زندگی را قبل از مرگش زندگی میکند.
کسی که هرگز کتاب نمیخواند،
فقط یک بار زندگی میکند!📚
🌴💎🌹💎🌴
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چقدر زیبا، عاقلانه و منطقی پاسخ این شبهه را میدهد که: #دلت_پاک باشه، دیگه نیازی به حجاب نداری!!
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
▪️پیام خاص یک هیئت به والدین
خانه سالمندان مملو از پدران و مادرانی است فرزندان خود را وکیل، پزشک و مهندس و ... تربیت کردهاند
به فرزندان خود احترام، و ادب، غیرت، مرام و معرفت و از خودگذشتگی بیاموزیم.
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
#معرفی_کتاب📚
📔عنوان: نمی دانستم
✍نویسنده: حسن محمودی
📇ناشر: شهاب الدین
👤مخاطب: دختران نوجوان
«#نمیدانستم_در_سایه_حجاب_زیبایی_ام_پایدار_تر_است»، زیبایی هایی #عفاف و #حجاب رو بیان می کنه😃
و در قالب داستانی هایی جذاب و خوندنی شبهه ها رو از بین می بره🤗
نقش آفرینان داستان هم خود نوجوانان و دانش اموزا هستن🤓
و این کتاب، در 90 صفحه منتشر شده📑
از جمله داستان های کتاب👇
🌼تار مو
🌼سختی چادر
🌼مردان حریص
🌼حجاب، مانع کار
🌼حراجی
🌼حداقل حجاب
🌼حصار عفت و...
راستی اینم بگم که این کتاب در 90 صفحه منتشر شده📑و در پایانش، سوالاتی تستی و تشریحی هست که مولف از متن کتاب اماده کردن و ازش می تونید برای کار فرهنگی و مسابقه هم استفاده کنید🤩🎁
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
اولین بار که شروع به خواندن کتاب کردم، جذابیتی داشت که مرا وادار به دانستن ادامه آن می کرد. انگار وجه تشابهی میان من و شخصیت داستان بود که دوست داشتم زودتر، از عاقبت ماجرا سردربیاورم.
تا همان روز حتی فکر نمی کردم بیرون گذاشتن چند تار مو از روسری بتواند دردسرساز باشد و <<نمی دانستم>> در سایه ی حجاب زیبایی ام پایدارتر است.✨
انگار که تلنگری خورده باشم، مسیر زندگی ام تغییر کرد. انگار دیگر آن <<من قبلی>> نبودم...
_حسنا....حسنا باتوام..کجایی تو دختر😬
با صدای دوستم ترنم، از فکر گذشته بیرون آمدم.
نگاهش کردم. لبخندی رو لبم نشست. کتاب را گرفتم سمتش.
_بخونش، برای تو آوردم. مطمئنم خوشت میاد..😉
در دل ادامه دادم: شاید تو هم مثل من مسیرت رو تغییر بدی.💚
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
202030_353033103.mp3
زمان:
حجم:
48.27M
🦋هنر زن بودن (قسمت 9)
♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن:
🚫_جایگاه خود را نداند.
🚫_به زن بودنش افتخار نکند.
🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند.
✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود
🎵استاد محمدجعفرغفرانی
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نگاه خدا #قسمت_پنجاهوسه نفمیدم چه جوری خودم را به امیر رساندم. همه از هیئت بیرون آمد
💗نگاه خدا💗
#قسمت_پنجاهوچهار
بعد چهار ساعت دکتر از اتاق عمل بیرون آمد.
-اقای دکتر چی شده ؟حالش خوبه؟
- ضربه ای که به سرشون وارد شده باعث ایجاد لخته تو مغزش شده ما لخته خونو درآوردیم.
ولی متاسفانه سطح هوشیاریشون پایین اومده اگه ادامه پیدا کنه میرن تو کما
- یا فاطمه زهرا...
پاهایم جان راه رفتن نداشت.
رفتم پشت در سی سی یو.
ناهید جون نشسته بود روصندلی و گریه میکرد.
بابا رضا و بابا حمید هم رفته بودند نماز خانه.
از پشت شیشه میتوانستم ببینم امیر را.
آنقدر به پرستار التماس کردم تا
بالاخره راضی شد و اجازه داد، بالای سرش بروم.
لباس آبی را پوشیدم.
یاد مادر افتاده بودم نکنه امیرم ..
رفتم بالا سرش.
صداش کردم.
-امیر نمیخوای چشماتو باز کنی ؟
پاشو ببین چادرمو ،تو که خوب منو ندیدی باچادر ،پاشو بریم هنوز کارای هیئت تمام نشده ،مگه منتظر محرم نبودی؟
فردا اول محرمه هااا پاشو باهم بریم پیش بچه ها کمکشون کنیم،امیر! جان سارا چشماتو باز کن ،خدایا به من رحم کن،خدایا به دل پر دردم رحم کن ،امیرو برگردون.
پرستار امد و من را از اتاق بیرون برد.
حالم اصلا خوب نبود صدای اذان را شنیدم. وضو گرفتم. رفتم نماز خانه.
ادامه دارد....