eitaa logo
دشت جنون
5.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
دشت جنون
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #احمد_آبان_گاه #قسمت_اول جنگ و مرور خاطرات آن اگرچه ممکن
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 احمد آبان‌گاه نخستین بار از طریق پایگاه مالک اشتر تهران و به‌صورت بسیجی داوطلب رهسپار جبهه‌های نبرد شد و ۶ ماه در منطقه پاوه حضور داشت. او پس از بازگشت از جبهه و پایان تحصیلات برای بار دوم و این بار در قامت سرباز میهن، راهی منطقه جبهه‌های غرب کشور شد و در سال ۶۷ و در منطقه سومار به اسارت دشمن بعثی درآمد. وی درباره نحوه اسارتش می‌گوید: نخستین بار بود که بعثی‌ها شبانه حمله می‌کردند. عادت همیشگی آنها حمله از آغاز صبح بود و ما فکر نمی‌کردیم که در محاصره دشمن قرار بگیریم. ما گروهی ۱۲ نفره بودیم که وقتی شرایط را نامساعد دیدیم، شروع به عقب‌نشینی کردیم، اما وقتی به فرماندهی گردان رسیدیم، اوضاع بسیار ملتهب شد و تیراندازی‌ها بی‌امان ادامه داشت. در چاله‌ای مستقر شدیم که در این حین چند نفر از هم‌رزمان شدند و در حالی که فشنگ‌هایمان تمام شده بود، به اسارت درآمدیم. http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 هجده نفر قربانی برای عروسی دختر یکی از سرکَردگان کومله مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسم را کومله ها نیز اجرا می کردند، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند. یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم. دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آن ها چهارده سال هم نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند. مانند مرغ سر بریده پرپر می زدند و آن ها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند. من و عده ی دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اغما افتاده بودیم و در این وضعیت مجدداً ما را روانه زندان کردند . راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌺 بسیجی اسماعیل ایرانژاد 🌼 (نصراله) 🌼 بسیجی بهمن خسروی 🌺(محمدابراهیم) 🌺 بسیجی عباسعلی عبدالعظیمی 🌼(مرتضی) 🌼 بسیجی محمدحسن مطهری 🌺(غلامرضا) 🌺 بسیجی حسینعلی ملک زاده 🌼(محمداسحاق) 🌼 بسیجی محمود ملکوتی 🌺(رضا) 🌺 کودک رقیه محسنی 🌼(عبدالباری) 🌼 سرباز مجید مومنی 🌺 (بیژن) 🌺 جهادگر مهدی شاهسون 🌼 (کرم) 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹 شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : 🌹بسیجی محمود بیاتی نیا 🌼 (قدرت) ـ 14 ساله ـ نجف آباد 🌹بسیجی مرتضی پورقاسمیان🌼 (رجبعلی) ـ 18 ساله ـ نجف آباد 🌹بسیجی محمود گلشادی 🌼 (قربانعلی) ـ 22 ساله ـ نجف آباد ـ گلدشت 🌹بسیجی محمدرضا نورمحمدی 🌼 (مانده علی) ـ 19 ساله ـ نجف آباد 🌹جهادگر غلامعلی حجتی 🌼 (محمدعلی) ـ 42 ساله ـ نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹 آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🌴🌹💐🌹🌴🥀 مادرم و پدرم، ای امت و ملت ایران، اگر سعادت دو دنیا را می خواهید و اگر رضای خداوند را می خواهید و همچنین اگر می خواهید كه زیر سایه اسلام بمانید و زیر یوغ استعمار و زیر بار ستمكاران شرق و غرب نروید، باید از ولایت فقیه و رهبر انقلاب پیروی كنید. http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 با این قد کوتاهش دلی نترس و شجاع داشت، با تلاش (دستکاری در شناسنامه) توانسته بود خود را به جبهه برساند و جز نیروهای گردان موسی‌ابن‌جعفر(ع) شود. مسئولین گردان بخاطر سن کمِ مجتبی قصد داشتند او را به پشت جبهه برگردانند ولی با گریه از آنان می‌خواست که این کار را نکنند . با فرمانده گردان صحبت کردم و از آنان خواستم به جثه کوچکش نگاه نکنند، دلی نترس و شجاع دارد، مسئولین نیز پذیرفتند و اجازه دادند در منطقه بماند حتی در عملیات موسوم به پاتک مهران به خاطر شجاعتش به عنوان «پیک» از او استفاده کردند. شجاعت و نترسی‌ اش طوری بود که در منطقه‌ی عملیاتی کربلای پنج، آنقدر با آرپی‌جی۷ شلیک کرده بود که از گوش‌‌هایش خون می‌ آمد ولی او به کارش ادامه می‌داد و شلیک را قطع نمی‌کرد! شادی روح و http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹